فارس: رقایت اصولگرایان با یکدیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام پناهیان:
بنده زیاد قائل به دستهبندی اصلاحطلب و اصولگرا نیستم؛ این دسته بندیها را یک جریان سیاسی اقلیت به نام اصلاحطلب بهوجود آورد؛ برای اینکه به خودش اعتبار دهد؛ نامی برای خودش انتخاب کرد و سپس بقیۀ ملت را به نام دیگری صدا زد تا آنها را هم مانند خودش اقلیت نشان دهد.
در حالی که اصل جریان اصلاح طلب هیچگاه از بدنه و پشتیبانی اجتماعی بالایی برخوردار نبوده و نیست؛ سران اصلاحطلب، گروه اندکی بودند که توانستند در برخی انتخابات آراء گروههای مختلفی از مردم را به خود اختصاص دهند، گروهی را به خاطر سیادت کاندیدایشان و گروهی را به دلائل گرایشهای فرهنگی و گروهی را به دلیل خستگی آنها از دوران آقای هاشمی توانستند جذب نمایند ولی اصلاحات هم اکنون نه از اندیشۀ منسجمی برخوردار است و نه طرفداران معتقد و ملتزمی دارد که در هر صحنهای به دنبال آنها باشند به همین دلیل امروز پشت سر همان آقای هاشمی ایستادهاند که از سر تقابلِ با او رای آوردند و اولین بار نیز آنها حرمتش را شکستند و با او دشمنی میکردند.
بنده معتقدم سران سیاسیکار اصلاحطلب که از اول با جنگ روانی آغاز کردند و در آخر هم به دلیل قانون شکنیهایشان از صحنه حذف شدند، دارای افکاری هستند که در میان بدنۀ اجتماعی آنها، اصلا پذیرفتنی نیست؛ من افراد زیادی را میشناسم که در بسیاری از انتخاباتها به صورت سنتی به اصلاحطلبها رای میدهند ولی به هیچوجه از ماهیت دقیق افکار آنها خبر ندارند و اگر دقیقاً از افکار آنها مطلع بشوند با آنها موافق نخواهند بود و دلائل اقبالشان به آنها امور دیگری است که به سهولت قابل برطرف شدن است.
از این طرف هم اصطلاح اصول گرایی را قبول ندارم؛ همۀ ملت اصول گرا هستند؛ اصول گرا یعنی اصول انقلاب و نظام را قبول داشته باشد. مگر میشود کسی در انتخابات شرکت کند و اصل نظام را قبول نداشته باشد؟ مگر میشود کسی عوامل امنیت کشور خود را نشناسد و به آن علاقهمند و عقیدهمند نباشد؟ به این معنا، کسی غیر اصول گرا نخواهد بود مگر کسانی که از اصل نظام ناراضی هستند. البته همیشه تعداد اندکی ناراضی از نظام وجود دارند، اگرچه نمیشود هر منتقدی را ناراضی از اصل نظام نامید.
پس نوعاً همه به اصول انقلاب و نظام معتقد هستند؛ اگر بگویید کسانی بیشتر معتقد به اصول نظام هستند، قبول دارم، ولی اصول گرایان یک گروه خاص نیستند که اختلاف بین آنها فاجعه باشد. بالاخره اختلاف نظر و تفاوت تواناییها و سلائق مختلف موجب شکل گرفتن رقابت میشود و این میتواند با برکت هم باشد. مهم این است که سلائق مختلف بتوانند با رعایت تقوا و امانت رقابت کنند تا موجب رشد جامعه بشود.
البته هرگاه دورترین افراد نسبت به اصول نظام، به هر دلیل عوام فریبانهای خواست رای بیاورد اتحاد بین معتقدین پروپاقرص یک ضرورت است.