هوالباقی...
سلام
در این تاپیك قراره در مورد پوشاك ایرانیان در قدیم صحبت كنیم.
پوشاك از نیازهای اولیه واساسی بشر محسوب میشه درست مثه خوراك،مسكن،امنیت و... .
پوشاك و سیر تحول اونو تو نظام اجتماعی ایران میشه از جنبه های مختلفی بررسی كرد.
كه ان شاءالله تو این تاپیك ذكر می كنیمشون!
باید بگم اگه مطلبی در این باره دارید لطفاً از ما دریغ ننمایید.
متشكر و سپاسگذار می شوندیم{چه فعل سختی!!}
شروع مطالب،از پست بعدی...
با ما همراه باشید.
اِهِم اوهوم(عذر می خوام سرفم اومد یه دفه)
دیگه جدییییی می شویییییییم
کل آیتم ها 9
پوشاك و سیر تحول آن در نظام اجتماعی ایران:
1.توصیف شكل و ظاهر لباس ها در دوره های تاریخ و پیدایش یا برافتادن سبكی خاص از پوشاك در میان اقوام و حكومت های گوناگون ایرانی. اتفاقاً بیشترین تحقیقاتی كه تاكنون درباره ی پوشاك ایرانیان صورت گرفته، در همین زمینه بوده است.
2. تأثیر محیط در شكل دهی به ظاهر و جنس پوشاك ،از قبیل محیط های كوهستانی یا جلگه ای، آب و هوای سرد و خشك یا گرم و مرطوب كه در جغرافیای ایران زیاد به چشم می خورند.
3.نقش طبقات اجتماعی و به طبع مشاغل و وظایف وابسته به آنها در شكل دهی به پوشاك ،چنان كه لباس جنگجویان، درباریان ، روحانیان و پیشه وران از شرایط خاص وضع طبقاتی آنها تأثیر می گرفته است.
4. نقش مراسم سنتی و فرهنگی نظیر مناسك مذهبی ،جشن ها و سوگواری ها در انتخاب نوع و شكل و حتی رنگ پوشاك.
5.نقش داد و ستدهای بین المللی خاصه در پی جنگ و ستیزها در اقتباس سبك های بیگانه ی پوشاك و یا صدور اسلوب بومی پوشاك به دیگران. در تاریخ پر كشمكش ایران ،تاثیر این عامل كم نبوده است!
در پناه یزدان پاك...
ایران باستان:
این دوره ی زمانی را از لحاظ وجود منابع مستند و آثار و بقایای بدست آمده به چهار دوره تقسیم می كنیم:
دوره ی كهن و عیلامی
دوره ی مادها و پارس ها(هخامنشیان)
دوره ی پارت ها(اشكانیان)
و دوره ی ساسانیان
اولین دوره؛ دوره ی كهن و عیلامی:
علاوه بر پشم گوسفند ،از گیاه كتان نیز برای استفاده از ساقه اش جهت تولید كتان كاشته می شد.
هم مردان وهم زنان گوشواره و گردن بند می گذاشتند كه در مراسم ویژه خیلی بیشتر استفاده می كردند و معمولاً افراد متمول از گردن بندهای طلا و نقره بیشتر استفاده می نمودند. البته از سنگ های قیمتی مثل لاجورد و عقیق هم بسیار استفاده می شد!
ممنون بابت تاپیک خوبی که ایجاد کردید.
اگر منبع مطالب را هم ثبت کنید فوق العاده می شود.
ممنونم
Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation
من گفتگو می کنم ، نه تأیید !
ممنون شقایق صحرایی عزیز.
ببخشید یادم رفت منبع رو بگم!
همیشه می گفتمااا
منبعش یه كتابیه به نام "پوشاك ایرانیان"
مؤلفشم دكتریست به نام"پیمان متین"
از "دفتر پژوهشهای فرهنگی"
همین دیگه.
وتنها تفاوت لباس های این دو قوم این بود كه لباس های منسوب به مادها دوختی ساده تر داشته و از الگویی نسبتاً تنگ و چسبان پیروی می كرده است . برعكس ،سبك لباس پارس ها ،فراخ و گشاد هراه با ین های فراوان بوده و تركیبی مفصل تر داشته است. نوع لباس مادها مناسب آب و هوای سرد و سواركاری در كوهستان می بود. برخی از پژوهشگران به دلیل ظاهر صاف و بدون چین و چروك آنها در حجاری ها، جنس لباس مادها را از چرم دانسته اند در حالی كه برخی دیگر لباس ها را از پارچه می دانستند.
