• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 448)
سه شنبه 15/5/1392 - 9:31 -0 تشکر 629067
نظام تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام

خبرگزاری فارس: نظام تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام

دین اسلام بر دو عنصر تشویق و تنبیه، تأکید فراوان دارد و برای اجرای آن، اصول، شیوه‌ها و آیین‌های خاصی را در نظر گرفته است.
نظام تشویق و تنبیه از مهمترین عواملی است که می‌تواند موفقیت مدیران و کارگزاران را در پیشرفت برنامه‌ها و تغییرات اساسی که به‌دنبال آن هستند، تضمین نماید. اتخاذ شیوه‌های تشویقی و تنبیهی متناسب، تأثیر عمده‌ای در انگیزش کارکنان به انجام وظایف محول‌شده به آنان و نیز پیشگیری از تخلف آنها دارد. از سویی، اتخاذ روش‌های ناکارآمد تشویقی و تنبیهی نیز نمی‌تواند اهداف یک سازمان یا اداره را چندان محقق سازد و چه بسا به نتایج منفی و خلاف برآوردها نیز منجر می‌گردد.

با توجه به اهمیت تشویق و تنبیه، نخست باید توجه داشت که موضوع تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی در اسلام، بسیار مورد توجه قرار گرفته و حتی در مواردی راهبردهای اساسی و شیوه‌های کلی تشویقی و تنبیهی، جهت پرهیز از خطاهای احتمالی و کاهش کارآمدی آنها، ارائه شده است.

اسلام، علاوه بر ارائة شیوه‌های کارآمد تشویق و تنبیه کارگزاران حکومتی، به مسألة ضمانت اجرای دنیوی و اخروی آن نیز توجه داشته و بدان پرداخته است.امام علی(ع) در دورة کوتاه زعامت و رهبری خویش، کامل‌ترین الگوی تشویق و تنبیه کارگزاران را ارائه نموده است.

توجه به آیین تشویق و تنبیه و نیز ضمانت اجرای تنبیه در اسلام، می‌تواند راه روشنی را جلوی روی مدیران قرار داده و در نتیجه، موفقیت ادارات و سازمان‌ها و نیز کارآمدی بیش از پیش آنان را منجر گردد.

واژگان کلیدی

آیین تشویق، آیین تنبیه، اصول تشویق و تنبیه، ضمانت اجرای تنبیه، کارآمدی نظام اداری

مقدمه

نظام تشویق و تنبیه کارگزاران و کارکنان اداری، از مسلّمات اصول مدیریت محسوب می‌گردد؛ چرا که یک مدیر کارآشنا، بعد از نظارت و ارزیابی از تلاش‌های کارمندانی که شایستگی خویش را در میدان عمل به اثبات رسانده‌اند، آنها را تشویق و در مقابل، کسانی را که به مسؤولیت خود عمل نکرده‌اند، تنبیه می‌نماید.

در مدیریت اسلامی، برای انتخاب افراد؛ جهت واگذاری مسؤولیت، نهایت دقت و حساسیت صورت می‌گیرد و پس از انتخاب، فرد از امنیت شغلی برخوردار است؛ هر چند این امنیت تا زمانی خواهد بود که فرد در حیطة مسؤولیت خویش تخلف نکند و از آنچه شرع، قانون و مقررات تعیین نموده‌اند، تخطّی ننماید. در مقابل، اگر در راستای شرع و قانون حرکت کند، از بهترین تشویق‌ها و پاداش‌ها نیز بهره‌مند خواهد بود؛ چنانچه امام علی(ع) ضمن توصیه‌های لازم به مالک ‌اشتر در انتخاب قاضی فرمود: «پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوت‏های او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند تا از توطئة آنان در نزد تو در امان باشد»(نهج البلاغه، نامة53).

همان‌گونه که ملاحظه می‌گردد، امام(ع) علاوه بر تشویق و پاداش مالی به پاداش‌های روحی و معنوی نیز توجه دارد.

