معماری ارگانیك
لوئی كان یك ماه قبل از مرگش در تهران بود تا به همراه كنزو تانگه بر روی یك پروژه عظیم بیندیشند(توسعه شهرسازی محله عباس آباد تهران).او به ایران آمده بود كه محیط را حس كند و احتیاجات را قبل از آنكه دست به طرحی بزند،درك كند.
لوئی كان در میان صحبتهایش گفته بود كه دلش می خواهد ادعا كند كه در رگهایش مقداری خون ایرانی جریان دارد، خونی كه از طرف نسل مادرش كه همجوار ایران در روسیه زندگی كرده است به او رسیده است.
لوئی كان نه در قالب معماری ارگانیك رایت جای می گیرد و نه در قالب معماری مدرن لوكوربوزیه و میس، بلكه وی در پی آن بود كه معماری را، به راهی اساسی، برای خود دوباره تعریف كند.وی شخصیتی طوفانی و متكبر نداشت، یا به بیانی دیگر بتهوون عالم معماری نبود و با سادگی فروتنانه ای سخن می گفت و می زیست.
لوئی كان به سال 1901 در جزیره "ازل" در استونی كه در آن هنگام جزئی از امپراطوری روسیه بود تولد یافت.
پدر او "لئوپلد" كه كارش ساختن شیشه های رنگین بود و مادرش "برتا" كه هارپ می نواخت به سال 1905 به ایالات متحده مهاجرت كردند و در فیلادلفیا ساكن شدند.
پدرش مغازه شیرینی فروشی كوچكی باز كرد، اما زندگی برای خانواده "كان" مانند بسیاری از مهاجرین دیگر در آن زمان، در سرزمین تازه مشكل بود و این خانواده با گرسنگی بیگانه نبود.
وی از همان اوان جوانی در رسم و نقاشی دارای استعداد فوق العاده ای بود و در چندین مسابقه از حریفان خود پیشی گرفت.
قبل از آنكه دبیرستان خود را به پایان برساند می دانست كه در آینده چه رشته ای را دنبال خواهد كرد و با ورود به دانشگاه پنسیلوانیا در رشته معماری آغاز به تحصیل كرد تا آنكه به سال 1924 از دانشكده هنرهای زیبای این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
در مدرسه، وی بیشتر به شیوه "بوزآر" (مدرسه هنرهای زیبای پاریس) كه شیوه معمول آن زمان در دانشكده های هنر و معماری ایالات متحده بود، تعلیم یافت.
قرینه سازی، فضاهای بزرگ و حجم های هندسی متوازن عواملی بود كه در آن زمان وی را از پیوستن به نهضت های در حال توسعه مكاتب مدرن معماری باز داشت.
وی به شیوه "بوزآر" به عنوان مقدمه ای برای توصیف روح معماری ، میاندیشید.وی در رابطه با نقش معمار به عنوان یك هنرمند گفته است: " خلق هنر بر آوردن یك نیاز نیست، بلكه آفریدن یك نیاز است."
منبع: سایت تبیان زنجان