ارزش معنوى بیمارى
رعایت بهداشت در تمام امور زندگى از آثار ایمان و معرفت است و چه بسا كه حفظ بهداشت درپارهاى از امور واجب شرعى باشد.
انسان تا جایى كه ممكن است باید خود را از افتادن در بیمارى نگاه دارد و از عواملى كه باعث هجوم مرض است بپرهیزد، چرا كه هر كس به طور عمد خود را در مسیر بیمارى و مرض قرار دهد، دچار گناه و معصیت شده و فرداى قیامت نزد حضرت حق مسئول خواهد بود.
اما اگر ناخود آگاه یا بر اثر غفلت یا حادثهاى طبیعى براى انسان بیمارى و مرض بیش آمد و در آن مدّت براى خدا صبر كرد، براساس روایت یا آن مرض كفّاره گناه است، یا باعث عنایت و رحمت الهى و صبر بر آن لطف خاص حق به بیمار است.
بیمارى در روایات
از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت است:
حُمّى یَوْمٍ كَفّارَةُ سَنَةٍ. «9»
تب یك روز كفّاره یك سال است.
حضرت صادق علیه السلام مىفرماید:
مردى عرب با رسول خدا گذشت حضرت به او فرمود: «امّ ملدم» را مىشناسى؟ عرضه داشت: امّ ملدم چیست؟ فرمود: دردى كه متوجه سر مىشود و عارضهاى است كه جسم را مىگیرد.
مرد عرب گفت: من تاكنون به این گونه رنجها مبتلا نشدهام، چون از نزد حضرت گذشت فرمود: هر كس مىخواهد نفرى از اهل آتش را بنگرد به این مرد نظر كند. «10» این حدیث مىخواهد بگوید مبتلا شدن مؤمن باعث جلب رحمت حضرت محبوب به سوى اوست و آن كس كه از این دایره بیرون است گوئى از رحمت حضرت حق بى نصیب است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامى كه گناه و معصیت عبدى زیاد شود و در برابرش عامل جبرانى نیابد، خداوند وى را به غصّه و اندوه در دنیا مبتلا مىكند تا جبران شود، وگرنه در بدنش مرضى پدید آورد تا كفّاره گناهانش گردد، وگرنه مرگ را جهت جبران گناه بر وى سخت نماید و گرنه عذاب قبر بر او بگمارد، تا روز قیامت پاك و پاكیزه وارد شود و چیزى بر گناه او شهادت ندهد. «11» حضرت صادق علیه السلام فرمود:
انَّ الْمُؤْمِنَ لَیُهَوَّلُ عَلَیْهِ فِى مَنامِهِ فَتُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ، وَانَّهُ لَیُمْتَهَنُ فى بَدَنِهِ فَتُغْفَرُلَهُ ذُنُوبُهُ. «21»
مؤمن در خوابش دچار هول و ترس مىشود، این هول و ترس باعث آمرزش گناه اوست و همچنین مؤمن در بدنش دچار مرض مىگردد و به خاطر این مرض گناهش آمرزیده مىگردد.
امام صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت مىكند:
مَنْ مَرِضَ یَوْماً وَ لَیْلَةً فَلَمْ یَشْكُ الى عُوّادِهِ بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ مَعَ ابْراهِیمَ خَلیلِ الرَّحْمنِ حَتّى یَجُوزَ الصِّراطَ كَالْبَرْقِ اللّامِعِ. «31»
هر كس یك شبانه روز مریض شود و به عیادت كنندگانش از خدا شكایت نبرد، در قیامت با ابراهیم خلیل الرّحمن مبعوث مىشود و چون برق زودگذر از صراط عبور مىكند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
اذا ارادَ اللّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً عَجَّلَ عُقُوبَتَهُ فِى الدُّنْیا، وَ اذا ارادَ بِعَبْدٍ سُوءاً امْسَكَ عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ حَتّى یُوافِىَ بِها یَوْمَ الْقِیامَةِ. «14»
چون خداوند خوبى بندهاى را بخواهد، به واسطه مرض یا گرفتارى و بلا عقوبت گناهانش را در دنیا تلافى كند و چون بدى عبدى را اراده كند، از عقوبت گناهانش در دنیا خوددارى كرده، تا در قیامت از وى تلافى نماید.
