تبیان، دستیار زندگی

پنج شنبه 21/9/1387 - 9:37 -0 تشکر 76731

( قصص العلما )

به نام خالق مخلوقات

با سلام وصلوات بر محمد و ال محمد(ص)

انشاالله این تایپیک منبعی باشد برای

خاطرات و تاریخ زندگی پربار

علما

البت سخنانشان را این جا نیمگذاریم آن را در "جرعه ای از سخن بزرگان دین"

میگذاریم

و معرفی کتابشان را در " خواندن این کتاب ها توصیه میشود"

شيخ رجبعلي خياط فرمود:

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم

بعدی

1 از 21

کل آیتم ها 203
برو به صفحه

جمعه 30/6/1386 - 0:0 - 0 تشکر 14372

علامه عسگري

علامه "سید مرتضی عسگری" پژوهشگر تاریخ اسلام، حدیث شناس و رئیس دانشگاه اصول دین، كه به علت بيماري قلبي از چندي پيش در بخش سي سي يو بيمارستان قلب تهران بستري بوده است؛ امروز بر اثر بيماري قلبي در تهران درگذشت.

علامه عسگری سال 1323 هجری قمری متولد و دارای تألیفات بسیاری به زبان‌های عربی و فارسی است، وی علاوه بر بررسی کتب شیعه با تکیه بر کتاب و سنت، احادیث و روایات اهل تسنن را مورد بررسی قرار داده است که این امر اقدامی به منظور مصون ماندن اسلام از تحریف قلمداد می‌شود.

به حق یکی از کسانی که در راه تنویر افکار در خصوص انحرافاتی که در دین مبین اسلام پیش آمد؛ زحمات زیادی متحمل شد و تمامی عمر خود را صرف روشنگری در این مسیر کرد علامه عسگری بود. وي حدود صد سال عمر نمود و تا این اواخر هم، در مجالس، به سخنرانی می‌پرداخت .

برخي از آثار ايشان کتب نقش ائمه در احیای دين؛ نقش عایشه در اسلام؛ صد و پنجاه صحابه دروغین؛ عبدالله ابن سبا و ... می‌باشد.

علامه نخستین کسی است که به شیوه‌ای مستدل و روشمند انحرافات به وجود آمده بعد از رحلت رسول گرامی اسلام را مرحله به مرحله به رشته تحریر در آورد و نوشته‌های وی مرجع بی مثالی برای محققین علوم دینی به شمار مي‌رود .

موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان اين ضايعه بزرگ را به محضر آقا امام زمان(عج)، و مقام معظم رهبري، علماي معزز، و به ملت عزيز ايران كه قدردان علما هستند؛ تسليت عرض مي‌نمايد.

روحش شادوراهش پر رهرو باد.

مدیر انجمن حوزه علمیه

تماس بامن:

