• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ورزش و تندرستی (بازدید: 207)
چهارشنبه 30/12/1391 - 12:43 -0 تشکر 595201
شش پرده از افسردگی در دنیای ورزش

شش پرده از افسردگی در دنیای ورزش به بهانه خودکشی گری اسپید و بابک رفعتی

حمید رضا صدر

چهارشنبه 30/12/1391 - 12:44 - 0 تشکر 595203

پرده یک
فوتبالی ها دور و نزدیک از یکدیگر، خوب و بد، دوست و دشمن، مسیر مشترکی را طی می کنند. از حال و روز هم خبر دارند. همزمان جدول لیگ ها را دوره می کنند. دیدارها را. صحنه ها را. گل ها را. شکست ها و پیروزی ها را. هر فوتبالی با هر فوتبالی دیگر حداقل یکی دو لیگ مشترک را پی می گیرد. آنها همزمان بازی ها را می بینند (یا حداقل نتایجش را دنبال می کنند). می خندند و می گریند. نیش می زنند و شوخی می کنند. از همه مهم تر با هم بزرگ می شوند. با هم پیر. بنابراین کم شدن یکی از اعضای خانواده، چه کوچک و چه بزرگ، تکان دهنده است. همیشه و همه جا.


چهارشنبه 30/12/1391 - 12:44 - 0 تشکر 595204

پرده دو
دو هفته پس از شنیدن آن خبر - خبر اقدام به خودکشی بابک رفعتی، داور ایرانی تبار بوندس لیگا - حادثه دیگری خانواده فوتبال را میخکوب کرد. خبر خودکشی گری اسپید. اسپید ستاره نبود، چندان معروف هم نبود، ولی همیشه همین اطراف بسر می برد و نامش تکرار می شد. بازیکن سابق تیم ملی ولز، لیدز یونایتد، اورتون، نیوکاسل و بولتون. همبازی رایان گیگز و آلن شیرر. ملی پوش ولز. یکی از اعضای خانوده فوتبالی بود. با حضوری دیرپا. با بیش از هفتصد بازی طی 22 سال. با دویدن در میانه میدان. با قریحه رهبری. با پاس هایش. با چهره آرام و عرق کردهاش. با سختکوشی اش. او را با اشاره به نام خانوادگی اش ( Speed به معنی سریع) "سرعتی" می خواندند. می دانستیم در جناح چپ بازی می کند. به عنوان مدافع چپ و هافبک چپ.
روشن ترین خاطره ما از او احتمالا با قهرمانی لیگ در جامه سپید لیدز یونایتد کنار گوردون استارکان و گری مک آلیستر (در جوانی اش) بود. با زدن سه گل در جامه آبی اورتون برابر سوتهمپتن. همین طور با بازی در دو فینال جام حذفی با جامه راه راه نیوکاسل برابر آرسنال و منچستر یونایتد (با پذیرش دو شکست). اسپید پس از جان توشک مربی جدید تیم ملی ولز شده بود. پس از نویل ساوتهال بیشترین بازی را در تیم ملی ولز انجام داده بود. خجالتی بود. مرد خانواده. همسر و دو پسر سیزده و چهارده ساله ای داشت. با این وصف وداع کرد و رفت. بی مقدمه. بی ملاحضه. بی اعتنا به خانواده خودش و البته بی اعتنا به خانواده بزرگ فوتبالی اش. بیست و چهار ساعت قبل در برنامه ورزشی تلویزیون ظاهر شده بود. در بعد از ظهری که آرام به نظر می رسید و کمی شوخ طبع شده بود. خوابش را نمی دیدند اسپید خودکشی کند. آویزان. ولی او خودش را با طنابی از سقف آویزان کرد. در گاراژ خانه اش. در 42 سالگی.
خودکشی اسپید خاطره تلخ دیگری را زنده کرد. خاطره انتحار روبرت انکه سنگربان هانوفر را. انکه سال 2009 خودش را پرت کرد جلوی قطار. در 32 سالگی. می گفتند از سال 2003 که در بارسلونا دوران ناخوشی را سپری کرد با افسردگی دست و پنجه نرم. به دنیا آمدن دختر معلولش در سال 2006 گرداب را طوفانی تر کرد. در حالی که نمایش انکه در میدان بهتر می شد و باصلابت تر، زخم درونش بیشتر می شد. عمیق تر. پنجه های قوی اش در میدان پاسخگوی رهایی از گرداب افسردگی نبودند. ای کاش بودند. ولی نبودند.


