• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 668)
جمعه 7/4/1392 - 17:25 -0 تشکر 615789
پـرونـده ای بـرای گـذشتـه


به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "گذشته" به کارگردانی اصغر فرهادی یک هفته است که در سینماهای کشور اکران شده و تا امروز بیش از 300 میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم داستان احمد با بازی علی مصفا است که بعد از 4 سال جدایی از همسر فرانسوی اش، به درخواست وی راهی پاریس می شود تا مراحل اداری طلاق را طی کند. احمد در مدت اقامت کوتاهش در پاریس متوجه آشفتگی "لوسی" دختر همسر سابقش می شود، تلاش وی برای کمک به "لوسی" پرده از رازی در گذشته بر می دارد.

 

در این فیلم سینمایی علاوه بر علی مصفا بازیگرانی چون برنیس بژو، صاهر رحیم، پائولین بورلت، ژان جستین، سابرینا وازانی و بابک کریمی حضور دارند. برنیس بژو با بازی در این فیلم سینمایی توانست در جشنواره کن 2013، جایزه بهترین بازیگر زن را نصیب خود کند.


اصغر فرهادی پیش از این فیلم هایی چون "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" را ساخته است که فیلم "جدایی نادر از سیمین" توانست در اسکار 2011 جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از آن خود کند. وی بعد از موفقیت این فیلم در اسکار، تصمیم به ساخت فیلمی در فرانسه گرفت. کمپانی "ممنتو" تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را به عهده داشته و 11 میلیون دلار هزینه ساخت "گذشته" در فرانسه شده است.

 


هفته نامه "نوول اوبزرواتور" فرانسه طی نقدی در رابطه با فیلم "گذشته" نوشته است: اصغر فرهادی که نخستین بار فیلمی را در فرانسه مقابل دوربین می برد، ما را با گام های آهسته در هزار تویی می گرداند و با فیلمنامه قدرتمند خود بیننده را مسحور خود می کند.


همچنین "دبورا یانگ" منتقد نشریه سینمایی هالیوود ریپورتر در رابطه با این فیلم سینمایی مطلبی را منتشر کرده است: داستان "گذشته" همچون ساخته های قبلی فرهادی، در متن یک خانواده می گذرد و بار دیگر کودکان قربانیان اصلی داستان هستند، اما این بار فیلمنامه تقریبا بی نقص فرهادی شوک های انفجاری "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" و همان هایی که با آن ها "جدایی نادر از سیمین" جایزه اسکار بهترین فیلم زبان خارجی را به خود اختصاص داد، به دست فراموشی سپرده است. "گذشته" زیر انگشتان نوازنده پیانوی چیره دستی است که می داند هر نت را با چه ضربی بنوازد و به تاثیر هر جمله بر کل اثر آگاه است.


لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

جمعه 7/4/1392 - 17:27 - 0 تشکر 615790

"گذشته" در حال اکران سانسور نشده است

 رونمایی از پوستر جدید


علی سرتیپی پخش‌کننده ایرانی فیلم "گذشته" درباره خبری مبنی بر اینکه این فیلم در زمان اکران در ایران دچار ممیزی شده است، به خبرنگار مهر گفت: این خبر کاملا غیرواقعی است و از زمانی که "گذشته" در ایران اکران شده است، هیچ فریم و حتی دیالوگی از آن دچار ممیزی نشده است.

وی در پایان عنوان کرد: به زودی اصغر فرهادی به ایران می‌آید و در نظر داریم با حضور کارگردان و علی مصفا بازیگر "گذشته"، یک مراسم ویژه برگزار کنیم که جزئیات آن متعاقبا اعلام می‌شود.