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com

يکشنبه 28/11/1386 - 23:28 - 0 تشکر 30515

« والذین یقولون ربنا هب لنامن ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما » « فرقان 74 »
1 ـ اقدام كینه توزانه یا جاهلانه یك محفل اینترنتی در تخریب چهره جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی واكنش بحق بسیاری از شیفتگان و علاقه مندان به حضرت امام خمینی ـ رضوان الله علیه ـ را از جریان ها و گروه های مختلف به دنبال داشت . پیداست كه این واكنش ها در سطوح مختلف تنها دفاع از یك شخص هر چند بسیار محترم و مورد علاقه مردم به شمار نمی رود; چنان كه تنها ایستادگی در برابر تعرض نابخردانه یا كینه ورزی به حریم و حرمت بیت شریف حضرت امام خمینی نمی باشد. هرچند اینها نیز به ویژه پاسداری از حرمت این بیت معظم وظیفه ای دینی انقلابی و ملی است . نقطه اصلی و محوری این است كه دست های جهل و حسد و كینه و وابسته می خواهند از هر فرصتی برای ضربه زدن به شخصیت بی بدیل و مبانی استوار و اندیشه های تابناك حضرت امام خمینی بهره ببرند.
آنچه جناب حاج سید حسن آقای خمینی بر آن انگشت گذاشته اند چیزی جز تاكید و تصریح به این رهنمود راهگشا و ماندگار و تاویل ناپذیر و كاملا منطقی و استوار حضرت امام خمینی نیست كه ورود نیروهای نظامی و انتظامی از هر صنف و سازمانی كه باشند به مسائل سیاسی رایج در میان جریان ها و گروه های سیاسی روز امری بسیار خطرناك و سم مهلك برای نظام و نظامی گری است . و این بیان روشن حضرت امام نه قابل « تبعیض » به برخی نهادهاست و نه قابل « تاویل » به مقطع یا جریان یا انگیزه و هدف خاص .
اگر كسی یا كسانی نمی پذیرند كه رهنمودهای روشن حضرت امام مانند این دستور مبنایی ایشان ترویج شود و بر آن تاكید گردد آن هم از سوی كسی كه هم فرزند زاده گرانقدر حضرت امام است و هم متولی اصلی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی می باشد ـ یعنی جایی كه قانونا هم عهده دار و مسئول تبیین و ترویج دیدگاه های امام و دفاع از آنهاست ـ پیداست مشكل اصلی اینان با مبانی و اندیشه های ماندگار و سیره عملی حضرت امام است و هنوز بحمدالله جرات و جسارت مخالفت مستقیم با آن بزرگوار را ندارند و اینگونه عقده گشایی می كنند.
2 ـ این روزها ناخواسته به یاد این گفته جانكاه امیرالمومنین علی (ع ) می افتم كه به نقل « ابن ابی الحدید معتزلی » فرمود :
« كل حقد حقدته قریش علی رسول الله (ص ) اظهرته فی و ستظهره فی ولدی من بعدی ... »
همه كینه ای را كه قریش به رسول الله (ص ) داشت بر سر من ریخت و پس از من آن را نسبت به فرزندانم آشكار خواهد ساخت . »
آن گاه افزود كه گناه او چیست درحالی كه فقط به امر خدا و پیامبرش با آنان برخورد كرده و كار را بر آنان دشوار ساخته است .
اگر آنان مسلمان اند آیا پاداش كسی كه خدا و پیامبرش را اطاعت كرده این است (شرح نهج البلاغه ج 20 ص 328 )
و این سخن امیرالمومنین (ع ) آدمی را به یاد این فراز از نامه حضرت امام خمینی به نور چشم و فرزند عزیزش مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی ـ رحمه الله علیه ـ می اندازد كه نوشت :
« اكنون وقت آن است كه وصیت و نصیحت پدرانه به احمد فرزند خود بكنم . پسرم ! تو با آنكه در هیچ شغلی از شغل های سران اسلامی ـ ایدهم الله تعالی ـ وارد نیستی این سیلی های طاقت فرسا را كه می خوری برای آن است كه فرزند منی و به حسب فرهنگ غرب و شرق باید من و هركس به من نزدیك و به ویژه تو كه از هر كس نزدیك تری مورد تهمت و آزار و افترا واقع شود. در حقیقت جرم تو این است كه فرزند منی و این در نظر آنان كم جرمی نیست البته بالاتر از اینها هم باید بگویند و خواهند گفت و باید منتظر و مهیا باشی ; اما اگر ایمان و اعتقاد به حق تعالی داشته باشی و اعتماد به حكمت و رحمت بی پایان او بكنی خواهی این تهمت ها و افتراها و آزارهای بی پایان را تحفه ای از دوست برای سركوب نفسانیت خود بدانی و ابتلائی و امتحانی است الهی برای خالص كردن بندگان خود. پس سیلی ها را بخور و شكر خداوند را به جا آور كه چنین عنایتی فرموده و آرزوی بیشتر بكن . »
چنان كه در ادامه نیز ضمن شهادت بر پاكی فرزندشان می نویسند : « خداوندا! من با آنكه نمی خواهم از بستگانم چیزی كه بوی مدح و ثنا می آید بگویم یا بنویسم لكن تو می دانی كه ساكت ماندن در مقابل تهمت ها جرم و گناه است ; اینجانب از دوستانی كه در دفتر هستند خلافی كه موجب نارضایتی من باشد سراغ ندارم ; اینان سابقه ممتد با من دارند. »
3 ـ تردیدی نیست كه فرزندان روحی و تربیت شدگان مكتب فكری و انقلابی و علاقه مندان به حضرت امام خمینی در جای جای كشور اسلامی بویژه در حوزه های علمیه و در میان علما و شاگردان ایشان تا آنجا كه در توان داشته باشند اجازه نخواهند داد مبانی فكری و رهنمودهای ماندگار ایشان مورد هجوم یا تحریف نااهلان و افراد بی ریشه قرار گیرد و كسانی گمان كنند عرصه چنان بر آنان فراخ شده است كه به راحتی می توانند جولان دهند و متعرض حریم مبانی و یا بیت شریف بنیانگذار جمهوری اسلامی شوند. اگر كسانی یا محافلی گمان می كنند از این طریق می توانند به اهداف سودجویانه و فرصت طلبانه خود برسند باید بدانند سخت در اشتباه هستند.
بحمدالله حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی كه اینك عالمی فرزانه و یكی از مدرسان حوزه علمیه قم به شمار می رود در این سال هان نشان داده است كه بدون ورود به دسته بندی ها و از موضعی فراگیر و برتر از تنگناهای جناحی خلف صالحی برای یادگار حضرت امام مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا می باشد و مورد علاقه جریان های مختلف انقلاب و علاقمندان به امام است و بی نیاز از وابستگی به جریانی خاص یكی از پاسداران حریم و حرمت بیت مكرم حضرت امام و اندیشه های تابناك و مبانی ماندگار آن امام همام به شمار می رود. ایشان همواره از همین جایگاه در كنار و همراه كسانی خواهد بود كه دل در گرو نام و یاد و راه امام خمینی دارند. چه اینكه ایشان همیشه این پند امام خمینی به مرحوم پدر بزرگوارشان را نصب العین خود قرار خواهند داد كه « به احمد نصیحت می كنم كه جدیت در جلب رضای خداوند حاضر ناظر نماید و از طعن و لعن دیگران نهراسد. »
ما نیز همچون جد بزرگوارشان حضرت امام دست به دعا برمی داریم و عرض می كنیم :
« خداوندا! به حق اصحاب پنج گانه كسا احمد و فاطی و حسن و رضا (یاسر) و علی را كه از دودمان رسول گرامی و وصی اویند و به این افتخار می كنم و می كنند از شرور شیطانی و هواهای نسانی مصون دار. »
« بارالها! احمد و تبارش و متعلقانش كه از بندگان تو و تبار رسول اكرمند اینان را در دنیا و آخرت سعادتمند فرماو دست شیطان رجیم را از آسیب به آنها كوتاه فرما. »
قم ـ سید ضیا مرتضوی

