• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 2613)
چهارشنبه 8/3/1392 - 19:28 -0 تشکر 607052
امان از سؤالات دخترم

سلام
امروز دخترم منو سؤال بارون کرد.بعضی هاشو تونستم جواب بدم وبعضی هاشو نه.
با بغض اومده پیشم می گه بهشت چه جوریه؟براش توضیح دادم بعد می گه تو بهشت هرچی بخوایم خدا بهمون می ده ؟منم با تعجب از بغضش می گم آره هرچی بخوایم بهمون می ده.بعد دوباره با بغض می گه حتی مامانامونو؟؟؟؟؟؟
تازه فهمیدم چرا بغض کرده!!بهش می گم اگه آدم خوبی باشی وبه بهشت بری هرچی بخوای خدا بهت می ده.
بعدش می گه ما می گیم خدا بزرگه چه جوری بزرگه؟از اینوری یا اونوری؟(منظورش طول وعرض است؟)نتونستم قانعش کنم که وقتی می گیم خدابزرگه منظور طول وعرض نیست ودرآخر گفتم نمی دونم.

دوباره پرسید بهشت که رفتیم می تونیم صورت خدا را ببینیم؟؟؟
بازم نمی دونستم چی بگم.
دوباره پرسید بهشت که هفت طبقه است چه جوری هفت طبقه است؟
کجا می خوابیم؟
بعداز این سؤالات رفت سراغ ائمه اطهار.
می گه ما که اماما را تونقاشی دیدیم فکر می کنیم نقاشی هستن ما که اونارو ندیدیم دست مارو نگرفتن!!
بهش گفتم اونا شهید شدن ولی امام دوازدهم زنده است ومی آد آدم بدا رو مثل آمریکا می کشه .بعد می گه ما که آمریکا رو نمی بینیم او چه جوری اونارو می کشه؟؟
براش می گم ما از طریق اینترنت می تونیم آمریکا را ببینیم.بعد می گه خوب مثلا من آمریکا شما امام زمان!!!!!! اینجا سربازای امام زمان خوب حالا توضیح بده چه جوری به اونا حمله می کنه؟؟
ومن می مونم چی بگم.

چهارشنبه 8/3/1392 - 20:38 - 0 تشکر 607066

سلام

ماشاءالله!:)

دختر گلتون چند سالشه؟

چقد از سوالاش لذت بردم:) دوست داریم دخترتون رو.


درباره آمریکا، میتونید مثال شهرهای دور رو بزنید. شهرهایی که سفر رفتید، مثلا مشهد. اینکه شاید ما همیشه مشهد پیش چشممون نیست ولی اون همیشه سرجاش هست.

درباره کشتن، خب به نظرم اینطور تو ذهن دخترتون امام زمان رو شخصی معرفی میکنید که قصدش کشتنه! میدونم منظورتون این نبوده ولی برای معرفی ائمه از مهربانیشون بگید. بعد از اینکه کلی درباره محبتشون و اینکه بابای همه ماست گفتید، بگید که بعضیا میگن با شمشیر و بعضیا هم میگن با سلاح الان.


درباره ائمه از محبتشون بگید. اینکه اگه حتی شهید هم شدن ولی صداشو میشنون. مثلا توی دلش میتونه با اونا صحبت کنه


---

واای ملیناز خانوم، چقد سخته جواب دادن به سوالای بچه ها. امیدوارم تا حدی تونسته باشم کمکتون کنم.