تاکنون چند پوستر با طراحی‌های مختلف از فیلم جدید فرهادی منتشر شده است و امروز نیز پوستر دیگری از این اثر سینمایی با طرحی از محمد حسین هوشمندی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

این درام رمانتیک که زندگی مردی ایرانی و زنی فرانسوی را در مرکز توجه خود قرار داده است با بازی برنیس بژو بازیگر آرژانتینی-فرانسوی، طاهر رحیم بازیگر فرانسوی الجزایری و علی مصفا بازیگر و کارگردان ایرانی ساخته شده است. این فیلم در جشنواره کن امسال موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر زن برای برنیس بژو شد.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

جمعه 7/4/1392 - 17:29 - 0 تشکر 615791

آیا فرانسوی‌ها مریضند که فیلمِ «سیاه‌نما» علیه خودشان را نیز تحویل می‌گیرند


آخرین ساخته اصغر فرهادی، در حالی اکران شد که ساختار کلی فیلم، مضمونی خلاف تصور کلی جهانیان نسبت به فرانسه زیبا و پاریس دوست‌داشتنی دارد و در واقع در مفهوم بومی و آنچه طرز تلقی بدگمانان است، یک «سیاه‌نمایی تمام و کمال» است تا این پرسش پیش آید که چرا اصغر فرهادی، کمک هزینه ساخت فیلم از اتحادیه اروپا را دریافت کرده و در خلاف جهت منافع این اتحادیه فیلم ساخته‌ و چرا فرانسوی‌ها متوجه مدل تحلیلیِ توهم توطئه‌ایِ ما ایرانی‌ها نیستند و از یک فیلم سیاه‌نمای جامعه فرانسه تقدیر می‌کنند؟!



به گزارش «تابناک»، «پس از «جدایی...»، سینماگر ایرانی در یک درام پیش پا افتاده در حومه پاریس سرگردان و گمشده است! فرهادی عبوس که خنده به لب ندارد، تنها چیزی که از پاریس در فیلمش به تصویر کشیده، یک تکه از خیابانی در حومه شهر و یک داروخانه و یک خشکشویی است. بقیه حوادث در خانه می‌گذرد که ماری در آن زندگی می‌کند و احمد که از ایران برگشته... مردی که به اصطلاح می‌خواهد موقعیت را بفهمد و مصلح باشد و...»؛ این بخشی از  روزنامه لیبراسیون به قلم دیدیه پرون از منتقدان معتبر این نشریه است.


عروس شهرهای جهان چه بدترکیب بود!



بر خلاف بسیاری از نشریات فرانسوی و انگلیسی زبان که فیلم فرهادی را ‌تحسین کردند و پیش از این به آن اشاره شد، افزون بر پرون، میشل فرودن، سردبیر هنری روزنامه لوموند و کایه‌دوسینما، سرژتوبیانا، سردبیر پیشین مجله کایه‌دوسینما در نقد فرهادی به شدیدترین شکل ممکن نوشته‌اند و جالب آنکه اینها دقیقاً در نقطه‌ای فعالیت می‌کرده‌اند یا می‌کنند که جزو کارآمدترین بخش‌ها در شکل‌گیری و تقویت به بنیان‌‌های موج نوی سینما فرانسه نقش آفرین بوده‌اند و برخی مقالاتشان اساساً جنبه آموزشی دارد و طبیعتاً مورد اشاره قرار می‌گیرد و در کنار همه این مسائل، علاقه جدی به پاریس دارند.


در واقع نظر این منتقدان درباره فیلم فرهادی به نوعی درست است و هیچ یک از زیبایی‌های پاریس در این فیلم دیده نمی‌شود و عروس شهرهای جهان در این فیلم بسیار بدترکیب به تصور کشیده شده و این اتفاق نیز از سوی فرهادی تعمداً انجام گرفته است.
فرهادی در این باره پیش از اینها توضیح داده بود که برای تحت‌الشعاع قرار نگرفتن فیلمش از پاریس، فیلم را در حومه این شهر ساخته و لوکیشن برگزیده، بسیار سرد و بی‌روح است، همان گونه که داستان فیلم نیز با سردی همراه است و نقدی جدی به جامعه فرانسوی وارد آورده است.



عروس شهرهای جهان چه بدترکیب بود!



