تبیان، دستیار زندگی

سلام دوستان نصف جهانی:
دیشب راحت خوابیدید ؟!
حدود ساعت 1 بامداد شهر اصفهان هم لرزید، کیا در خواب خوش بودن ؟ کیا متوجه شدن ؟ فکر می کنم دیشب به بعضی از اصفهانی ها هم خیلی خوش گذشت زیرا به همراه خانواده تا صبح پیک نیک رفتند...

سلام دوستان 12:45بود که داشتم برای خواب شب آماده می شدم که ناگهان زیر بدنم وشیشه های منزل شروع به لرزش وصدای دزدگیر تمامی مغازه ها در آمد.
خدا را شکر تلفات جانی نداشت ولی همه ی همسایه های ما در خیابان وکوچه ها چادر ودیگر شهروندان ازبیم پس لرزه به میدان امام ودر جوار زنده رود پناه بردند.
واقعا ترسناک وبی سابفه بود.
شما چه شورب وچه ترسی وبی آرامشی داشتید.؟برای ما بنویسید
با تشکر

سلام

سلام
من خواب بودم انگار یكی تكونم داد
به عمرم زلزله ندیده بودم كه! اومدم دم پنجره دیدم سر صدا میاد ،خلاصه اینكه تا صبح توی ماشین با مشقت گذروندیم و برای نماز صبح برگشتیم خونه
جالبتر از همه وسایل ضرروی بود كه برداشتم

سلام منم تازه میخواستم بخوابم که دیدم بخاری و آیینمون لرزید اولش فکر کردم کسی چیزی داخل خونمون انداخته ولی بعد دیدم تموم همسایه ها اومدند بیرون و بعد تلفنا زنگ خوردند و میگفتنذ پس لرزه ای وجود داره و همگی بیایید بیرون من اولش بیخیال شدم و دوباره رفتم بخوابم که ساعت 2 بود یکی از فامیلمون دوباره زنگ زد و گفتند تا ساعت 3 از خونه هاتون بیایید بیرون و همین بیرون رفتن باعث شد که با جمعیت زیادی روبرو بشیم و بعضی ها بساط قلیون آورده بودند و .... ولی دیگه ساعت 4 بود اومدیم خونه و دوباره رفتیم سرجامون خوابیدیم ولی واقعا صدای بدی داشت.

من که تحت القائات اطرافیان تا ساعت دو و نیم بیدار بودم یکی می گفت بخوابیم خانه های جدید ضد زلزلست یکی می گفت الان پس لرزه میاد بیا از خونه بیرون ، خلاصه کشمکشی بود . محله هم که شلوغ ...
من هم که خوابم نمی برد یه سری به اینترنت زدم و سرچ کردم البته فکر نمی کردم مطلبی ثبت شده باشه با کمال تعجب دیدم در یک تالار گفتگو کلی نظر در مورد زلزله نوشته بودند...

به نام خدایی که نخواست زلزله بیاد

ما همگی خواب بودیم که با صدای خیلی بلندی بیدار شدم و زمین لرزید و شیشه های اتاف به شدت لرزید به حدی که منتظر بودم صدای خرد شدن  شیشه ها بیاد دیدم نه خدا رو شکر چیزی نشد فکر کردم صدای ترقه ست تعجب کردم صدا به این بلندی صدای ترقه ست که باعث لرزش زمین شده و اینقدر صداش بلند بود، وا... 

خلاصه هر چیزی فکر کردم باشه به غیر از زلزله، ساعتو دیدم نزدیکای یک بود و خوابیدم  صبح دیدم تو اتوبوس همه از زلزله ی دیشب حرف میزنن تازه فهمیدیم بابا زلزله بوده نه ترقه