الساعه بهتون چندتا کتاب خوب معرفی میکنم


یکی از دغدغه های فکری خودم هم اینه که چطور باید به بچه ها این مفاهیم رو توضیح داد



 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

پنج شنبه 9/3/1392 - 0:31 - 0 تشکر 607125

عرض سلام وادب
خداجویی و خداشناسی یكی از مسایل فطری بشر است؛ یعنی كشش به سوی شناخت خداوند یكی از احساسات ذاتی و درونی است و نیاز به استدلال ندارد. همان گونه حس زیبایی نیاز به استدلال ندارد. هنگامی كه یك منظره بسیار زیبای طبیعی، یا یك گل بسیار خوش رنگ و خوش بو را می بینیم، جاذبه نیرومندی از درون خود نسبت به آن احساس می كنیم كه نام آن را عشق به زیبایی می نهیم و هیچ گونه نیازی به استدلال در این جا نمی بینیم. خداشناسی نیز همین طور است و یك كشش و جاذبه فطری است. به همین دلیل هیچ قوم و ملتی را نه در امروز و نه در گذشتة تاریخ مشاهده نمی كنیم كه نوعی از عقاید مذهبی بر فكر و روح آن ها حكم فرما نباشد. به همین خاطر است كه قرآن روی بت پرستی و شرك تكیه كرده است،‌نه اثبات وجود خدا، چرا كه این موضوع در اعماق سرشت هر كس نهفته است. معمولاً بچه ها با اندك توضیح والدین شان در مورد خداشناسی قانع می شوند، گرچه پدر و مادرشان بی سواد باشند و با زبان سادة‌خودشان توضیح داده باشند.
با این حال بچه ها از نظر سن و استعداد و محیط زندگی در یك سطح نیستند، از این رو لازم است والدین و مربیان با منظور داشتن این شرایط، پاسخ گوی كودكان خود در باره خداشناسی باشند، با زبانی كه آن ها را قانع كنند. شاید تبیین برهان علیت با بیان مثال، راه روشنی برای كودكان باشد. بدین صورت: این جهان خدایی دارد كه آن را آفریده و اداره می كند، چون هیچ پدیده ای خود به خود و بدون علت به وجود نمی آید. مثلاً اگر ساختمان جدیدی را ببینیم، یقین پیدا می كنیم دارای مهندس و بنّا و كارگرانی بوده و در اثر كار و كوشش آنان ساختمان درست شده است. هرگز احتمال نمی دهیم خود به خود و بدون علت به وجود آمده باشد.
كودكان وقتی حادثه جدیدی اتفاق بیفتد، از علت آن سؤال می كنند و برای هر چیز تازه ای دنبال چرایی هستند. در هر روز ده ها یا صدها "چرا" از زبانشان بیرون می آید. این نشان می دهد كودكان به خوبی قانون علیت را با فطرتشان دریافته اند.
اگر قلم و كاغذ سفیدی روی میز تحریرمان گذاشتیم و از اتاق بیرون رفتیم، بعد از برگشتن دیدیم كاغذ سیاه شده و خط هایی در آن نگاشته شده است،‌ اطمینان پیدا می كنیم كه درغیاب ما كسی سر میز رفته و با قلم، آن خط ها را نوشته است و اگر شخصی بگوید: قلم خود به خود حركت نموده و آن خط ها را نوشته است، به حرف او می خندیم و گفته اش را غیر عاقلانه می شماریم.
اگر تابلویی را مشاهده كنیم كه نقشه های زیبا وعكس ها و منظره های جالبش بینندگان را شیفته می كند، خواهم گفت كه هنرمند خوش ذوق و با سلیقه ای در آن كار كرده و به واسطه هوشیاری و هنرمندی و بازوی توانای او است كه یك صفحة بی ارزش به یك اثر گران مایه و ارزنده تبدیل شدهاست. اگر ساعت شما از كار افتاده شك ندارید كه خراب شدن ساعت بی علت نیست، چنان كه حركت كردن عقربه های آن هم بی علت نبود،‌ و می دانید كه بر كار افتادنش نیز بی علت نیست. اگر بچه ای از بیرون بیاید و در دوچرخه یا اسباب بازی خود تغییری ببیند، مسلّماً دنبال علتش می گردد. به كودك گفته می شود: همان گونه كه هیچ پدیده ای بدون علت و آفریننده به وجود نمی آید، جهان آفرینش نیز نمی تواند بدون آفریننده باشد و آفرینندة آن خداوند است.(1)
برای توجیه كودكان می توان از مثال استفاده كرد، ضمن بیان این كه خداوند شبیه هیچ چیز نیست و مثال فقط برای نزدیك كردن به ذهن است. بهتر است كه در صورت امكان از شعرهایی كه در مورد خداوند سروده شده بهره گرفت.(2)

