• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 1091)
سه شنبه 24/2/1392 - 19:50 -0 تشکر 603743
نگاهی به «دوباره با هم» اولین ساخته روزبه حیدری

 امید رهگذر
دوایر ملتهب، ضرورت ها و شباهت های ناگزیر




"مریم دربازداشتگاهی در جزیره قشم به جرم قتل زندانی است. و اکنون می‌خواهد سرگذشت خود را برای زنی از دوستان قدیمی‌اش که قرار است وکلاتش را هم به‌عهده گیرد، تعریف کند. 


مریم و سعید، زوج جوانی هستند که به تازگی مستقل شده‌اند و عاشقانه همدیگر را دوست دارند. مرد که مهندس است به دنبال کار می‌گردد. او برای مصاحبه استخدام با همسرش به دفتر شرکتی می‌روند و در انتظار دیدار رئیس شرکت هستند که در آخرین لحظه‌ها منشی عذرشان را می‌خواهد. ولی مریم بی اجازه و معترض وارد اتاق رئیس می‌شود. روز بعد تلفن خانه زوج جوان به صدا در می‌آید و خبر از پذیرفته شدن سعید می‌دهد. رئیس به سعید می‌گوید او را فقط به‌خاطر زن‌اش و به دلیل مجرد نبودن استخدام کرده است. و از وی می‌خواهد که شیرینی این استخدام را با شام خانوادگی بدهد. 

مریم معلم خصوصی رئیس می‌شود تا به او زبان فرانسه بیاموزد. سعید و مریم برای مأموریت کاری سعید به جزیره قشم سفر می‌کنند و در آن‌جا مورد الطاف مالی رئیس قرار می‌گیرند. مریم متوجه نگاه نادرست رئیس به خود می‌شود و تلاش می‌کند همسرش را از موضع مطلع کند.

سرانجام در یکی از جلسات زبان آموزی رئیس از مریم می‌خواهد از شوهرش جدا شود و با او ازدواج کند. مریم خشمگین می‌شود، رئیس می‌گوید که از همان اول اشتباه می‌کرده و بجای ازدواج باید به او پیشنهاد دوستی می‌داده است. مریم جسمی سنگین را به طرف رئیس پرتاب می‌کند که با او برخورد نمی‌کند. سپس مسؤول دفتر رئیس که جوانکی است با انگیزه مبهم خبیثانه شتابان به اتاق کار رئیس می‌رود. مریم بلافاصله به آن‌جا باز می‌گردد تا گردنبند اهدایی رئیس را بازگرداند. که او را با سری خونین نقش بر زمین می‌بیند. مریم به جرم قتل بازداشت می‌شود.

همسر پیشین مقتول که حالا شاکی پرونده است فقط در صورتی رضایت می‌دهد که مریم خواسته‌اش را بپذیرد. این‌که مریم گفته‌های قبلی‌اش را پس بگیرد و بگوید که رئیس نگاهی خیرخواهانه و پدرانه نسبت به او داشته و قصدش تعرض نبوده. تا تنها دختر باقی‌مانده مقتول بی آبرو نشود.

 مریم این خواسته را می‌پذیرد."

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 24/2/1392 - 19:52 - 0 تشکر 603744

1.قاعده اولی‌ها


اولین آثار فیلم‌سازان جوان و بنا به قاعده فیلم‌های آبرومند و خوبی از کار در آمده‌اند. این تجربه نتیجه تلاشی است که اولی‌ها برای اعلام موجودیت و جدی گرفته شدن از خود نشان می‌دهند. تقریبا همه فیلم‌سازانی که با این روحیه و انرژی و پشتکار و جدیت وارد سینما شده‌اند کم و بیش جای پای خود را برای گام‌های بعدی محکم کرده‌اند. همچنین توانسته‌اند مخاطب و منتقدان را وادار کنند تا آثار بعدی آن‌ها را جدی بگیرند. 


آثار «روزبه حیدری» در اولین گام سینمایی‌اش با فیلم «دوباره با هم»، کم و بیش خود را در چنین موقعیتی قرار داده است؛ فیلمی خوش ساخت، با موضوعی که ذات و جنسش برای ایجاد کشش‌های اولیه کافی به نظر می‌رسد و لاجرم در بازترجمان سینمایی و در صورتی که توفیقی حاصل شود، می‌تواند فیلم و فیلم‌سازش را به نام و نان برساند.




دوباره با هم، توانسته به مثابه گام اول هم توجه مخاطبان عادی و هم منتقدان را به خود جلب کند. این استقبال توأمان هم موفقیت کمی نیست و بیش از هر چیز نشانه تیزهوشی فیلم‌ساز و اهمیت دادن به استانداردها است. معمولا فیلم‌سازان اول یا تمام تلاش خود را معطوف به جذب مخاطبان می‌کنند و یا نگاه محوری شان جلب توجه و رضایت منتقدین است. اما حیدری توانسته با هوشمندی از لبه‌ای این‌چنین باریک و حساس با موفقیت عبور کند. 


