گالیلو گالیله(قسمت سوم):
8)تلسکوپ:دوست گالیله به او گفت که عینک سازی هلندی ,تلسکوپی ساخته است که متشکل از از دو عدسی در یک لوله است و اجسام را بزرگ می کند.گالیله وسوسه شد که خود نیز یکی بسازد.در آن زمان تلسکوپ وسیله برای سرگرمی و با کیفیت پایین بود اما گالیله تلسکوپی با کیفیت و برای کارهای علمی ساخت.
در همان زمان دوست گالیله شنید که یک طراح خارجی پیشنهاد فروش تلسکوپی به قیمت بسیار گزاف به رئیس جمهور ونیز داده است.رئیس جمهور برای مشورت پیش سارپی (دوست گالیله)آمد و در باره ی تلسکوپ از او سوال کرد و سارپی او را از انجام این کار منع کرد زیرا کیفیتی پایین داشت و رئیس جمهور را وادار کرد که تلسکوپ گالیله را بخرد چون هم کیفیت خوبی دارد و هم بزرگنمایی آن به 9 برابر می رسد در حالی که در آن زمان بزرگنمایی تلسکوپ ها بیش از 3 برابر نبود.رئیس جمهور تلسکوپ را برای انجام کارهای نظامی می خواست.سارپی از رئیس جمهور خواست تا مقامی مادام العمر به گالیله بدهد در دانشگاه پادوئا با حقوق زیاد,در ازای تلسکوپ.اما گالیله نمی خواست وفقت خود را با تدریس هدر کند,اما با این همه تلسکوپ را داد, چون پیشنهاد استثنایی بود.متن کتبی رئیس جمهور با قول شفائی او کاملا متفاوت بود.پس گالیله به فلورانس رفت و اختراع جدید(تلسکوپ) خود را نشان دوک فلورانس داد و او بسیار خوشش آمد.
گالیله سطح ماه را با تلسکوپ خود بررسی کرد و باز هم به تناقض با ارسطو رسید.ارسطو گفت بود که ماه کره ای کامل است ولی رصد این را نشان نمی داد.گالیله دریافت در سطح ماه کوه هایی وجود دارد که با اندازه گیری سایه آن ها فهمید که ارتفاع این کوه ها ,از کوه های شناخته شده در سطح زمین بلندتر است.گالیله تلسکوپ خود را به سمت مشتری نشانه رفت و دریافت که بر سطح آن لکه های سیاهی وجود دارد و با سرعت ثابتی حرکت می کنند اما یک شب متوجه شد که دیگر این لکه ها وجود ندارند.او دریافت که این سیاره غول پیکر مانند زمین قمر دارد.
گالیله تلسکوپ خود را به سمت زهره نشانه رفت و دید که مانند ماه دارای اهله است.همان طور که می دانید, اهله ماه به دلیل گردش به دور زمین پدید می آید.ارسطو معتقد بود که اهله زهره 1.5 طول می کشد ,تنها به این دلیل که از زمین دورتر است .رد این نظریه ارسطو, گالیله را به دردسر می انداخت. گالیله کتابی با نام پیام ستارگان منتشر کرد که همه ی کشفیات اختر شناسی خود را در آن منتشر کرد و برای آن که توجه کارفرمای خود را جلب کند, نام قمرهای مشتری را اسم او گذاشت.دیگر اختر شناسی علمی کسل کننده نبود,بلکه مردم می توانستند همان چیزی که می شنوند را با چشم ببینند و همین باعث شد که گالیله طرافداران بسیاری پیدا کند اما دانشمند آلمانی که یسوعی به حساب می آمد ,کتابی منتشر کرد که این کار او,نقطه اوج نبرد او با گالیله بود.این دانشمند در حدود یکسال با تلسکوپ کار کرد و لکه های خورشیدی را مشاهده کرد چون ارسطو اعتقاد داشت که سطح خورشید صاف و صیقلی است , پس این دانشمند به این نتیجه رسید که ,این لکه های سیاه سیاراتی هستند که در نزدیکی خورشید به سر می برند .هنگامی که این حرف به گوش گالیله رسید,سریع به رصد این لکه ها پرداخت و تمام گفته های این یسوعی را رد کرد.