كودك از سال دوم زندگی كه با لغات و كلمات آشنا می شود، به تدریج، به پرسش و پرگویی می پردازد، از این رو مرحلة سنّی 3 تا 7 سالگی به دوران پر گویی مشهور است. گاهی كودكان در دورة كودكستانی سؤالات زیادی درباه خدا و مرگ و امثال آن می كنند كه پاسخ دادن به آن ها كار چندان آسانی نیست و ظرافت بیش تری لازم دارد. در این موارد باید توجه داشته باشیم كه این مسائل برای كودكان چندان جدی نیستند و اگر بتوانیم فكر كودك را به گونه ای به مسائل قابل فهم او منحرف كنیم، مشكلی پیش نخواهد آمد. از سوی دیگر می توان این نكته ار نیز در پاسخ به كودك تفهیم كرد كه پایخ كامل برخی پرسش های خود را در درس های مدرسه خواهد یافت.
در عین حال در برابر این گونه پرسش ها می توان پاسخ هایی داد كه برای كودك قابل فهم باشند در این جهت می توان از داستان ها و مثال هایی بهره گرفت كه، به بعضی اشاره می كنیم:
روزی پیامبر اكرم(ص) با اصحاب خویش بر پیرزنی گذشت كه با چرخ دستی نخ ریسی می كرد. از او پرسید: خدا را به چه دلیل شناختی؟ پیرزند دستش را كه به دسته چرخ بود، برداشت و چرخ ایستاد. پیرزن گفت: به این دلیل، همچنان كه این چرخ را دستی می باید كه آن را به گردش آورد، چرخ عظیم جهان كه همواره در گردش است، دستی مقتدر می گرداند.
داستان دیگر: در زمان قدیم پادشاهی بود كه به خدا ایمان نداشت اما وزیری داشت كه خدا پرست بود. هر چه وزیر برای اثبات خدا دلیل می آورد، شاه قبول نمی كرد تا این كه وزیر دستور داد در یك بیابان دور افتاده كه هیچ ساختمان و درختی نبود، یك ساختمان خیلی خوبی ساختند و اطراف آن را درخت كاری كرده و جوی های آب در زیر درختان جاری ساختند. یك روز وزیر، پادشاه را به شكار دعوت كرد. پادشاه نگاهش به آن ساختمان افتاد و از وزیر پرسید: در زمان های گذشته كه برای شكار به این جا می آمدیم، چنین ساختمانی نبود. چه كسی این ها را ساخته است؟
وزیر پاسخ داد: این ها خود به خود به وجود آمده اند. پادشاه گفت: مرا مسخره می كنی؟ این چه حرفی است كه می زنی؟ آیا می شود كه این ساختمان زیبا خودش ساخته شده باشد؟ وزیر گفت: وقتی بنای این ساختمان محقر و كوچك بدون بنّا غیر ممكن باشد، چگونه می شود كه بنای آسمان ها و زمین و موجودات بسیاری كه روی آن هستند، بدون آفریدگار باشد؟! پادشاه متوجه شد و به وجود خدا اعتراف كرد.
برای كودك می توان زندگی مورچه ها را مثال زد كه در یك صف منظم در حال حمل مواد غذایی به انبار هستند. آن ها با نظم خاص بدون این كه خط كشی یا تابلو و علامتی داشته باشند، حركت می كنند و با هم تصادف نمی كنند. پا روی پای هم نمی گذارند و لانه را گم نمی‌كنند.
دانه های سالم را دو نیم می كنند، تا سبز نشود. مورچه ها در طور سال از دانه های ذخیره شده برای غذا استفاده می كنند، به این صورت كه اوّل دانه ها را خرد می كنند، سپس آن را به صورت ترشی و مایع در آورده و آن گاه مصرف می كنند.
راستی چه كسی این موجودات ریز را آفریده و به آن ها تعلیم داده تا چنین منظم باشند؟
از آب و باد و صحرا از آسمـــان زیبا
از آن كبوتــری كه نشسته بر بام ما
پـرسیـدم و شنیـــدم راز وجود آن ها
این قصه را می گفتند اما نه با زبان ها
نیــافــریده مـــا را به جـز خـدای یكتا
پی نوشت‏ها:
1 .ابراهیم امینی، همه باید بدانند، ص 17.
2 .احمد احمدی بیرجندی، شعر در زندگی، ص 160.