مدیر انجمن حوزه علمیه

تماس بامن:

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com

یغما

7 بحث

دوشنبه 29/11/1386 - 1:41 - 0 تشکر 30532

چه جملات زیبایی آوردید:

« خداوندا! به حق اصحاب پنج گانه كسا احمد و فاطی و حسن و رضا (یاسر) و علی را كه از دودمان رسول گرامی و وصی اویند و به این افتخار می كنم و می كنند از شرور شیطانی و هواهای نسانی مصون دار. »
« بارالها! احمد و تبارش و متعلقانش كه از بندگان تو و تبار رسول اكرمند اینان را در دنیا و آخرت سعادتمند فرماو دست شیطان رجیم را از آسیب به آنها كوتاه فرما. »

اگر اشتباه نکنم این جملات در نامه امام عزیزمان به حاج سید احمد آقا است .

بهرحال روزگار بگونه ای رقم میخورد که خاطرات تکرار شوند...اگر کمی ... نه بیشتر به عقب برگردیم...حدود 1400سال! ... خدایا ما را از دوستداران و اصحاب اولیای خودت قرار بده نه از دشمنانشان که رودرروی ایشان ایستادند ! روزی با شعار لاحکم الا لله و روزی با ادعای جنگ با خارج کنندگان بر امیرالمومنین یزید!!!

سید حمید هاشمی

يکشنبه 5/3/1387 - 1:1 - 0 تشکر 40917

پدیدآورنده:صادق زینی لشكاجانی

از حضرت آیت اللّه آقا موسی شبیری زنجانی شنیدم:

در سفری كه حضرت امام و پدرم برای زیارت به مشهد مقدّس رفته بودند امام خمینی(ره) در صحن امام(ع) با سالك الی اللّه حاج حسنعلی نخودكی برخورد می‌كنند امام امت(ره) كه در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می‌شمارد و به ایشان می‌گوید با شما مطلبی داشتم،حاج حسنعلی نخودكی می‌گوید:من در حال اعمال هستم شما در بقعه حرّ عاملی(ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم،بعد از مدتی كه امام و سید احمد در بقعه حر عاملی می‌مانند حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه كار دارید امام(ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا(ع) كرد و گفت:تو را به این امام رضا(ع) اگر (علم) كیمیا داری به ما هم بده؟

حاج حسنعلی نخودكی كه رضوان خدا بر او باد انكار به داشتن علم(كیمیا) نكرد بلكه به امام (ره) فرمودند:

اگر ما «كیمیا» به شما بدهیم و شما تمام كوه و در و دشت را طلا كردید آیا قول می‌دهید كه به جا استفاده كنید و آن را حفظ كنید و در هر جائی به كار نبرید؟

امام خمینی(ره) كه از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید.سر بزیر انداختند و با تفكری به ایشان گفتند:نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.

