این توصیهها را جدی بگیرید
دکتر غفرانی، روانشناس برای حل مشکل پسران و مادرانی که وابستگی زیادی به هم دارند، توصیههای متعددی دارد که آنها را در چند مرحله بیان کرده است: «مرحله اول آمادهسازی خود است. خودباوری برای ازدواج تا خودتان را نشناسید همسرتان شناخته نمیشود.
نبی اکرم(ص) تأکید فرمودهاند که حتما با کفو خودتان ازدواج کنید (توصیه به حضرت زهرا«س»). برای اینکه کفوتان را بشناسید باید بدانید که خودتان سمت و سویتان کجاست. تا جهت زندگی شما مشخص نباشد همسوی شما پیدا نمیشود. شما تحت تاثیر سخنان گویندگانی که در جامعه هستند، دنبال یک هدفی هستید؛ یعنی میخواهید به یک جایی برسید.
زندگی هدف و انتها ندارد، زندگی یک طراوت، شور و نشاط پیوسته است. زندگی یعنی هر لحظه نوشدن و هر روز نوروز داشتن یعنی با حال بودن و لازمهاش فقط جهتدار بودن است و نه هدفدار. اگر چنین جهتی را در خود پیدا کنید، تشخیص همسو خیلی ساده است.
در مرحله اول باید بدانید که مهمترین ویژگی شما برای ازدواج چه باید باشد.(یا خصوصیت همسر چه باشد) و برای این باید خودتان را برایش آماده کنید. پس برای خودتان یک دوره بگذارید و آن خصوصیتها را اولا در خودتان پیدا کنید و ثانیا آنها را در خودتان بپرورانید. آماده شوید برای جدا شدن از پدر و مادر.»
اکنون بسیاری جوانان از ازدواج طفره میروند، چون انتظار دارند، همسرشان نیز بعد از ازدواج برایشان مادری کند، یعنی، لباسشان را مرتب کند، غذا بپزد، نوازششان کند، نگرانشان باشد و تمام وقتش را صرف همسر کند، درحالی که بسیاری از دختران چنین رویهای را نمیپسندند. به همین دلیل انتخاب همسر برای پسران وابسته دشوار است.
علیرضا معینی، جوان سیوهفت سالهای است که شش سال پیش ازدواج کرد در حالی که دوری از مادر برایش سخت بود، او میگوید: «هیچ دختری حاضر نمیشد با مادرشوهر در یک خانه زندگی کند، از طرفی مادرم پیر بود و نمیتوانست تنها باشد، نگرانش بودم، او هم همینطور چون من تنها فرزندش هستم تا این که دختر مورد علاقهام را پیدا کردم، چند ماهی کلنجار رفتم تا به مادرم قضیه را بگویم، اما میترسیدم تا این که دل به دریا زدم واز علاقهام به همکلاسیام گفتم، ابتدا شوکه شد، من سی ساله بودم و حق داشتم اما او باور نمیکرد، بهانه میگرفت و دلیلتراشی میکرد، گریه میکرد و... تا این که سرانجام قانع شد. این بار من بودم که نمیتوانستم از او دل بکنم به همین دلیل در نزدیکی او خانهای اجاره کردم تا هر روز به او سر بزنم.»
به گفته دکتر غفرانی، پسر باید بداند که پدر و مادر بعد از ازدواج واجبالاطاعه نیستند. عزیزند، محترمند، اما اینگونه نیست که باید مطیع آنها باشد. باید یاد بگیرد که سرنوشت خودش را خودش بنویسد. خودش برای هر قسمت از این ازدواج برنامه داشته باشد، نظر داشته باشد، البته مشورت با بزرگترها فراموش نشود. به عقیده این روانشناس، مرحله دوم آماده ساختن والدین است. شاید بسیاری از شما خودتان را برای ازدواج آماده میبینید، اما پدر و مادر شما را آماده نمیبینند.
هنوز میگویند شما بچهاید، هنوز اطمینان و قبول ندارند که شما میتوانید زندگی بچرخانید و اداره کنید. خوب چگونه به آنها اعلام آمادگی کنیم. با زیرکی خاصی باید به پدر و مادر فهماند که آن ویژگی در من رخ داده است. وقتی ببینند که این ویژگی هست به شما اعتماد میکنند.
پس باید به پدر و مادر نشان داد که ما میتوانیم روی پای خودمان بایستیم و ازدواج ما، فردا برای شما خفت، گرفتاری، آبروریزی و... نمیآورد. هیچکس در دنیا در میان مخلوقات برای شما مهربانتر از پدر و مادر نیست. آنها نظرشان خیر است و خوشبختی شما را میخواهند، ولی نمیدانند شما آماده هستید یا نه.
اعظم کرامتی، مشاور خانواده هم میگوید: «برخی مادران ماهها و بلکه سالها پس از ازدواج پسرشان هنوز نمیتوانند نگرانیشان را از وضع فرزندشان پنهان دارند و حتی گاهی نسبت به خوراک روزانه پسر نیز احساس نگرانی کرده و چنین خیال میکنند که عروس خانم نمیتواند غذای دلخواه پسرشان را تهیه کند. این گونه پندارها و حمایتهای افراطی ناشی از آن، خود زمینهساز پدیدهای بازخوردها، نگرشها و رفتارهای نهچندان مطلوب نسبت به شخصیت عروس خانواده میشود.»
براساس نگاه این مشاور، مادرانی که پسر نوجوان دارند واحساس میکنند به او وابستهاند از همین حالا اقدام کنند وریشه این وابستگی را بخشکانند و تصور نکنند فرزندشان هنوز کودک است. سعی کنند آیندهاش را ببینند و برای روزهایی که در کنارش نیستند، دل بسوزانند و او را کمکم از خود دور کنند، این کار نه با دوری فیزیکی که با دادن مسئولیتهایی متناسب با سن نوجوان عملی میشود.