منبع

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 9/3/1392 - 1:26 - 0 تشکر 607127

سلام
ممنون از جوابای خوبتون.
دخترم 6 سالشه وامروز برای کلاس اول رفتم ثبت نامش کردم.
درمورد اینکه چرا گفتم امام زمان آدم بدا رو می کشه خیلی از جنگ می ترسه .درمورد جنگ ایران وعراق هم کلی سوال می پرسه .اینکه آیا بازم بهمون حمله می کنند ؟؟یا آمریکا به ما حمله می کنه ؟من امام زمان (عج)را به عنوان ناجی مسلمونا بخصوص شیعیان براش معرفی کردم.واینکه چون ما شیعه هستیم همیشه پیروزیم.درمورد شیعه وسنی قبلا سوال پرسیده بود وبرایش توضیح داده بودم.
واقعا خیلی سوال می کنه وگاهی درمانده می شم چی بگم چون اگه جواب قانع کننده ای ندهم اینقدردرادامه سوالش ،سوال می پرسه تا بفهمه.

پنج شنبه 9/3/1392 - 11:52 - 0 تشکر 607157

سلام


الهی... 6سالشه و این سوالا؟!!!!! خدا حفظش کنه


گمونم اینا به کارتون بیاد:)


1. نرم افزار "خانواده برتر، تربیت فرزند بهتر"
که مجموعه سخنرانی های استاد پناهیان با موضوع خانواده و تربیت هست و از اینجا میتونی تهیه ش کنی :

http://www.bayancenter.ir/component/virtuemart/page/shop.product_details/category_id/17/flypage/flypage.tpl/product_id/46.html

2 - کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام - حسین مظاهری - انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل - تلفن: 88921980 و 88903843

* دوتا کتاب هم هست که رویکردشون دینی نیست، اما میشه خیلی ازشون ایده گرفت و با تلفیق مطالبش با آموزه های دینی، به راهکارهای خوبی رسید:

1. یک دقیقه با فرزندم ( کتاب مادر) - نوشته: اسپنسر جانسون - نشر نی


2. شگفتی دختران - نوشته : میشل گویان - انتشارات نقش و نگار - 66950725 و 66496249


از  ایــــنجا بر داشتم. به این وبلاگم سر بزنید خوبه.


 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

پنج شنبه 9/3/1392 - 18:33 - 0 تشکر 607278

پاسخ به سوالات فلسفی کودکان ۱ (مرگ)



از جمله مسایلی که کودکان درباره آن سوالات زیادی دارند و کنجکاوی می‌کنند، مرگ است. باید درباره مرگ صریح و شفاف صحبت کنید. هرگز از تعابیر استعاری مانند: پدربزرگ فقط به خواب رفته است استفاده نکنید.



