• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 233)
چهارشنبه 5/4/1392 - 8:49 -0 تشکر 615087
آبگرم معدنی دره سه هزار

منبع: http://anthropology.ir/node/15089  نوشته امیر هاشمی مقدم

گرمارود

دره سه هزار در کنار دره دو هزار، یکی از دو دره گردشگر پذیری است که مسیرشان از شهرستان تنکابن و شهر خرم آباد آغاز شده و در روستای «درازلات»، از یکدیگر جدا می شوند؛ دره دوهزار به سمت جنوب غربی و دره سه هزار به سمت جنوب ادامه می یابد. روز پنجشنبه هفته گذشته (4 آبان 91) با چند تن از دوستان قرار شد مسیر دره سه هزار را تا انتها ادامه دهیم.

چهارشنبه 5/4/1392 - 8:50 - 0 تشکر 615089

یکی از دوستان که اصالتاً طالقانی است، با کوههای منطقه آشنایی خوبی داشت و قرار شد راهنمایی مان کند تا در انتهای دره سه هزار، به یک چشمه آبگرم معدنی که درون غار کوچکی جوشان است برویم. غروب بود که از شهر نور حرکت کرده و پس از یک ساعت و نیم، به تنکابن رسیدیم. از تنکابن تا درازلات، نزدیک 40 دقیقه راه است و از آنجا وارد جاده ای شدیم که دره سه هزار را همراهی می کرد. پس از نیم ساعت رانندگی، به روستای «گاوبر» رسیدیم که دیگر جاده آسفالت به پایان می رسید و از این پس باید جاده خاکی را در پیش می گرفتیم. تا روستای «خانیان»، جاده نسبتاً هموار است؛ اما از آنجا تا آخرین روستا که «درجان» نام دارد، دست انداز در جاده بسیار زیاد بود و برخی جاها تنها امکان عبور یک خودرو به طور همزمان وجود داشت. گویا راهی مال­رو بوده که پهن اش کرده اند. این بخش از جاده خاکی به طور متوسط یک ساعت طول می کشد. البته در میانه همین بخش از راه، به یک دو راهی می رسی که سمت راست را اگر در پیش بگیری، پس از یک راه بسیار دشوار، به قلعه الموت خواهی رسید. ما راه سمت چپ را برای رسیدن به درجان در پیش گرفتیم. باران شدیدی می بارید که همراهی اش با باد، شرایط را دشوار می کرد. برای همین شب را در یک خانه نیمه کاره چادر زده و به صبح رساندیم. ویلاسازی در اینجا هم رایج شده و بسیاری از تنکابنی ها روزهای تعطیل شان را در اینجا می گذرانند؛ حتی اگر لازم باشد نزدیک به سه ساعت رانندگی کنند. معماری این روستا جالب است و با خانه های نزدیک به ساحل تا حدودی تفاوت دارد. خانه ها اگرچه شیروانی است، اما حیاط خانه بسیار کوچک بوده و همچون اتاقی می ماند که درب خانه را به سایر بخشهای خانه وصل می کند. دیوارهای اتاقها را ابتدا با تخته های بزرگ درست کرده و سپس روی آن را با کاهگل می پوشانند. جلوی درب هر خانه می شد بشکه نفت، مقداری هیزم، پشته هایی از پِهِن گاو که در قالب های یک شکل درست شده بود و به عنوان سوخت مورد استفاده قرار می گیرد، و انبوهی از ساقه های گیاهان خودرویی شبیه به جارو که برای دام ها چیده بودند را دید. بر پشت بام بسیاری شان آنتن ماهواره قرار داشت. چون از اینجا دیگر امکان رفت و آمد خودرو وجود ندارد، بیشتر خانه ها از حیوانات بارکش استفاده می کنند. یکی از محصولات اصلی شان، لوبیای درختی است؛ بدین معنی که در کنار هر بوته لوبیا، چوب یک تا یک و نیم متری ای را در زمین فرو می کنند تا بوته لوبیا از آن بالا برود. خودشان می گویند شرایط آب و هوایی درجان به گونه ای است که محصول دیگری به این خوبی رشد نمی کند.

