• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 1394)
يکشنبه 27/5/1392 - 15:22 -0 تشکر 634540
طلب سلامتی برای یک مادر

به نام خدا و سلام

دوستان همونجور که مستحضرید 10-15 روزی هست که مادر "مدیر موفق" گرامی دچار مشکل شدند و در حال حاضر بهوش نیستند
از همه شما دوستان عزیزم می خواهم برای سلامتی این مادر بزرگوار یه برنامه "قرائت حدیث شریف کساء" را داشته باشیم

انشاءالله این روزها برای هیچ کدوم از شما عزیزانم پیش نیاد و همیشه خودتون و خانواده تون سالم و سعادتمند باشید

یا حق

بامید همراهی همه تون

در اخر آرزو می کنم با لطف پروردگار و دعای خیر شما عزیزان به زودی خبر سلامتی کامل ایشون را بشنویم

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

يکشنبه 27/5/1392 - 15:24 - 0 تشکر 634542

به نام خدا و سلام


این هم لینک دانلود حدیث شریف کساء

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

يکشنبه 27/5/1392 - 15:24 - 0 تشکر 634543

به نام خدا و سلام


اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم


بسم الله الرحمن الرحیم


عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ


از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلى اللّه علیه


وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى


و آله ، جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در


بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیْكَ السَّلامُ قالَ


بعضى از روزها و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم : بر تو باد سلام فرمود:


اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُكَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ


من در بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم ، گفتم : پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف


فَقَالَ یا فاطِمَةُ ایتینى بِالْكِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْكِساَّءِ


فرمود: اى فاطمه بیاور برایم كساء یمانى را و مرا بدان بپوشان من كساء یمانى را برایش آوردم



الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُ


و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مى نگریستم و در آن حال چهره اش مى درخشید همانند ماه



فى لَیْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ


شب چهارده پس ساعتى نگذشت كه دیدم فرزندم حسن وارد شد و


اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنى


گفت سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام اى نور دیده ام


وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ


و میوه دلم گفت : مادرجان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوى



جَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ


جدم رسول خدا است گفتم : آرى همانا جد تو در زیر كساء است پس حسن بطرف


نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ


كساء رفت و گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا آیا به من اذن مى دهى


اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا


كه وارد شوم با تو در زیر كساء؟ فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اى


صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَما كانَتْ


صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر كساء رفت


اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمّاهُ


ساعتى نگذشت كه فرزندم حسین وارد شد و گفت : سلام بر تو اى مادر


فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ


گفتم : بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور دیده ام و میوه دلم فرمود:


لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِ


مادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گویا بوى جدم رسول


اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ


خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)است  گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زیر كساء هستند


فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ


حسین نزدیك كساء رفته گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار، سلام


عَلَیْكَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِ


بر تو اى كسى كه خدا او را برگزید آیا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زیر كساء


فَقالَ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ


فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با


مَعَهُما تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ


آن دو در زیر كساء وارد شد در این هنگام ابوالحسن على بن ابیطالب وارد شد


وَقالَالسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا اَبَا


و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا


الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً


الحسن و اى امیر مؤ منان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنم


طَیِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ


گویا بوى برادرم و پسر عمویم رسول خدا است ؟ گفتم : آرى این او است كه


وَلَدَیْكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ


با دو فرزندت در زیر كساء هستند پس على نیز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تو


یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْكَ


اى رسول خدا آیا اذن مى دهى كه من نیز با شما در زیر كساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو



السَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ


باد سلام اى برادر من و اى وصى و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم


فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ


پس على نیز وارد در زیر كساء شد، در این هنگام من نیز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلام


عَلَیْكَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ


بر تو اى پدرجان اى رسول خدا آیا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زیر كساء باشم ؟


قالَ وَعَلَیْكِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَكِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ


فرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم ، پس من نیز به زیر


الْكِساَّءِ فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْكِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ


كساء رفتم ، و چون همگى در زیر كساء جمع شدیم پدرم رسول خدا


بِطَرَفَىِ الْكِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ


دو طرف كساء را گرفت و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود: خدایا


هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخاَّصَّتى وَحاَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى


اینانند خاندان من و خواص ونزدیكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است


یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ


مى آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه مى اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ایشان بجنگد


وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ


و در صلحم با هر كه با ایشان درصلح است ودشمنم باهركس كه با ایشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ایشان را دوست دارد اینان


مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ وَغُفْرانَكَ


از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهاى خود و بركتهایت و مهرت و آمرزشت


وَرِضْوانَكَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً


و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور كن از ایشان پلیدى را و پاكیزه شان كن بخوبى


فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِكَتى وَی ا سُكّ انَ سَم و اتى اِنّى ما خَلَقْتُ


پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهایم براستى كه من نیافریدم


سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَةً وَلا


آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه


فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ


فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در جریان را مگر بخاطر دوستى این


الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ


پنج تن اینان كه در زیر كسایند پس جبرئیل امین عرض كرد: پروردگارا كیانند


تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ


در زیر كساء؟ خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند:


هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ


آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئیل عرض كرد: پروردگارا آیا به من هم اذن مى دهى


اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ


كه به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم


فَهَبَطَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ


پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت : سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ


الاَْعْلى یُقْرِئُكَ السَّلامَ وَیَخُصُّكَ بِالتَّحِیَّةِ وَالاِْكْرامِ وَیَقُولُ لَكَ


