امام علی(ع) در خطبه پنجاه و ششم نهج البلاغه می فرمایند: خالصانه و مخلصانه با کسان و نزدیکان خود می ایستادیم و برای خدا مبارزه می کردیم. وقتی در راه خدا با اخلاص و صادقانه عمل کردیم و خدای متعال این را از ما دید، دشمن ما را سرکوب کرد و ما را پیروز نمود. بعد می فرماید: اگر این طور نبود، این کارها انجام نمی شد و یک شاخه ایمان سبز نمی شد و یک پایه دین بر سر پا نمی ماند.
امام علی(ع) در خطبه پنجاه و ششم نهج البلاغه در مورد اخلاص خویش و مسلمانان در نبردهاى زمان پیامبر(ص) براى پند به اصحابش فرموده است: «در ركاب پیامبر(ص) آنچنان مخلصانه مى جنگیدیم و براى پیشبرد(حق و عدالت) از هیچ چیز باك نداشتیم كه حتى حاضر بودیم پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خویش را در این راه(اگر برخلاف حق باشند) نابود كنیم. این پیكار بر تسلیم و ایمان ما مى افزود و ما را در جاده وسیع حق و صبر و بردبارى در برابر ناراحتیها و جهاد و كوشش پىگیر با دشمن ثابت قدمتر مى ساخت،گاهى یك نفر از ما و دیگرى از دشمنان ما، همانند دو قهرمان با یكدیگر نبرد مى كردند، هر كدام مى خواست كار دیگرى را تمام كند تا كدامیك جام مرگ را به دیگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پیروز مى شدیم و زمانى دشمن بر ما اما هنگامى كه خداوند راستى و اخلاص ما را دید خوارى و ذلت را به دشمنان ما نازل كرد و نصرت و پیروزى را به ما عنایت فرمود تا آنجا كه اسلام بر زمینها گسترده شد و سرزمین پهناورى براى خویش برگزید. به جانم سوگند اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایه اى براى دین برپا نمى شد و شاخه اى از درخت ایمان سبز نمى گردید. به خدا سوگند با این عمل بى رویه خود آنچنان راه افراط را مى پوئید كه همانند شترى كه بى حساب آنرا بدوشند و از پستانش خون بچكد، آینده شومى خواهید داشت.»
توضیحها
این سخن را امام (ع) هنگامى فرمود كه «عبد الله بن حضرمى» از طرف معاویه به بصره رفته بود تا آنجا را در تحت حكومت معاویه درآورد. «ابن حضرمى» پس از ورود به بصره در میان قبیله بنى تمیم فرود آمد و اكثر بصریان با او بیعت كردند امام در این سخن اصحابش را براى بیرون راندن ابن حضرمى تشویق فرمود. از میان اصحاب شخصى بنام «اعین بن صبیعه مجاشعى» داوطلب شد و ازطرف امام(ع) به بصره اعزام گردید ولى پس از رسیدن به بصره و روبرو شدن با مخالفان عدهاى ناشناس به وى در بسترش حمله كردند و بالاخره او را كشتند. فرماندار امام در بصره (زیاد) جریان را به امام گزارش داد و اضافه كرد: اگر «جاریة بن قدامه»را براى مبارزه با ابن حضرمى بفرستید بجاست، زیرا او با بصیرت و در میان بستگانش با نفوذ و نسبت به دشمنان امام(ع) جدى است. امام(ع) او را خواست و به بصره فرستاد. جاریة بن قدامه بالاخره ابن حضرمى را در خانه اى محاصره كرد و كارش را تمام ساخت و جریان را به امام(ع) گزارش داد (شرح ابن ابى الحدید، جلد 4 ، صفحه 34-52) و نیز گفته شده كه این سخن را امام (ع) در صفین هنگامى كه مردم براى صلح آماده شده بودند فرموده است. (مستدرك و مدارك نهج البلاغه، صفحه 243)
امام علی(ع) کار را فقط برای رضای خدا و بر طبق تکلیف الهی و اسلامی و بدون هیچ انگیزه شخصی و نفسانی و امثال اینها انجام می داد. امیرالمؤمنین(ع) این اخلاص را از دوران کودکی و نوجوانی که اسلام را از پیامبر(ص) قبول کرد و سختیهای آنرا به جان خرید، نشان داد. او برای خدا از آسایش محترمانه یک اشراف زاده قریشی صرف نظر کرد و در طول سیزده سال، مبارزات خود را در کنار پیامبر(ص) ادامه داد، و بعد هم ماجرای خوابیدن آن بزرگوار در جای پیامبر در شبی که رسول اکرم(ص) از مکه به طرف مدینه هجرت کردند. این خوابیدن امیرالمؤمنین(ع) در جای پیامبر(ص)، از جمله کارهایی است که اگر کسی تدبر کند، در می یابد که بزرگترین فداکاری است که یک انسان می تواند از خود نشان بدهد؛ یعنی به طور قاطع تسلیم مرگ شدن. شب تاریک، دشمن مسلح و خشمگین و آماده در پشت دیوارها و عازم بر قتل پیامبر(ص) که در این بستر باید خوابیده باشد. امیرالمؤمنین(ع) آن شب به پیامبر(ص) عرض کرد که اگر من در جای تو بخوابم، تو به سلامت خواهی جست؟ فرمود: بله!، عرض کرد: پس می خوابم.
کسانی مانند آن نویسنده مسیحی که از دین ما خارج هستند و با رؤیت اسلامی و شیعی به امیرالمؤمنین(ع) نگاه نمی کنند، می گویند که این کار امیرالمؤمنین فقط قابل مقایسه با کار سقراط است که برای مصلحت جامعه، به دست خود جام زهر را نوشید؛ یعنی یک فداکاری قطعی. اخلاص، تنها چیزی بود که در آن شب حاکم بود. کسانی که در چنین مواردی به فکر خودشان باشند، در فکر این هستند که از موقعیت استفاده کنند؛ اما او در همین لحظه به فکر نجات جان پیامبر(ص) است.
منبع: شخصیت و سیره معصومین(ع) در نگاه رهبر انقلاب اسلامی (جلد 7)