• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 1931)
جمعه 27/10/1387 - 11:7 -0 تشکر 83192
زنان و معضل سایه ی مردان!

به نام او...

سلام

 

دوستای خوب بنده به هیچ عنوان نه قصد کل کل دارم نه تمسخر نه ... نه هیچی!

این متن نسبتا قدیمی رو خیلی وقت پیش خوندم .... اولش خیلی خندیدم...خیلیی خندیدماااا....تا یه ماه پسرای خانواده میگفتم سایه ی شما تا کی وجود داره!

حالا که دوباره خوندمش همش میگفتم واقعا چرا؟

چرا مردا اینجوری شدن؟(دور از جون اقایون تبیانی...قصد جسارت ندارم)

اینا واقعا خنده نداره.... چی شده که همه چی داره بر عکس میشه... نمیدونم چرا امروز اومدم انجمن طنز یکی دو تا مطلب رو خوندم

دیدیم دیگه یه سری مطالب حقیقت نداره

مثلا اینکه پسرا دوست ندارن دختر باشن!

نمیدونم.... 

 

به هر حال متن زیر رو بخونید و اگه جوابی داشتید به منم بگید و خانواده ای رو از نگرانی در بیارید

زیاده ولی ارزش خوندن داره....

به خصوص آخرش...

خدانگهدار

خدا سایه همتون رو از سر هیچ کس کم نکنه....

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 27/10/1387 - 11:11 - 0 تشکر 83193

به نام او

سلام

حوالی سال 1230 ه.ش
مرد:دخترهء خیر ندیده! من تا نکشمت راحت نمیشم! اصلآ اگرنکشمت خودم کشته میشم!
زن:آقا حالا یه غلطی کرد! شما بگذر. نامحرم که تو خونه مون نبوده. حالا این بنده خدا یه باربلند خندید!
مرد:بلند خندید؟؟!! این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا میخواد بره بقالی ماست بخره! همش تقصیر توئه که درست تربیتش نکردی. نخیر نمیشه! باید بکشمش! (بالاخره با صحبتهای زن-مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه و دختر گناهکارشو میبخشه!) زن: اقا خدا شما رو هیچوقت از سر ما کم نکند.


نیم قرن بعد- سال 1280:
مرد:واسه من میخوای بری مدرسه درس بخوانی؟! میکشمت تا برات درس عبرت بشه! یه بارکه مردی دیگه جرآت نمیکنی از این حرفا بزنی! تو غلط کردی! تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قران یاد بده! حالا چی؟
زن: اقا-اروم باشین-یه وقت قلبتون خدای نکرده میگیره ها!!!!!ا
شکر خورده دیگه از این شکرها نمیخوره- قول میده!
مرد(با نعره حمله میکنه طرف دخترش) من باید بکشمت! تا نکشمت اروم نمیشم! خودت بیای خود تو تسلیم کنی بدون درد میکشمت!
زن:وای آقا تو رو خدا از خونش بگذرین منو به جای اون بکشین! (بالاخره با صحبتهای زن- مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه ودختر گناهکارشو میبخشها!)ا
زن: خدا شما را تا ابد واسهء ما نگه داره.


یک قرن بعد از اولین رویداد-سال1330
مرد:(بعد از گرفتن کمی زهر چشم وشکستن چند تا کاسه کوزه) چی؟! دانشسرا؟! همون (دانشگاه خودمون) دختره ء چشم سفید حالا میخوای بری دانشسرا؟!میخوای سر منو زیر ننگ کنی؟ مردم از فردا نمیگن آقا رضا رضا غیرتت کو؟ --فاسد شدی برا من؟ شیکمتو سورفه(سفره) میکنم!
زن:آقا- تو رو خدا خودتونو کنترل کنین. خدای نکرده یه وخ(وقت) سکته میکنین!
مرد: چی میگی ززززززن؟! من اگه اینو امشب نکشم دیگه فردا نمیتونم جلوی این فساد و بگیرم! یه دانشسراائی نشونت بدم که خودت کیف کنی!
(بالاخره با صحبتهای زن- مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه و دختر گناهکارشو میبخشه)ا
زن: آقا الهی صد سال سایه تون بالای سرما باشه.