حال آیا منصفانه است که کارگردانی با سرمایه چند میلیون دلاری یک کمپانی فرانسوی فیلمی چنین سرد بسازد که هیچ جذابیتی از پاریسِ دوست داشتنی در آن دیده نشود و مردمان این شهر را دارای روابط سرد و از هم گسسته تلقی کند که در خانواده‌هایی با ساختارهای شکننده زندگی می‌کنند و کمترین قواعد زندگی مشترک را نیز رعایت نمی‌کنند؟ آیا کاری که فرهادی کرد، انصاف بود و آیا حق فرانسوی‌ها نیست تا در مقابل سینماهای اکران کننده فیلم فرهادی که تاکنون بیش از هشتصد هزار مخاطب در فرانسه داشته، دست به تجمع اعتراض آمیز بزنند؟


آیا ارزش‌های این کشور باید این گونه نادیده گرفته می‌شد و فرانسه دوست داشتنی و پاریس زیبا شبیه کشورهای زیر یوغ شوروری سابق به تصویر کشیده می‌شدند که مردمش در تنش‌های اجتماعی و فردی، توان نگه داشتن کانون خانواده‌هایشان را ندارند و جامعه‌شان در سراشیبی سقوط است؟


حقیقتاً اصغر فرهادی دستمزدش را از فرانسوی‌ها ‌گرفته و کمک هزینه ساخت فیلمش را از اتحادیه اروپا دریافت کرده یا دشمنان فرانسه او را تغذیه کرده‌اند که یک سیاه نمایی را بر پرده‌ سینماهای فرانسه نشانده و زیبایی‌های این کشور را به هیچ بگیرد؟! شرق و کشورهای شرقی چه نقشی در این نوع فیلمسازی داشته‌اند؟!



عروس شهرهای جهان چه بدترکیب بود!



درباره ادبیات این جملات‌ تعجب نکنید. اگر توهم توطئه داشته باشید، قطعاً بدتر از منتقدان فرانسوی و شبیه ادبیات فوق فرهادی را نقد می‌کنید. به هر صورت فرهادی در نقد اجتماعی فرانسه، رحم نکرده و فضای فرانسه را شبیه فانتزی‌هایی که در ذهن داریم، به تصویر نکشیده ‌و این به تعبیری که در کشورمان می‌شود، حکمش «سیاه نمایی» است؛ تعبیری که در این هشت سال به شدت وسعت انتساب یافت و بسیاری از نقدهای اجتماعی در قاب تصوی، متهم به سیاه نمایی شده و چوب خورده است.

«جدایی نادر از سیمین» نیز اساساً با چنین حملاتی از سوی منتقدان چشم بسته طرد می‌شد و اصلاً عنوان می‌شد علت اسکار دادن و تحویل گرفتن فرهادی، سیاه نشان دادن ایران و متشنج و دروغگو نشان دادن ایرانیان بوده است. با این اوصاف، چرا فیلم فرهادی این بار نیز به کن رفت و بازیگر نقش اول زن فیلم نیز جایزه فرانسوی کن را دریافت کرد؟ آیا فرانسوی‌ها مریض هستند که فیلمِ «سیاه نما» علیه خودشان را ‌تحویل می‌گیرند یا آن که بر خلاف ما فهمیده‌اند که نام نقد اجتماعی ‌سیاه نمایی نیست؟!


عروس شهرهای جهان چه بدترکیب بود!



البته متهم کنندگان ایرانی فیلم پیشین ‌فرهادی در مقابل این پارادوکس که دقیقاً نقد گفتار پیشین‌شان است، سکوت‌ کرده‌‌ و مانده‌اند که چگونه صدهزار صدهزار به تعداد بلیت‌های فروخته شده این فیلم در فرانسه افزوده می‌شود و فرانسوی‌ها از این فیلم سرد استقبال می‌کنند!