حاج حسنعلی نخودكی كه این را از امام(ره) شنید رو به ایشان كرد و فرمود:

حالا كه نمی‌توانید «كیمیا» را حفظ كنید من بهتر از كیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن اینكه:

بعد از نمازهای واجب یكبار آیة الكرسی را تا «هوالعلی العظیم» می‌خوانی.

و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(س) را می‌گویی

و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.

و بعد سه بار صلوات می‌گویی

و بعد سه بار آیه مباركه

«و من یتّق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوكّل علی الله فهو حسبه إنّ الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شیء قدراً» را می‌خوانی این از كیمیا برایت بهتر است.

روح هر سه بزرگوار شاد.

منبع:شماره 58 مجله بشارت

مدیر انجمن حوزه علمیه

تماس بامن:

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com

چهارشنبه 15/8/1387 - 22:10 - 0 تشکر 69144

كرامت

اساس كرامت ثبت شده در دفتر ثبت كرامات مسجد مقدس جمكران

شناسنامه كرامت

موضوع كرامت: عنایت امام زمان علیه‏السلام به حوزه‏هاى علمیه

منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره 242

زمان كرامت: زمان مرجعیت آیةاللَّه شیخ عبدالكریم حائرى

مكان كرامت: شهر مقدّس قم

تاریخ ثبت كرامت: 5/12/77

خاطره حضرت آیةاللَّه العظمى آقا سید محمد رضا گلپایگانى رحمةاللَّه:

یك وقت در زمان حاج شیخ عبدالكریم حائرى رحمةاللَّه، شهریه طلاب نرسیده بود. آنهایى كه از نظر معیشتى از وضعیت خوبى برخوردار نبودند، كم كم داشتند از حوزه متفرق مى‏شدند. این مسأله باعث ناراحتى و نگرانى همه شده بود.

من به حضرت حجّت"ارواحنا فداه" متوسل شدم و از خود حضرت براى رفع این مشكل استمداد نمودم. در مدرسه فیضیه خوابیده بودم كه در عالم رؤیا شخصى به من گفت:

"قرار است شما در منزل فلان آقا، خدمت حضرت صاحب الزمان علیه‏السلام مشرّف شوید. بعد خبر آوردند كه تشریف فرمایى حضرت به منزل آن فرد به تأخیر افتاده است. ولى یك صدایى را شنیدم كه فرمود:

آقا سید محمد رضا! به حاج میرزا مهدى بگویید كه به آقا شیخ عبدالكریم بگویند: از دعا‏هاى امام زمان علیه‏السلام وجوهات متوجه قم شد".

وقتى از خواب بیدار شدم، طبق مأموریتى كه داشتم پیش حاج میرزا مهدى رفتم و خوابم را براى ایشان تعریف كردم. نكته‏اى براى ما در این خواب سؤال‏انگیز بود كه: چرا به حاج شیخ عبدالكریم با اینكه ایشان مكّه مشرف شده بودند تعبیر به "آقا شیخ عبدالكریم" كرده بودند ولى "حاج میرزا مهدى" را حاجى نامیدند؟!

وقتى خدمت حاج شیخ رسیدیم، فرمودند: رؤیاى شما از رؤیاهاى صادقه است، زیرا فردى از تجّار مشهد پیدا شده و قرار است هر ماه دو هزار تومان بفرستد. امّا اینكه حضرت به من تعبیر "آقا شیخ" كرده‏اند با اینكه به مكه مشرّف شده‏ام، به خاطر این است كه من حجّى را كه انجام داده‏ام، حجّ نیابتى بوده است.

خوش آن روزى كه صوت دلربایت

بگوش جان رسد هر دم صدایت

ز هر سو یاورانت با دل شاد

بیایند و نمایند جان فدایت

مدیر انجمن حوزه علمیه

تماس بامن:

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com

چهارشنبه 15/8/1387 - 22:12 - 0 تشکر 69145

اساس كرامت ثبت شده در دفتر ثبت كرامات مسجد مقدس جمكران

شناسنامه كرامت

موضوع كرامت: رفع مشكل شهریه طلاب با توسل به حضرت صاحب الزمان علیه‏السلام

منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره 235

زمان كرامت : دوران مرجعیت حضرت آیةاللَّه العظمى شیخ عبدالكریم حائرى

مكان كرامت: مسجد مقدّس جمكران

تاریخ ثبت كرامت: 11/3/78

شرح خاطره:

خاطره‏اى از مرحوم حجة الاسلام و المسلمین سید على اكبر ابوترابى از جدّ مادریشان مرحوم حاج سید محمد باقر علوى قزوینى: بعد از تشریف‏فرمایى مرحوم آیة اللّه حائرى "رضوان اللّه تعالى علیه" كه به قم‏آمدند، جدّ مادرى ماآقاى حاج سید محمد باقر علوى قزوینى رحمةاللَّه از طرف ایشان به قم دعوت شدند، تا هم درس و بحثى داشته باشند و هم در مسجد عشقعلى و مسجد بالاسر حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام اقامه نماز كنند. ایشان هم طبق دعوت حاج شیخ به قم تشریف آوردند.

