• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 875)
دوشنبه 27/3/1392 - 13:44 -0 تشکر 612327
خانه ای از رنگ و رویا؛ نگاهی انسانشناختی به معماری خانه مکرمه قنبری

بر گرفته از: http://anthropology.ir/node/18200 احمد پیرزاد

 قنبری.jpg

 هدف از ارایه این مقاله بررسی رابطه انسان و معماری (خانه و مسکن) در خانه مکرمه قنبری نقاش خودآموخته بابلی است که بخش زیادی از خانه خود را در روستای دریکنده بابل با نقاشی هایش زینت داده است. او در نقاشی های دیواری منزلش سرگذشت زندگی خود را به صورت تمثیل وار و گاها نمادین بیان کرده است.

خانه مکرمه قنبری از ویژگی های معماری بومی منطقه مازندران پیروی کرده است. خانه مکرمه قنبری یک خانه بسیار ساده از لحاظ ساختار و شکل است اما وجود نقاشی های بسیار زیبا در  بخشهای اصلی بنا آن را در میان خانه های همدوره اش منحصر به فرد کرده است. نقاشی ها در بدنه دیوارها از کف تا سقف وجود دارد و در برخی از اتاق ها تمامی فضای دیوارها پوشیده از نقاشی است. مکرمه قنبری در نقاشی هایش بیشتر به مقوله انسان، خانواده و داستانهای عامیانه و عاشقانه خاص منطقه مازندران پرداخته است.

نتایج بررسی ها نشان می دهد که این نقاش و بانوی هنرمند تمامی دردها و رنج ها، دغدغه ها و رویاهای خود را به همراه میراث شفاهی مازندران با نقاشی بیان کرده است. او رابطه خود را با خانه به صورت روایتی و با هنر نقاشی برگزید. بخش زیادی از نقاشی ها گویای رابطه او با محیط پیرامونش در مقوله های انسان، طبیعت و شرحی از خاطرات تلخ و شیرین دوران زندگی او  با همسر و فرزندانش بوده است. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و منابع مورد بررسی در این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.

دوشنبه 27/3/1392 - 13:45 - 0 تشکر 612329

مقدمه:


مکرمه قنبری که با نام «ننه مکرمه» نیز معروف است، در سال 1307 ه.ش در روستای دریکنده بابل متولد شد. از کودکی به نقش و نگار علاقه داشت ولی تا سن 67 سالگی به نقاشی روی نیاورد. مکرمه قنبری دارای زندگی پرتلاطم و مشقت باری بود. او در یک خانواده روستایی زاده شد و در دوره ای زندگی می کرد که نظام ارباب و رعیتی در روستاهای مازندران حاکم بود. او از بچگی دارای احساسات خاصی بوده و احساسات خود را با گل بر روی دیوارها نشان می داد. این کار او با مخالفت دوستان و والدین نیز همراه بوده است و منجر به عدم انجام این فعالیت در دوران نوجوانی شد. مکرمه قنبری سواد خواندن و نوشتن نداشت. به واسطه علاقه به رنگ و نقاشی به شغل «عروس سازی» که همان شغل آرایشگری امروزی است روی آورد و تا زمان مرگ برادر که جوان بود و خاطرش عزیز، این حرفه را ادامه داد. بعد از این شغل به خیاطی روی آورد (مختاری، فیلم مستند مکرمه قنبری).


مکرمه قنبری در سنین نوجوانی دارای خواستگاری بود که با او اختلاف سنی زیادی داشت. همچنین این خواستگار دارای صاحب زن نیز بود. مکرمه قنبری به خواستگارش علاقه ای  نداشت و به واسطه اینکه خواستگار کدخدا و برادر ارباب  بود، مخالفت های مکرمه قنبری تاثیری نداشت و مجبور به این ازدواج شد (حسینی، فیلم مستند قصه گوی رنگها). این ازدواج و مشکلات دیگر تاثیر زیادی بر روی مکرمه قنبری گذاشت و منجر شد تا او نسبت به مردها و خصوصا مردهای مستبد و زورگو احساس تنفر پیدا کند.