آیا وقت آن نرسیده اندکی در مواضعمان بازنگری کنیم و به سوی هر آینه و آینه‌سازی که نقش ما را عین راستی و حقیقت به تصویر کشید، به قصد شکستن سنگ پرانی نکنیم؟


با شروع دولت جدید فرصت مغتنمی فراهم می‌آید تا بار دیگر سنت نقد اجتماعی را فراهم شود و هر نقدی ‌که مطابق ذائقه‌مان نبود، «سیاه نمایی» خطاب نکنیم که اگر یکی از آنها سیاه نمایی نبوده باشد و کارگردانش نیز چنین قصدی نداشته باشد، باید روزی درباره ادعایی که کرده‌ایم، پاسخگو باشیم.

یادمان نرود اگر خودمان، خودمان را نقد نکنیم،
 دیگر ما را آن گونه که دوست دارند نقد می‌کنند.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

چهارشنبه 19/4/1392 - 8:9 - 0 تشکر 619933

از کنار سینمائی رد می شدم تصویری از این فیلم را دیدم . ولی بهتر است رعایت شؤونات اسلامی بشود مانند حجاب. آن هم در معرض دید همه بودن


 بدون شک اثر منفی دارد . البته این نظر بنده است . فیلم را هم ندیدم . البته خوب است اول فیلم را ببینیم بد قضاوت . ولی همین تصویر .بدون حجاب را گفتم . . موفق باشید.

يکشنبه 23/4/1392 - 18:16 - 0 تشکر 621491

«گذشته» فیلمی با انگاره‌های پست‌مدرن و نسبی‌گرایی



خبرگزاری فارس ـ برخی پست مدرنیسم را در ادامۀ مدرنیسم میدانند و برخی آن را مقطعی منقطع از آن در نظر می‌گیرند. اما به هر حال پست مدرنیسم وضعیت ما است. وضعیتی که در آن به سر می‌بریم. سوال اساسی این است که نحوۀ برخورد ما با این وضعیت چگونه است؟ این سوال می‌تواند در حوزه‌های مختلفی از جمله علم، سبک زندگی، معرفت‎شناسی و هنر پرسیده شود. اینکه در هر کدام از این حوزه‌ها، ما تا چه میزان از پست مدرنیسم تاثیرپذیرفته‌ایم و این تاثیرپذیری چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟ و در هر کدام از این حوزه‌ها چگونه می‌توان با پست مدرنیسم برخورد کرد؟


«گذشته» یکی از تولیدات حوزۀ هنر است که به نظر می‌رسد نسبت وثیقی با انگاره‌های پست مدرنیسم برقرار کرده است. در واقع فرهادی نه تنها این انگاره‌ها را قبول می‌کند، بلکه در فیلم خود به تمامی این پیش‌فرض‌ها را به نمایش می‌گذارد.


به قول لیوتار«شرایط پست مدرن» چیست؟ یا پست مدرنیسم چه انگاره‌ها و ویژگی‌هایی دارد که در فیلم گذشته دیده می‌شود؟ به طور کلی دربارۀ پست مدرنیسم می‌توان از سه ویژگی که توافق جمعی بر سر آن وجود دارد، صحبت کرد. اول عدم توانایی انسان در شناخت واقعیت، دوم تاکید بر زبان و کثرت‌گرایی در فهم از معنا و بازآفرینی واقعیت توسط هر فرد و سوم نفی کل‌گرایی و گرایش به غیریت و دیگری.


اولین ویژگی پست مدرنیسم خارج کردن فاعل شناسای دکارتی، کانتی، هگلی از نقطۀ مرکزی و اساسی است. یعنی انسان فاعل شناسایی نیست که بتواند واقعیت‌ها را بشناسد. بنابراین در این وضعیت تصمیمات انسان بر اساس عقلانیت، آزادی، قدرت شناخت و آگاهی نیست بلکه عمدتا بر اساس احساسات، عقده‌های فروخورده، ضمیر ناخودآگاه و محرومیت‌ها در زندگی است.