یکی از ‌آفت‌های مشاغل اداری، پدیدة «تخلف» از قوانین است؛ یعنی کارگزار در قلمرو مسؤولیت خویش آنچه را که باید انجام بدهد، انجام ندهد یا آن را ناقص و یا غلط انجام بدهد. بدیهی است که در چنین صورتی، مسؤول مافوق او با وی برخورد خواهد کرد. لکن بحث در این است که مسؤول مافوق با این کارگزار خاطی، چگونه برخورد کند؟ اینجاست که ضعف‌ها و قوت‌ها در مدیریت یک مدیر، نمودار خواهد شد. همچنین ممکن است کارگزاری وظایفش را به بهترین شکل انجام دهد و زمینة پیشرفت جامعه را فراهم نماید. بدیهی است که از کنار این مسألة مهم نیز نمی‌توان به آسانی گذشت و صرفاً گفت که مدیر یا کارگزار به وظیفه‌اش عمل کرده است، بلکه مسؤولین، وظیفه دارند آن مدیر یا کارگزار وظیفه‌شناس را به میزان لیاقتش، تشویق نمایند تا هم از زحمات او تشکر کرده باشند و هم برای دیگران ایجاد انگیزه نمایند.

در واقع در نظام اسلامی، محیط اجرایی و مدیریتی صرفاً نباید محیطی برای کار باشد، بلکه باید کانونی برای تربیت نیروها نیز باشد. از آنجا که تنبیهات و تشویقات در اسلام، بیشتر جنبة تربیتی دارند، ناگزیر، آیین‌نامه‌های انضباطی باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که تربیت1 و تأدیب4 با هم در آن لحاظ گردند.

 منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 61

سه شنبه 15/5/1392 - 9:33 - 0 تشکر 629069

لذا از مهمترین مختصات یک نظام اداری مطلوب، سامان‌داشتن نظام تشویق و تنبیه است.


امیر مؤمنان (ع)  در این رابطه، خطاب به مالک ‌اشتر می‏فرماید:


و کارهای مهمّی که انجام داده‏اند برشمار؛ زیرا یادآوری کارهای ارزشمند آنان، شجاعان را برمی‏انگیزاند و ترسوها را به تلاش وامی‏دارد، ان‌شاءالله و در یک ارزشیابی دقیق، رنج و زحمات هر یک از آنان را شناسایی کن و هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار، تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد که کار کوچکش را بزرگ بشماری یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی (همان).


در این تحقیق، سعی شده است نظام تشویق و تنبیه از منظر اسلام،3 مورد بررسی قرار بگیرد تا با تدوین مقررات لازم به‌سوی نظام اداری مطلوب، گام نهیم.


الف) مفهوم تشویق و تنبیه


تشویق از ماده «شوق» و به‌معنای «به‌شوق‌افکندن» و «راغب‌ساختن» است (معین، 1371، ج1، ص1088) و تنبیه به‌معنای مجازات‌کردن، ادب‌کردن و گوش‌مال‌کردن آمده است (همان، ص1148).


ب) اصول تشویق و تنبیه


نظام تشویق و تنبیه، نباید امری گزاف و بدون داشتن اصول و چارچوب باشد. ازاین‌رو، برخی از اصولی را که برای این امر، لازم است یادآور می‌شویم:


سه شنبه 15/5/1392 - 9:33 - 0 تشکر 629070

1. مدیریت صحیح


یکی از اصول تشویق و تنبیه، مدیریت صحیح است. بدیهی است که در یک نظام مدیریتی ناصحیح، نمی‌توان توقع داشت، افراد به درستی به وظیفة خود، عمل کنند.


یکی از راه‌های اعمال مدیریت صحیح، این است که بین افراد نیکوکار و متخلف، فرق گذاشته شود. در عهدنامة امام علی (ع) به مالک ‌اشتر به این موضوع اشاره شده است: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند؛ زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی‏رغبت و بدکاران در بدکاری، تشویق می‏گردند. پس هر کدام از آنان را بر اساس کردارشان پاداش ده» (نهج‌البلاغه، نامة53).