عده ای نیز سبك گشاد،پُرچین و آزاد پار س ها را مناسب با شرایط آب و هوایی گرم وخشك دانسته اند.
هینتز با اشاره به رسم باستانی ایرانیان می گوید:براساس این رسم سه طبقه ی اجتماعی موجود در جامعه ی آن زمان، از روی رنگ از هم متمایز می شدند.به این ترتیب كه جنگجویان قرمز، موبدان سفید و روستائیان آبی می پوشیدند! پادشاه نیز لباسی تابان توأم با رنگ های آبی و سفید به تن می كرد كه نشانه ای از قدرت او بر هر سه قشر جامعه بود.
ادامه دارد...
ادامه از پست قبلی ...
جدا از نوارهای پهن یا باریكی كه سربازان پارسی به طور ساده دور موهای سر می بستند، باید از كلاه های ساده و استوانه ای شیاردار كه صاحب منصبان پارسی به سر می گذاشتند،نام برد كه به گفته ی هرودوت به آن كبراسیا می گفتند.
جبٌه ی ماها كه بر دوش خود می انداختند بسیار مزیٌن بوده، به طوری كه بر روی آنها، نقش و نگارهای ناگونی از جمله گیاهان و حیواناتی نظیر شیر و نیز طرح های باشكوهی از دوایر متحدالمركز و غنچه های نیلوفر آبی، از پارچه ی قرمز و ارغوانی رنگ(كه محبوب پارسیان بود) در كنار گلدوزی های قرمز رنگ دیده می شود.
در نقوش تابوت اسكندر( واقع در استانبول) ایرانیان ملبس به شلوارهایی زیبا در رنگ های آبی، بنفش، زرد و قرمز، و گاهی مزین به نقش مایه های گلدار به تصویر كشیده شده اند.
لباس زنان در این دوره
در این دوره( بر اساس اسناد و مدراك) لباس زنان و مردان خیلی شبیه به هم بوده است.
با توجه به آثار تاریخی به جا مانده از آن دوران(پارچه ها، ظروف و ...) می توان از پیراهن های بلند و آستین كوتاه، همراه با ریش هایی در دامن نام برد.نقوش موجود بر فرش پازیریك، زنان را ملبس به پوشاك پرچین مردان ماد و پارس، همراه با چادری كوتاه و نازك و دامنی نیم گرد و نیز كفش هایی مشابه مردان نشان می دهد.لباس درباری زنان شامل كیتونی پرحجم و پرچین بوده كه گاه تن پوشی نظیر چادر امروزی نیز بروی سر و گردن خود می آویختند. با توجه به تصاویر موجود نشان می دهند كه اغلب موهای زنان به وصرت گیس بافته و رها شده در پشت، آراسته می شده!
به طور خلاصه پوشاك زنان اشكانی را می توانبه صورت پیراهنی بلند،حجیم و پرچین تا روی قوزك پا،آستین دار و یقه راست توصیف كرد كه در ناحیه ی كمر، كمر می خورده و گاه پیراهنی كوتاه تر و یقه باز روی آن پوشیده می شده. جنس این پوشاك همگی از پارچه های منقش و مزین به قلابدوزی بوده است. همچنین پوششی شبیه چادر بروی سر بسته می شده كه بر اساس نقاشی های معبد شهر دورا-اوروپوس، بیشتر به رنگ ارغوانی و سفید بوده است. ظاهراً كفش زنان شكل همان كفش هایی بوده كه مردان در این دوران به پا می كرده اند.
دوره ی ساسانیان
یكی از مقولات مشخص ساسانیان، تونیكی صاف و ضخیم . بلند و تا زیر زانوها بر روی شلوار قرار می گرفت ، بود . نوعی از این تونیك ها به شكل كتهای بلند ی كه در ناحیه ی سینه توسط روبانی بسته می شد ، به تصویر كشیده شده است .
از عمده سربند های ساسانی می توان از كلاهی بلند یا گرد نام برد كه به سبك پارت ها با حفاظ گردن یا بدون آن است و گاه توسط نوارهایی بلند و باریك گره می خورده و تزئین می شده .از طرفی ردایی نازك هم داشته اند كه از جلو بسته می گردیده كه بروی لباس های زیرین می پوشیدند .
از رنگ های مورد پسند مردم در این دوره می توان از سرخ ، آبی آسمانی و سبز نام برد .