در پی کشمکش های گالیله و دانشمند یسوعی,گالیله به دام افتاد.درحالی که می کوشید بطور علنی از کوپرنیک حمایت نکند اما در اوج درگیری این کار را کرد و اعلام کرد که زمین مانند دیگر سیارات درحال چرخش به دور خورشید می باشد.
همین کار او باعث شد که مقامات رم او را به دادگاه احضار کند تا پشتیبانی خود را از حمایت از کوپرنیک اعلام کند.کلیسا مدعی بود که گالیله نمی تواند هم یک دانشمند و یک کاتولیک مومن باشد.گالیله در حضور پاپ اعلام کرد که حرف خود را پس می گیرد و از کوپرنیک حمایت نمی کند .
تا سه سال بعد,سه دنباله دار از آسمان رد شد و یک دانشمند یسوعی اعلام کرد که مسیر این دنباله دارها,خط مستقیم است و گالیله با ریاضیات پیشرفته و کمک کوپرنیک و چاپ کتاب عیار سنجی نشان داد که مسیر دنباله ها خمیده است و این بار نیز گالیله 60 ساله را برای توضیح به رم فرا خوانده شد.
این بار پاپ اوربان هشتم ,که یکی از دوستان قدیمی گالیله بود از دست او بسیار خشمگین بود.دوستان گالیله سعی کردنند که وی را معتقد سازند که دیگر تعالیم کوپرنیک را تدریس نکند و این کار باعث شد که خشم پاپ کمی فرو نشیند.پاپ به گالیله اجازه داد تا کتابی بنویسد و نظر هر دو گروه را در آن منتشر کند(نظر کوپرنیک و نظر ارسطو) و در پایان نیز جانب ارسطورا بگیرد و نظرات کوپرنیک را رد کند.این تنها راه فرار گالیله از رم به فلورانس بود .گالیله 9 سال بعد کتاب خود را با نام گفتگو در باب دو نظام اصلی جهان منتشر کرد اما نتیجه گیری آن کاملا برعکس بود.بار دیگر گالیله 69 ساله را مانند جنایت کاری به رم فرا خواندند و دستگاه تفتیش عقاید که از دوستان گالیله بودند سعی کردند که تخفیف مجازات از اعدام به زندان برای وی بگیرند.گالیله را در خانه کوچکی خارج از فلورانس زندانی کردند و انتشار کتابهای او حکم مرگ داشت.در سال 1634 تا 1637 گالیله بزرگترین اثر علمی خود را آفرید.این کتاب با نام دو علم جدید در نیمه اول این کتاب موضوع حرکت و نحو حرکت و نیروهای وارد بر آن برسی شد و در نیمه دوم خواص ماده و نحو کشیدن و شکل آمدن آنها بود.نیمه اول این کتاب راه را برای سر آیزاک نیوتن گشود همان سالی که نیوتن به دنیا آمد گالیله از دنیا رفت و نیوتن راه گالیله را پیش گرفت.نیمه دوم این کتاب کاملا نو بود درباره این بود که چرا بعضی از مواد کش می آیند و بعضی نه , چرا بعضی گرما را از خود عبور می دهند و بعضی نه.کتاب او به هلند فرستاده شد تا چاپ شود.در سال 1637 پس از چند هفته از انتشار کتاب دو علم جدید ,چشمش عفونت کرد و چیزی نگذشت که نابینا شد.برای او دستیارانی استخدام کردند تا مشاهدات علمی او را انجام دهند و نتایج را به او بگویند تا او تحلیل کند.سرانجام روز 8 ماه ژانویه گالیله ی کور تحقیر شده از سوی همتایان خود,و تنها در خواب جان سپرد.
منبع:کتاب گالیلو گالیله ,مخترع,اخترشناس و عصیانگر(انتشارات فاطمی)