بنابراین، یکی از اصول مدیریت صحیح این است که حاکم اسلامی بین کارگزار شایسته و کارگزار متخلف، تفاوت قائل شود و با هر کدام از آنها برخورد لازم را نماید.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:34 - 0 تشکر 629071

2. واگذاری مسؤولیت بر اساس توانایی‌ها


از دیگر اصول تشویق و تنبیه، واگذاری مسؤولیت‌ها بر اساس توانایی و دادن اختیارات بر اساس مسؤولیت‌ها است.


در یک نظام اداری و سازمانی، تخصص‌هاى گوناگون و افراد متفاوت، وجـود دارنـد کـه قبل از هر چیز، بـه دلیل هـماهنگى بیشتر کارکنان و عدم تداخل فعالیت‌های آنان، باید توانمندی کارگزاران و مرز مسؤولیت‌ها در هر بخش مشخص گردد تا میزان تلاش، مسؤولیت‌پذیری، کارآیى و دلسوزى افراد، نسبت به نوع مسؤولیتشان، روشن گردد.


بر اساس نگرش اسلامی، معیار واگذاری مسؤولیت‌ها، لیاقت و توانایی‌های افراد است. در حکومت حضرت علی (ع) که نمونة بارز حکومت اسلامی است، حتی استانداران حضرت، وظایف و اختیارات یکسانی نداشتند. آن عده از یاران حضرت که کاملاً مورد اعتماد بوده و از لحاظ توانایی‌های فکری و اجرایی در حد بالایی بودند، به سِمَت استانداری مناطق حساس و وسیع‌تر، منصوب گشته و حضرت، تقریباً تمام اختیارات خویش را به عنوان ولی ‌امر مسلمین در آن مناطق به ایشان تفویض می‌نمود و لذا کلیة امور مربوط به نظام اداری، قضایی، اقتصادی، نظامی و حتی بیان امور دینی، در اختیار ایشان بود. به عنوان نمونه، افرادی چون قیس‌بن‌سعد، محمدبن‌ابی‌بکر و مالک‌ اشتر در مصر، عثمان‌بن‌حنیف و ابن عباس در بصره و... چنین اختیاراتی داشتند. بقیة کارگزاران بر اساس امور محوله، از اختیارات کمتری بهره‌مند بودند؛ حتی گاهی برای کمک به استاندار یک منطقه، قاضی، فرماندة ارتش و مأمور جمع‌آوری مالیات و... جداگانه از سوی حضرت، نصب می‌گردیدند.4


بنابراین، قبل از هر چیز باید حیطة کاری حاکم و کارگزار تعیین گردد؛ زیرا توبیخ مدیر یا کارگزاری که در خصوص موضوع واگذارشده به او، هیچ مسؤولیت قانونی ندارد و یا مسؤولیت واگذارشده به او، فوق توان اوست، ظلم محسوب می‌شود.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:34 - 0 تشکر 629073

3. تشویق و تنبیه متناسب با نوع مسؤولیت


در تشویق و تنبیه باید بین میزان کار و تلاش و نوع تشویق و نیز بین میزان تخلف و نوع تنبیه و مجازات، رابطه و تناسب وجود داشته باشد؛ یعنی میزان تشویق با میزان فعالیت انجام‌شده و میزان مجازات با میزان تخلف یا کم‌کاری، به‌گونه‌ای برابر باشد تا اثر تربیتی تشویق یا تنبیه از بین نرود.