چهارشنبه 5/4/1392 - 8:52 - 0 تشکر 615090

راه مال رویی که از روستا بیرون می رفت را در پیش گرفته و به سمت جنوب رهسپار شدیم. باران شدیدی می بارید و تا چشمه آبگرم 3 ساعت پیاده راه بود. البته پس از درجان، «میانرود» و «کرن» هم هستند که خانه و سکنه چندانی ندارند. بخشی از مسیر، کوهستانی بود و بخشی دیگر در کنار رودخانه گرمارود ادامه می یافت. روستای «گرمارود» که اصالت سید علی موسوی گرمارودی هم به آنجا می رسد، 30-20 کیلومتری غرب این مسیر و در استان قزوین قرار دارد که البته باید این مسیر را طی چندین ساعت، پیاده پیمود. در میانه راه بودیم که باران جای خودش را به تگرگ داد که همراهی اش با سوز و سرما، همه را تقریباً کلافه کرده بود. با وجودی که تقریباً همگی لباسهای مناسب پوشیده بودیم، اما آب به درون همه لباسهای مان نفوذ کرده بود. بخشهایی از مسیر، از پرتگاههایی می گذرد که با پهنای 20 سانتی متر و گاهی کمتر، تنها یک نفر می تواند عبور کند. باران این مسیر را هم بسیار لیز کرده بود؛ به گونه ای که چندین بار تصمیم جدی گروه، بر انصراف از ادامه و بازگشت به روستا بود. به هرحال ادامه دادیم تا بالاخره به آبگرم معدنی رسیدیم که پای کوه «شاه نشین» قرار دارد. اگر مسیر را همچنان ادامه بدهی، به «علم کوه» با 4850 متر ارتفاع می رسی که شاخص ترین کوه این منطقه است. اینجا تقریباً مرز استان مازندران با استان البرز است. در کنار علم کوه، کوه «تخت سلیمان» قرار دارد که چون هموار است، انرا به این نام می خوانند. بر اساس افسانه ای که در بین محلی ها رایج است، حضرت سلیمان اینجا را به عنوان تختگاه خودش ساخت و سپس از بلقیس خواست که کنارش باشد. آنگاه خواستند بدن شان را بشویند؛ بنابراین به امر حضرت سلیمان، چشمه آبگرم معدنی جوشان شد. این چشمه در نزدیکی بستر رودخانه قرار دارد و سازه هایش از دور پیداست. این سازه ها مجموعاً شامل چهار بنای سنگی می شود. ابتدا یک دستشویی است؛ سپس با فاصله 20 متر، اتاقکی است تقریباً با ابعاد 4*3 متر که به عنوان جان­پناه برای کوهنوردان ساخته شده است. آنگاه نوبت به دیواری سنگی می رسد که دهانه چشمه را پوشانده تا هنگام عوض کردن لباس، از گزند سرما و دید دیگران در امان باشی. نهایتاً دیواره کوچک دیگری است که یک چشمه کوچکتر که کمی آنسوتر است را در بر گرفته است. خود اهالی بر این باورند که ابتدا باید تن شان را در آن چشمه کوچک بشویند و سپس وارد چشمه اصلی شوند. چشمه اصلی درون غار کوچکی واقع شده است. پنج پله سیمانی مرتفع، سطح زمین را به دهانه غار می رساند. ارتفاع غار حدوداً 70 سانتی متر و ابعادش 2*2 متر است. البته در گوشه ای از غار، یک شیار دیگر به درازای حدوداً 3 متر، پهنای 70 سانتی متر و ارتفاع نیم متر وجود دارد. سقف غار را چکنده ها (استالاکتیک) به زیبایی آراسته اند. برای فرار از دست سرما، وارد آب داغ چشمه شدیم. هر هفت نفرمان به راحتی درون غار جا شدیم. آب از کف غار جوشان بالا می آید و از منفذی بیرون می رود. برای همین، هر کس می خواهد وارد آبگرم شود، دهانه خروجی آب را می بندد تا سطح آب بالا بیاید. بعد هم دوباره آن را می بندد تا آب استفاده شده جایش را به آب تازه و تمیز، برای نفر بعدی بدهد. نهایتاً عمق آب به 40 سانتی متر می رسد. بخار آب داغ، محوطه غار کوچک را به خوبی گرم نگه می دارد. پس از آن سرما و تگرگ، دراز کشیدن در آب داغ، احساس آرامش خوبی به همه داد. بالاخره از غار خارج شده و دوباره تن را به سوز و سرما و لباسهایی که همگی شان خیس و سنگین شده بودند سپردیم. ناهار را در اتاق جان پناه خوردیم. منظره بیرونی این اتاق، بسیار دل آزار است: تعداد زیادی بطری پلاستیکی آب، قوطی های حلبی کنسرو، پاکتهای پلاستیکی و... که از کوهنوردان قبلی به جا مانده بود. همین تخریبها را که آدم می بیند، تردید جدی به سراغش می آید که آیا سفرنامه بنویسد تا دیگران با آن منطقه آشنا شده و به خیل تخریب گران محیط زیست بپیوندند؟ یا آنکه می توان در پایان هر سفرنامه، از خوانندگان خواهش کرد که کمی با خود بیندیشند و به «ده فرمان» انجمن دفاتر مسافرتی امریکا (ASTA) درباره جهانگردی وابسته به محیط زیست گوش بسپارید .