ادامه دارد...

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 27/10/1387 - 11:13 - 0 تشکر 83195

به نام او

سلام

حوالی سال 1360
فریاد مرد خونه تا هفت خونه اونطرف تر میرسه که: بله؟! میخواد بره سر کار؟! یعنی من دیگه انقدر بی غیرت و بد بخت شدم که دخترم بره سر کار و پول بیاره تو خونه؟! پس من اینجا هویجم؟! مگه اینکه برای این بی ابروئی از روی نعش من رد بشی
زن: حالا تو عصبانی نشو- این بچه س نمیفهمه - دوستاش یادش دادن این حرفها رو! چند روز دیگه یادش میره ببخشش. خدا تو رو برای ما حفظ کنه

.
همین چند سال پیش-سال1380
مرد: کجا؟! میخوای با تکپوش (از این مانتو خیلی استین کوتاه که نیم متر هم پارچه نبردن ومثل جلیقه نجات پستی بلندی پیدا میکنن!) و شلوارک ( از این شلوار خیلی برموداها!) بری بیرون؟! میکشمت!ا من تو رو میکشم!
زن: ای آقا خودتو ناراحت نکن بابا الان دیگه همه همینطورین (شما بخوانید اکثرآ)ا
مرد:من اینطوری نیستم! این امروز که اینجوری باشه لابد فردا میخواد نوبل صلح هم از دست اجنبی بگیره!ا
دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که زانوتو بپوشونه! نه- نه- نمیخواد: بدتر شد! همون بالا ببندیش بهتره!ا
زن: مرد خدا عمرت بده که درکش کردی!


چند سال بعد-سال 1390
مرد: اخه خانم این چه وضعیه؟ روزی که اومدی خواستگاری گفتم نمیخوام زنم این ریختی لباس بپوشه- گفتی دورهء این امل بازیها تموم شده- گفتم چشم! تمام خونه و املاکم رو هم که برای مهریه به نامت کردم. حق طلاق رو هم که ازم گرفتی حالا میگی بشینم توی خونه بچه داری کنم؟!
زن:عزیزم مگه چه اشکالی داره؟ مگه تو ماهی چقدر حقوق میگیری؟! تمام حقوقت هم که برای کرایه تاکسی و خرج ناهارت و مهد کودک بچه وبنزین و جریمه ماشین میره!حالا اگر بشینی توی خونه و از بچه نگهداری کنی هم خرجمون کم میشه هم بچه عقدهای نمیشه! افرین عزیزم- من دارم با دوستام میرم باشگاه بولینگ! خدا سایه ت رو فعلآ رو سر ما نگه 

ادامه دارد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 27/10/1387 - 11:15 - 0 تشکر 83196

به نام او

سلام

چند سال بعد-سال 1400
دختر: چی؟! چی گفتی؟! دارم بهت میگم- ماشین بی ماشین! همین که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشینم میخوام. میخوای بری بیرون پیاده برو!
زن:دخترم-حالا بابات یه غلطی کرد ! تو اعصاب خودتو خراب نکن- لاک ناخنت می پره! اروم باش عزیزم - رنگ موهات یه وقت کدر میشه! اوه مامی- باباتم قول میده دیگه از این حرفها نزنه!
(بالاخره با صحبتهای زن - دختر خونه از خر شیطون پیاده میشه و بابای گناهکارشو میبخشه)ا
زن: عزیزم خدا نگهت داره که باباتو بخشیدی


دو قرن بعد از اولین رویداد-سال 1430
زن:عزیزم تو که انقدر فسیل نبودی ! مثلآ بین دوستات به روشن فکری و عدالت معروفی.....اخه چه اشکالی داره؟ اینهمه سال ما زنها بچه دار شدیم و به دنیا اوردیمشون - حالا با این علم جدید و تکنولوژی پیشرفته چند وقتی هم شما مردها از این کار را بکنین! اصلا مگه نمی گفتی جد بزرگت همیشه می گفته: چه مردی بود کز زنی کم بود؟
مرد:پس لااقل بذار بیمارستان و جنس و اسم بچه رو خودم انتخاب کنم!ا
زن: دیگه پر رو نشو هر چی هیچی بهت نمیگم!
نه ماه بعد وقتی مرد بچه بغل از بیمارستان به خونه میاد- زن با عشوه میگه: مرد من - یعنی سایهء تو تا به دنیا اوردن چند تا بچهء دیگه بالای سر ماست؟؟؟؟؟؟؟