مکرمه قنبری دوران سختی را پس از ازدواج پشت سر گذاشت. بعد از مرگ همسر و ازدواج  فرزندانش، به واسطه از دست دادن تنها گاوش تنها شد و به نقاشی روی آورد و این زمان، او سنش از 65 سال گذشته بود. مکرمه قنبری بر روی هرچه که در اطرافش وجود داشت، روی دیوار، در، خاک انداز، یخچال، منبع آب و... نقاشی می کرد. استعداد نقاشی او توسط فرزندان و تعدادی از هنرمندان بابلی کشف شد و به جامعه هنری ایران معرفی گردید (پیرزاد، 1390: 4).


اولین نمایشگاه آثار نقاشی مکرمه در سال 1374 ه.ش در گالری سیحون برگزار شد و سپس از سال 1375 تا سال 1381 در همین مکان نمایشگاههای پی در پی را برگزار نمود. مکرمه از سوی بنیاد پژوهشهای زنان کشور سوئد به عنوان زن سال 2001 میلادی جهان شناخته شد و در سال 1381 نیز به عنوان زن سال ایران لوح تقدیر را از ریاست محترم جمهوری دریافت نمود (کاتالوگ موزه مکرمه قنبری، تصویر 1و 2). بانو مکرمه قنبری و یا ننه مکرمه در روز دوشنبه دوم آبان ماه 1384در 77 سالگی به دلیل عارضه سکته مغزی به دیار باقی شتافت؛ در حالی که زادگاهش را به دهکده نقاشی مبدل کرده بود http://negah.irib.ir) ).

دوشنبه 27/3/1392 - 13:46 - 0 تشکر 612330

بررسی رابطه مکرمه قنبری و معماری (خانه):


خانه مکرمه قنبری در روستای دریکنده بابل قرار دارد. روستای دریکنده در بین شهر بابل و قایمشهر (جاده قایمشهر) واقع شده و این خانه در انتهای روستای دریکنده قرار گرفته است. در واقع خانه مکرمه قنبری در شمالی ترین بخش جغرافیایی روستا قرار دارد.


در جبهه شرقی خانه مکرمه، خانه همسایه، جبهه شمالی باغ و شالیزار و جبهه جنوبی فضای باز قرار دارد. در حال حاضر ورودی خانه دارای یک در فلزی نرده ای است. در گذشته در فلزی دیگری که نقاشی های مکرمه بر روی آن کشیده شده بود، قرار داشت که برای جلوگیری از عدم آسیب رسانی، فرزندان مرحوم مکرمه قنبری در را به داخل خانه انتقال دادند. خانه دارای یک حیاط جنوبی با گل و گیاه و درخت است.


این خانه در واقع با کشیده شدن دیواری در بین حیاط آن به دو بخش تقسیم شده است. یک بخش آن در حال حاضر به عنوان موزه استفاده می شود و آثار مکرمه درون آن در معرض نمایش علاقمندان قرار می گیرد و بخش دیگر که یکی از فرزندان  مکرمه در آن زندگی می کند. این خانه قبل از مرگ مکرمه به صورت واحد بوده و در واقع بعد از مرگ مکرمه خانه به دو بخش تقسیم شده است.


خانه مکرمه در حدود حوالی سالهای 1350 ساخته شده است. خانه بر روی یک بخش کرسی چینی شده قرار دارد و یک طبقه است. این خانه دارای فضای ایوان ستوندار چوبی، نشیمن، پذیرایی، سرویس بهداشتی، آشپزخانه و انبار است. معماری خانه با توجه به الگوهای معماری سنتی منطقه ساخته شده، اما از مصالح غیرسنتی بیشتر در ساخت آن استفاده شده است. تمام دیوارهای آشپزخانه، نشیمن و بخشی از دیوارهای ایوان و انبار توسط مرحوم مکرمه قنبری نقاشی شده است و این نقاشی ها در حال حاضر نیز وجود دارد (تصاویر 3 الی 6).