به عبارت دیگر، یک مدیر باید در انجام تشویق و تنبیه مراقب باشد تا تشویق و تنبیه وی به افراط و تفریط منجر نگردد؛ زیرا اگر اصلاً تشویق وجود نداشته باشد یا میزان آن نسبت به نوع تلاش انجام‌شده کم یا ناچیز باشد، باعث ایجاد سرخوردگی و بروز بیماری‌های روحی شده، انگیزة کارمند را از بین برده و موجب عارضه بی‌تفاوتی در مورد امور محوله می‌شود. همچنین زیاده‌روی در تشویق، موجب غرور و انحطاط شده و در فرد مورد تشویق، توقع تشویق پیدا شده؛ به‌گونه‌ای که اگر در شرایطی تشویق وجود نداشته باشد از انجام کار نیک سر باز می‌زند.


حضرت على (ع) فرمود: «ستودن بیش از آنچه که سزاوار است، نوعى چاپلوسى و کمتر از آن، درماندگى یا حسادت است»5 (همان، حکمت347).


در مورد تنبیه نیز همین‌گونه است؛ یعنی تنبیه زیاد، تمام انگیزه‌ها را در هم می‌کوبد و تنبیه نامتناسب با نوع تخلف و کمتر از آن، فرد را جسور و گستاخ خواهد نمود.


بنابراین، تشویق به اندازه‌ و مطلوب می‌تواند اثرات قابل توجهی به بار آورد. تشویق مانند داروی شفا‌بخشی است که باید به‌صورت دقیق و به میزان کافی و با دقت از آن استفاده شود و چه بسا کم و زیادشدن آن و افراط و تفریط در آن و به‌موقع‌نبودن آن اثرات نامطلوبی به‌بار می‌آورد.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:35 - 0 تشکر 629075

. تقدم تشویق بر تنبیه


در آموزه‌های دینی و نیز یافته‌های بشری، تشویق، مقدم بر تنبیه است. اما از آنجا که تنبیه، آسان‌ترین راه است، معمولاً افراد میل به تنبیه‌کردن دارند، وگرنه شکی نیست که پیامد‌های مثبت تشویق، چندین برابر بیشتر است.


خداوند متعال در برخی از آیات متعددی از قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) را به عنوان «مُبَشِّر» و سپس «مُنذِر» معرفی می‌نماید. ذیلاً برخی از این آیات را متذکر می‌شویم:


«و تو را، جز به‌عنوان بشارت‏دهنده و بیم‏دهنده، نفرستادیم»6 (اسراء(17): 105؛ فرقان(25): 56).


«ما تو را گواه فرستادیم و بشارت‏دهنده و انذارکننده»7 (احزاب(33): 45؛ فتح(48): 8).


«خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند»8 (بقره(2): 213).


«پیامبرانى که بشارت‏دهنده و بیم‏دهنده بودند»9 (نساء(4): 165).


«ما پیامبران را، جز(به عنوان) بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده، نمى‏فرستیم»10 (انعام(6): 48؛ کهف(18): 56).


بنابراین، همان‌گونه که در آیات قرآن کریم،‌ تبشیر و تشویق، مقدم بر انذار و تنبیه بیان شده است، بر مدیران نیز شایسته است، نخست از عنصر تشویق بهره بگیرند و در نهایت از اهرم تنبیه استفاده بکنند.


اکنون پس از بیان  اصول تشویق و تنبیه، آیین (شیوه‌های) تشویق و تنبیه را به‌طور جداگانه بحث می‌کنیم:

سه شنبه 15/5/1392 - 9:36 - 0 تشکر 629076

ج) آیین تشویق


یکی از کارهایی که اثر مطلوب و فزاینده‌ای بر کارگزاران خواهد داشت، تشویق افراد زحمت‌کش و وظیفه‌شناس است. این کار، علاوه بر اینکه بر همت و پشت‌کار کارگزاران می‌افزاید، به‌طور غیر مستقیم تنبیه و ملامت افراد خطاکار را نیز به‌دنبال دارد. ازاین‌رو، بهتر است با نیروهای خطاکار و متخلف، مبارزة منفی کرده و به‌جای ملامت و سرزنش آنان،  نیروهای فعال و خدمت‌گزار را تشویق نمود.11


تمجید، تشویق و تجلیل از کارگزاران صادق و خدمت‌گزار، به مناسبت‌های گوناگون و به شیوه‌های مختلفی می‌تواند انجام شود. در ادامه به برخی از این شیوه‌ها اشاره می‌گردد:

سه شنبه 15/5/1392 - 9:37 - 0 تشکر 629077

1. تشویق گفتاری


گاهی تشویق گفتاری و زبانی که به نوعی قدردانی از کارکنان و کارگزاران محسوب می‌شود، می‌تواند اثرات مطلوبی داشته باشد.


