وقت نماز که می شد سید بدن مخدّره را بالای چیز پاکیزه می گذاشت. و بعد از نماز دوباره بر زانو می گذاشت ، تا اینکه ازتعمیر قبر و لحد فارغ شدند و سید بدن را دفن کرد. از معجزۀ این مخدّره این بود که سید در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد. و چون خواست او را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سید به اجابت رسید و درسن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود، نام او را سید مصطفی گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت، او هم تولیت زینبیه و مرقد شریف حضرت رقیه و ام کلثوم و سکینه را به او واگذار نمود ، و فعلاً هم آقا سید ابراهیم تولیت این کار را دارا می باشد .
این قضیه در حدود سال هزارودویست و هشتاد هجری بوده است(1)
در «معالی» این قضیه را مجملاً نقل کرده و در آخر اضافه فرموده است:
«آن سید جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود ،دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده ، و پشت شریفش از زیادی ضرب مجروح بود» (2)
1- منتخب التواریخ / 365 ب 8
2- معالی السبطین: 2/ 101