در مجموع معماری خانه مکرمه قنبری در سطح نازلی قرار دارد. اما به دلیل وجود نقاشی های بسیار زیبا ارزش فرهنگی خانه مکرمه نیز بالا رفته و بر زیبایی های این خانه کوچک افزوده است. مکرمه قنبری یک زن اصیل روستایی بود که خانه اش را با نقاشی آراسته کرد. در حال حاضر خانه مکرمه قنبری با حمایت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مازندران به موزه مکرمه تبدیل شده است (پیرزاد، 1390: 5).

دوشنبه 27/3/1392 - 13:46 - 0 تشکر 612331

بررسی مضامین نقاشی های خانه مکرمه قنبری :


شکل کلی معماری سنتی از سنت عامیانه سرچشمه می گیرد و سنت عامیانه همان سنت بلاواسطه و ناخود آگاهی است که در بطن یک فرهنگ مردمی جریان دارد و به گونه های معنوی و مادی و متاثر از نیازها و ارزشهای مربوط به آنها و نیز مبنای خواستها و آرمانهای آنها و بالاخره به پیروی از رنجها و شادیها و آرامشهای انسانی شکل می گیرد ( حاجی ابراهیم زرگر، 1382: 9).


خانه مکرمه قنبری در ساختار عمومی از معماری سنتی منطقه پیروی کرده و الگوی عمومی این سنت عامیانه در شکل و ساختار مشهود است. اما چیزی که در این خانه جلوه خاصی پیدا می کند، تجلی رنجها و آرزوهای یک زن روستایی بر حسب نیازها و آرمانهای او به صورت نقاشی بر روی بدنه های خارجی و داخلی خانه است (تصویر 7 و 8).


تزیینات وابسته به معماری در ایران به صورتهای متنوع و در دوره های مختلف تاریخی وجود داشته است. هنرمندان ایرانی از دیرباز سعی کرده اند تا از ماده ای بی جان و کم ارزش به معنا و معنایی عرفانی دست پیدا کنند. زیرا به طور کلی «هنر در بینش اسلامی شرافت بخشیدن به ماده است» (نصر، 1370: 44).


در خانه مکرمه قنبری از مواد و مصالح کم ارزش با اجرای نسبتا ضعیف که تجلی فاصله طبقاتی و انحطاط معماری ایران در دوره متاخر است استفاده شده بود. مکرمه سعی کرد خانه بی روح در دوران زندگی مشترک با همسرش را با تزیینات پس از مرگ همسرش جلوه ای دیگر ببخشد (پیرزاد، 1390: 5).


دو دیدگاه کلی در زمینه تزیینات وابسته به معماری وجود دارد: یکی مبتنی بر عملکرد ظاهری و دیگری مبتنی بر عملکرد معنایی و محتوایی تزیینات است (مکی نژاد، 1387: 3).


در خانه مکرمه هر دو عملکرد را می توان دید؛ اما عملکرد معنایی آن خیلی خاص و شاخص تر از عملکرد ظاهری آن است. شاید مکرمه به واسطه روستایی بودن و دیدن نقاشی های سقانفارهای موجود در منطقه که خود راوی فرهنگ روستایی بومی هستند، به یک برداشت عمومی از تزیینات و زمینه های عملکرد ظاهری نقاشی دست پیدا کرد. اما موضوع و مضامین نقاشی های دیواری خانه مکرمه عملکرد معنایی خاصی که میتنی بر روایت حوادث زندگی شخصی و باورهای عمومی مردم بوده است، را نقل می کند (درباره سقانفار، رجوع شود به پی نوشتها).


مکرمه قنبری به روایت قصه ای می پردازد که ممکن است در دوران کودکی شنیده و در خاموشی لحظه هایی که غرق نقاشی بوده به طور ناخوداگاه به درون نقاشی هایش راه پیدا کرده باشد. حقیقت آن است که نشانه های بسیاری از دستمایه های اساطیری یا علایمی از آیینها و مناسک کهن و گاه نشانه هایی درخشان از عناصر مذهبی در لابلای آثار مکرمه قنبری به چشم می خورد (دالوند، 1386: 70).


