س: خانم رزاقی با توجه به سابقه ادبی شما می دانیم که نسبت به غزل نگاه تخصصی و حرفه ای دارید . به نظر شما وضعیت غزل امروز در مقایسه با دهه¬ی 70 و 80 تقلیل یافته یا جلو رفته است؟
ج: حبسامد قالب غزل درهمه ی ادوار ادبی بالا بوده. جریان غزل که از رودکی آغاز شد همواره دچار فراز و فرودهایی شد که تنها بعد از گذشت قرن ها قابل ارزیابی بود.
مثلا غزل مشروطه مانند دیگر قالب-های این عصر، امروز چندان کارا ارزیابی نمی شود ، در حالی که شاعران آن عصر شاید گمان دیگری غیر از این داشته اند.
رودخانه ای که سرچشمه های آن را از دوره ی رودکی تخمین زده اند تا به امروز در حرکت بوده است و از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است حرکتی که بعد از انقلاب آغاز شد، ورود و وفور کلمات و واژگانی بود که ساختار را تحت تاثیر خود قرار داد و بی شک در همین راستا محتوا نیز دچار دگرگونی شد.
اتفاقاتی که در حوزه ی غزل امروز رخ داد مرهون اتفاقات اجتماعی ایران است. جریان انقلاب که شعر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد و هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و نتایج آن همه و همه سبب شد تا غزل امروز در هوای دگرگونه ای از تغزل نفس بکشد، ببالد و قد بکشد.
حتی روایتی در غزل باب شد با نام شعر انتظار که تریبون گلایه های شاعرانه از زمانه شده است. به خصوص شاعران جوانی که سعی کرده اند با موضوع انتظار، اندیشه های شاعرانه ی خود را بسرایند.
به نظر من نقطه عطف شعر انقلاب همین شعر انتظار است که بدون نگرانی شاعر را به سرودن اطراف خود و آنچه که می بیند وا می دارد. دیگر گونه دیدن و دیگر گونه سرودن شاعران امروز شاید به بنیه های قوی ادبیات کشور باز می گردد آنگاه که در اشعار قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و شاعر دیار ما سلمان هراتی متجلی شد.
شما شاعران هم نسل ما را سراغ نخواهید داشت که اشعار قیصر، حسینی و سلمان را نخوانده باشند و با آن نزیسته باشند.
من به تاثیر ترجمه شعر شاعران غرب برغزل امروز باور دارم والبته که سبب شد تا مضامین تازه و بکر در غزل امروز جای خود را پیدا کند، اما آنچه که سبب می شود نگران باشم حضور عناصر غیرشرقی است که سعی می کند نجابت این نوع قالب دیرپا را با مقوله ای به نام جهانی شدن به چالش بکشد.
البته که ما دیگر حافظ نخواهیم داشت زیرا زبان حافظ متعلق به قرن هشتم است و او زبان زمانه ی خود بود و امروز برای اینکه بفهمیم شاعر زمانه ی ما چقدر توانسته به رسالت خود عمل کند و زبان زمانه ی خود باشد و یا این نوع شعر در جای خودش پیشرفت داشت یا پسرفت باید بگذاریم آیندگان قضاوت کنند دو دهه ، زمان کمی برای مقایسه است.
زیرا معیاری که باید در نظر گرفت تا جلو رفتن یا نرفتن غزل امروز را با آن ارزیابی کرد وجود ندارد و اگر امروز اظهار نظرهایی می شود سلیقه ای و ذوقی است ومبنای علمی ندارد.
به اعتقاد من غزل با وجود درخشش دیگر قالب های نوپا همچنان حضور موثر خود را در عرصه ادبیات ادامه می دهد و هنوزهم سکان دار جریان شعر امروز است.