گرد آوری: مریم هرندی


از جمله مسایلی که کودکان درباره آن سوالات زیادی دارند وکنجکاوی می‌کنند، مرگ است: مرده یعنی چی؟ یعنی ما هم می‌میریم؟ چطور میشه فهمید یکی مرده؟ من کی می‌میرم؟ کسی که می‌میره کجا میره؟


Q


باید درباره مرگ صریح و شفاف صحبت کنید. هرگز از تعابیر استعاری مانند: پدربزرگ فقط به خواب رفته است استفاده نکنید. این حرف‌ که به‌طور شایع از سوی والدین به کار می‌رود، موجب می‌شود که کودک از خوابیدن بترسد و یا دچار کابوس‌های شبانه شود. همچنین نباید بگویید که: پدربزرگ به جایی رفته است چون اگر پدربزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید. هنگام پاسخ دادن، سن و میزان درک او را درنظر داشته باشید. برای مثال، به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت نکند، مرده است. اما به کودک چهار تا شش ساله لازم است علاوه بر آن، توضیح بدهید که قلب کسی که مرده، نمی‌زند و چیزهایی که می‌میرند دیگر هرگز برنمی‌گردند. می‌توانید از مثال‌هایی که کودک تجربه کرده است، برای توضیح مرگ استفاده کنید. یک حیوان خانگی مرده، یک گل پژمرده و خشکیده یا حتی حشره ای بی جان را به او نشان دهید و بگویید که هر موجود جانداری که پا به این دنیا می گذارد حتماً یک روز هم از این دنیا می رود و اگر قرار بود همه موجودات زنده بمانند که دنیا از فرط شلوغی دیگر مکان مناسبی برای زندگی کردن نبود یا  درباره ماهی که از تنگ آب بیرون افتاده بود و یا مرگ حیوان خانگی همسایه‌تان صحبت کنید. همچنین می‌توانید از مرگ برگ‌های درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درک‌ترشود و به این نتیجه برسد که همه چیز میرا است و این یک امر طبیعی است نه یک مساله ترسناک.


gole pazhmorde


اگر فرزندتان بالای شش سال دارد لازم است برای او توضیح بدهید که «هیچ‌کس به طور دقیق نمی‌داند که چه زمانی می‌میرد اما مرگ برای همه اتفاق می‌افتد و امری طبیعی است. هر چند مرگ کسانی که دوست‌شان داریم، ما را بسیار غمگین می‌کند اما باید این را بپذیریم که افراد پیر مانند مادربزرگ و پدر بزرگ روزی خواهند مرد. آنها موقع مرگ اغلب درد نمی‌کشند بلکه به تدریج هوشیاری خود را از دست می‌دهند و به آرامی ‌می‌میرند. چون کسانی که مرده‌اند دیگر برنمی‌گردند.» ممکن است کودک از تصور اینکه شما نیز ممکن است روزی بمیرید نگران شود و در این‌باره سوالاتی بپرسد. متاسفانه اغلب والدین فکر می‌کنند که اگر درباره موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سوالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کرده‌اند. باید تاکید کنم که این فکر اشتباه است زیرا این کار به جای از بین بردن ترس، به ترس و اضطراب او دامن می‌زند. بهتر است به جای این کار به او بگویید که: «خیلی بعید است که من تا زمانی که کاملا پیر نشده‌ام، بمیرم پس لازم نیست که درباره این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر کاملا بزرگ شده‌ای». یادمان باشد که همیشه باید با او صادق باشیم، لازم نیست که همه واقعیت را بگوییم اما لازم است که حتما واقعیت را بگوییم.


