آسیب شناسی الگوی ازدواج اسلامی و مقایسه این الگو با وضع موجود
با نگاهی به مطالب بالا خواهیم دانست که آنچه امروزه در جامعه ی ما رواج
دارد با الگوی مد نظر اسلام متفاوت است .
رد پای اسلام در ازدواج های ما فقط در دو جا دیده می شود . یکی در خطبه ی
عقد و دیگری قرآنی که زوجین بر روی دست می گیرند و آن هم فقط برای عکس گرفتن از
سفره ی عقد نه عمل به آن ...!!!
هر مساله ای همیشه امکان آسیب دارد و به تناسب اهمیت آن این آسیب ها
بزرگتر و پر خطر تر هستند . متاسفانه یکی از آموزه های اسلامی که بشدت دچار بدعت و
آسیب شده است همین مساله ازدواج است . در ادامه به بررسی آسیب های موجود با مقایسه
ی الگوی اسلامی و وضع موجود خواهیم پرداخت .
هدف از ازدواج :
بنظر من هنوز هدف و فلسفه ی
ازدواج از دیدگاه اسلام در جامعه ی ما بدرستی تبیین نشده است و شاید انگیزه خیلی
از افراد از ازدواج این باشد که "همه ازدواج می کنند ...!!! "
ملاکها و شروط ازدواج :
ملاک هایی که اسلام به آنها
توجه کرده است را در بالا آوردم اما در جامعه ی ما تقریبا به هیچکدام توجه نمی شود
و یا کمتر توجه شده است . در عوض ملاکهای ازدواج در این روزگار به زیبایی ظاهر و
یا مال و مقام و منصب افراد تغییر کرده و یا خلاصه می شود.
اما در این میان سنت هایی
شکل گرفته که نتنها بویی از اسلام ندارد بلکه بنظر من ضد آموزه های اسلامی است.
برای مثال چند مورد رو ذکر می کنم .
1. ازدواج تحمیلی : اگر چه این نوع ازدواج با افزایش دانش و آگاهی
کم کم در حال از بین رفتن است اما مدتها
یکی از موارد یا موانع ازدواج بوده است.
در ماجرای ازدواج نورانی می خوانیم که حضرت علی ع بتنهایی به خواستگاری
فاطمه س رفتند . در جامعه ی ما رسم کنونی بر آنست که خواستگاری با حضور والدین
داماد انجام می گیرد . نمی گویم رسم بد یا ناپسندی هست (حتی شاید نشانه ی پاکی و
شرم و حیای فرد باشد ) اما بنظرم یک آسیب رو بدنبال خواهد داشت و آن اینکه با فرض
بعضی شرایط(مثل آشنایی قبلی خانواده ها و ...) ممکن است خانواده بتنهایی عامل
پذیرفته شدن پسر شود نه ویژگی های خود داماد !!! در واقع یکی از زمینه های ازدواج
تحمیلی همین مساله می تونه باشه .
2. شیربها (بهای شیری که دختر خورده !!!) : در بعضی مناطق رسم است که
خانواده دختر برای تامین بخشی از هزینه های تهیه جهیزیه اقدام به گرفتن مبلغی پول
از خانواده ی داماد می کند که در عوض خانواده ی داماد انتظار جهیزیه چشم گیر تری
را از طرف دختر دارد . این به هیچ وجه جایی در اسلام ندارد و همانطور که گفتم
هزینه ای اضافی رو بر دوش دو خانواده تحمیل می کند که شاید هیچ نتیجه ای هم نداشته
باشد.
3. مهریه : مهریه این سنت حسنه در جامعه ی ما بشکل غلطی جا افتاده است .
باورهای غلطی که "هر کسی مهریه بیشتر داشته باشد بزرگتر است " یا "مهریه
پایه های زندگی را محکم می کند " و از آنطرف هم "مهریه را کی داده و کی
گرفته " همه و همه باعث شدند تا چیزی که می بایست باعث آرامش و الفت بین
طرفین شود حداقل برای مرد مانعی باشد بر سر راه ازدواجش و من فکر می کنم نتنها مرد
بلکه زن هم ازین مساله ضرر می کند چرا که ممکن است فرصت ازدواج را از دست بدهد .
خود من شاهد فروپاشی خانواده ای بودم که مهریه ای بیش از هزار سکه داشت . اما
نتنها مهریه نتوانست کاری بکند بلکه عاملی شد برای جدال بیشتر بین خانواده ها و
فلاکت بیشتر هر دو طرف که یکی گوشه ی زندان نشسته و دیگری گوشه ی عزلت !!!
شروع همه مشکلات مربوط به مهریه به زمانی باز می گردد که از شیوه ی نقدی
به عندالمطالبه تغییر یافت . می دانید که حضرت علی پس از تعیین زره به عنوان مهریه
آن را فروختند و به هر صورت وجه رو پرداخت کردند. اما از زمانی که مهریه به صورت
کنونی درآمد و پرداخت آن به یک ضد ارزش تبدیل شد نتنها کاربرد اولیه خود را از دست
داد بلکه همانطور که اشاره شد به یکی از مشکلات عمده بر سر راه ازدواج مبدل شد.
دوران نامزدی :
دوران نامزدی به این شکل که
در ایران وجود دارد در اسلام جایگاهی ندارد . در ماجرای ازدواج نورانی می خوانیم
که پیامبر بلافاصله پس از موافقت حضرت زهرا خطبه ی عقد را جاری ساختند و تنها چیزی
که دیده می شود اینست که یکماه پس از عقد حضرت فاطمه در خانه ی پدر ماندند تا زمان
مراسم ازدواج که با کمترین هزینه انجام شد و فاطمه س راهی خانه ی علی ع شدند.
هزینه ها و تشریفات :
حداکثر قناعت و حداقل هزینه
در ازدواج نورانی مشاهده می شود . البته ما نمی تواینم مثل ایشان باشیم اما آیا
نباید حداقل زندگیمان را به ایشان نزدیک کنیم . خرج ها و هزینه های گزافی که هم
کنون در ازدواج های ما مشاهده می شود کجا جایی در اسلام دارد ؟!!
جهیزیه :
در مورد جهیزیه صحبت زیاد
کردم و باز هم صحبت شده است اما جهیزیه در ازدواج نورانی فقط وسایل ضروری ازدواج
بوده است یعنی مقدمه ای برای شروع زندگی . جهیزیه حضرت زهرا به عنوان بزرگترین زن تاریخ
هفده قلم کالای ضروری و البته ساده ترین آنها ، بقیمتی حدود 60 درهم که مبلغ بسیار
کمی است . اما امروز چه می بینیم . جهیزیه به وسیله ای برای خودنمایی و فقط با
انگیزه هایی مثل چشم و هم چشمی تهیه می شود . با هزینه ای بسیار گزاف و شامل
وسایلی که حتی ممکن است تا آخر عمر بلا استفاده بماند بقولی "از شیر مرغ تا
جون آدیمیزاد ...!!!"
حال
چگونه می توانیم خودمان را مسلمان بنامیم وقتی از هیچ آموزه ی اسلامی حداقل در این
زمینه بهره نبرده ایم . البته اینها رو من فرهنگ ایرانی نمی دونم چون چیزی که
واضحه این سنت های غلط به بگونه ای نوظهور هستند و حدودا در همین سی تا چهل سال
اخیر بوجود آمده اند . من فکر می کنم اگر کمی آموزش و اطلاع رسانی و فرهنگ سازی رو
در برنامه های خود قرار دهیم این مساله براحتی قابل حل خواهد بود.