مکرمه قنبری خاطرات خوبی از زندگی مشترک با همسرش نداشت؛ او همیشه از نظام مردسالاری متنفر بود و در نقاشی هایش تنفر خود را از مردها به خصوص مردهای زورگو و مستبد نشان داده است. او سعی کرد این مضامین را با رمز و نماد نشان دهد (تصویر 9). رمزپردازی، الهام بخش همه تجلیات روانی آدمی است و به تمام شاخه های دانش انسان مربوط می شود (ستاری،1387: 15). برای دریافت رمز و حقیقت نمادها باید از تاریخچه زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز آثار هنرمند کمک گرفت تا بتوان به معنایی مشابه آنچه وی در نظر داشته نزدیک شد (راکعی و افخمی، 1379: 173). به همین دلیل مطالعه زندگی شخصی مکرمه قنبری به واسطه دوره تاریخی و طبقه اجتماعی و فرهنگ آن دوره، کمک زیادی به بازشناسی آثار و میراث فرهنگی مادی و معنوی وی می گردد.


مفهوم خانه در منظر مکرمه قنبری یک مکانی برای خوشبختی و آرامش بوده است. خانواده در نظر او اشخاصی برای آرامش بوده اند. او در یکی از آثارش به خانواده روستایی نیز پرداخته است. او بعد از فوت همسر سعی کرد خانه ای با رویاهای خود بسازد. در این میان بهترین منبع داستانهای عاشقانه و عامیانه ای بود که او از دوران کودکی و جوانی به یاد داشت (او در بخشی از فیلم مستند «قصه گوی رنگها» به این مقوله اشاره کرده است). داستانهای بومی که در منطقه مازندران بیشتر به صورت شفاهی نقل قول می شده و مورد توجه بوده، توسط مکرمه قنبری در خانه اش با نقاشی به تصویر کشیده شد. داستانهایی مانند: یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، امیر و گوهر، رعنا و نجما.


همچنین وی تحت تاثیر محل زندگی خویش و مسایلی که در جامعه و مناسبات روستایی در طول دوران زندگی برایش مطرح بود، دغدغه های فکری و روحی اش را با زبانی ساده در قالب نمادهای گوناگون حیوانی به تصویر می کشید. نماد خروس در نقاشی های مکرمه بارها تکرار می شود. در اینجا خروس نمایانگر صفات و خصایص شیطانی و هوای نفس مردی است که دختر جوانی را می رباید. اسب در آثار مکرمه در جایی نماد خلوص، پاکی و آزادی، در جایی نماد قدرت و غرور مردانه و در جایی دیگر نماد هستی است که با رنگ سیاه، زندگی تلخ و سیه روز مکرمه را نشان می دهد. نماد مار خباثت، بدجنسی و دشمنی است. در جایی نماد رذالت های مردان در جامعه مردسالار مکرمه است که یک زن در برابر آن می ایستد و در برخی نقاشی ها، رمزی از فردی است که عاشق و معشوق را از هم جدا می کند و بین آنها فاصله می اندازد (حجازی، 1389: 35).


مکرمه در نقاشی هایش به واسطه رنجهای وارده از طرف شوهر، مردها را با دو چهره نشان داده است: مردهایی رویایی که در داستانهای عاشقانه از آن یاد کرده و مردهای ظالم و مستبد که به صورت غول نشان داده شده است.


هنرمند در اثرش درست به شیوه رویا، آرزویی شخصی و عموما عقده ای از دوران کودکی را به مدد مرزهای کلی، جهانی، قراردادی یا فردی، تحقق می بخشد (ستاری، 1387 :35). مکرمه پس از مرگ همسر و مستقل شدن فرزندان، به واسطه تنهایی  یک خانه رویایی و آرمانی از رنگها در دل خانه قدیم خود ساخت. در واقع تمامی دردها، رنج ها و رویاهای خود را با رنگ و تصویر در بدنه دیوارها و ستونها و... نشان داد. او سعی کرد اعتراض و انتقاد خود از فضای حاکم در دوره جوانی و میانسالی را با نقش و نگار در سرتاسر بدنه دیوارهای خانه اش فریاد زند تا فضاهای خانه اش راوی دوران سخت و پرتلاطم گذشته اش و میراث شفاهی در حال انزوا باشد. خانه رویایی او با رنگ جان گرفت (پیرزاد، 1390: 9).