در مورد کاربرد واژه‌هاى خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتار کنید. دقت کنید این مفاهیم را براى یک کودک ۵ ساله یا حتى کوچکتر بکار مى‌برید و هدف شما این است که او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید مادربزرگ الان خیلى خوشحال است، چون توى بهشت است. کودک فکر مى‌کند چطور مادربزرگ واقعا خوشحال است اگر همه کسانى که دور و بر من هستند، این همه ناراحتند؟! یا مثلا بگویید که عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برد. کودک فکر مى‌کند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن است مامان ، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!! یا اگر من هم خیلى خوب باشم، مى‌توانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم یا اینکه سعى کنم که بچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم! بنابراین عبارتى بکار ببرید که او را نگران‌تر نسازد. مثلا بگویید: ما خیلى ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلى دلتنگ او مى‌شویم، ولى این خوب است که بدانى او الان پیش خداوند است.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 9/3/1392 - 18:33 - 0 تشکر 607279

پاسخ به سوالات فلسفی کودکان ۲ (خدا) بخش اول

توصیف خدا را نباید منحصر در ساعات معینی کرد، بلکه باید از هر فرصتی بهره برد. مثلا با آمدن باران و برف، با شکفتن گلهای مدرسه، با دیدن نوزاد حیوانات و با هر جلوه و زیبائی که در طبیعت به چشم می خورد، باید یاد خدا را در خاطر کودکان زنده کرد.

در رابطه با مفهوم خدا، کودک وی را موجودی مادی و حتی به صورت یک انسان تصور می کند. بنابراین برای خدا دست و پا و سر و صورت قائل است. همچنین برایش خانه ای تصور می کند که همان بهشت است و از آنجا به کارهای ما نگاه می کند و مواظب ماست، یا از بهشت به زمین می آید تا کارهای ما را درست کند. یا بهشت را باغ یا پارک بزرگی می داند که انواع وسایل بازی و خوراکی دارد و می توان در آنجا بازی کرد و خوشحال شد و یا در مورد جهنم، آن را جایی می داند که آتش زیادی در آن وجود دارد و یا در مورد شیطان او را یک آدم زشت تصور می کند که روی سرش شاخ دارد. البته باید متذکر شد کودک این موضوعات را براساس گفته ها و شنیده ها تصور می کند.

تصویر کودکان از خدا بسیار متأثر ازتصویری است که از والدین خود دارند. اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالا خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد دانست. از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بی تفاوت و بی انصاف بداند، دربارة خدا نیز چنین تصوراتی خواهد داشت. والدین، در نحوة درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند. به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به آنها کمک کنند و… تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسم شود .به لحاظ عاطفی بهتر است در این سنین خداوند را با صفات رحمت و رحمانیت معرفی کنیم و نه با صفات قهریت.

سؤالات کودک را جدی بگیرید و قبل از پاسخ دادن به آنها مدتی دربارة شان فکر کنید، چون علاوه بر پختگی جواب، تفکر کردن را هم به کودک آموخته اید. در ضمن زمان مناسب را هم برای پاسخ دادن به آنها انتخاب کنید. برای پاسخ به سؤالات آنها از مثال استفاده کنید، ولی همواره تأکید بورزید که پاسخ کامل سؤالاتش را نمی دانید، چون هر تفسیری که از خدا ارائه کنید یا هر پاسخی که به سؤالات او بدهید خداوند را در پاسخهای خودتان محدود کرده اید. مثلا به فرزندتان بگوئید: “من نمی دانم خداوند چقدر بزرگ است، ولی می دانم که هیچ چیزی در این عالم، بزرگتر، قویتر و بهتر از او نیست، خداوند عظیم تر از آفتاب است، بزرگ تر از خانه و وسیعتر از آسمانهاست. او بندگان خود را دوست دارد.”