از حضرت باقر علیه السلام روایت است:
اذا احَبَّ اللّهُ عَبْداً نَظَرَ الَیْهِ، فَاذا نَظَرَ الَیْهِ اتْحَفَهُ مِنْ ثَلاثَةٍ بِواحِدَةٍ: امّا صُداعٍ، وَ امّا حُمّىً، وَ امّا رَمَدٍ. «15»
زمانى كه خداوند بندهاى را دوست داشته باشد به او نظر مىكند، چون به او نظر كند یكى از سه چیز را به او تحفه دهد: سردرد، تب، چشم درد.
اصْبَغَ بن نُباته مىگوید: شنیدم امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:
مطلبى را با شما در میان بگذارم كه لازم است هر مسلمانى آن را حفظ كند، سپس به سوى ما روى آورد و گفت: خداوند مؤمنى را در این دنیا عقوبت نكند، جز این كه از عقوبتش در قیامت بگذرد؛ زیرا خداوند حلیمتر و بزرگوارتر و جوادتر و كریمتر از آن است كه مؤمن را پس از عقوبت در دنیا، در قیامت هم عقوبت نماید و آنچه را در دنیا از عیوب مؤمن بپوشاند و از وى عفو نماید، بزرگوارتر و جوادتر و كریمتر از آن است كه درقیامت از وى پرده درى كند و او را به عقوبت دچار سازد، سپس فرمود:
وَ مَا اصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ ایْدِیكُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ كَثیرٍ» «16»
و هر آسیبى به شما رسد به سبب اعمالى است كه مرتكب شدهاید، و از بسیارى [از همان اعمال هم] درمىگذرد.
وَ حَثى بِیَدِهِ ثَلاثَ مَرّاتٍ.
اصبغ مىگوید: امیر المؤمنین مسئله عفو حق از بسیارى از گناهان را سه بار با دست مباركش اشاره فرمود و شمرد. «17» رسول خدا صلى الله علیه و آله روزى به یارانش فرمود:
از رحمت خدا دور است هر مالى كه پاك و پاكیزه نشده، ملعون است هر جسدى كه تزكیّه به او راه پیدا نكرده، گرچه در هر چهل روز یكبار، به حضرت عرضه داشتند: یا رسول اللَّه! زكات مال براى ما معلوم است، زكات بدنها چیست؟
به آنان پاسخ داد: رسیدن آفات به بدن است.
راوى مىگوید: چون این مسئله را مردم شنیدند رنگ از صورتشان پرید، حضرت چون رنگ پریده اصحاب را دیدند فرمودند، قصد مرا متوجّه شدید، گفتند نه، یا رسول اللَّه! فرمود: منظورم از آفات در بدن انسان، وارد آمدن خراش، یا افتادن در نكبت، یا زمین خوردن، یا دچار شدن به مرضى اندك، یا فرو رفتن خار در بدن و هر چه شبیه اینهاست، حتى به حركت آمدن چشم بدون اختیار. «18» حسن بن على بن فضال مىگوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم فرمود:
ما سُلِبَ احَدٌ كَریمَتَهُ الّا عَوَّضَهُ اللّهُ مِنْهُ الْجَنَّةَ. «19»
عضو ارزشمندى از انسان گرفته نمىشود، مگر این كه خداوند به عوض آن بهشت عنایت مىكند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
ما مِنْ مُسْلمٍ یُبْتَلى فى جَسَدِهِ الّا قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمَلائِكَتِهِ: اكْتُبُوا لِعَبْدى افْضَلَ ما كانَ یَعْمَلُ فى صِحَّتِهِ. «20»
مسلمانى به مرض دچار نمىشود، مگر این كه خداوند عزّوجلّ به ملائكه مىفرماید: براى بندهام بهترین آنچه را كه در ایام سلامتش عمل مىكرد در پروندهاش ثبت كنید.