چهارشنبه 30/12/1391 - 12:45 - 0 تشکر 595205

پرده سه
مگر نمی گفتند هر آن که امید را از دست می دهد، خیلی چیزها را از دست می دهد؟ مگر نه این که باید رنج بریم، ستایش کنیم، امیدوار بمانیم؟ نه این که بین امیدوار بودن و خوش*بین بودن تفاوت قائل شویم؟ بین خود شکوفایی و خود ویرانگری؟
به ورزشکارها نگاه می کنیم و خوابش را نمی بینیم آنها روزی روزگاری افسرده شوند. احساس تنهایی کنند. احساس بی کسی. آنها که جوان هستند. آنها که نباید جمله "همه موفق شده اند و من نه. همه بهتر از من هستند" را زمزمه کنند. آنها که که خیلی ها غبطه توفیق و موفقیشان را می خورند... ولی روانشناس ها می گویند همه افسرده ها لزوما غمگین و ماتمزده نیستند. می گویند خیلی هایشان نقاب آرامش و خنده بر چهره دارند. نقابی به شدت گول زننده. نقابی از حباب. ما با خام طبعی مان گول آن نقاب را می خوریم. شاید هم با خوش خیالی خود خواسته مان.


چهارشنبه 30/12/1391 - 12:45 - 0 تشکر 595206

پرده چهار

تعداد بازیکنان افسرده فوتبال بیشتر می شدند و بیشتر. گارینشا کنار پله ستاره تیم ملی برزیل بود، ولی وقتی در 49 سالگی از فرط نوشیدن الکل جان داد سال ها با افسردگی کلنجار می رفت. عنوانش شده بود "قهرمان فراموش شده". وقتی جرج بست ستاره منچستر یونایتد در 59 سالگی روی بستر مرگ غلط می زد دنیس لاو با دیدنش زد زیر گریه. تونی آدامز و پل مرسون ستاره های آرسنال خاطرات هشدار دهنده ای در توصیف الکلیسم و فوتبال نوشتند. در گزارش تحقیقی دانشگاه وست مدل اسکس با عنوان "فوتبال و الکل" آمده جوزپه مئاتزا، ستاره فوتبال ایتالیا، در این ورطه غرق شده بود.
وقتی جیانلوکا پسوتو بازیکن یوونتوس و تیم ملی ایتالیا خودش را از بلندی پرت کرد همسرش او را پدر به شدت افسرده خواند. سباستین دایسلر که پس از پیوستن میشائیل بالاک به چلسی او را فرمانده بایرن مونیخ می خواندند و در 27 سالگی کفش ها را آویخت. پیش از آن مدتی را در آسایشگاه روانی سپری کرده بود و پس از بیرون آمدن اعلام کرد فوتبال برایش پایان یافته. استن کالیمور ستاره سابق لیورپول می گوید همه اوقاتش را درون اتاقی با پرده های ضخیم کشیده شده سپری می کند.
پل گاسکوئین کتابی تحت عنوان "تکل زدن با شیاطین درون" نوشت و زبان به توصیف استفاده مفرطش از مواد مخدر، قمار، زدوخورد در انظار عمومی گشود. وقتی در 40 سالگی مورد عمل جراحی معده قرار گرفت، پزشکان برخی از اعضای بدنش را شبیه پیرمردهای هفتاد ساله یافتند. سال 2008 بود که گاسگوئین تهدید به خودکشی کرد و تحت مراقبت ویژه قرار گرفت. همان سالی که غذا نمی خورد و روزی هشتاد نخ سیگار دود می کرد. سال بعد دوباره ادعا کرد از زندگی سیر شده. تابستان پیش در برنامه ای روی صحنه اعتراف کرد الکلی شده و نمی داند چگونه خود را رهایی بخشد. کمی بعد پسر دوازده ساله گاسگوئین برابر دوربین ها با تلخی گفت "امیدوارم پدر ما را رها کند. تصور نمی کنم بتوانیم به او کمک کرد. او بزودی جان خواهد داد"...
این سیاهه دراز است. مثل سیاهه دراز بازیکنان خودی. از نسلی به نسل دیگر. آنهایی که نمی توانیم و نمی خواهیم در شرایط کنونی شان خلاصه شوند. آنهایی که در سال های نوجوانی غبطه هر لحظه دویدن و هر ضربه زدنشان را خوردیم و اکنون یا با خرواری از قرص روزگار را سپری می کنند. آنهایی که اگر فرصت مصاحبتشان مهیا شود به شما خیره می شوند و فقط نگاهتان می کنند. فقط نگاه. آنهایی که اکثرشان اعتراف می کنند حوصله خودشان و فوتبال را ندارند. حوصله یادآوری آن سال ها را. آن چه همه جوانی و خاطره های ظاهرا شیرین را به سخره می گیرد. به هیچ.