چهارشنبه 5/4/1392 - 8:53 - 0 تشکر 615091

به هرحال پس از صرف ناهار، دوباره زیر باران، تگرگ و باد، راه بازگشت را در پیش گرفتیم تا این بار با سرعتی بیشتر، دو ساعته خودمان را به روستای درجان و خودروها رسانده و خاطره این سفر را به دفتر خاطرات دیگر سفرها بیفزاییم.





(1) ده فرمان انجمن دفاتر مسافرتی امریکا (ASTA) درباره جهانگردی وابسته به محیط زیست توصیه می کند که در همه سفرهای:



  1. از مناطق آسیب­دیده و ضعیف کره زمین حفاظت کنید. این امر زمانی امکان تحقق می­یابد که همه افراد مایل به کمک در حفظ و نگهداری منابع طبیعی و محیط ­زیست باشند. در غیر این صورت ممکن است مقاصد زیبا و منحصر به فرد برای نسل­های آینده وجود نداشته باشد.

  2. از خود تنها رد پا بر جا بگذارید. تنها عکس بگیرید. بر روی دیوارها و یا تصاویر چیزی ننویسید. بر روی زمین زباله نریزید. اشیاء باستانی و ارزشمند را از مکان های تاریخی و طبیعی خارج نکنید.

  3. برای اینکه سفر خود را هدفمندتر و معنی­دارتر کنید، درباره جغرافیا، سنت­ها، سبک زندگی و فرهنگ مکانی که قصد بازدید از آن را دارید، مطالعه کنید. زمانی را برای شنیدن صحبت­های مردم محلی اختصاص دهید. تلاش­های محلی برای حفاظت و نگهداری را تشویق کنید.

  4. به حریم شخصی و شأن دیگران احترام بگذارید. قبل از تصویربرداری از دیگران درباره رضایتمندی آنان اطمینان حاصل کنید.

  5. محصولاتی که از گونه های گیاهی و جانوری در معرض خطر (مانند عاج فیل و کرگدن، لاکِ لاک پشت، پوست حیوانات وحشی و پر پرندگان کمیاب) ساخته شده را خریداری نکنید. مطالعه کتاب «بدان، پیش از آنکه بروی» شما را با فهرستی از محصولات آشنا می­کند که ورودشان به ایالات متحده آمریکا ممنوع است.

  6. همیشه در مسیرهایی که مشخص شده اند رفت و آمد کنید. زندگی حیوانات، گیاهان یا زیستگاه­های طبیعی­شان را آشفته و مختل نکنید.

  7. درباره برنامه­ها و سازمان­هایی که در جهت حفاظت از محیط­ زیست فعالیت می­کنند، اطلاعاتی کسب و از آنها حمایت کنید.

  8. هر زمان که ممکن بود، پیاده­روی کنید و یا از وسایل حمل و نقلی استفاده کنید که به محیط­زیست آسیب نمی­رساند. راننده­های وسایل نقلیه عمومی را تشویق کنید که در زمان توقف، خودرو را خاموش کنند.

  9. مشتری آنهایی شوید (هتل ها، خطوط هوایی، اقامتگاه ها، خطوط کشتیرانی، تورگردان ها و فروشندگان) که در راه پیشرفت و بهبود حفاظت از محیط زیست و انرژی می­کوشند؛ همچنین کیفیت آب و هوا، بازیافت، مدیریت ایمن ضایعات و مواد سمی، کاهش آلودگی صوتی، مشارکت اجتماعی، و همچنین کارکنان آموزش دیده ای را که به اصول حفاظت و نگهداری توجه دارند تشویق کنید.

  10. از دفاتر مسافرتی عضو ASTA بخواهید تا سازمان­هایی را که به راهبردها و دستورالعمل های زیست­محیطی آن سازمان برای سفر های زمینی، دریایی و هوایی عمل می­کنند، شناسایی و معرفی نمایند. ASTA به این سازمان­ها توصیه کرده است تا دستورالعمل­های زیست محیطی ای را انتخاب کنند که مکان­های ویژه و محیط­زیست را پوشش می­دهد.


منبع: اثرات جهانگردی (1390)، گردآوری و ترجمه محمدرضا گوهری، انتشارات دریچه نو و دانشگاه مازیار. صص: 115-114.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.