• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 674)
چهارشنبه 16/5/1392 - 2:5 -0 تشکر 629598
نشست خبری خـروس


خوبی نشست با عوامل "خروس" آن بود که صرفا به موضوعات تاریخ مصرف داری مرتبط با این سریال پرداخته نشد و عوامل از معضلاتی گفتند که گریبانگیر آثار رمضانی شده؛ از تکرار نشدن رنگ و بوی رمضانی سریال‎ها با غیبت رضا عطاران گرفته تا تکرار مضامین در سریال‎ها، چشم و هم چشمی و رقابت کاذب بین شبکه‎ها و حتی بازگویی بخشی از یک مصاحبه جالب اکبر عبدی درباره "کلاه قرمزی"!

خبرگزاری مهر  گاهی این سوال پیش می‌آید که اصلا چرا در تلویزیون باب شده که ماه رمضان با رگبار سریال نه فرصت نفس کشیدن به مخاطبان داده می‎شود و نه فرصت تأمل و کار بهتر به سریال‌سازان. این چنین در معنوی‎ترین ماه خدا، بین سریال‌ها ماراتن شکل می‎گیرد و در این میان گاه شاهد مضامین شبیه به هم هستیم، اکثرا آثار دقیقه 90 ساخته می‎شوند و زمان پخش هم که همیشه برخی از جدول پخش ناراضی هستند. بنابراین عوامل یک سریال نوروزی مجبور به رمضانی کردن سریالشان می‎شوند. اثری که نام‌هایی چون سعید آقاخانی، مصطفی کیایی، جواد رضویان و... می‎تواند پیشاپیش نتیجه‎ای موفقیت‌آمیز را نوید بدهد اما...

عوامل سریال "خروس" آنقدر صادقانه و بی تعارف از ضعف‌های سریال گفتند و با افتخار و عشق از ویژگی‌های مثبت آن حرف زدند که فضای نشست کوچکمان صمیمی‎تر شد و درباره موضوعات مختلفی صحبت کردیم. موضوعاتی که اگر گوش شنوایی باشد، می‎تواند راهگشا باشد...

ماحصل نخستین بخش از نشست خبرگزاری مهر با حضور علیرضا ابراهیمی تهیه‌کننده و سیدجواد رضویان، مرضیه صدرایی و مهسا کریم‌زاده بازیگران را در غیبت کارگردانی که چند سالی می‎شود از رسانه‌ها دلخور است، در ادامه می‎خوانید:

*فکر می‌کنم موضوعی که تا به حال درباره "خروس" زیاد مطرح شده و نیاز است که پاسخ درست و روشنگرانه‌ای به آن داده شود، افزایش تعداد قسمت‌های سریال است. اینکه سریال اول قرار بود نوروز روی آنتن برود، فیلمنامه نوشته شده، نقشه راه کشیده شده و همه چیز آن معلوم بوده است اما ناگهان قرار بر این می‌شود که سریال در رمضان روی آنتن برود. تکلیف داستان، سرنوشت شخصیت‌ها و از طرف دیگر آنتن رمضانی که نیازمند المان‌ها و ویژگی‌های متناسب با حال و هوای آن است، چه می‌شود؟ اصلا چطور شد که این تصمیم گرفته شد و گروه چطور خود را با این شرایط وفق دادند؟

علیرضا ابراهیمی، تهیه‌کننده: ما خلاف اینکه برخی از سایت‌ها و بسیاری از روزنامه‌ها گفتند که به سریال آب بسته‌ایم و 15 قسمت را 26 قسمت کرده‌ایم و... اصلا به تایم سریال دست نزدیم. حتی همان روزهای اولی که قرار بود سریال نوروزی ما رمضانی شود، کارمان هیچ فرقی نکرد و فقط آغاز و پایان سریال عوض شد. چون زمان کار 45 و 50 دقیقه و متن‌ها پر و پیمان بود و می‌خواستیم 15 قسمت را با این تایم روی آنتن برویم، اما با این تغییرات زمان کار را 28 تا 30 دقیقه کردیم. سرانجام هم سریال 22 قسمت شد.