اینکه کارمند ببیند و بداند که کارهای وی در معرض دید مدیرش قرار دارد، مایة امید و دلبستگی بیشتر به کار و مسؤولیت خواهد بود. لذا بیان اینکه ما کار و تلاش شما را می‌بینیم، به طور قطع برای نیروها بسیار امیدبخش و دلگرم‌کننده خواهد بود.


خداوند متعال، در آیات متعددی خطاب به حضرت نوح (ع) می‌فرماید:


«و به ساختن کشتى در حضور و مشاهدة ما و به دستور ما مشغول شو...»12 (هود(11): 37).


«ما هم به او وحى کردیم که در حضور ما و به وحى و دستور ما به ساختن کشتى بپرداز...»13 (مؤمنون(23): 27).


«آن کشتى با نظر و حفظ و عنایت ما روان مى‏گشت(و چنین کردیم) تا به نوح (ع) که مورد کفر و انکار قوم قرار گرفت، پاداش دهیم»14 (قمر(54): 14).


مرحوم علامه طباطبایی، در تفسیر واژة «أعیُنِنَا» می‌گوید: و اگر بپرسى چرا خداى تعالى براى خود، دیدگان بسیارى اثبات کرده و فرموده: به نوح (ع) گفتیم که کشتى را در جلو چشم‏هاى بسیارى که ما داریم بساز، با اینکه خداى تعالى اصلاً چشم ندارد، تا چه رسد به اینکه چشم‏هاى بسیارى داشته باشد. در پاسخ مى‏گوییم: کلمة «عین ـ چشم» در مورد خداى تعالى به‌معناى مراقبت و کنایه از نظارت است و استعمال جمع این کلمه؛ یعنى کلمه «اعین» براى فهماندن کثرت مراقبت و شدت آن است (طباطبایی، 1417ق، ج10، ص223).


همچنین خداوند متعال، در آیة دیگری خطاب به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «بارى بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایى...»15 (طور(52): 48).


علامه طباطبایی، در تفسیر این آیه نیز می‌گوید: این آیه، امر به پیامبر اسلام است. از ظاهر سیاق برمى‏آید که مراد از حکم، حکم خداى تعالى دربارة مکذّبین است که ایشان را مهلت داد و بر دلهایشان مهر نهاد و حکم خداى تعالى دربارة رسول خدا که مأمورش کرده مردم را به سوى حق دعوت کند؛ دعوتى که مستلزم تحمل اذیت‏ها و آزارها است در راه خدا، پس مراد از اینکه فرمود: «فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا» این است که: تو زیر نظر ما هستى، ما تو را مى‏بینیم؛ به‌طورى که هیچ چیزى از حالت، بر ما پوشیده نیست و ما از تو غافل نیستیم (همان، ج19، ص24).


همان‌گونه که ملاحظه می‌گردد، تعابیری که در آیات مذکور آمده، حضرت نوح  و پیامبر اسلام را به ادامة کار، تشویق می‌نماید تا با دلگرمی بیشتری به تلاششان ادامه دهند.


