برگرفته از: ایسنا
چه اتهامهایی به فردوسی وارد شده است؟ شاعر فروتنی که در سراسر شاهنامهی 60 هزار بیتی خود لب به ستایش خود نگشود، مورد اتهامهای بسیاری هم قرار گرفت. مدح سلطان ستمگر زمان، زنستیزی و دروغپردازی در روایت تاریخ از اتهامهایی است که دربارهی حکیم توس مطرح میشود.
فردوسی توسی دست کم 30 سال از زندگی خود را صرف به نظم درآوردن روایتهای تاریخی از فرهنگ و سنت ایرانی در قالب «شاهنامه» کرد؛ روایتهایی که نسل به نسل و سینه به سینه نقل شده و سرانجام به او رسیده بودند. اما از سرودن «شاهنامه» دیری نگذشته بود که زندگی حکیم توس خود به افسانهای بیپایان و حکایتی برای سینه به سینه نقل شدن، تبدیل شد.
او که از زندگی آرام و رفاه نسبیای که از نیاکانش به او ارث رسیده بود، صرف نظر کرد تا با یادآوری قهرمانانی چون رستم، به هویت و غرور گمشدهی ایرانی رنگی نو ببخشد و زبان در معرض نابودی پارسی را زنده نگه دارد، خود قهرمان هیچ افسانهای نشد. پس از سرایش «شاهنامه»، رفته رفته از بسیاری کارها که فردوسی در زندگی انجام داده یا نداده بود، افسانههایی شکل گرفت و دهان به دهان آنقدر چرخید که به باور همگانی تبدیل شد، پیش از آنکه کسی بداند به واقع این افسانهها ریشههایی هم در حقیقت دارند یا نه.