توصیف خدا را نباید منحصر در ساعات معینی کرد، بلکه باید از هر فرصتی بهره برد. مثلا با آمدن باران و برف، با شکفتن گلهای مدرسه، با دیدن نوزاد حیوانات و با هر جلوه و زیبائی که در طبیعت به چشم می خورد، باید یاد خدا را در خاطر کودکان زنده کرد و آنان را دوستدار و خواستار خدا ساخت، زیرا قرآن بهترین راه خداشناسی را مشاهدة آیات و پدیده های جهان می داند. با ذکر نعمت های الهی باید ذهن کودک را به خدای مهربان متوجه کرد و عاطفه و محبت آنان را نسبت به خدائی که همه را آفریده است و به همه کمک می کند جلب نمود. برای کودک می توان زندگی دقیق زنبور عسل و مورچه ها را مثال زد.مثلا شما از زندگی دقیق زنبور عسل اطلاعاتی را کسب کنید و بعد به او بگویید:راستی چه کسی این موجودات ریز را آفریده و به آن ها تعلیم داده تا چنین منظم باشند؟

Beautiful-Flowers-HD-Wallpapers-beautiful-flowers-mountain

یکی دیگر از روش های پاسخگویی به سوالات کودکان درباره خدا مثالهای آسان با توجه به سن کودک است. مثلا کودکی از ما درباره خدا سوال می کند که:
اگه خدا همه چیز را خلق کرده پس چه کسی خدا را خلق کرده؟جوابی که ما می توانیم به آن کودک دهیم :
تا به حال شده که مادرت غذایی درست کند و غذا شور شده باشد کودک می گوید آری ,می گوییم علت شور شدن غذا چیست؟ کودک می گوید بخاطر نمک است,می پرسیم شوری نمک بخاطر چیست؟ کودک اندکی فکر می کند و می گوید: شوری نمک به خاطر خود نمک است چیزی نمک را شور نکرده در این موقع به او می گوییم, خدا هم همه چیز را خلق کرده اما وجود خودش بخاطر چیز دیگر نیست بلکه به خودش است.

یکی، پسر پنج ساله اش را پیش امام صادق علیه السلام برد وگفت: این بچه، من رو کلافه کرده همش می پرسه که خدا رو به من نشون بده .من نتونستم جوابش رو بدم
امام فرمودند: من به اون یاد میدم و امام بدون اینکه اون بچه متوجه بشه به یکی گفت که لیوانی رو برداره و با آب و شکر یک آب شیرین درست کنه و بیاره وقتی که اوردند به اون بچه دادند تا بخوره وقتی که خورد از اون کوچولو پرسید: چه مزه ای داره؟
گفت: شیرینه حضرت پرسید:چرا شیرینه؟ اون گفت:حتما قند یا شکر توی اون ریختند امام از اون خواست تا شکر رو نشون بده ولی اون بچه جواب داد: چیزی پیدا نیست امام پرسید: پس از کجا متوجه شدی؟ اون بچه ی باهوش گفت: از مزه اش
امام به اون آفرین گفت و فرمودند: خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذت هایی که از مشاهده ی کوه‌، دشت، طبیعت، از خوردنی ها و دیگر زیبایی ها می بری بیان گر حضور خالق آنها یعنی خداست که با چشم نمی توان او را دید بنابراین همه ی این نعمت ها و لذت ها از جانب خداست همانطور که شیرینی آب لیوان به سبب وجود شکری است که دیده نمی شود.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 9/3/1392 - 18:34 - 0 تشکر 607280

پاسخ به سوالات فلسفی کودکان ۲ (خدا) بخش دوم



اگر خدا همه جا هست، چرا به آسمان نگاه می‌کنیم؟ برکت‌های خدا مثل باران، از آسمان فرود می‌آید. ما آدم‌ها،‌ جاهای بلند را بهتر می‌دانیم؛ به همین دلیل، نفر اول مسابقه در کشتی، بر روی سکوی بالاتر می‌ایستد.



مهم‌ترین و شایع ترین پرسش‌های کودکان دربارة‌ خدا عبارتند از:


۱- خدا کیست و چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، باید از اوصاف خداوند و مقایسة او با دیگران استفاده کرد:‌ خدا کسی است که مهربانی‌اش از پدر مادر هم بیشتر است. او کسی است که از پدر و مادر هم بیشتر از تو مراقبت می‌کند. خدا از قوی‌ترین کسی که می‌شناسی هم قوی‌تر است.