در فیلم گذشته قهرمان زن داستان برای سومین بار قصد دارد ازدواج کند. اما در جای جای فیلم، انتخاب او زیر سوال می‌رود. در آغاز فیلم، با دیدن عکس شوهر فعلی که زن قصد طلاق از او را دارد، در کارت ماشین، بیننده نوعی کشش و گرایش زن به شوهر خود را احساس می‌کند. اما در ادامه زن به انکار این مسئله می‌پردازد و معلوم می‌شود که با دوست پسر خود هم‌خانه است. قبل از طلاق، زن با بیان کردن اینکه از دوست پسر خود باردار است، قصد دارد، انتخاب فعلی خود را موجه جلوه دهد. اما در ادامه دختر زن به شوهر فعلی‌ می‌گوید که مادرم به این دلیل دوست پسرش را انتخاب کرده که شبیه تو بوده است.


در انتهای فیلم، زن و دوست پسر دربارۀ رابطۀ خود صحبت کرده و هر کدام در وجود داشتن عشق در این رابطه شک می‌کنند. دوست پسر حاملگی زن را نه نشانۀ انتخاب بلکه از سر اتفاق می‌داند و زن نیز با انکار عشق مرد، او را میان دوراهی زن فعلی و خود مردد می‌بیند. علی مصفا در نقش شوهر فعلی زن نیز هیچ گاه به توضیح عقلانی دلایل خود برای ترک زن اقدام نمی‌کند و در جایی که این قصد را دارد، زن این اجازه را به او نمی‌دهد، گویی اساسا توضیح عقلانی برای عمل او وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، اهمیتی ندارد.برآیند کلی فیلم این است که هیچ کدام از شخصیت‌های فیلم انتخاب‌های خود را بر اساس عقل انجام نداده‌اند بلکه احساسات زودگذر یا فشارهای روانی منجر به اتخاذ تصمیم در آنها شده است.


ویژگی دوم پست مدرنیسم توجه به زبان است. این توجه از این رو است که در این رویکرد زبان تقریبا جایگزین عقل می‌شود و به همه چیز معنا می‌دهد. بنابراین زبان در بافت‌های مختلف معناهای متفاوتی ایجاد می‌کند. نکتۀ مهم این است که روایت‌های مختلف از یک واقعه در عرض یکدیگرند یعنی هیچ روایتی برتر از روایت‌های دیگر نیست. هیچ فراروایت و فراقصه‌ای وجود ندارد. گفتمان‌های مختلف، قصه‌های مختلفی است. بنابراین به گونه‌ای کثرت‌گرایی در واقعیت می‌رسیم که در آن به تنوع و دگرگونی اصالت داده می‌شود. پس کار فکر ما بازنمایی واقعیت نیست بلکه بازآفرینی آن است که توسط هر فرد می‌تواند معنای جدیدی از جهان و آن واقعیت ایجاد کند.


این ویژگی را می‌توان به صورت برجسته در گذشته دید. در واقع گذشته داستان اتفاقی است که روایت‌های متفاوتی دارد. اتفاقی مشخص که با پیشرفت فیلم و اضافه شدن عناصری در آن معناهای مختلفی می‌گیرد. در آغاز، اتفاق این‌گونه روایت می‌شود: زنی خودکشی کرده است. اما این اتفاق معناهای مختلفی به خود می‌گیرد. روایت دختر زن قهرمان داستان این است که به دلیل رابطۀ مادرش با شوهر زن، خودکشی رخ داده است. اما مادرش روایت متفاوتی دارد، او افسردگی زن را دلیل خودکشی او می‌داند سپس مشخص می‌شود که دختر یک روز قبل از خودکشی نامه‌های عاشقانۀ مادرش و شوهر زن را برای او فوروارد کرده است. روایت بعدی از ماجرا این است که شاگرد مغازۀ شوهر، ایمیل زن را در اختیار دختر گذاشته است. روایت دیگری نیز از این داستان وجود دارد که زن اساسا ایمیل‌ها را نخوانده و به دلیل شکی که به شاگرد مغازه برای ارتباط با شوهر داشته خودکشی کرده است.