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
الْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهیرٌ وَ رَحْمَةٌ، وَ لِلْكافِرِ تَعْذیبٌ وَ لَعْنَةٌ، وَ انَّ الْمَرَضَ لایَزالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتّى لایَكُونَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ. «21»
مرض براى مؤمن پاك كننده از گناه و رحمت الهى است و براى كافر عذاب و لعنت است و به حقیقت كه مرض با مؤمن هست در حدّى كه گناهى بر او نماند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
صُداعُ لَیْلَةٍ تَحُطُّ كُلَّ خَطیئَةٍ الَّا الْكَبائِرَ. «22»
سردرد یك شب هر گناهى جز گناهان كبیره را از پرونده مىریزد.عشق در سر دارم و خرّم دل و روشن روانم
|
| تا تو را دارم چه غم گر بى كس و بى خانمانم
|
داغ پیرى خورده بر پیشانى پرچینم اما
|
| تا دلم از آتش عشقى است سوزان من جوانم
|
|
|
|
دوست اى عمرم مبادا بگذرد یك لحظه بى تو
|
| اى به عشقت سالها بگذشته روزان و شبانم
|
با خیال روى تو چون روز بنشینم به كنجى
|
| بوسه از پیشانى خورشید هر ساعت ستانم
|
زنده بادا عشق كاندر سایه اقبال او من
|
| روز و شب در وصل و هجر و شادى و غم كامرانم
|
كار ما امروز كام دل گرفتن باشد از عمر
|
| تا چه خواهد بود فردا كار ما و دل ندانم
|
دوستان شادند از سوز و گداز من نظاما
|
| من از این شادم كه همچون شمع بزم دوستانم
|
|
|
|
روایاتى دیگر در ارزش بیمارى
امام صادق علیه السلام مىفرماید: رسول خدا از سلمان هنگامى كه بیمار بود، عیادت كرد، سپس به او فرمود:
اى سلمان! در بیمارى تو سه خصلت براى تو است. در یاد حضرت حقّى، دعایت در این بیمارى مستجاب است، بیمارى، گناهى برایت نمىگذارد مگر این كه از پرونده تو مىریزد، خداوند تاوقت مرگ تو را عافیت دهد. «23» حضرت صادق علیه السلام فرمود:
سَهَرُ لَیْلَةٍ فِى الْعِلَّةِ الَّتى تُصیبُ الْمُؤْمِنَ عِبادَةُ سَنَةٍ. «24»
بیدارى یك شب در بیمارى كه متوجه مؤمن مىشود عبادت یك سال است.
عَنْ امیر المُؤمنینَ علیه السلام فى الْمَرَض یُصیبُ الصَّبىّ قالَ: كَفَّارَةٌ لِوالِدَیه. «25»
از امیر المؤمنین علیه السلام است در مرضى كه به فرزند انسان مىرسد، فرمود:
بیمارى كودك كفّارهاى براى گناهان پدر و مادر است.
راوى مىگوید از على بن الحسین زین العابدین علیه السلام شنیدم كه فرمود:
مَا اخْتَلَجَ عِرْقٌ وَلا صُدِعَ مُؤْمِنٌ قَطُّ الّا بِذَنْبِهِ وَ ما یَعْفُو اللّهُ عَنْهُ اكْثَرُ، وَ كانَ اذا رَأَى الْمَریضَ قَدْ بَرِىءَ قالَ لَهُ: لِیَهْنِئْكَ الطُّهْرُ- اىْ مِنَ الذُّنُوبِ- فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ. «26»
رگى در بدن مؤمن حركت نمىكند یا نمىشكافد مگر به خاطر گناهش و آنچه را خداوند از مؤمن عفو مىكند و آن را به جریمه و عقاب نمىبرد بیش از آن است و چون امام زین العابدین مریض شفا یافتهاى را مىدید به او مىفرمود، پاكى را به تو تهنیت مىگویم. یعنى پاكى از گناهان را، عمل را از سر بگیر كه حال به خاطر بیماریت از گناهانت پاك شدهاى.