در آن زمان مرحوم آیة اللّه حائرى رحمةاللَّه مؤسس حوزه علمیه قم، بابت مُهر نانى كه به طلاب محترم داده بودند به چندین مغازه نانوایى بدهكار مى‏شوند. حدودا چند ماهى نمى‏توانند پول نانواها را بپردازند. مرحوم حاج شیخ به سه نفر از علماى قم از جمله مرحوم جدّ ما فرموده بودند:

به جمكران مشرف شده و به وجود مقدّس آقا امام زمان "عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف" متوسل شوید، كه به هر حال این مشكل مرتفع شود و ما بتوانیم حداقل، مهر نان طلاب را فراهم نماییم.

مرحوم جدّ ما نقل مى‏كردند: ما به مسجد مشرّف شدیم و چند شبى را در آنجا بسر بردیم. شب سوم یا چهارم بود كه به وجود مقدس آقا امام زمان علیه‏السلام متوسل شده بودیم، كه حضرت را در خواب زیارت كردم، حضرت فرمودند:

"به آقا شیخ بفرمایید: به درس و بحثتان ادامه بدهید، نگران مشكل مالى نباشید، مرتفع مى‏شود".

ما خوشحال به محضر مبارك مرحوم شیخ رسیدیم و چند روزى طول نكشید كه حاج شیخ، تمام بدهى خود را به نانوایان پرداختند و از آن به بعد مشكل مالى به تدریج مرتفع شد و آیة اللَّه حائرى رحمةاللَّه هم تا آخر عمرشان با مشكلى كه نتوانند آن شهریه مختصر طلاب حوزه علمیه قم را بپردازند مواجه نشدند.

حاشا به من كه گومیش از كعبه برتر است

گر كعبه نیست كعبه دلها است جمكران

حاجت رواست هر كه كند رو بدان مكان

چون قبله‏گاه اهل تولاّ است جمكران

مدیر انجمن حوزه علمیه

تماس بامن:

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com

سه شنبه 26/9/1387 - 10:24 - 0 تشکر 77867

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

حاج آقا رحیم ارباب :
ایشان در اصفهان نزد علمای بزرگی چون حاج میرزا بدیع درب امامی، سید محمد باقر درچه ای، آقا سید ابوالقاسم دهکردی، حکیم جهانگیر خان قشقایی و آخوند کاشی، کسب علم نموده و به مقام اجتهاد رسید. مراتب سیر و سلوک را نزد جهانگیرخان و آخوند کاشی فرا گرفت او شاگرد خاص آخوند کاشی بود. و مدت 20 سال متوالی در خدمت وی بود. و انواع علوم را از محضر او آموخت. ارادت وی به استادش چنان بود که بعد از فوت استاد، هر هفته به زیارت قبر وی می رفت و هنگام فوت نیز وصیت نمود در مجاورت استادش دفن شود.

حوزه درسش نیز مجمع فضلا و دانشمندان روزگار بود. شاگردان بسیاری را تربیت نمود. از جمله شاگردان او می توان به: استاد جلال الدین همایی، سید مصطفی بهشتی نژاد، ملا هاشم جنتی، شیخ محمد باقر صدیقین و بسیاری از بزرگان دیگر اشاره نمود

وی در فقه بسیار خوش سلیقه و دارای استقلال فکری بود. در ریاضیات، هیئت و نجوم به تصدیق اهل فن، استاد مسلم بود. بسیاری از خطبه های نهج البلاغه را از حفظ داشت و اشعار ابن ابی الحدید را در مناقب امیر المؤمنین علی علیه السلام مکرر می خواند و وی را می ستود.

اعتقاد و علاقة آیت الله ارباب نسبت به امیر المؤمنین علیه السلام به حدی بود که این عشق و ارادت با گوشت و خون او آمیخته شده بود. و بسیاری مواقع احادیثی را از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله که در فضائل امیر المؤنین علیه السلام فرموده بودند می خواندند.