بنابراین می‌بینیم که در هر مرحله از فیلم، روایت‌های متفاوتی از یک اتفاق مشخص، مطرح می‌شود که تا حدی می‌تواند همگی درست باشد. یعنی بنابه ذهنیتی که هر کدام از شخصیت‌های فیلم دارند، این اتفاق را به شکل متفاوتی معنا می‌کنند. این چرخش در زاویۀ دید هر فرد از یک اتفاق، با روایت شاگرد مغازه به اوج خود می‌رسد. در این لحظه بیننده نیز می‌تواند هر کدام از روایت‌ها را انتخاب کند زیرا اساسا کارگردان به دنبال کشف حقیقت نیست، در این فیلم هیچ حقیقتی وجود ندارد. نه تنها هیچ حقیقتی بلکه واقعیتی که در ابتدا بسیار ساده به نظر می‌آید در روندی تبدیل به روایت‌های متفاوتی می‌شود که هیچ کدام برتری بر دیگری ندارد و همۀ روایت‌ها واقعیت را بیان می‌کند. در این فیلم کثرتی از روایت‌ها از یک واقعه را می‌بینیم. نسبی‌گرایی مفرطی که نه در کلام بلکه در تصویر به زیبایی به نمایش درآمده است و بیننده را به جایی می‌رساند که نه روایت هر کدام از شخصیت‌ها بلکه روایت خود را از واقعیت خوانش کند.


ویژگی سوم پست مدرنیسم نفی کل گرایی و  اهمیت دادن به عنصر «غیریت» است. پست مدرن‌ها به نفی هر گونه کل‌گرایی مانند تاکید بر فرهنگ غرب به عنوان تنها فرهنگ مطلوب و مجاز جهان می‌پردازند.آن‌ها در ازای نفی کل‌گرایی فرهنگ غربی، فرهنگ‌های در حاشیه و بومی و اصطلاحا «دیگری»ها را به رسمیت می‌شناسند و این فرهنگ‌ها را در عرض فرهنگ غربی قرار می‌دهند. بنابراین پست مدرنیسم با تنوع فرهنگی گره خورده است.


در فیلم گذشته با کنار هم آمدن شخصیت‌هایی با فرهنگ گوناگون و عدم برتری فرهنگی بر فرهنگ دیگر، سومین ویژگی پست مدرنیسم بازنمایی می‌شود. قهرمان زن داستان، زنی فرانسوی است که شوهری عرب یا شاید ترک دارد. شوهر سابق او ایرانی است. در فیلم جایگاه فرهنگ فرانسوی به هیچ عنوان برتر از فرهنگ ایرانی یا عربی نیست و هم عرضی این فرهنگ‌ها در فیلم دیده می‌شود. شوهر ایرانی قصد حل کردن مشکل زن فرانسوی و دخترش با دوست پسر عربش را دارد. تحقیر فرهنگ‌ها در فیلم وجود ندارد و با به رسمیت شناخته شدن تمامی فرهنگ‌ها، گفتگویی که رورتی در ذهن خود دارد، میان فرهنگ‌های مختلف روی می‌دهد. نوعی رابطۀ انسانی و همبستگی اجتماعی بدون برتری یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر میان شخصیت‌های فیلم حاکم است. به همین دلیل است که فیلم فرهادی را نمی‌توان فیلمی ایرانی در نظر گرفت. اساسا فرهادی نمی‌خواهد فیلمی ایرانی، فرانسوی یا عربی باشد. فیلم او فیلم کل گرایی نیست، فیلم او فیلم توفق یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر نیست، فیلم او فیلم مدرن نیست، فیلمی است به تمامی پست مدرن.


فیلم او در هر زاویه‌ای که نگریسته شود، بیش از هرچیز نسبیت‌گرایی را تاکید می‌کند. نسبیت‌گرایی در شناخت واقع، نسبت‌گرایی در روایت‌ها و نسبیت‌گرایی در فرهنگ؛ آجری که پست مدرنیسم بر روی آن سوار شده است.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.