ضمن این‌که حیدری از همین حالا سمت و سوی خود را به سینمای روایت گر و قصه گو نشان می‌دهد. 


گونه‌ای که در تلفیق با دستمایه‌های اجتماعی در نهایت می‌تواند مسیر او را تا تبدیل شدن به یک فیلم‌ساز قابل، هموار کند. 


اولی‌ها معمولا آدم‌های عجولی می‌نمایند. از این رو که هم‌وغم‌شان بازنمایی تمامی دغدغه‌های اجتماعی و به رخ کشاندن اندوخته‌های سینمایی فرم گرایانه است که گاه به نقض غرض منجر می‌شود. اما حیدری توانسته با وسواس و دقت روی آن جنبه‌ها و نقاطی متمرکز بشود که در خدمت بیان و روایت صحیح داستانی است.


 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 24/2/1392 - 19:56 - 0 تشکر 603745

2. دوایر ملتهب و سینما


پیش بینی این‌که سوژه‌هایی مثل «من مادر هستم» و «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» «رابطه خصوصی» و... در ادامه به ساخت فیلم‌هایی مثل «دوباره با هم» منجر شود، کار دشواری نبود. پیش از این ورود به این حوزه‌ها به چند دلیل با ملاحظات و مصلحت اندیشی‌هایی روبرو بود. از جمله ضریب بالای ریسک‌پذیری این نوع فیلم‌ها که از همان مرحله ایده هم قابل پیش بینی بود که با چه مشکلات و موانعی روبرو می‌شوند. همچنان‌که در زمان اکران فیلم‌های یاد شده شاهد واکنش‌های تند در سطوح مختلف جامعه بودیم. هر چند این واکنش‌ها با شدت و ضعف همراه بود، اما اوج آن در زمان اکران من مادر هستم به نوعی حکایت از حساسیت‌های مضاعف داشت. 


اما ظاهرا اکران یکی دو نمونه مثل «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» بخش عمده این حساسیت‌ها را مرتفع ساخته است. اما این‌که این گونه فیلم‌ها تا چه اندازه موجه و قانع کننده هستند، به نظر می‌رسد اگر با نگاه واقع بینانه به شرایط اجتماعی بنگریم، باید اذعان کنیم این موضوعات بخشی از چالش‌های خانوادگی و اجتماعی ما را تشکیل می‌دهد.




مروری بر پرونده‌های موجود در محاکم قضایی نشان می‌دهد که این رویکرد تا چه اندازه در معضلات و واقعیت‌های اجتماعی ما ریشه دارد. آمار و ارقامی که منابع رسمی در خصوص طلاق و جرائم اخلاقی ارائه می‌کنند یک واقعیت است و بی توجهی به این آمار و ارقام و ریشه‌های آن می‌تواند هزینه‌هایی، بیش از این بر جامعه تحمیل کند. 


واقعیت این است که سینمای اجتماعی به نوعی با این چالش‌ها گره خورده است. توجه به این معضلات از چند جنبه حائز اهمیت است؛هم به لحاظ مصون سازی خانواده‌ها و هم به لحاظ نقش بازدارندگی و هشداردهنده آن به مدیران و ضابطین قانون و اخلاق در جامعه. این نوع سینما می‌تواند از هر دو جهت نقش خود را ایفا کند. 


شرایط اجتماعی-سیاسی و بدتر از آن اقتصادی جامعه در بازتولید چالش‌های این‌گونه، نقش بسزایی دارند. نادیده گرفتن این چالش‌ها و کتمان واقعیت‌هایی این‌چنین تلخ و سیاه دردی را دوا نخواهد کرد.


 مسؤولیت فیلم‌سازان ما در این رابطه هم می‌تواند آموزشی و تربیتی و هم برانگیزاننده برای مسؤولانی باشد که ظاهرا این معضلات را چندان با وظایف و مسؤولیت‌های خود مرتبط نمی‌دانند.


فیلم‌هایی مثل «دوباره با هم» از این حیث می‌توانند به مثابه تلنگری برای مدیران و مسؤلان ما باشند. 


توجه داشته باشیم فونداسیون و بستر درام‌هایی همچون «دوباره با هم»، یک معضل اجتماعی یعنی اشتغال است. در چنین بزنگاه‌هایی حضور امثال رئیس‌های نمادی و واقعی، اسباب رقم خوردن انواع فجایع و سرنوشت آدم‌هایی مثل مریم است. پدیده‌هایی مثل بیکاری صرف‌نظر از هزینه‌های معمولی که بر جامعه تحمیل می‌کنند، اسباب بروز چالش‌ها و مشکلات و ناهنجاری‌های نهفته و پنهانی در جامعه هستند که بی توجهی به بازنمایی و ریشه یابی آن‌ها به منزله نادیده گرفتن پیچیدگی‌های این معضلات است. 


