تبیان، دستیار زندگی

سلام

سلطان جنگل خطاب به سلطان اضداد:

سلام جانم چطوری ..خوبی ...شنیدم تو هم سلطانی..از این واون خیلی تعریفتو شنیدم..
ضمنا هر چی هم به مغزم فشار آوردم که بفهم این "اضداد"که تو سلطانشی  کجاست فایده نداشت..ازاونجایی که خیلی احساس تنهایی می کردم ودوست داشتم با یه سلطان دیگه مثل خودم مقداری حرف بزنم تصمیم گرفتم جنگلو ول کنم وبیام به دیدنت...
اما حالا که رسیدم می بینم بین من وتو یه مانع وجود داره...یه تور سیمی.
جون من..مردونگی کن ویه توک پا بیا اینور توری تا یه قدری اختلاط کنیم...بخدا مردم از تنهایی..
قول میدم یه گفتمان صمیمانه داشته باشیم...

شما چی فکر می کنید...بنظر شما "سلطان اضداد"بره اونطرف یا نه؟؟؟

بالاخره سلطان هستو توقعات ازش بالا هست!! نخواد بره به زور میفرستیمش! :))

بره!!! :))))))))))))))))))

سلام 
به به عجب سوژه ای از برزخ گرامی سپاسگزارم. 
اعلام یک فراخوان فوری : سلطان اضداد   soltan_azdad 
شرح سریع ما وقع

به نام خدا و سلام

نه بابا کجا بره مگه نشنیدید که دو سلطان در یک اقلیم نگنجند و یک اقلیم بی سلطان نماند

سلام
دخالت مستقیم مدیر سیستم انجمنها در این بحث حاکی از اهمیت "سلطان اضداد"برای تیم مدیریتی تبیانه..
ولی مدیر محترم باید اظهار نظر صریح کنه:بره یا نره....بره یا نره
موافقین بره..ویا نره باید دلایلشون روهم ذکر کنند...

به نام خدا
با سلام  و عرض ادب
سلطان اضداد نری هااااااااااااا؟؟!!
نه!!
من كه میگم سلطان اضداد از جاش تكون نخوره
نباید به حرف این شیر گوش كرد
این سلطان جنگل فكر كنم یخورده به سطان اضداد حسودیش شده
به بهانه  گفت و گو
می خواد او را كنار بزنه
خودش سلطان مطلق بشه
هنوز نیومده استین ها را بالا زده
اخه ما هم به وجود سلطان  نیاز داریم
فكر كنم این به اصطلاح سلطان جنگل هم تا حالا سلطانی به این با حالی و مهربانی ندیده
كه این همه راه اومده برای دیدنش
به قول teachman عزیز : دو سلطان در یک اقلیم نگنجند و  یک اقلیم بی سلطان نماند  

بالاخره خیلی هوای گفت و گو داره این سلطان جنگل، او بیاد این طرف ، دردل كنه و حرف هاش را بزنه و برود جایی كه بوده؟!!

و السلام

:)))))
یه دل میگه برم برم
یه دلم میگه نرم نرم
طاقت نداره دلم دلم
بی تو چه کنم...
(با ریتم بشنوید!)
آواز زیر لبی سلطان بود که یه راست به گیرنده ما راهنمایی شد!
با تشکر از ابزار!
:))))))

به نظرم بره ! سلطان ما باید بره اون طرف ! میخواید بدونید چرا ؟

خوب میگم !

این شیره پشت قفس فكر كرده برای خودش یلی هست ! ولی كاملا در اشتباه هست ! سلطان ما با بقیه سلطان ها فرق داره ! من كه میگم بره اونطرف یكم اختلاط كنن ! اگه این شیره هوای كاری به سرش بزنه سلطان ما حریفشه ! با یه حركت شیره فرت میشه ! :))
دست كم گرفتین سلطان اضداد ما رو ؟ برای خودش سلطانی هست ! اوهوم ! :))
به همین سادگی ها نیست كه كسی بتونه سلطان ما رو كنار بزنه ! ;)

چه سوال باحالی
عرض کونم ... نره که نئریم ... باهاس بره ... ناسلامتی دعوته
اما خب قبلش دو کلوم حرف داریم باهاش:

اولا چه کاریه خوئش بره؟ ... یکی دیگه رو جا بزنیم جاش! ... برفستیم بره موذاکره ... مثلاً ... کیو بگم خب ... آهان ... مثلا یکی از خانومای انجمنو ... درسته شیر خیلی دموکرات نیست، ولی خب مرامشو که عشقه ... به ضعی... منظورم اینه که ... به جماعت نسوان حمله نمی کنه (البته امیدواریم حمله نکنه ... انشاءا... که نمی کنه ... یه آمین خواهشا ... با درصد خلوص ناچیز) ... حمله هم کرد کرد ... ما که نمیتونیم سلطانو قربانیِ ضعف یه عده کنیم که؟!!!

دویما جانشین نقشش چیه پس؟! ... نمیگیم بره مذاکره کنه ... اقلا یه توک پا بره زمان اجلاسو هماهنگ کنه

سوما مگه شیره نیومده تو انجمن طنز درخواست ملاقات داده؟ خب طبق آئین نامۀ انجمنا تو این موارد، مدیر و جانشین انجمن مذکور، مسئول هماهنگی های اولیه ان ... نمیگیمم دوتائی برن که ... یکیشون بره حله

چهارما چه معلوم؟ ... شاید آقا شیره نباشه ... خانوم شیره باشه ... گریمش مثلا اینجوری باشه ... بالاخره اونام تو خودشون اکبر عبدی و اینا دارن دیگه ...
چی میشه مثلا؟! یکی از خانوما یه قدم بره یه خبری بگیره خب!

می بینین که ... راه حل زیاد هست ... فقط یه شیرزن میخوایم خودشو اثبات کنه ... نبوووود؟!
(فقط پیشنهاد میشه قبل از اثبات،محض احتیاط اشهدشو بخونه...وصیتشم بکنه...پیشاپیش ممنونیم ازش)

سلام

این آواز مال "سلطان اضداد"نیست..مال  سلطان قلبهاست