• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 364)
دوشنبه 3/4/1392 - 9:26 -0 تشکر 614415
انسان‌هایی با دو چهره

درباره دوگانگی شخصیت و نفاق، روایات بسیاری وارد شده؛ چون چهره نشانه درون است و زبان هم حاكی از درون است و معنای این روایات هم این است كه انسانی كه دارای دوگانگی شخصیت باشد آن هم دو شخصیت متضاد، منافق است.

انسان‌هایی با دو چهره

چون منافق هم دو چهره دارد. اساس اسلام توحید است و لذا در شخصیت هم سراغ وحدت شخصیت می رود. در یك جمله انسان باید همانی باشد كه هست، نه این كه هر زمانی و لحظه ای خودش را در چهره ای و لباسی و زبانی نشان بدهد بلكه باید یگانگی و وحدت، حاكم بر وجود انسان باشد،یعنی دارای یك چهره و یك شخصیت . از نظر اجتماعی هم بزرگترین دردسرها و بدبختی ها از ناحیه همین افراد دامنگیر جامعه می شود. چون با هر دسته ای كه نشست و برخاست نمایند، همرنگ همان دسته می شوند. این گونه انسانهای منافق سبب می شوند. كه وضع جامعه به هم ریخته و وضع خطرناك و ناپایداری را بوجود آورند. چرا انسان دو چهره می شود؟

 

منشأ دوگانگی شخصیت

1ـ كمبود شخصیت : این همان چیزی است كه از آن به «احساس عقده حقارت» تعبیر می كنند، بدین معنا كه افرادی شخصیت درونی ندارند و هر جا كه می روند رنگ همان جا را می گیرند، چون از خودشان اصالت و استقلال ندارند و بر عكس افرادی كه دارای اصالت و شخصیت هستند، در هر جا كه باشند، شخصیت مستقل خود را نشان می دهند و هیچ احساس كمبودی هم نمی كنند و آدمهای صاف و رو راستی هستند و بر اساس همان شخصیت مستقلی كه دارند، حرفشان را می زنند و چهره حقیقی خود را نشان می دهند و انسانهایی كه این گونه نباشند هر جایی بروند، از همه وحشت دارند، ناگهان چهره عوض می كنند و برای خودشان هیچ شخصیتی قائل نیستند.

 

2ـ عدم قناعت: افرادی هستند كه دارای شخصیت می باشند، اما از این كه خودشان باشند، قانع نیستند، بلكه می خواهند مثل دیگران باشند، در حالی كه وضع آن دیگری با آنها تفاوت دارد. چنین فردی می خواهد مثل دیگری گام بردارد، اما راه رفتن خودش را هم فراموش می كند، یعنی آنچه می تواند باشد نمی شود و آنچه هم می خواهد بشود نمی تواند بشود، برای اینكه خداوند هر كسی را بگونه ای ساخته است و من هم باید همانی باشم كه هستم و همان را پرورش بدهم.

 

3ـ تحمیل از طرف اجتماع: گاهی دوگانگی شخصیت از بیرون به انسان تحمیل می شود، مثلاً جامعه در اوضاعی زندگی می كند كه اشخاص نمی توانند آزادانه آنچه هستند باشند و آنچه هستند نشان بدهند، ناچار در درون چیزی هست اما در برون چیز دیگری می شود، چون شخصیت ذاتی اش را نمی تواند نشان بدهد.

دوگانگی شخصیت,وحدت شخصیت

4ـ سودپرستی و منفعت پرستی: گاهی افراد سودجو و منفعت پرست، برای این كه منافعشان تأمین شود، به هر دسته ای كه می رسند می خواهند جزء همان دسته شوند، برای اینكه از آنها سود ببرند.

 

5 - ضعف و ناتوانی افراد: اشخاصی كه ضعیف و ناتوانند، معمولاً صراحت و شجاعت هم ندارند، چون شجاعت و صراحت و یك چهره بودن از اوصاف افرادی است كه قوی باشند.

 

6 - نداشتن یك خط و فكر و مكتب: آدمی كه بی خط است هر جا كه رود به رنگ همان جا در می آید و بر عكس آدمی كه صاحب خطی بوده و مبنا و مكتبی داشته باشد، منافق نمی شود.

 

از جمله آثار و عواقب دو چهرگی این است كه انسان گرفتار یك سلسله از گناهان می شود، برای اینكه آدمی كه دو چهره است، باید دروغ بگوید تا بتواند هر دو چهره خودش را حفظ كند، به عبارت صحیح تر باید خائن، كذاب، چاپلوس، ریاكار و متظاهر باشد و دیگر صفت ناپسند.

 

چه عملی انجام دهیم كه گرفتار این وضع نشویم؟

برای این كه انسان، خودش را از دوگانگی شخصیت نجات دهد، قبل از هر كار و بهتر از هر كار این است كه اعتماد و تكیه گاه او فقط خدا باشد.

 

انسان وقتی تكیه گاهش خدا باشد، آن گاه متوجه می شود كه بندگان خدا چیزی نیستند كه انسان بخواهد برای آنان چهره عوض كند، چون موقعی كه نظرش به خدا باشد، دیگر مردم مبدأ سود و زیان نخواهند بود و سود و زیان در دست خداست، عزت و ذلت در دست خداست، پیروزی و شكست هم در دست خداست و دست این بندگان نیست كه من بخواهم برای اینها هر روز خودم را در مقابلشان در چهره دلخواه آنان قرار دهم و خودم را عوض كنم.

 

بنابراین، تقویت مبانی توحید و ایمان و عشق به خدا و قلب را از مهر او لبریز كردن و سر تا پا به وجود او محبت داشتن، از جمله عواملی است كه باعث می شود، نفاق و دوگانگی شخصیت را از انسان دور كند، چون عامل مهم پیدایش آن دوری از خداوند است، چون اگر آن حقیقت در او زنده شود همه مشكلاتش حل می شود. اگر ما هر چه تحقیق كنیم می بینیم ریشه تمام خوشبختی ها معرفت و عشق به خداست، خمیر مایه تمام افتخارات و مایه همه آرامشها، به خدا دل بستن و از غیر او دل برداشتن است. وقتی انسان به این مرحله رسید، محال است كه منافق شود.

قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را!
این باران است که باعث رشد گل ها می شود نه رعد و برق!!!


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.