تبیان، دستیار زندگی

سلام 
یکی شو من بگم 
یکی اش اینه که اقا اینا میخوان مثلا از یه خیابون فرعی بیان تو خیابون اصلی از کنار نمی پیچن میان تا وسط خیابون اصلیه حالا اون خیابون اصلی یه خیابون عادی باشه یا اتوبان چند بانده 
بعد همه ی ماشینا رو درگیر میکنن
تونستم یه عکس میگیرم میزارم براتون بهتر متوجه بشید
اخه چرا ؟

سلام. ممنون بابت تاپیکت الان میذارم تو شبکه..

من بلد نیستم :). یه بار اومدم با ماشین دامادمون امتحان کنم اون بنده خدا تا من این راسته رو برم پس افتاد!!

دیگه فک نکنم دستم بده.. :))

من شنیدم خانوما پارک دوبل مشکل دارن.

سلام
ممنونم از هیون بزرگوار بابت ثبت چنین مبحث خوبی
بسیار به جا و جذاب!
من خودم از راهنمایی مجبور بودم پشت فرمون بشینم اینو میگم نگید تازه کاره ها.البته دوران  ما کسی که راهنمایی رانندگی بلد بود شوماخر بود.الان نیست که بابا:))
درو از شوخی من بسیار از خانمها گله مند هستم
به خاطر اینکه قوانین رو با توجه به شرایط خودشون رعایت میکنن
درسته که تو خیابونی نباید بیشتر از 60 تا سرعت رفت ولی نگفتن که بدون توجه به بقیه 30 تا بری
یا اینکه وقتی میخوایید پارک کنید طوری پارک نکنید که با جدول دو متر فاصله باشه.
بعضی اقایون میگن اکثر تصادفات مقصر خانما هستن
من این عقیده رو ندارم و دوست دارم کمی با در نظر گرفتن شرایط بقیه رانندگی کنن.یعنی مثلا تو اینه پشت سرشونو ببینن یا اینکه وقتی که تو اتوبان هستن با سرعت کم تو باند سرعت حرکت نکنن
ولی خب همشون اینطوری نیستنا
بعضیا اینطوری هستن
ولی در کل خوبن
چون محتاط هستن
از نظر من که این روزا زندگی داره پیشرفت میکنه در این حد
و اقایون که همش سر کار هستن کارای اداریشونو خانمها بعضا انجام میدن و جدای اینکه
خود خانمها هم به خاطر حضور بیشترشون تو اجتماع رانندگی براشون واجبه
چون همون مقدار که اقایون نیاز به جابجایی سریعتر دارن خانمها هم!
از تمام خانمهایی که هنگام رانندگی به اطرافشون توجه میکنن تشکر میکنم
:)

یه بارم قرار بود برم دیدن پدرومادرم که از زیارت برمی گشتن و چون از شهر دانشگاه من رد میشدن منم با سرعت زیاد با آژانس خواستم خودمو برسونم که سرپیچ می خواستیم بریم تو فرعی ، یه خانوم جلومون وایساد راننده گفت : تاشب اینجا هستیم!

خواهرمم میگه هر وقت می خوای از خیابون رد شی اگه دیدی اونور بیه خانوم داره میاد نپر جلوش چون قاطی میکنه جای ترمز و گازو بعدش یه کاری میکنه با کاردکم از کف آسفالت جم نشی!

ولی خب عده ای هم میگن خانوما محتاط ترین هستند!

نظرتون چیه؟!

سلام
من هروقت وارد یه كوچه میشم كه تنگه ماشین هایی كه از روبروم میان فوری دنده عقب میگیرن!
البته من نمیذارم به حساب اینكه سر ماشینشون میترسن میدونم  بخاطر احترام به خانمها این كار رو میكنن و راه میدن

سلام
بحث جالبیه البته شاید واسه خیلی ها نباشه ولی واسه من که عاشق رانندگیم خیلی جالب و دوست داشتنیه
رانندگی واسه خانمها واجبه چون آقایون بیشتر وقت روز را سرکارن و با بچه داری واسشون سخته که با وسیله نقلیه عمومی برن مخصوصا که با رانندگی کردن خانمها خیلی از خانمها بچه هاشونم خودشون به مدرسه میبرن و میارن و این یکی از دلایلیه که نیاز مبرم یک خانوادست که زن رانندگی بدونه .
من خودم  حدود 8 ساله رانندگی میکنم و غیر سطح شهر به تنهایی بیشتر جاهای ایران و گشتم و همشم به تنهایی خودم رانندگی کردم ( البته تنها نبودم با پدر و مادرم بودم )

همه میگن دست و فرمونت حرف نداره ( چون از فس زدن و آروم رانندگی کردن خیلی بدم میاد )
حالا شاید خیلی تند میرونم و بعضی از دوستام که کنارم میشینن میترسن ولی خوب اخلاقم به عنوان راننده اینه که از اینکه بخوام خیلی آروم برم بدم میاد و اصلا نمیتونم آروم برم و عقیدم دارم تا حدودی ترافیکای زیاد به خاطر آروم روندن و فس زدن بعضی از راننده ها حالا چه مرد و چه زن...
شاید بعضی از دوستان خانم از دستم ناراحت بشن ولی به صراحت میگم واقعا بعضی از زنها خیلی توی خیابون معطل میکنن و باعث میشن مردها را عصبی کنن که البته آقایونم خیلی دیدم که اینطوری باشن ولی شاید توی خانمها بیشتره چون از شوهران یا پدرانشون میترسن ( این بازم تقصیر مرداس که اگه خودشون تصادف کنن طوری نیست ولی همسر یا دخترشون تصادف کنه خیلی ناراحت میشن)
من دنده عقب رفتنم بعد از گواهینامه گرفتنم خیلی بد بود وقتی پدرم فهمیدن اینقدر باهام تمرین کردن تا اونم یاد گرفتن خدا را شکر اگه فکر نکنید که دارم از خودم خیلی تعریف میکنم توی موارد دیگه خوبم البته این و فقط خودم نمیگم هر کسی کنارم نشسته میگه ...
خیلی حرف زدم شاید زیاد از خودم تعریف کردم
ولی یه تجربه دارم که اگه خانم هایی مشکل در رانندگی دارن بهش توجه کنن قطعا مشکلشون حل میشه
1- ترس و کنار بگذارن و اگه تصادفم کردن ناراحت نشن چون با همین تصادفاته که برای ادم تجربه میشه
2- اوایل که گواهینامه گرفتن کنار کسی که صبوره بشینن و تا مدتها در وقتای خلوتی شهر مثلا روزهای تعطیل اینقدر رانندگی کنن که واسشون عادی بشه بعد بیان توی خیابون های شلوغ شهر
دیگه همین چیزی به ذهنم نمیرسه
اینم بگم که من نقطه ضعفم این بوده که از تصادف نترسیدم تابحالم تصادف کردم و در هر تصادف چیز جدید یاد گرفتم ...