یکی از نظریات فقهی حاج آقا رحیم ارباب وجوب عینی نماز جمعه بود. شهید مطهری می گوید: « روزی در اصفهان به خدمت ایشان رسیدم و موضوع نماز جمعه به میان آمد، ایشان می گفتند: نمی دانم شیعه چه وقت می خواهد عار ترک نماز جمعه را از خود بردارد و جلوی شماتت سایر فرق اسلامی را که ما را به عنوان تارک نماز جمعه ملامت می کنند، بگیرد». در خطبه های نماز جمعه نیز به بیان فضایل و مناقب حضرت علی علیه السلام می پرداختند. ایشان آنقدر علاقه به حضرت صدیقة طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها داشتند که همیشه در نمازهایشان سورة کوثر را قرائت می فرمودند. و می گفتند من نمی توانم این سوره را در نماز نخوانم. چون این سوره متعلق به وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است. حاج آقا رحیم ارباب دو سه سال آخر عمر نابینا شد. وقتی از ایشان پرسیدند: پس از این همه عمر آیا ادعایی هم دارید یا نه ؟ ایشان فرمودند: در مسائل علمی هیچ ادعایی ندارم،

اما در مسائل شخصی خود دو ادعا دارم: یکی آنکه به عمرم غیبت نگفتم و غیبت نشنیدم و دوم آنکه در طول عمر چشمم به نامحرم نیفتاد.

در احوال شخصی ایشان نقل است که فرموده بود: برادرم با همسرش چهل سال در منزل ما بودند و در این چهل سال یک بار هم همسر برادرم را ندیدم.

ایشان تا پایان عمر به پیروی از استاد خود جهانگیرخان از گذاشتن عمامه پرهیز کردند و خود را شایستة این مقام نمی دانستند. و حال آنکه اگر کسی با ایشان محشور بود، لیاقت ایشان را از همه بیشتر می دید. حاج آقا رحیم رمز یک قرن زندگی خود را اینگونه بیان کردند:« من هیچ وقت بد خواه کسی نبودم».

آقا رحیم از مسائل سیاسی زمان خود نیز غافل نبود. و در زمان استقلال الجزایر فتوایی جهت کمک به مسلمانان و ملت الجزایر صادر کرده بودند.

ایشان در 18 ذی الحجه 139۶ هجری قمری در روز عید غدیر دار فانی را وداع گفتند. شاگردش استاد همایی در تاریخ فوتش سرود: « جان علم از تن جهان رفته

به نقل از : گزارش بچه های تبیان از تخت فولاد

شيخ رجبعلي خياط فرمود:

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم

سه شنبه 10/10/1387 - 22:4 - 0 تشکر 80384

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و وقت عزا شد

شهید شیخ احمد یاسین،

رهبربزرگ و روحانی ونیز بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس در سحرگاه روز دوشنبه، 22 مارس، پس از ادای نماز صبح هنگام خروج از مسجدی در شهر غزه هدف موشک های پرتاب شده از سوی هلی کوپترهای نظامی اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید .

شیخ یاسین در سپتامبر سال 2003در اثر یکی دیگر از حملات هوائی اسرائیل از ناحیه کتف بطور سطحی زخمی شد.

وی در سال 1938 در سرزمین فلسطین، که در آن زمان تحت اداره دولت بریتانیا قرار داشت، متولد شد و بی تردید تحقیر و فشار بر فلسطینیان و شکست های اعراب در مقابله با دولت جدیدالتاسیس اسرائیل در سال های بعد بر شکل گیری دیدگاه سیاسی وی تاثیری عمیق گذاشت.

وى در سال۱۹۳۶ میلادى در روستاى "الجوره " استان "المجدل " واقع در نزدیکی "عسقلان " به دنیا آمد.

روستاى وى مانند بسیارى از روستاها و شهرک هاى دیگر در سال۱۹۴۸ در اثرحملات نیروهاى یهودى (صهیونیستی ) ویران شد و او به نوار غزه منتقل شد و درآنجا دوره دبیرستان خود را به پایان رساند. وى برغم فلج بودن ، به منظور تحصیل در دانشگاه "عین شمس " راهی قاهره شدو یک سال را در آنجا سپرى کرد. شیخ احمد یاسین از سن ۱۲ سالگی پس از وارد آمدن ضربه به ستون فقراتش در حالی که در اردوگاه آوارگان فلسطینی شاطی ء در نوار غزه محل اقامت خود مشغول بازى فوتبال بود، از ناحیه ساق پا فلج شد.