یادمان باشد در بیش‌تر درام‌های این‌چنینی ریشه اصلی مشکلات، شرایط اقتصادی و بیکاری و از این قبیل است.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 24/2/1392 - 19:59 - 0 تشکر 603746

3. شباهت‌های ناگزیر


دوباره با هم از جهات بسیاری شبیه«زندگی خصوصی آقا و خانم میم» است. در هر دو فیلم انگیزه‌های مادی و نیاز به کار، آن‌ها را ناچار وارد مناسباتی می‌کند که به نابودی خانواده می‌انجامد؛ هر چند در اولی میل به زیاده خواهی و جهش طبقاتی باعث از هم پاشیدگی خانواده می‌شود و در دومی صرف به دست آوردن کار. 


در هر دو فیلم شاهد حضور و رشد قارچ گونه آدم‌هایی هستیم که از این شرایط در جهت ارضای تمایلات انحرافی خود سوء استفاده می‌کنند. آن‌چه در فیلم قابل تأمل می‌نماید، شباهت‌های ماهوی دو زن است که اگر چه یکی در مقام شاکی و دیگری متهم، وضعیت کاملا متفاوتی دارند، اما به لحاظ بسیاری فیلم سعی در القای موقعیت مستأصل آن‌ها دارد. 


مریم که به اتهام قتل رئیسش در آستانه اعدام قرار گرفته، با پیشنهاد غیر منتظره‌ای از سوی همسر مقتول مواجه می‌شود مبنی بر این‌که اگر او ادعاهای خود را مبنی بر نظر داشتن رئیسش پس بگیرد و آن را ناشی از سوء تفاهم خود تعبیر کند، خواهد توانست رضایت او را به دست آورد و از اعدام رها شود.


تلاش همسر رئیس برای تبرئه شوهرش از هیبت مردی منحرف به مردی مهربان و با نیت پدرانه و علیرغم آگاهی و اشراف بر انگیزه واقعی او، معنایی موازی با دفاع مریم از حریم ناموسی را تداعی می‌کند. 


در واقع نقطه‌ای که سرنوشت یکسانی را به لحاظ اجتماعی برای آن‌ها رقم می‌زند، حفظ حیثیت و موقعیت اخلاقی در جامعه است. یکی در موقعیت قربانی مستقیم رئیس و دیگری در موقعیت کسی که به لحاظ داشتن پیوندهای نسبی ناگزیر است برای جلوگیری از بحران‌ها و تبعات ناشی از زندگی مشترک با چنان مردی در ردیف قربانی غیرمستقیم او باشد. 


نقطه کانونی فیلم حیدری تأکید بر چنین موقعیت و شباهتی است. از منظر ما به عنوان مخاطب، هیچ دلالت و شاهدی برای قاتل بودن مریم حاصل نشده است. شناساندن قاتل اصلی البته دغدغه اصلی فیلم‌ساز نیست. اگر آن حضور رمزآلود مسؤول دفتر رئیس بعد از درگیری مریم و رئیس را نادیده گیریم، می‌توان با اطمینان بیش‌تری بر این فرض تأکید کرد که شناساندن قاتل و حتی قتل رئیس در مقایسه با پیام مورد نظر، از کم‌ترین اهمیت برخوردار بوده است. ضمن این‌که برخی تمهیدات و اشارات درباره شغل اصلی رئیس از جمله اشاره به موضوع گم شدن دختران و زنان در اطراف او و همچنین مجهول گذاشتن حرفه و شغل رئیس در جزیره و. .. هر کدام به نوعی تمهیدات رندانه‌ای محسوب می‌شوند که فیلم‌ساز ناگزیر برای القای رازآلود بودن شخصیت و شغل و موقعیت رئیس بر آن‌ها تأکید دارد. 


فیلم از این حیث هم در تلاش است وضعیت مریم و همسر رئیس را به نوعی امتداد و آینده زنانی القا کند که به تناوب به آن‌ها و سرنوشت مبهم‌شان اشاره می‌شود. در بسیاری از فیلم‌های مورد اشاره، زن‌ها همواره قربانی اعتماد بی‌جا و ساده‌لوحانه به مردها می‌شوند. اگر چه به ریشه این ساده نگری‌ها پرداخته نمی‌شود، اما می‌توان ناگزیری و استیصال را به مثابه امری تماتیک در خلق تراژدی‌های این‌گونه مفروض داشت.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 24/2/1392 - 20:3 - 0 تشکر 603747

4. کاستی‌ها و قوت‌ها


«دوباره با هم» فارغ از برجستگی‌های مضمونی و محتوایی به لحاظ ساختار و روایت و جنبه‌های بصری میان یک اثر متوسط و خوب در نوسان است. 


از نقاط قوت فیلم می‌توان به تمهید هوشمندانه در نحوه روایت ارجاع به گذشته اشاره کرد. فیلم از پرتنش‌ترین و حساس‌ترین فصل خود بعد از متهم و محکوم شدن مریم به قتل رئیس شروع می‌شود. مریم در زندان و در مواجهه با وکیل خویش که از دوستان دوران تحصیلی است، گذشته‌اش را روایت می‌کند و به زمان حال که تقریبا فصل نهایی فیلم است ختم می‌شود. 


این شروع هر چند در سینمای ایران تقریبا متداول است، اما فیلم‌ساز بر خلاف معمول خود را موظف به روایت نعل به نعل اتفاق‌ها می‌کند. به یک معنا در بسیاری از فیلم‌ها وقتی شخصیتی گذشته را روایت می‌کند، رخدادها بعضا از منظر راوی کل روایت می‌شود. به یک معنا فیلم‌ساز اصراری به حضور روایتگر اول شخص در تمام اتفاق‌ها نمی‌بیند و روایتگر اول شخص که همان بازیگر است، اساسا در گذشته‌ای که روایت می‌شود حضور ندارد. حال آن‌که منطق فلاش بک ایجاب می‌کند شخصیت روایتگر الزاما اتفاق‌هایی را روایت کند که خود در آن حضور و نقش دارد. 


در «دوباره با هم» این قاعده به تمامی روایت شده است. و در تمام اتفاق‌ها شخصیت مریم حضور فیزیکی مستقیم دارد. در این رویکرد بعضا شاهد بوده‌ایم که در میانه روایت زاویه دید به تناوب تغییر می‌کند و هیچ توضیح و توجیهی هم ارائه نمی‌شود. حال آن‌که ضرورت روایت پیش از هر چیز به زاویه دید روایت متکی است و چه بسا بخش مهمی از بار دراماتیکی روایت از همین ضرورت ناشی می‌شود. از این منظر شاید بتوان ادعا کرد شیوه روایت نعل به نعل مریم یکی از بی نقص‌ترین نمونه‌های روایت متکی به فلاش بک و متکی به زاویه دید صحیح است. 


نقطه قوت دیگر فیلم اهمیت دادن فیلم‌ساز به بخش‌های به اصطلاح سفید داستانی است. بخش‌های سفید داستانی به قسمت‌هایی اطلاق می‌شود که فیلم‌ساز با تعمد از بیان بخش‌های غیر لازم پرهیز می‌کند و تکمیل آن را به تخیل و ذهن مخاطب واگذار می‌کند. به یک معنا بخش‌هایی از روایت حذف می‌شود اما به داستان صدمه‌ای وارد نمی‌کند. این تمهید البته در پرداخت جزئیات نیز تا حدود زیادی رعایت شده است. استفاده از تمهید جامب کات(برش ناگهانی) در راستای همسو کردن روایت و جزئیات حائز تأمل است. جامپ کات نوعی روش غیر منتظره در جریان روایت تصویری است که جزئیات یک اتفاق را حذف و به نتیجه نهایی ختم می‌کند. این روش بیش‌تر برای خلاصه و فشرده کردن سلسله وقایع، مورد استفاده قرار می‌گیرد. مثلا مردی از اتاقش در منزل خارج می‌شود، وقتی این نما به اتاق کارش در اداره وصل می‌شود، در واقع بخش‌های میانی آن مبدأ و این قصد به نوعی از طریق تخیل کردن مخاطب پر می‌شود. 


در فیلم «دوباره با هم» بارها از این شیوه برای سریع شدن ضرب اهنگ فیلم استفاده شده است. برای نمونه تاریخی و ابداعی این روش، می‌توان به فیلم گاو مهرجویی اشاره کرد. ضعف‌های اساسی دوباره با هم مثل اکثر آثار ایرانی به ضعف شخصیت پردازی بر می‌گردد. به عنوان مثال در فیلم، شاهد انفعال و در ماهیت امر نوعی بلاهت و عقب افتادگی ناباورانه از جانب سعید هستیم، در حالی که رئیس توجه و تمرکز غیر معمولی روی مریم بروز می‌دهد و مدام شاهد بذل و بخشش‌های بی‌دلیل و نزدیک شدن رئیس به همسر او هستیم، اما این کنش‌ها که به‌طور طبیعی و حداقل باید باعث کنجکاوی و تحریک غیرت مردانه او شود، کم‌ترین تنشی ایجاد نمی‌کند. در خصوص شخصیت پردازی رئیس از آن‌جا که او یکی از ارکان اصلی شکل گیری درام است، آن‌گونه که باید و شاید به وی پرداخته نشده است.




پرتو سخن

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.