خواندن برای ذهن، مثل ورزش برای جسم است. هرچه ذهنتان فعالتر باشد، انرژی بیشتری خواهید داشت. خودتان را وقف یادگیری مادامالعمر بکنید. ذهنتان را با موضوعهای جدید به چالش بکشید. مرتب از خودتان بپرسید: "اگر قرار بود تا صد سالگی زندگی کنم، هر روز چطور از ذهنم استفاده میکردم؟" جوابتان به این سوال هرچه که هست آن را در پیش بگیرید.
به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در وبلاگ "در مسیر موفقیت" به نشانی http://www.blog.toomaj.com در نقل قولی از برایان تریسی آمده است: به زندگیتان رویکرد مثبت داشته باشید. دو جهان بینی پایه هست که یک شخص میتواند در خودش ایجاد کند: بداندیشانه و نیکاندیشانه. جهانبینی اول که جهانبینی منفی یا بداندیشانه است، آن است که شخص در تمام دور و اطرافش ظلم، بیعدالتی، افراد دشوار و شرایط دشوار میبیند. در نتیجه شخص با جهانبینی بداندیشانه یا منفی، گرایش دارد که ناسازگار، عصبانی، شکاک، خردگیر، عیب جو و ملامتگر باشد و هم از احساس گناه به ستوه آمده و هم در دیگران احساس گناه ایجاد میکند.
جهانبینی دیگر، جهانبینی نیکانیشانه یا مثبت است. این جهانبینی متعلق به شخصی است که اعتقاد دارد این یک دنیای عالی برای زندگی کردن است. چنین شخصی قبول دارد که همیشه مشکل و دردسر وجود خواهد داشت، اما در مجموع، این زمانهای عالی برای زنده بودن است. شخصی با جهانبینی نیکاندیشانه در هر شرایطی و در هر کسی به دنبال جنبه خوب میگردد. شخصی با جهان بینی مثبت اعتقاد دارد که فردا روز خوبی خواهد بود و بعضی از بهترین تجربههای زندگی در راهند. شخص با جهان بینی مثبت به شدت آینده گراست. خیلی به آینده و اینکه کجا دارد میرود فکر میکند، نه به گذشته و چیزی که ممکن بود اتفاق بیفتد و دیگر نمیشود تغییراش داد.
شخص با جهانبینی مثبت به شدت هدف گراست. هدفها و برنامههای واضح، مشخص و مکتوبی دارد که هر روز دارد بر روی آنها کار میکند. سومین گرایش شخصی با جهان بینی نیک اندیشانه این است که به شدت راه حل گرا است. یعنی هر روز پیوسته برای مشکلاتی که دارید، به دنبال راهحل میگردید. به جای صحبت از مشکلات و اینکه چه شده است، درباره راه حلها صحبت میکنید و درباره اینکه از این به بعد چه میتوان کرد. در نتیجه این جهان بینی نیک اندیشانه، تبدیل به شخصی مثبت، خوش بین، آینده گرا، هدف گرا و سرزنده میشوید. چشم به راه هر صبح بوده و برای هر روز قدردان هستید. بهترین انتظارات را از زندگی و از مردم دارید و معمولا هم به چیزی که انتظار دارید میرسید. طرز فکری دارید که تقریبا تضمین میکند که یک زندگی طولانی، سعادتمند و متوازن خواهید داشت که با افرادی احاطه شده که دوست شان دارید و آنها هم شما را دوست دارند و به شما احترام میگذارند.
از هر نظر، شخصیت عالی باشید. خوشبخترین و سالمترین افراد اجتماع، کسانی هستند که یک مجموعه روشن از نوعی ارزشها و باورها دارند.
مقوله اخلاقیات و شرافت، مقوله پیچیده است و ذهن زنان و مردان بزرگی را در طول اعصار به خود جلب کرده است. در این موضوع به اندازه چند کتابخانه کتاب وجود دارد. اما شاید بهترین اظهارنظر به ارسطو برگردد که نوشته "فقط خوبان میتوانند سعادتمند باشند و فقط افراد با شرافت میتوانند خوب باشند." فقط افرادی که با معیارهای بالای شرافت زندگی بکنند میتوانند حقیقتا خوشبخت بوده و عمر طولانی داشته باشند.
شکسپیر نوشته است:"نسبت به خویش درستکار باش و در آن صورت همانطور که نسبت به آمدن روز پس از شب یقین داری، مطمئن باش که نسبت به هیچ کس نا درستی نخواهی کرد." کلید زندگی با شرافت این است که تا بهترین حدی که در وجودتان هست درست کار باشید. وقتی هم که نسبت به خویش درست کار باشید، بعد میتوانید نسبت به همه اطرافیان تان هم درست کار باشید. در نهایت امر، مهم ترین خصیصه شخصیت، خصیصه درستکاری است. لازمه اش این است که در هر چیزی که در هر شرایطی میگویید یا انجام میدهید، صداقت را در پیش بگیرید. هر چه هم بیشتر با درستکاری زندگی کنید، احساس بهتر و شادمان تری خواهید داشت و بیشتر عمر میکنید.