من نمی‌دانم این 26 قسمت از کجا آمده است. البته یک قسمت خلاصه 1 تا 17 را پس از وقفه‌ای که شب‌های قدر ایجاد کرد، داشتیم و شب عید فطر هم پشت صحنه پخش می‌کنیم. در واقع ما 24 قسمت تحویل دادیم که خود قصه‌مان 22 قسمت بوده است. ما نه به سریال آب بستیم، نه یک قسمت اضافه کردیم، نه به دلیل پخش رمضانی کار، سکانسی مرتبط گذاشتیم.

مدیران سازمان تصمیم گرفتند "خروس" ماه رمضان پخش شود، ما هم از این باکس ناراضی نیستیم. اتفاقا خوشحال هم شدیم. اما کاش این موضوع را از اول می‌دانستیم. ما که آمادگی داشتیم در 60، 70 روز سریالی ویژه عید داشته باشیم، با برنامه‌ریزی و طمأنینه بیشتر و آماده کردن متن‌ها این سریال را به رمضان اختصاص می‌دادیم.

*پس با این قضیه موافق هستید که قصه کار شما می‌توانست به موضوع ماه رمضان ربط پیدا کند؟

ابراهیمی:‌ قصه می‌توانست ربط پیدا کند. اما سریال‌های دیگر هم همینطور هستند. سال‌ها است سریال‌های رمضانی ربطی به ماه رمضان ندارد. اینکه حتما محتوا هم در راستای حال و هوای این ماه باشد اینجا صدق نمی‌کرد، کما اینکه یکی دو سریال مرتبط با فضای رمضان در شبکه‌های دیگر تولید شد اما به پخش نرسید. ما در مقابل خواسته سازمان سر تعظیم فرود آوردیم. اما کاش قبل از تولید این تصمیم گرفته می‌شد. پخش کار همزمان با "مادرانه" هم نامناسب است. به طوری که تیتراژ ما با آخرین دقایق سریال شبکه سه همزمان می‌شود.


*دقیقا! من هم دیشب برای اولین بار تیتراژ "خروس" را کامل دیدم.

ابراهیمی: سال‌های گذشته بلافاصله بعد از مناجات افطار و سخنان یکی از مراجع، سریال پخش می‌شد اما امسال فاصله بیشتری ایجاد شده و این موضوع، زمان پخش ما را هم به تاخیر انداخته است.

مرضیه صدرایی، بازیگر: این بحث دیگر تکرار مکررات است. ما همیشه می‌دانیم دو مناسبت نوروز و رمضان داریم با این حال کارهایی که با نیت پخش در این تایم ساخته می‌شود، در دقیقه 90 کلید می‌خورند. باید به این بحث پرداخته شود.

ابراهیمی: این موضوع تنها مشکل ما نیست.

*حداقل درباره سریال شما پخش و تصویربرداری همزمان نشد.

سیدجواد رضویان، بازیگر: در این سال‌ها بعد از اینکه مردم افطارشان را با رضا عطاران باز کردند، رنگ و بویی به تلویزیون ما آمد که بعد از رفتن عطاران، دیگر تکرار نشد. من دنبال دلایل این اتفاق نیستم و به من هم ربطی ندارد اما حداقل در مقام یک بیننده می‌گویم، این کار که برای خودمان است و بابتش زحمت کشیدیم، برای این ماه مبارک نبود، سریال نوروزی بود و من یقین دارم اگر در زمان خود پخش می‌شد مخاطب بیشتری داشت.