اینده ای نه چندان دور-سال 1450
چند تا مرد دور همدیگه نشستن ودر حالی که سبزی پاک میکنن اهسته و در گوشی مشغول بحث هستن: اره....میگن هدف این جنبش باز گردوندن حق و حقوق ضایع شدهء مردهاست!
-حق با جمشیده....ببینین این زنها از ما سوء استفاده میکنن! تا وقتی خونه ء بابامون هستیم که باید اشپزی و بچه داری و خیاطی یاد بگیریم و تو سری بخوریم! بعدشم بدون مشورت با ما زنمون میدن و زنمون هم استثمارمون میکنه!
-خدا کنه این حرکت به یه جائی برسه. میگن وکیل اون مرده که زیر کتکهای زنش جون داده به رآی دادگاه که زنه رو تبرئه کرده اعتراض کرده! دمش گرم.
-اره........خوب داشتم میگفتم .....اسم این جنبش سیبیلیسمه و اعلامیه هاش هر شب...........ا
در این هنگام به علت ورود خانم یکی از مردها بحث به زیاد بودن خاک و علف هرزه قاطی سبزی ها کشیده میشه!ا
زن: زود باشین تمومش کنین دیگه! چقدر فس میزنین! اوووی- درست تمیز کن! من نمیدونم این سایه لعنتی شما تا کی میخواد روی زندگی ما بمونه؟!

ادامه دارد...

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 27/10/1387 - 11:16 - 0 تشکر 83197

به نام او..

سلام

حوالی سال 1530.
رادیو سراسری - موج تله پاتی (صدای یه خانم) با اعلام ساعت نه شب شما خانمهای عزیز را در جریان اخرین اخبار دنیا قرار میدهم.
به گزارش خبر گزاری بانو پرس - دقایقی قبل سایهء اخرین نمونهء باز مانده از جنس مرد از روی کرهء زمین محو شد!پس از پایان عمر این موجود از گونهء مردها - از این پس نام و تصویر این مخلوقات را فقط در وب پیجهای تاریخی و باستان شناسی میتوانید رویت نمائید.
ساعت نه و پانزده دقیقه با خبرهای جدیدی در خدمت شما بانوان محترم خواهم بود-

دینگ-دینگ!ا

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 27/10/1387 - 12:37 - 0 تشکر 83234

سلام

ممنون از آنشرلی عزیز

اینو خیلی وقت پیش خونده بودم ولی تكرارش برام جالب انگیزناك بود

الان كه خیلی از آقایون حتی قیافه های خودشون وتیپ خودشون رو نزدیك به قیافه وتیپ

دخترونه میكنن....چطور میشه ادعا كردكه پسرا دوست ندارن دخترباشن؟؟

شایدعده ای از آقایون خیال میكنن دخترا اینجوری بودن پسرا را  دوست دارن ولی به نظرمن

دخترابرای زندگی به یه مرد نیاز دارن...نه یه دخترعاطفی مثل خودشون

فعلا

در پناه حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

جمعه 27/10/1387 - 12:37 - 0 تشکر 83235

به نام خدا

سلام

اول بگم که منم اولش کلی خندیدم، به خصوص یه جاهاییش خیلی قشنگ گفته بود.

اما خوب اگه گریه کنیم بهتره...

واقعا موندم که چی بگم؟!

گرچه خودمم همیشه زیاد به این قضیه فکر می کنما، چون واقعا داریم می بینیم یه چیزایی رو.

البته به آقایون تبیانی برنخوره، شما که خوبید، ولی خدا وکیلی این چه وضعیه؟!

دوست داشتم بیشتر نظر کارشناسی بدم بلکه خانواده ای از نگرانی در بیاد! ولی نمی دونم چی باید بگم... 