هرگاه میراث، هم از ارزش  مادی و هم معنوی برخوردار باشد، جنبه ای روزآمد یافته و به ثروت تبدیل می شود. برگردان اثر از میراث به ثروت است که بلافاصله اثر را در فرایند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی،  روانی و حتی ذهنی شخص با جامعه قرار می دهد و سبب می شود تا در همه زمینه های فوق انباشت صورت گیرد و سهم  فصل کنونی بر سهم نسل های پیش افزوده گردد (حبیبی، 1382: 9). خانه مکرمه یک میراث فرهنگی از نوع روستایی است که قابلیت تبدیل به ثروت فرهنگی را دارد؛ به طوری که این میراث بجا مانده خالق خود را از دست داده و تنها پل ارتباطی بین ما و مکرمه قنبری و نسل امروز با نسل دیروز است.


نقاشی های وی بدون پیرایه و بدون شائبه و بدون گشودن هیچ یک از کتاب های هنری اروپایی و آمریکایی، تنها از درون وی جوشش کرده و با صداقت تمام بر صفحه جاری شده است. صداقت، پاکی و صمیمیت از بزرگترین ارزش های هنری بانو مکرمه در بیان اندیشه هایش است. نقاشی های او با هر تماشاچی صاحب شعور و درک هنری ارتباط برقرار می کند. وی با بهترین نوع بیان و ساده ترین تصاویر، موفق شده فضای اطراف زندگی خود اعم از درد و رنج، آمال وآرزوها و... را به خوبی نمایش دهد. نقاشی هایش پر از رنگ های متنوع است، کاری که در بسیاری از کارهای نقاشان اخیر دیگر به چشم نمی آید. او هنر را در طبیعت، در بین مردم، در کوهها و صحراها، در بین رنگ های به ارث رسیده از نیاکانش و نیز در درون خود می دید و بر روی صفحه جاری میکرد http://negah.irib.ir)).

دوشنبه 27/3/1392 - 13:47 - 0 تشکر 612332

نتیجه گیری:


رابطه انسان و معماری در مقوله های مختلف قابل بررسی است که یکی از این مقوله ها ارایه و اجرای نقاشی و تزیینات وابسته به معماری در دوره های ساخت بنا و بعد از آن است. مکرمه قنبری به واسطه حضور در بافت بومی منطقه مازندران به ادبیات و فرهنگ شفاهی این منطقه آشنا و مسلط بود. همچنین با زندگی در طبیعت روستا رنگها را خوب حس می کرد و می شناخت.


مکرمه زندگی سخت و مشقت باری را گذرانده بود که حاوی دردها، رنجها و رویاهای سرکوب شده بود. بیشتر دردهای او در محدوده خانه و خانواده بود. او در دورانی زندگی می کرد که احساسات و عواطف شخصی او کمتر مورد توجه اطرفیان قرار گرفت. او سعی کرد داستانهای عامیانه با مضامین عشقی رایج در منطقه مازندران و داستانهای عاشقانه فارسی را با نقاشی به تصویر به کشد تا شاید مرهمی بر احساسات عاطفی و هنری اش باشد. او در این میان زمینه دیوراها، ستونها و ابزار موجود در خانه را بیشتر پسندید. بخش زیادی از خانه مکرمه قنبری حاوی نقاشی های بسیار بدیع با روایت مکرمه قنبری است. او در نقاشی هایش به مقوله انسان و خانواده در گستره اجتماع و فرهنگ توجه ویژه ای داشته است.