رسول خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود:
یا عَلِىُّ انینُ الْمَریضِ تَسْبیحٌ، وَ صِیاحُهُ تَهْلیلٌ، وَ نَوْمُهُ عَلَى الْفِراشِ عِبادَةٌ، وَ تَقَلُّبُهُ جَنْباً الى جَنْبٍ فَكَانَّما یُجاهِدُ عَدُوَّ اللّهِ، وَ یَمْشى فِى النّاسِ وَ ما عَلیْهِ ذَنْبٌ. «27»
یا على! ناله مریض تسبیح و فریادش تهلیل و خوابش در رختخواب عبادت و از این پهلو به آن پهلو غلتیدنش همچون جهاد با دشمن خدا است، یا على او در بین مردم حركت مىكند در حالى كه به خاطر آن بیمارى گناهى بر او نیست.
عبدالرحمن بن جندب مىگوید:
زمانى كه همراه با امیر المؤمنین علیه السلام از صفین برگشتیم و خانههاى كوفه را دیدیم ناگهان چشم ما به پیرمردى افتاد كه در سایه خانهاش نشسته بود و آثار مرض درقیافهاش دیده مىشد، على علیه السلام به او فرمود: صورتت را رنگ پریده مىبینم، آیا به خاطر بیمارى است؟ عرضه داشت: آرى، فرمود: آیا از این بیمارى كراهت دارى؟
عرضه داشت: دوست ندارم چنین مرضى را كسى دچار شود، امام فرمود: آنچه را كه به تو رسیده به حساب خدا نمىگذارى؟ عرضه داشت: چرا؟ فرمود: تو را به رحمت پروردگارت بشارت باد و بدان كه به خاطر این بیمارى گناهت آمرزیده شده است. «28» حضرت صادق علیه السلام فرمود:
ساعاتُ اْلَاوْجاعِ یَذْهَبْنَ بِساعاتِ الْخَطایا. «29»
ساعات دردها، از بین برنده ساعات خطاهاست.
جابر بن عبداللَّه رحمهم الله مىگوید:
مردى كرولال به سوى رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و به نزد حضرت ایستاد و سپس با دست اشاره كرد، حضرت فرمود: صفحهاى به او بدهید تا آنچه مىخواهد بنویسد، بر صفحه نوشت:
اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللّهُ وَ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ.
حضرت فرمود: براى او بنویسید كه تو را به بهشت بشارت باد، مسلمانى نیست كه عضو اصلى خود را یا زبان یا گوش، یا دست یا پا را از دست بدهد، پس خدا را سپاس گوید بر آنچه به او رسیده و آن را نزد خدا به حساب آورد، مگر این كه خداوند او را از آتش نجات دهد و به بهشت ببرد.
سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
بلا كشیدهگان در دنیا را هر آینه در آخرت درجاتى است كه به اعمال خود به آن درجات نمىرسند، ثوابى كه براى بلا كشیدههاى از اهل توحید در قیامت مقرّر است به نحوى است كه بیننده آن ثواب مىگوید: اى كاش بدنم در دنیا در راه خدا با قیچى قطعه قطعه مىشد تا به چنین بهرهاى نایل مىشدم، البته اى امّت من بدانید كه خداوند عملى را در اتصال به غیر مكتب اسلام نخواهد پذیرفت. «30» رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
جبرئیل به زیباترین صورت بر من فرود آمد و گفت: اى محمد خداوند تو را سلام مىرساند و مىگوید: من به دنیا وحى كردم بر اولیاى من تلخ و تنگ و شدید باش تا عاشق لقاى من باشند و بر دشمنانم راحت و خوش و آسان و پاكیزه باش تا لقاى مرا دشمن بدارند، من دنیا را زندان اولیائم و بهشت دشمنانم قرار دادم. «31» امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:
انَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ ادَبٌ، وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحانٌ، وَ لِلْانْبِیاءِ دَرَجَةٌ، وَ لِلْاوْلِیاءِ كَرامَةٌ. «32»
به حقیقت بلا و ناراحتى براى ستمگر ادب و براى مؤمن امتحان و آزمایش و براى انبیا درجه و براى اولیاى كرامت و بزرگوارى است.