از آن زمان به بعد شیخ یاسین از صندلی چرخ دار استفاده می کرد و هیچ کارى را بدون کمک دیگران نمی توانست انجام دهد. شیخ یاسین سه برادر داشت و سومین پسر خانواده به شمار می رفت

در این زمان بود که وی این اعتقاد را پذیرفت که فلسطین یک سرزمین اسلامی است که باید همواره تحت حاکمیت مسلمانان باقی بماند و اسرائیل این سرزمین را از صاحبان اصلی آن غصب کرده است.

او به دلیل نداشتن پول کافی مجبور شد تحصیل خود را نیمه تمام رها کند،اما پس از آن با اصولگراها در جماعت اخوان المسلمین آشنا شد. شیخ یاسین در دهه ۷۰ "مجمع اسلامی " را تاسیس کرد و خود رهبرى آن را برعهده گرفت . این سازمان به بسیج نظامی جوانان فلسطینی پرداخت . شیخ یاسین در آغاز دهه ۱۹۸۰ و در اوج انقلاب اسلامی ایران یک سازمان اصولگراى تندروتر به نام "مجدالمجاهدین " تاسیس کرد. وى در سال۱۹۸۴ بازداشت و به اتهام داشتن اسلحه و مواد منفجره به زندان محکوم شد.

او یک سال را در زندان سپرى کرد و در چارچوب روند مبادله زندانیان آزاد شد.

شیخ احمد به شاخه اخوان المسلمین در فلسطین پیوست اما تا سال 1987 و آغاز انتفاضه اول فلسطینیان از شهرت چندانی برخوردار نبود.

شیخ یاسین سپس به تشکیل جنبش مقاومت اسلامی (حماس ) پرداخت که در۱۴ دسامبر۱۹۸۷ در آغاز انتفاضه اول ۱۹۸۷( ۱۹۹۲ ) اعلام موجودیت کرد. اسراییل، شیخ یاسین را در ماه مه ۱۹۸۹ دستگیر و محاکمه کرد و او در اکتبر۱۹۹۱ به زندان مادام العمر محکوم شد.

شیخ یاسین در اکتبر۱۹۹۷ از زندان آزاد شد و پس از گذراندن هشت سال در زندان و با میانجیگرى شاه حسین پادشاه سابق اردن به این کشور تبعید شد.

شاه حسین حاضر شد در ازاى آزادى شیخ یاسین دو مزدور اسراییلی را که دراردن به اتهام سوءقصد به جان خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس در بازداشت بسر می بردند، آزاد کند.

شیخ یاسین پس از سپرى کردن مدت کوتاهی در بیمارستان امان به غزه بازگشت . روابط وى در آن زمان با تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست یاسر عرفات تیره بود.

در ابتدا، مقامات اسرائیلی که بیشتر متوجه تهدید ناشی از اقدامات گروه های شناخته شده فلسطینی از جمله سازمان های چپگرا بودند، حرکت اسلامی فلسطین را جدی نگرفتند اما به تدریج بر تعداد طرفداران این حرکت افزوده شد.

پس از آزادی از زندان اسرائیل، وی به عنوان یک نماد مقاومت فلسطین شهرت یافت.

وی هرگز صلح بین اسرائیل و فلسطینیان را نپذیرفت و تا پایان بر این دیدگاه که سرزمین فلسطین به طور کامل باید در حاکمیت فلسطینیان مسلمان باشد اصرار ورزید.

در سال 2003، وی از اجلاس عقبه که با شرکت رییس جمهوری آمریکا و نخست وزیران اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطینی به منظور به جریان انداختن روند صلح مورد حمایت ایالات متحده - موسوم به نقشه راه صلح - برگزار شده بود به شدت انتقاد کرد.

با اینهمه، گروه حماس، مانند چند سازمان دیگر فلسطینی، پس از شروع روند جدید مذاکرات با آتش بس موقت در حملات علیه اسرائیل موافقت کرد اما پس از آنکه نیروهای اسرائیلی در ماه ژوئیه سال 2003 دو تن از رهبران حماس را به تلافی بمب گذاری منجر به کشته شدن 21 نفر در بیت المقدس کشتند، آتش بس حماس نیز خاتمه یافت.

در عین حال، این جنبش با ارایه کمک مالی به فلسطینیانی که در جریان دور جدید انتفاضه با مشکل مواجه می شدند توانست بر میزان حمایت مردمی از خود بیافزاید.

در این راستا، حماس صندوق های خیریه متعددی تاسیس کرد و به ایجاد مدارس و درمانگاه های رایگان برای خانواده های نیازمند فلسطینی ساکن باریکه غزه و سایر مناطق فلسطینی نشین مبادرت ورزید.