۲- خدا کجاست؟ خدا همه‌ جا است.


۳- چه طور و چگونه خدا همه جا هست؟ خدا مثل ما انسان‌ها نیست که فقط رد یک جا هستند. او قدرتی دارد که می‌تواند همه جا باشد؛ مثل سخنران تلویزیون که در همة خانه‌ها او را می‌بینند.


۴- اگر خدا همه جا هست، چرا او را نمی‌بینم؟‌ خیلی چیزها مانند هوا، گرما و برق را نمی‌بینیم؛‌ اما وجود دارند. فرزندی همین سؤال را از پدر خود می‌پرسد. پدر لیوانی آب و دو حبه قند می‌آورد و مقابل دیدگان فرزند، آن دو حبه قند را داخل آب در لیوان قرار می‌دهد و آن ها را در آب حل می‌کند؛ آن گاه می‌پرسد:‌ آیا حبه‌های قند داخل لیوان هستند یا از آن خارج شده‌اند؟ فرزند پاسخ می‌دهد: داخل لیوان هستند. پدر:‌ آیا تو آن را می‌بینی؟‌فررزند: خیر. پدر: آنها داخل لیوان هستند؛‌ اما با چشم دیده نمی‌شوند؛ خدا هم این گونه است.


۵- خدا چقدر بزرگ است؟ نمی‌دانم چقدر بزرگ است؛ اما می‌دانم که هیچ چیز در دنیا بزرگتر از خدا نیست. خدا از همه بزرگ ترین کسی که تو می‌شناسی بزرگتر است.


۶- لباس‌های خدا چه اندازه است؟ خدا مثل ما آدم‌ها نیست که لباس بخواهد.


۷- اگر خدا بالا هست، چرا پاهای او را نمی‌بینیم؟ خدا مثل ما آدم‌ها نیست که پا داشته باشد. گذشته از این، ما خدا را با چشم نمی‌بینیم.


۸- اگر خدا همه جا هست، چرا به آسمان نگاه می‌کنیم؟ برکت‌های خدا مثل باران، از آسمان فرود می‌آید. ما آدم‌ها،‌ جاهای بلند را بهتر می‌دانیم؛ به همین دلیل، نفر اول مسابقه در کشتی، بر روی سکوی بالاتر می‌ایستد.


sky


۹- خدا که بزرگ است، چگونه در قلب ما جا می‌گیرد؟ همان طور که پدر و مادرت در قلب تو هستند.


۱۰- آیا خدا در جاهای بد مانند توالت هم هست؟ بله، خدا همه جا هست. توالت از نظر ما آدم‌هابد است؛ ولی از نظر خدا بد نیست؛ چون او همه چیز را آفریده است؛ مانند مامان که وقتی برادر کوچولویت را تمیز می‌کند، بدش نمی‌آید.


۱۱- خدا را چه کسی آفریده است؟ خدا همیشه بوده، و ما به این مطلب ایمان داریم و در پی دلیل آن نمی‌رویم؛ مانند این که تو ایمان داری هیچ گاه از روی زمین بلند نمی‌شوی؛ ولی دلیل آن را هم نمی‌دانی.


منبع: سایت مرسلات


   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 9/3/1392 - 20:43 - 0 تشکر 607296

ممنون از دهکده جان
حتما از کتاب های معرفی شده  تهیه می کنم.
از جناب ولایت هم ممنونم.
کمک بزرگی کردین.
واقعا دراین سن بچه ها همین سوالات را می پرسن وباید جوابی داد که اضطراب آنها را زیاد نکرد.

پنج شنبه 9/3/1392 - 23:54 - 0 تشکر 607349

ملینازجان خواهش میکنم کاری نکردم.


جناب ولایت ممنون. همینها خیلی سوال بود برای بنده

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.