صبر بر امراض
ابى بصیر مىگوید: خدمت حضرت باقر علیه السلام رسیدم و عرضه داشتم: شما وارث رسول خدا هستید؟ فرمود: آرى، عرضه كردم: رسول خدا وارث علوم انبیا است؟
فرمود: آرى، گفتم: شما قدرت دارید مرده زنده كنید و كور مادر زاد و دارنده مرض پیسى را علاج كنید؟ فرمود: به اذن خدا، آرى. سپس فرمود: نزدیك من بیا، دست مباركش را بر چشم و صورتم كشید، به ناگاه آفتاب و آسمان و زمین و خانهها و هر چه در آن بود دیدم، حضرت فرمود: دوست دارى بینا باشى و هر آنچه براى مردم است براى تو باشد و آنچه در قیامت از حساب و كتاب به آنان مىرسد به تو برسد، یا به همان حال باز گردى و بهشت بى زحمت براى تو باشد، عرضه داشتم: به همان حال برگردم، حضرت دوباره به چشم و صورتم دست كشید و من به همان حال اول برگشتم. «33» رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
ارْبَعٌ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ: كِتْمانُ الْفاقَةِ، وَ كِتْمانُ الصَّدَقَةِ، وَ كِتْمانُ الْمُصیبَةِ، وَكِتْمانُ الْوَجَعِ. «34»
چهار چیز از گنجهاى بهشت است: پنهان داشتن نیاز و فقر، پنهان داشتن صدقه، پنهان داشتن مصیبت و پنهان داشتن درد.
و نیز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
یَقُولُ اللّهُ عَزَّوَجلَّ: اذا وَجَّهْتُ الى عَبْدٍ مِنْ عَبیدى مُصیبَةً فى بَدَنِهِ اوْ مالِهِ او وَلَدِهِ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ ذلِكَ بِصَبْرٍ جَمیلٍ اسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ انْ انْصِبَ لَهُ میزاناً اوْ انْشُرَ لَهُ دیواناً. «35»
خداوند متعال مىفرماید: زمانى كه به مصیبتى در بدن، یا مال یا فرزند به بندهام رو كنم، سپس او با صبر جمیل از برنامه من استقبال كند، در قیامت از او حیا كنم كه برایش ترازو یا نامه عمل برپاكنم.
داستانى از حاج محمد تهرانى
دوستى داشتم به نام حاج محمد تهرانى كه از سواد خواندن و نوشتن بهرهاى نداشت ولى از نظر ایمان و یقین و عمل صالح مردى فوق العاده بود. یك بار در عرفات و بار دیگر در كاظمین خدمت مولاى بزرگوارمان حضرت ولى عصر عجّل اللّه تعالى فرجه رسیده بود. در اواخر عمر مبتلاى به بیمارى رعشه سخت در هر دو دستش شده بود به طورى كه از جابجا كردن یك استكان آب عاجز بود.
براى زیارت حضرت رضا علیه السلام به مشهد مشرف شد، بالاى سر حضرت طلب شفا كرد، نیمه شب همان شب در عالم رؤیا به خدمت حضرت رضا علیه السلام رسید، امام به او فرمود: به خاطر این رعشه در دست، مقامى در قیامت برایت مقرّر شده كه بسیار عالى است.
چنانچه در این چند روزه باقى مانده عمر بخواهى از خدا براى تو طلب شفا كنم ولى در مقابل شفاى این بیمارى آن مقام آخرتى از دستت خواهد رفت، عرضه داشت كه تا پایان عمر با این بیمارى صبر مىكنم؛ زیرا مقام آخرتى بالاتر از سلامت دست من است، سپس ازخواب بیدار شد و تا روز مرگ با همان رعشه در حالى كه قلبى راضى از حضرت حق داشت به سر برد.
صبر بر بیمارى تا هنگام شفا داراى ثواب زیادى است و بر مریض است كه شكایت خود را از بیمارى فقط و فقط متوجه حضرت حق كند كه صبر بر مرض و لب فرو بستن از شكایت باعث شفاى زودرس است.