خانه مکرمه قنبری گوشه ای از فرهنگ معماری روستایی منطقه مازندران است که رنج ها و رویاهای یک زن روستایی با نقاشی در این خانه نشان داده است. همچنین روایت های این زن روستایی از داستانهای شفاهی و عامیانه منطقه مازندران جلوه تازه ای به این بنا بخشیده است. مکرمه از میان زمینه های مختلف نقاشی به نقاشی روی دیوراهای خانه و ابزار داخل خانه تاکید خاصی داشته است. در حقیقت نقاشی های خانه مکرمه قنبری تاکیدی بر رابطه انسان و معماری و پلی بین فرهنگ شفاهی بومی گذشته و امروز مازندران است؛ حلقه گمشده ای که در میراث فرهنگی مازندران نیاز به پژوهش بیشتری دارد. شایسته است که اقدامات ارزنده ای در جهت حفظ و نگهداری این گنجبنه معماری روستایی معاصر برداشته شود.

دوشنبه 27/3/1392 - 13:47 - 0 تشکر 612333

پی نوشت:


احمد پیرزاد کارشناس ارشد مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی از دانشگاه هنر اصفهان، مدیرگروه مرمت ابنیه موسسه آموزش عالی نیما محمودآباد و همکار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور است: restoration@yahoo.com


سقانفارها جزء معماری روستایی خاصه مازندران هستند که کاربردی آیینی در ماه محرم دارند. این بناهای چوبی غالبا منقوش می باشند و در بیشتر روستاهای مازندران وجود دارند. در مجاورت  روستای دریکنده سقانفار روستای کبودکلا وجود دارد احتمالا مکرمه این نقوش را در این بنا و بناهای دیگر دیده و تاثیر گرفته است (نگارنده).

دوشنبه 27/3/1392 - 13:49 - 0 تشکر 612334

فهرست منابع و مآخذ:


  1. حاجی ابراهیم زرگر، اکبر، درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران، چاپ سوم، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1385.

  2. حبیبی، محسن، مرمت شهری، تهران، دانشگاه تهران، 1382.

  3. ستاری، جلال، اسطوره و رمز چاپ سوم. تهران: انتشارات سروش.1387

  4. مکی نژاد، مهدی، تاریخ هنر در دوره اسلامی تزیینات معماری ، تهران،سمت، 1387.

  5. نصر، سید حسین،جاودانگی و هنر ( مجموعه مقالات )، ترجمه سید محمد آوینی، تهران،برگ، 1370.

  6. راکعی، فاطمه و افخمی، علی ، « روش تاویل شعرهای مدرن » مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.شماره 156. صفحات 155 الی 175. تهران. 1379.

  7. دالوند، احمدرضا. « نیروی ابهام» دوماهنامه آینه خیال. شماره 3. صص 74 الی 75. فرهنگستان هنر. تهران.1386.

  8. حجازی، معینه السادات، « نگاهی به جایگاه نماد حیوانی در نقاشی های مکرمه قنبری » مجله استاره سو، فصلنامه پژوهش های فرهنگی و هنری سوره.پیش شماره دوم زمستان 1389،صص 35.

  9. پیرزاد، احمد، خانه مکرمه قنبری تجلی میراث شفاهی روستایی مازندران ، همایش منطقه ای جغرافیای تاریخی مازندران و طبرستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور،1390.

  10. پیرزاد، احمد،گزارش کارگاه مرمت خانه مکرمه قنبری،ساری، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران، 1386.

  11. فیلم مستند « مکرمه قنبری خاطرات و رویاها »، کارگردان: ابراهیم مختاری. صدا و سیمای مرکز مازندران.

  12. فیلم مستند « قصه گوی رنگها»، کارگردان : عبدالحسین حسینی، صدا و سیمای مرکز مازندران

  13. سایت ویکی پیدیا www.vekipedya

  14. http://negah.irib.ir) ) سایت نگاه

  15. کاتالوگ معرفی موزه خانه مکرمه قنبری

  16. خبرگزاری مهر.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.