اعلى سلامت مى رساند و تو را به تحیت و اكرام مخصوص داشته و مى فرماید:


وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا


به عزت و جلالم سوگند كه من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه


قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً وَلا فَلَكاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا


ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه دریاى روان و نه كشتى در


فُلْكاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ


جریان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما و به من نیز اذن داده است كه با شما



فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا


در زیر كساء باشم پس آیا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى ؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام اى


اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ


امین وحى خدا آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر


الْكِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْكُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ


كساء شد و به پدرم گفت : همانا خداوند بسوى شما وحى كرده و مى فرماید: ((حقیقت این است كه خدا مى خواهد


لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً فَقالَ عَلِىُّ لاَِبى


پلیدى (و ناپاكى ) را از شما خاندان ببرد و پاكیزه كند شما را پاكیزگى كامل )) على علیه السلام به پدرم گفت :


یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ


اى رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر كساء چه فضیلتى (و چه شرافتى ) نزد


اللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً


خدا دارد؟ پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: سوگند بدان خدائى كه مرا به حق به پیامبرى برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق )


ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ


برگزید كه ذكر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمین كه در آن گروهى از


شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِكَةُ


شیعیان و دوستان ما باشند جز آنكه نازل شود بر ایشان رحمت (حق ) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان


وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا


و براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند، على (كه این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما



وَرَبِّ الْكَعْبَةِ فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً


رستگار شدیم و سوگند به پروردگار كعبه كه شیعیان ما نیز رستگار شدند، دوباره پیغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت


وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِیّاً ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ


برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید ذكر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلى از محافل


اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ


مردم زمین كه در آن گروهى از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناكى باشد جز


وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ


آنكه خدا اندوهش را برطرف كند و نه غمناكى جز آنكه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهى باشد جز آنكه


وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَكَذلِكَ


خدا حاجتش را برآورد، على گفت : بدین ترتیب به خدا سوگند ما كامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنین


شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْكَعْبَة






اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم واحشرنا معهم و العن اعدائهم اجمعین


 الی یوم الدین فی هذه الساعه و فی کل ساعه ان شاءالله


«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

يکشنبه 27/5/1392 - 15:55 - 0 تشکر 634561

سلام 
من انشالله حتما می خونم 
امیدوارم خدا شفای عاجل کامل به ایشون عطا کنه 
خلاصه ذهنمون درگیر مادر مدیر موفقه 
انشالله که خبر بهبودی کاملشون رو هر چه زودتر بهمون بدن 


خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 27/5/1392 - 15:59 - 0 تشکر 634564

سلام
ممنون جناب تیچمن
ان شالله زودتر حال مادرشون خوب بشه
تا زمانی که مادرشون به هوش بیان و حالشون خوب بشه ان شالله هرشب میخونم.

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
يکشنبه 27/5/1392 - 16:11 - 0 تشکر 634580

سلام.
انقد حال راضیه این روزا بهم ریخته که من هم بهم ریختم.منو راضیه دوستای فوق صمیمی هستیم باهم
اما انقد دلش گرفته که نمیتونه حتی صحبت کنه
فقط تونستم بااین حال روحیش یکبار باهاش صحبت کنم.موقعی که صحبت میکردم باهاش همینطوری گریه میکردم
خیلی سعی کردم تلاش کنم متوجه نشه گریه میکنم:((


امیدوارم هرچه زودتر مادرش خوب بشه...

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 27/5/1392 - 16:23 - 0 تشکر 634584

سلام
انشالله كه زودتر حالشون خوب بشه

گاهي به آسمان خيالم عبور کن

شعر مرا نيم نگاهي مرور کن

دل مرده ام،قبول . . .!

تو اما مسيحا باش،

يک جمعه هم زيارت اهل قبور کن.

يکشنبه 27/5/1392 - 16:35 - 0 تشکر 634585

سلام
منم حتما هر شب میخونم
ان شاءلله که با دعای بچه های تبیان حالشون خوب بشه
و هر چه زودتر خبر سلامتیشون رو بشنویم

کوله بارت را ببند

شاید ابن چند سحر فرصت آخر باشد

که به مقصد برسیم

بشناسیم خدا را

و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم...

دوشنبه 28/5/1392 - 0:26 - 0 تشکر 634716

یا من اسمه دواء و ذکره شفاء

دوشنبه 28/5/1392 - 10:7 - 0 تشکر 634806

سلام
امیدوارم خداوند هر چه زودنر شفای عاجل عنایت کنه ودوباره خنده به لبهای مدیر موفق این کاربر خوب وسرزنده بوشهری بشینه...انشاا...

                          این نیز بگذرد.....
دوشنبه 28/5/1392 - 11:52 - 0 تشکر 634831

می تونم با همه وجو درکش کنه. خیلی شرایط سختیه.

یا من اسمه دوا و ذکره شفا..
یا سریع الرضا به حق فاطمه زهرا (س) شفاشون بده.

. امام علي (ع) مي فرمايند بهره خرد پند گرفتن واحتياط است و دستاورد ناداني غفلت و فريب خوردگي. و باپاکدامنان و فرزانگان بنشين وباانان زياد گفتگو کن زيرا اگر نادان باشي تورا دانش اموزند و اگر دانا باشي بردانش تو افزوده شود. خداوند به ماتوفيق بندگي بي چون وچرابده. اللهم عجل لوليک الفرج والعافيه والنصر.

منتظر شما در انجمن زن ريحانه آفرينش . کليک کن دوست عزيز

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.