ابن عباس مىگوید:
انَّ امْرَاةَ ایُّوبَ قالَتْ لَهُ یَوْماً: لَوْدَعَوْتَ اللّهَ انْ یَشْفِیَكَ، فَقالَ: وَیْحَكِ كُنّا فِى النَّعْماءِ سَبْعینَ عاماً فَهَلُمَّ نَصْبِرْ فِى الضَّرّاءِ مِثْلَها، فَلَمْ یَمْكُثْ بَعْدَ ذلِكَ الّا یَسیراً حَتّى عُوفِىَ. «36»
همسر ایوب یك روز به او گفت: اگر از خدا بخواهىشفا مىدهد، ایوب بر او فریاد زد ما به مدت هفتاد سال در نعمت و خوشى بودیم بر ماست به مدت هفتاد سال در این مصیبت و سختى صبر كنیم، مدّت زیادى نگذشت مگر این كه ازتمام رنجها راحت شد.
حضرت على علیه السلام فرمود:
الْمَریضُ فى سِجْنِ اللّهِ مالَمْ یَشْكُ الى عُوّادِهِ تُمْحى سَیِّئاتُهُ. وَ ایُّما مُؤْمِنِ ماتَ مَریضاً ماتَ شَهیداً، وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ شَهیدٌ، وَ كُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْراءُ، وَ اىُّ میتَةٍ ماتَ بِها الْمُؤْمِنُ فَهُوَ شَهیدٌ، وَ تَلا قَوْلَ اللّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ: «37»
وَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ اولئِكَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ» «38»
بیمار در زندان خدا است و تا زمانى كه از بیمارى خود نزد عیادت كنندگانش شكایت نكند، سیّئاتش محو مىشود و هر مؤمنى در بیمارى بمیرد شهید است و تمام مؤمنان شهیدند و تمام زنان مؤمنه حورا هستند. به هر مرگى مؤمن بمیرد شهید است، سپس آیه شریفه را تلاوت كردند: و كسانى كه ایمان به خدا و رسولان آوردند، اینان صدیقون و شهداء نزد پروردگارشان هستند.
مریض مستحب است در وقت بیمارى این دعا را بخواند و تكرار كند:
لا الهَ إلّااللّهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، یُحْیى وَ یُمیتُ وَ هُوَ حَىٌّ لایَمُوتُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعِبادِ وَ الْبِلادِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ حَمْداً كَثیراً طَیِّباً مُبارَكاً فیهِ عَلى كُلِّ حالٍ، وَ اللّهُ اكْبَرُ كَبیراً، كِبْرِیاءُ رَبِّنا وَ جَلالُهُ وَ قُدْرَتُهُ بِكُلِّ مَكانٍ. اللّهُمَّ انْ كُنْتَ امْرَضْتَنِى لِقَبضِ رُوحِى فى مَرَضِى هذا فَاجْعَلْ رُوحى فى ارْواحِ مَنْ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنْكَ الْحُسْنى، وَ باعِدْنى مِنَ النّارِ كَما باعَدْتَ اوْلیاءَكَ الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنْكَ الْحُسْنى. «39»
نیست خدایى جز خدایى یكتا و شریك ندارد و همكارى براى او نیست، سلطنت و سپاس مختص ذات اوست كه مىمیراند و زنده مىكند و اوست كه زنده است و هرگز نمىمیرد و از بین نمىرود، منزه است خدایى كه پروردگار بندگان و آبادى هاست، حمد و سپاس مختص خدایى است كه فراوان و مداوم و در همه حال خدایى بزرگ و بزرگتر و بلند پایه است، پروردگار ما و قدرت تواناییش به همه جا حكمفرماست، بار خدایا! اگر مرا بیمار گردانیدهاى كه در این بیمارى جانم را بگیرى، بارالها! جانم را در زمره كسانى قرار ده كه آنها را مورد احسان خود واقع ساختى و مرا از آتش غضبت به دور دار همان طورى كه دوستانت را كه مورد احسان تو هستند، از آتش دور داشتهاى.