ابن اثیر در «الکامل» می‌نویسد: على (ع) وقتى به قبیلة ربیعه16 رسید با صداى رسا و بى‌باک فریاد زد: این پرچم‌ها و عَلَم‌ها به کدام قبیله، تعلق دارد؟ گفتند: پرچم‌هاى ربیعه است. على (ع) فرمود: پس این پرچم‌ها از آنِ کـسـانـى اسـت که خداوند به آنها صبر و ثبات، شجاعت و صیانت بخشید و ایشان را ثابت‌قدم گـردانید. آنگاه به حضین‌بن‌منذر فرمود: اى رادمرد! آیا نمى‌خواهى پرچم خود را یک‌قدم پیش ببرى؟ گفت: آرى به خدا، ده‌قدم پیش مى‌برم. او به اندازه‌اى پیش رفت که على (ع) فرمود: بس است؛ همین‌جا بایست (ابن اثیر، 1965م، ج3، ص299).


در اینجا حضرت، ضمن بیان خصوصیات و سوابق درخشان قبیله ربیعه، آنان را به مبارزة مستمر، تهییج و تشویق مى‌کند. بنابراین، تشویق گفتاری و زبانی می‌تواند تأثیر فراوانی بر بالابردن روحیة افراد و در نتیجه، بهره‌وری بیشتر آنان داشته باشد.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:37 - 0 تشکر 629078

3. تشویق کتبی


تشویق کتبى که به‌صورت اعطاى تشویق‌نامه یا تقدیرنامه می‌باشد، یکى دیگر از انواع تشویقاتی است که تأثیر بسیاری بر روحیة کارمند و کارگزار خواهد داشت؛ زیرا تشویق‌نامه می‌تواند به عنوان سندی ماندگار و افتخارآمیز برای کارمند و کارگزار باقی بماند و سالیان متمادی مایة مباهات وی باشد.


در الگوی حکومتی امیرالمؤمنین (ع) نمونه‌های زیادی از این نوع تشویق‌نامه‌ها یافت می‌گردد. اکنون به چند نمونه از آنها اشاره می‌گردد:


الف) عمربن‌ابی‌سلمه مخزومی، مدتی والی بحرین بود که در مدت مسؤولیت خود، کارنامة درخشانی بر جای نهاد. همچنین وی به فنون جنگی، آشنا و مرد دلاوری بود. وقتی که امام (ع) تصمیم به اعلان جنگ صفین گرفت، نعمان‌بن‌عجلان را به‌جای او به فرمانداری بحرین گمارد و او را برای شرکت در جنگ فراخواند. به همین مناسبت در نامه‌ای به او این چنین نوشت:


پس از یاد خدا و درود، همانا من نعمان‌بن‌عجلان ‌زرقی را به فرمانداری بحرین نصب کردم، بی‌آنکه سرزنشی و نکوهشی برای تو وجود داشته باشد [و] تو را از فرمانداری آن سامان گرفتم، به‌راستی تا کنون زمامداری را به نیکی انجام دادی و امانت را پرداختی. پس به سوی ما حرکت کن، بی‌آنکه مورد سوء ظنّ قرار گرفته یا سرزنش شده یا متّهم بوده و یا گناهکار باشی، که تصمیم دارم به سوی ستمگران شام حرکت کنم. دوست دارم در این جنگ با من باشی؛ زیرا تو از دلاورانی هستی که در جنگ با دشمن و برپاداشتن ستون دین از آنان یاری می‏طلبم. ان‌شاءالله17 (نهج‌البلاغه، نامة42).


ب) همچنین امام (ع) به سعدبن‌مسعود ثقفی(والی مدائن) نامه‌ای نوشته و از او چنین قدردانی کرده است: «تو اموال خراج را به نیکی و به‌موقع ادا کرده‌ای. از پروردگارت اطاعت نموده‌ای و امام خود را خشنود ساخته‌ای. کاری که تو کرده‌ای از افراد نیکوکار و باتقوا و نجیب برمی‌آید. خدا گناهانت را بیامرزد، تلاشت را بپذیرد و فرجامت را نیکو گرداند»18(یعقوبی، بی‌تا، ج2، ص201).


این نامه، نشانگر آن است که باید از افراد درستکار و مسؤولینی که عملکرد آنان صحیح است، تقدیر و تشکر کرد.