قطعا در تدوین ما تغییر بهتری می‌افتاد. کار ریتم بهتری می‌گرفت. آقای ابراهیمی می‌گوید ما به تایم دست نزده‌ایم، راست می‌گوید اما قصه‌ای که قرار بود از یکی بود یکی نبود تا کلاغه به خانه‌اش نرسید، 13-14 شب شود، وقتی یک ماه شود، این مجال به منتقد داده می‌شود که بگوید شما دارید روده‌درازی می‌کنید. این موضوع نه تقصیر سعید آقاخانی است نه ابراهیمی. مقصر دوستانی هستند که فی‌المجلس تصمیم می‌گیرند سریال نوروزی را به سریال رمضانی تبدیل کنند. در حالی که سریالی برای این مناسبت، باید بوی ماه رمضان بدهد، بوی سحری و افطاری بدهد و مصداق بیرونی داشته باشد.

ما چرا با کارهای آقای عطاران همذات‌پنداری می‌کردیم و از آن کار لذت می‌بردیم؟ چون آنقدر هوشمندانه بود که ما حداقل پنج بار افتادن سفره افطار را می‌دیدیم، پنج بار سفره سحر را می‌دیدیم. آدم از این اتفاق لذت می‌برد. اما سریال‌های این چند سال کاملا از آن فضا دور شده‌اند. بعد از کارهای رضا ما دیگر کاری که بوی رمضان داشته باشد کمتر دیدیم یا ندیدیم.

*البته در برهه‌ای هم کارهای ماورایی رونق پیدا کرد. ماه رمضان هر شبکه‌ای را که تماشا می‌کردیم ارواح در آن سرک می‌کشیدند. من احساس می‌کنم همواره تلویزیون از یکی از دو طرف بوم افتاده است. در سال‌هایی سریال‌سازان دنبال مضامین روحانی و معنوی می‌روند و زمانی هم کلا بی خیال مناسبتی که سریالشان در آن پخش می‌شود، می‌شوند!

رضویان: خیلی بامزه است که چقدر قصه‌ها به هم نزدیک می‌شود. همانطور که گفتید چند سال در مایه‌های روح‌بازی می‌رویم، مدتی قصه‌مان درباره آدم‌های پولداری است که زنشان را طلاق داده‌اند و می‌خواهند زن دیگری بگیرند،‌ بعد چند وقت می‌رویم در کار خانواده‌هایی که بچه‌دار نمی‌شوند. چرا؟ مگر قصه‌ها خوانده نشده و همینطوری تصویب می‌شوند؟ ما که می‌خواهیم یک قصه برای سازمان بفرستیم از 700 فیلتر رد می‌شویم. تازه گروه فیلم و سریال که اوکی می‌دهد و مصوبه شبکه را می‌گیریم، خواندن فیلمنامه در بخش‌های دیگر آغاز می‌شود، در نهایت کارشناسان می‌آیند؛ نظامی، مذهبی، ناظر کیفی و... یعنی هیچ کدام این قصه‌های شبیه به هم را نمی‌بینند؟

ابراهیمی: 25 سال پیش یادم است هر آیتم طنزی که قرار بود کار شود، مثلا درباره چشم و هم‌چشمی کار می‌کردند، چند نفر از بازیگران طنز آن دوران می‌خواستند با یک اتفاق ساده و دم‌دستی به ما بگویند این کار چقدر بد است. اما حالا چند سال است خود دوستان در شبکه‌ها اینطوری شده‌اند. از یک تهیه‌کننده درباره کارش می‌پرسند. مثلا طرف موضوع کار را طلاق معرفی می‌کند. آن آدم زنگ می‌زند به دوست تهیه‌کننده یا مدیر گروهش در یک شبکه دیگر گرا می‌دهد که فلان شبکه قرار است درباره طلاق کار کنند، تو هم یک دست طلاق را رو کن! واقعا فکر کنم اینطوری است، وگرنه چطور چند سال مضامین شبیه به هم می‌شود؟

یا من بسیار با این موضوع مواجه شدم که می‌گویند فلان تیم را برای کار جمع کنیم تا روی فلانی را کم کنیم! امسال می‌خواهم روی شبکه فلان را کم کنیم. تا زمانی که اینطور افکار پشت کارها هست و حس معنوی در کار نباشد همین می‌شود. این به تمام عوامل برمی‌گردد و اتفاق قشنگی نیست.

