1 . دشمنان پدیدار
دشمنشناسی در مکاتب دیگر از زمانی آغاز میشود که گلولهای شلیک میشود و انسانی تهاجم میکند. یا آن که قهر طبیعت و بلایای آن، به مثابه دشمن شناخته میشود. همچنین داستانپردازی درباره موجودات فضایی و احتمال حمله آنها، از دیگر موارد دشمنشناسی یا دشمنپنداری است.
در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است. خدا در قرآن مجید از فرشتگان که از جنس لطیفی چون نور آفریده شدهاند و کاری جز تسبیح خدا ندارند و وظایفی را به عهده دارند، نام برده است:الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (فاطر/ 35)؛ ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه. او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید و او بر هر چیزی تواناست!
قرآن کریم همچنین از موجودات دیگری به نام جن نام میبرد که از جنس آتش هستند و اختیارات بسیاری دارند: وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (حجر/27)؛ و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (الرحمن/15)؛ و جنّ را از شعلههای مختلط و متحرّک آتش خلق کرد!وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئک تَحَرَّوْا رَشَدًا (جن/14)؛ و اینکه گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالمند؛ هر کس اسلام را اختیار کند، راه راست را برگزیده است.
همچنین انسانها که از گل آفریده شدهاند:وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ (مؤمنون/12)؛ و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم. در این میان داستان خلقت آدم و سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس، خود فصلی دیگر میطلبد، اما قرآن به نکتههای ویژهای اشاره دارد: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا (کهف/50)؛ به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس -که از جنّ بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد. آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید، در حالی که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداری از شیطان و فرزندانش به جای اطاعت خدا،) چه جایگزینی بدی است برای ستمکاران!
دشمنشناسی قرآن از همین لحظه آغاز میشود و اصلیترین دشمن و مهمترین انگیزههای آن را به بشر میشناساند. شیطان در برابر نافرمانی و جهنمی که در انتظار اوست، چنین میکند:قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (ص/82)؛ گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد.اینجاست که ریشه همه دشمنیها میروید و فرزندان و لشکریان شیطان در برابر انسان و خدای انسان صف میکشند:إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ (فاطر/6)؛ البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
خود انسان نیز بالقوه میتواند دشمن دیگر انسانها باشد یا حتی دشمن خود و این دشمنی از وسوسههای نفس اماره سرچشمه میگیرد و وابستگیهای دنیایی انسان را به این گمراهی میکشاند:وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (یوسف/53)؛ من هرگز خودم را تبرئه نمیکنم که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.