ج) امام علی (ع) پس از شهادت محمد‌بن‌ابی‌بکر و مالک ‌اشتر به شدت متأثر شده، طی سخنان جانسوزی از دو سردار سرافراز خویش قدردانی کرد.


دربارة شهادت محمد‌بن‌ابی‌بکر در نامه‌ای که به عبدالله‌بن‌عباس نوشت، آورده است: «پس از یاد خدا و درود، همانا مصر سقوط کرد و فرماندارش محمدبن‌ابی‌بکر ـ که خدا او را رحمت کند ـ شهید گردید، در پیشگاه خداوند، او را فرزندی خیرخواه و کارگزاری کوشا و شمشیری برنده و ستونی بازدارنده می‏شماریم»19 (نهج البلاغه، نامة35).


همچنین دربارة شهادت سردار رشید اسلام؛ جناب مالک اشتر فرمود: «مالک، چه مالکی! به خدا اگر کوه بود، کوهی که در سرفرازی یگانه بود و اگر سنگ بود، سنگی سخت و محکم بود که هیچ رونده‏ای به اوج قلّه او نمی‏رسید و هیچ پرنده‏ای بر فراز آن پرواز نمی‏کرد»20 (همان، حکمت443).


بنابراین، طبق دیدگاه اسلام، عملکرد هیچ‌یک از کارگزاران نیک‌کردار، امینان و خدمت‌گزاران صادق و باوفا از منظر مدیر فرادست، نباید پوشیده بماند، بلکه باید در فرصت مناسب از عملکرد آنان تقدیر و سپاس به عمل آورد.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:38 - 0 تشکر 629079

. تشویق عملی


یـکـى دیگر از انواع تشویقات، تشویق عملی است. در این نوع تشویق، مدیر، کار خوب و پسندیده را شخصاً انجام می‌دهد تا دیگران نیز بدان ترغیب شوند.


در نگرش اسلامی، دعوت دیگران به خیر و خوبی، بدون اینکه خود شخص بدان عمل نماید، بسیار تقبیح شده است.


قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «آیا مردم را به نیکى دعوت مى‏کنید، اما خودتان را فراموش مى‏نمایید... ؟!»21 (بقره(2): 44).


این آیه درصدد توبیخ و سرزنش کسانی بر آمده که از دیگران توقع کار خوب و پسندیده دارند، اما خود بدان عمل نمی‌کنند.


ازاین‌رو، امام صادق (ع) می‌فرماید: «مردم را به غیر زبانتان(یعنی با اعمال و رفتارتان) دعوت کنید تا تقوا و ورع، تلاش و کوشش، نماز و نیایش و خیر و خوبی را از شما ببینند؛ به‌راستی که دعوت حقیقی، همین است»22 (کلینی، 1365، ج2، ص78).


حضور پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) در جنگ‌های متعدد، حضور و نقش پررنگ پیامبر (ص) در ساخت مسجد، حضور مستمر در حفر خندق و موارد متعدد دیگر، نشان‌دهنده آن است که پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) با توجه به شأن و جایگاهی که داشتند، در مقام عمل به خیر، پیشگام بوده و هرگز خود را از عمل به خیر، جدا نمی‌ساختند.


بنابراین، عمل شایستة یک مدیر می‌تواند تشویقی باشد تا کارگزاران بهتر به وظایف خویش عمل نمایند.

سه شنبه 15/5/1392 - 9:38 - 0 تشکر 629080

پی نوشت:


1. تربیت در لغت به‌معنای «دگرگون‌کردن گام‌به‌گام و پیوسته هر چیز است تا آنگاه که به انجامی که آن را سزد، برسد» (الراغب الاصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص189).


2. تأدیب در لغت به‌معنای«تنبیه‌کردن، سیاست‌کردن، مؤاخذه خلاف و گناه آمده و ادب به‌معنای شناختن اموری که به وسیلة آنها از همة اقسام خطا، مصون ماند» (دهخدا، لغت‌نامه، ج1، ص1314و1319).


