به مناسبت شب میلاد حضرت علی اکبر(ع)
((زیبا گل كربلا))
امشب میـان عـرش حق،مسـتانه غـوغا می شود
در بیت مولایم حسین ، یك گل شكوفا می شود
یك گل همــانند قمــر ، آیـد ز اوج كهكـشان
كز لطف ذات كبـریـا ، این گل هویدا می شود
امشب به دشت آسمان ، در سجده ماه و اخنران
چون شمس رخسـار علی ، جانـانه پیـدا می شود
خورشـید عـالمتاب اگر ، رخشـنده و تـابـان بود
از چهـره اش گیـرد صـفا ، وینگونه زیبـا می شود
آمـد علی اكبـــــر و گـویی محــــــمد آمـده
او كـه بـه حسن و دلبـــری ، مـاننـد بابا می شود
چشمش چو چشمان عمو،طعنه به نرگس میزند
رویش شـبیه احمد و خـوش قـد و بـالا می شود
از باغ جنت آمـد و نـامش چـو حیــدر شـد علی
در نـاز و لطف و در عطا ، همـپای مـولا می شود
او كه پـدر بـاشـد یقین ، مـولا و مقصـودش دگر
در لشــگر دیـن حســـین ، مـردی تـوانـا می شود
زیبــــا گل كـرببــــلا ، بـا هیبت مــردانـهاش
چشــم و چـراغ زینب و محبــوب لیــلا می شود
آن گل كه بسته بـر كمـر ، شمشیر جنگ با ستم
بـا رزم او در كــــربلا ، هنـگامه بـرپـا می شـود
آن گل كــه همــراه پدر ، در دشت خـون كـربلا
خونین تن و بی دست و سر ، از جور اعدا می شود
دركــربلا چون بوده او ، تـا پـای جـان یـار پـدر
در خاك و درخون غوطه ور ، آن سـرو رعنا می شود
امشب اگـر مستیم از ایـن ، میــلاد فـرخنــده ولی
در روز عـاشــورا ز غم ، هـر دیـده دریـا می شود
اینك اگـر در شـادیش ، شعری غمین دارد (رها)
مـولا شفیعش در جنــان ، دانم كـه فـردا می شود
بهروز رها