رضویان: این یک قیاس غلط است که ما بخواهیم روی یکدیگر را کم کنیم، زمانی این اتفاق می‌افتد که مثلا دو تیم فوتبال با شرایط مساوی روبروی هم قرار بگیرند. اما شبکه‌هایی چون تهران یا شبکه دو که تا به حال با گروه کودک خود زنده بوده، نمی‌تواند وارد رقابت شود. اکنون وقت کمک کردن به این شبکه،‌ تصحیح ساختار،‌ استفاده از قصه‌های بکر و ناب و ساختن سریال‌هایی است که بتوانند حداقل شبکه را از لحاظ تعداد مخاطب به دیگر شبکه‌ها برساند تا آن وقت بخواهیم مسابقه بدهیم. در بحث فرهنگ قضیه رقابت نمی‌تواند از رفاقت جدا باشد.

چه می‌شد اگر سه دوست نویسنده این سه سریال فقط سه نشست با هم داشتند؟ فکر کنید چه اتفاق خوشایندی برای این شبکه‌ها می‌افتاد، قطعا ساختارها از هم جدا می‌شد. اگر سه کارگردان اصلا در یک نشست با هم حرف می‌زدند هم همینطور. ما رفاقت‌ها را گم کرده‌ایم. به خدا تلویزیون فضای مقدسی است. تلویزیون رسانه عجیب و غریبی است که وحشتناک در دل مردم رسوخ کرده است. حضور ماهواره‌ها قبول اما در بسیاری از خانه‌ها که ماهواره ندارند یا از آن استفاده نمی‌کنند یا حتی تایم افطار تا سحر تماشا نمی‏‎کنند، چرا نباید از برنامه خوب بهره مند شوند؟

این نگرانی و دغدغه ما هم هست. صرفا مدیران به این موضوعات فکر نمی‌کنند. اما یک جاهایی می‌رسد که آدم با خودش می‌گوید نکند این موضوع فقط دغدغه من است؟ آدم نگران می‌شود.

 

صدرایی: اتفاقا ماه رمضان بهترین فرصت برای تاثیرگذاری تلویزیون است. تعداد زیادی از افرادی که تلویزیون نگاه نمی‌کنند، ماه رمضان برنامه‌های تلویزیون را می‌بینند.

رضویان: خیلی‌ها به حرمت افطار تا سحر این کار را می‌‌کنند.

صدرایی: اگر صرفا به پر کردن باکس توجه نشود و این موضوع و چشم و  هم چشمی‌ها اولویت نباشد،‌ اتفاقات بهتری می‌افتد.

*شاید دلیل این موضوع اوضاع مالی تلویزیون باشد و مدیران به خاطر نبود بودجه و با وجود "آب پریا" تصمیم گرفتند آن را در نوروز پخش کنند و سریال در حال ساختشان را برای رمضان بگذارند. به ویژه این روزها که اکثر تهیه‌کنندگان بیکار هستند و آثار کد تولید گرفته هم امکان آغاز تولید ندارند.

صدرایی: اما موضوع تکرار سوژه پیش از کمبود بودجه هم وجود داشته است.

رضویان: اصلا به نظر من در حق "آب پریا" هم به واسطه کنداکتور نامناسبی که برای آن قائل شده بودند، اجحاف شد. چطور "کلاه قرمزی" این همه دیده شد؟ اکبر عبدی در یکی از مصاحبه‌هایش حرف خوبی زده بود. یکی از فیلم‌های او با "کلاه قرمزی" همزمان شده بود و او در این باره گفته بود که من 30 سال است دارم در این سینما کار می‌کنم، بعد این همه وقت یک مشت کاموا روی من را کم کرده‌اند!

اما واقعا بحث یک مشت کاموا نیست،‌ بحث سابقه این کاموا است. اینکه چه ایده‌ها و مغزی پشت این کامواها وجود دارد که مردم را اینطور به خود جذب می‌کند. شاید بچه من "کلاه قرمزی" را نشناسد، این موضوع نوستالژی من است و به سن من و شما می‌خورد اما فرزند من مرا می‌کشد تا او را برای دیدن "کلاه قرمزی" ببرم. معلوم است که این پایه درست بنیان شده است بنابراین به نظر من در حق "آب پریا" هم اجحاف شده است. کاری که دوستش داشتم، سریالی سخت با جلوه‌های ویژه و زمانی که خانم برومند برای آن گذاشته و در آن می‌توانسته دو تا خودرو تهران 11 بسازد! واقعا برای آن سریال وقت و زمان گذاشته شده و حیف بود که با برنامه ریزی نامناسب در پخش دیده نشود.

صدرایی: این کار چه بستر آموزشی غنی هم داشت و به خوبی موضوع محافظت از منابع طبیعی و محیط زیست را مورد توجه قرار داده بود. با برنامه ریزی بهتر این سریال می‌توانست طیف وسیع تری از مخاطبان را داشته باشد.

رضویان: او که خانم برومند با آن سابقه بود، ما دیگر چه کاری می‌توانیم از پیش ببریم؟

*من در نقدهایم نوشته بودم که سریال می‌بایست کوتاه‌تر باشد و اطناب نداشته باشد. حالا با این توضیحاتی که دادید می‌بینم حق داشتید. وگرنه سعید آقاخانی که جزو نسل اول طنزپردازان تلویزیون است و کارنامه‌اش نشان می‌دهد که کارش را بلد است. سریال آخرش "دزد و پلیس" هم که موفق از آب درآمد...

صدرایی: من احساس می‌کنم حتی در این بستر زحمت زیادی هم کشیده شده که به کار آب بسته نشود و از همان چیزی که در دست داشتیم استفاده شود. این امر هنرمندانه اتفاق افتاده و شاید اگر کس دیگری کارگردانی را برعهده داشت این موضوع محسوس‌تر بود.

رضویان: این لطمه‌ها به منتقدان مجال می‌دهد که بگویند چرا قصه‌ای که در 14 روز باید گفته می‌شد، در 22 روز روایت می‌شود. باز 8 قسمت در یک سریال با این تعداد قسمت‌ها، کیفیت را پایین می‌آورد و هشت تا 30 دقیقه‌ هم که حساب کنید درمی‌یابید چقدر باید کار برای پخش در رمضان کش می‌آمده است. اما اگر سریال پخش نوروزی را داشت، با تدوین بهتر، کار ریتم خوبی پیدا می‌کرد. ما نمونه کار مصطفی کیایی را هم دیده‌ایم. عوامل این سریال افراد بی سابقه‌ای نیستند. کسی که "ضدگلوله" را می‌سازد قطعا آدم بی سوادی نیست و حتی آن سریال "نقطه سر خط" عجله‌ای شب پخش که کیایی و آقاخانی با هم داشتند، باز هم این افراد موفق عمل کردند.

امیر معقولی تصویربردار کار هم یکی از سرمایه‌های ویدیویی کشور است. ما روی دست او نداریم. ترکیب اینها را که نگاه می‌کنی، باید خروجی صحیحی داشته باشد. آقای ابراهیمی هم که حمایت مالی قوی داشت و آب در دل ما تکان نخورد. ما با آرامش کامل کار را انجام دادیم، تهیه‌کننده، نویسنده، کارگردان، فیلمبردار و عوامل درجه یک دست به دست هم دادند و آمدند اما چرا نباید آن اتفاقی که باید رخ بدهد؟ به نظرم اگر کنداکتور ما از نوروز به رمضان تبدیل نمی‌شد اتفاق دیگری برای "خروس" می‌افتاد....

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.