برم درس بخونم، آخه می خوام برم دانشسرا!!!!  

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

شنبه 28/10/1387 - 13:8 - 0 تشکر 83448

سلامیادش به خیر قدیما زمان اعراب زنده به گور کردن هنوز سایه شما روی زمین هستش !!!!!!!!!(شوخی کردم جدی نگیرید)

آلبرت انیشتین : هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت توضیحش بدی ! Pahlevan68@gmail.com
شنبه 28/10/1387 - 17:10 - 0 تشکر 83501

به نام خدا

سلام

وقتی به سال 1430 رسیدم یه لحظه دلم می خواست   کاش این متن روی کاغذ بود تا حالشو جا میاوردم.

وقتی به آخرش رسیدم دلم می خواست یا با مشت بکوبم روی صفحه کلید103 کلیدی ام یا

این کتاب 550 صفحه ایی رو که 4 روز دیگه امتحان دارمو از وسط دو نیم بکنمش.

ولی خیف که

هیچکدومشو نمی تونم انجام بدم و مطمئن باشید

اگه می تونستم حداقل یکی از این دو کارو انجام بدم

هیچ وقته هیچ وقت وضعمون عین سال 1450 نمیشد!

این دل ،دل نازکم داشت از دست می رفت.خوب شد به دو قرن بسنده شد!!

خدایا!خودت ما را از شر این ابنای بشر محفوظ بدار

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

جمعه 11/11/1387 - 23:25 - 0 تشکر 86256

درود

همینه دیگه!

منم همین رو می گم! نباید به زن جماعت روو بدی! تقصیر اون مرد اولیه بود! اگه می زد دختر رو می کشت هم برای مادر درس عبرت می شد هم برای دیگران!

آخه دختر رو چه به درس و دانشگاه؟؟؟ بشینید توی خونه آشپزیتون رو کنید! آقایون بد می گم؟؟؟؟


من و تو همسایه خدا بودیم
ما به دنیا آمدیم و همه چیز تمام شد
ما دیگر نه همسایه هم بودیم و نه همسایه خدا.
  ما گم شدیم و خدا را گم كردیم ... 
یادت میاد جمله آخر خدا رو؟
از قلب كوچك تو تا من یك راه مستقیم است.
اگه گم شدی از این راه بیا
بلند شو . از دلامون شروع كنیم...
تا خدا راه زیادی نیست...

*کتاب موبایل مذهبی* 

شنبه 12/11/1387 - 1:24 - 0 تشکر 86280

سلام .

خب همونطور که خاله آنشرلی دنبال کل کل نیستن ، من نیز نیستم خب .

اولا بیشتر به مطالبی اهمیت میدم که در آن حرفی از عشقم چلسی باشه اما خب به مباحث متفرقه ای چون این نیز حاضرم جواب بدم .

نمیتوان هیچ چیز را پیش بینی کرد . (چون من یوزارسیف نیستم که سال 1450 را پیش بینی کنم)

اونی هم که این کتاب رو نوشته یوزارسیف نیست .

خب همونطور که خاله آنشرلی دنبال کل کل نیستن ، من نیز نیستم خب .

گمان میرود آخرالزمان نزدیکتر از موعودی که گفته شد اتفاق بیفتد و دلم برای خواهران تبیانی میسوزد که به آرزوشون نرسند خدایی نکرده .

هر چیز امکان دارد برعکسش اتفاق بیفتد . ( در این حالت کاملا در برزخ از خنده میترکم )

ما عمرمان هم به سال 1450 نمیرسد . مجبوریم در برزخ بخندیم با نوه ها و نتیجه هایمان .

حالا همه ی پسرا برای تعجیل در فرج آقام ده مرتبه بلند بگو : اللهم عجل لنا ظهوره اسرع من العام 1450 .

یه جمله هم به عربی از خودم بگم گرچه منم مثل خاله آنشرلی قصد کل کل ندارم . ( اللهم اعوذ بک من الدختران التبیان)

بازم بگم که من قصد کل کل ندارما . همونطور که خاله گفتن .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.