3. در این تحقیق، بیشتر از نظرات امام علی بهره گرفته شد و این به دلیل آن است که در دورة حکومت آن حضرت، نظام اداری و سازمانی، دارای تشکیلات شده و توسعة قابل توجهی پیدا کرد و از حالت سادگی بیرون آمده بود. ازاین‌رو، امروزه دورة‌ حکومت ایشان به عنوان الگویی کامل از نظام اسلامی مطرح است.


4. به عنوان مثال عبدالله‌بن‌عباس؛ فرماندار بصره، اهواز، فارس و کرمان بود و زیادبن‌ابیه از سوی حضرت، جانشین عبدالله‌بن‌عباس و نیز به عنوان مأمور خراج منصوب شده بود (نهج البلاغه، نامة‌20)‌ و مصعب‌بن‌یزید انصاری  از سوی حضرت، برای جمع‌آوری خراج  مناطقی از مدائن، منصوب شد (الطوسی، تهذیب الاحکام، ج4، ص120).


5. «الثَّنَاءُ بِأَکْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِیرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِیٌّ أَوْ حَسَدٌ».


6. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذیراً».


7. «إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً».


8. «بَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ».


9. «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ».


10. «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلینَ إِلاَّ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ».


11.  حضرت علی7 در این‌باره می‌فرماید: «اُزْجُرِ الْمُسِی‏ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِن»؛  بدکار را با پاداش‌دادن به نیکوکار، آزار ده (نهج البلاغه، حکمت177).


12. «وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا...».


13. «فَأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا...».


14. «تَجْری بِأَعْیُنِنا جَزاءً لِمَنْ کانَ کُفِرَ».


15. «وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا...».


16. رزمندگان قبیلة «ربیعه» در جنگ صفین، حضور داشتند و حضرت علی7 آثار خستگی و سستی را در آنان مشاهده نمود. لذا با به‌کارگیری واژگان و عباراتی، آنان را تهییج و تشجیع نموده بود.


17. «أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی قَدْ وَلَّیْتُ النُّعْمَانَ بْنِ عَجْلَانَ الزُّرَقِیَّ عَلَی الْبَحْرَیْنِ وَ نَزَعْتُ یَدَکَ بِلَا ذَمٍّ لَکَ وَ لَا تَثْرِیبٍ عَلَیْکَ فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایَةَ وَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ فَأَقْبِلْ غَیْرَ ظَنِینٍ وَ لَا مَلُومٍ وَ لَا مُتَّهَمٍ وَ لَا مَأْثُومٍ فَلَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسِیرَ إِلَی ظَلَمَةِ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِی فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ إِقَامَةِ عَمُودِ الدِّینِ إِنْ‌شَاءَ‌اللَّهُ».


18. «اَمَّا بَعْدُ: فَإنَّکَ قَد‎ْ أدَّیْتَ خَراجَکَ وَ أطَعْتَ رَبکَ وَ أرْضَیْتَ إمامَکَ فِعْلَ المُبِرِّ التَّقِیِّ النَّجِیبِ، فَغَفَرَ الله وَ تَقَبَّلَ سَعْیَکَ وَ حَسَّنَ مَآبَکَ».


19. «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَدِ اسْتُشْهِدَ فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُهُ وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلًا کَادِحاً وَ سَیْفاً قَاطِعاً وَ رُکْناً دَافِعاً...».


20. «مَالِکٌ وَ مَا مَالِکٌ ! وَ اللَّهِ لَوْ کَانَ جَبَلًا لَکَانَ فِنْداً وَ لَوْ کَانَ حَجَراً لَکَانَ صَلْداً لَا یَرْتَقِیهِ الْحَافِرُ وَ لَا یُوفِی عَلَیْهِ الطَّائِرُ».


21. «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ...».


22. «کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم، لیروا منکم الورع والاجتهاد والصلاة و الخیر، فإن ذلک داعیة».


منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 61

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.