تلاش تشکیلات خودگردان برای محدود کردن فعالیت شیخ احمد با مقاومت شدید حامیان وی مواجه بود و در دسامبر سال 2001، هنگامی که تشکیلات خودگردان در صدد برآمد به حبس خانگی رهبر حماس مبادرت ورزند، یک نفر در درگیری بین ماموران فلسطینی و حامیان حماس کشته شد.

در ژوتن سال 2002 نیز تلاش دیگر پلیس فلسطینی برای محاصره خانه احمد یاسین به بروز خشونت در غزه منجر شد.

در ماه سپتامبر سال 2003، ارتش اسرائیل کوشید شیخ احمد یاسین را در خانه وی در غزه به قتل برساند اما هنگام اجرای عملیات، رهبر حماس در خانه یکی از اعضای ارشد حماس در این شهر به سر می برد و از این سوء قصد جان سالم به در برد.

شيخ رجبعلي خياط فرمود:

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم

پنج شنبه 12/10/1387 - 17:39 - 0 تشکر 80746

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و و قت عزا شد

زندگینامه میرزاى نائینى

محمدحسین در سال 1240 ش . / 1277 ق . در شهر نایین و در خاندانى فاضل و محیطى روحانى و خانه‌اى پر مهر و عطوفت، قدم به عرصه گیتى نهاد و با قدوم مبارك خود آن خانه را رونق و صفایى افزون بخشید.

پدر او شیخ الاسلام میرزا عبدالحریم، از خاندان بزرگ منوچهرى بود كه در شهر اصفهان پدرانش - پشت در پشت - لقب شیخ ‌الاسلامى داشتند. خاندان نایینى در اصفهان به بهره‌مندى از خوبی‌ها شهره عام و خاص و از نظر علم و دیندارى زبانزد همگان بودند و خانه ایشان در زمان بروز مشكلات پناه مستمندان بود.

تحصیل علوم

میرزا محمدحسین تحصیلات ابتدایى حوزوى خود را در زادگاه خویش گذراند و پس از آن بار سفر بست و در هفده سالگى (1293 ق ) به شهر اصفهان هجرت كرد و در آن حوزه علمى بزرگ تحصیل علوم دینى را ادامه داد و دروس عالى فقه، اصول، فلسفه و حكمت را از اساتید فرهیخه ذیل آموخت :

-ابوالمعالى فرزند حاج محمد ابراهیم كلباسى (1247 - 1315 ق).

-شیخ محمدباقر ایوانكى فرزند شیخ محمدتقى اصفهانى (1235 - 1301 ق ).

-جهانگیر خان قشقایى (1243 - 1328 ق .)

نایینى این اسطوره تقوا، بعد از چندین سال كسب علم از محضر عالمان اصفهان در سال 1303 ق؛ آن حوزه را ترك گفت و راهى نجف اشرف شد. او پس از زیارت بارگاه ملكوتى امیرمؤمنان على علیه السلام به شهر سامرا رفت . زیرا آن دیار مقدس با حضور میرزا محمدحسن شیرازى و دیگر اساتید، رونق علمى یافته و دانش پژوهان بسیارى را به سوى خود جلب كرده بود.

نایینى در آغاز ورود به حوزه سامرا در درس دو استاد فرزانه ذیل شركت جست :

-سید محمد طباطبایى فشاركى (متوفى 1316 ق ).

-سید اسماعیل صدر (1258 - 1338 ق ).

او سپس در محفل پربار درس میرزا محمدحسن شیرازى (1230 - 1312 ق .) حضور یافت و مدت نُه سال از دانش سرشار استاد عالى مقام خویش بهره برد و علاوه بر آن، محرم خاص میرزا گردید.

میرزاى نایینى همچنین با سفر به نجف اشرف از درس اخلاق سالك درگاه الهى آخوند ملا حسینقلى همدانى استفاده كرد.

او پس از رحلت میرزاى شیرازى به همراه استاد دیگر خویش سید اسماعیل صدر راهى كربلا شد و در جوار مرقد امام حسین علیه السلام از این استاد عزیز سود جست و اقامتش در آن شهر دو سال به طول انجامید و سپس با اندوخته‌اى ارزشمند و كوله بارى گرانسنگ در سال 1316 ق راهى نجف شد و در آنجا اقامت گزید.

او در كنار تدریس، در جلسه علمى آخوند خراسانى حاضر مىشد و در كمترین زمان از یاران و محرمان اسرار او گردید.

ادامه دارد....

شيخ رجبعلي خياط فرمود:

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم