سلام
قبول دارم دقیقه نود تاپیکش رو زدم...البته علتی داشت.
اول میخواستیم برگزاری این برنامه رو منوط به تعداد دوستان شرکت کننده کنیم...یعنی از اونجایی که استقبال کمه به نوعی برنامه رو خود به خود کنسل کنیم...اما نظرم بنا به علتی تغییر کرد(فقط خدا میدونه) یعنی یه نفری هم برگزار میشه.
ممل جان بیا دیگه...بهونه نیار... اگه دنبال توجیه باشیم...من خودم از همه بهتر بلدم...مثلا میتونم بگم فردا هم خودمون افطاری میدیم هم یه جا دعوتم ... یعنی به نوعی بی خیال بشم.
بقیه دوستان عذرشون قبوله
امااااا
همین که آدم میبینه که مادر شهید با چه شور و شوقی مزار فرزند دلبندشو...پاره تنشو....با گلاب میشوره...خودش میتونه تلنگری برای ما باشه. من همون دوست دارم برم این صحنه ها رو ببینم تا یه تکونی بخورم...یعنی چه روز و ساعت خوبیه...همه روح های شهیدان سر مزارشون حاضرند تا به خانواده هاشون تسلی بدند...عجب صحنه هایی فردا خواهیم دید...به به
اصلن همین که اون خانواده شهید ببینه چند تا جوون که اصلن نمیشناستشون میان سر مزار شهیدشون...آروم میشه....میفهمه هستند کسانی که ارزش این خون های ریخته شده را درک میکنند.(خودمو نمیگم منظورم شمایید)...واقعا حیفه که نریم.
من تا به حال نرفتم...اما فردا ان شاء الله حتما میرم...و دوست دارم با هم باشیم...
راستی اون دوستانی که دیروز به بازدید از خانه جانبازان رفتند از همگیشووووووون قبول باشه...واقعا حضور در چنین جاهایی توفیق و لیاقت میخواد....که من نداشتم.
یا علی