چهارشنبه 30/12/1391 - 12:46 - 0 تشکر 595207

پرده پنج

می گویند ورزشکارهای موفق گاهی به پرداخت قیمت معروفیتشان محکوم می شوند. پرداختی سنگین. قیمت محبوبیت. موفقیت. قیمت هورا شنیدن ها. قیمت شنیدن نامشان از لبان چندین هزار نفر. آنهایی که به آویختن کفش ها یا محو شدن در رسانه ها ناگهان تنها می شوند. آسیب می بینند. احساس تک افتادگی می کنند. احساس تمام شدن. مطالعه انجام شده ای در بریتانیا روی 284 فوتبالیست حرفه ای، که به طور متوسط هر یک در 450 بازی حرفه ای به میدان رفته اند، نشان می دهد بیش از نیمی از آنها پس از رسیدن به انتهای دوران حضور در میدان و وداع از فوتبال با دشواری های عمیق جسمی و ذهنی دست و پنجه نرم می کنند. هشتاد درصدشان به دلیل مصدومیت شدید فوتبال را کنار گذاشته اند. زانوی نزدیک به هفتاد درصدشان مجروح است و آسیب دیده. درد می کند و راه رفتنشان را خصوصا پس از چهل سالگی دشوار می سازد (طی یک سال اخیر کریم باوی را بارها ملاقات کرده ام. میزان جراحت پای او به حدی است که به زحمت راه می رود. به دشواری می نشیند. با تحمل درد. بدون نشانی از بازیکنی که بلند شدنش از زمین و ضربه های سرش حیرت انگیز بودند).
مطالعه دیگری روی 137 بازیکن بازنشسته راگبی هم نشان می دهد بیش از یک نفر از سه بازیکن با افسردگی مفرط روزگار را سپری می کنند. نشان می دهد 37 درصد آنها با دشواری های اساسی ذهنی سر درگریبان هستند. بیش از 55 در صدشان با دردهای فیزیکی روزگار را سپری می کنند. 67 درصدشان نگران سلامت جسمی شان در سال های پیش رو هستند. در این مطالعه آمده بیش از نیمی از بازیکنان کنونی نمی دانند پس از وداع از میادین چه خواهند کرد. با رسیدن به سن بازنشستگی آشفته می شوند. نگران و دلمرده. حوالی سی سالگی شان. در حالی که سایر مردمان در این سن دوران شکوفایی حرفه ای و احتمالا شخصیتی شان را آغاز می کنند.



چهارشنبه 30/12/1391 - 12:46 - 0 تشکر 595208

پرده شش

حقیقت این است ورزشکاران انسان هستند. آدمی بسان سایر آدمیان. زخم پذیر و شکننده. ضعیف و حساس. احتمالا مثل خود ما و شاید بیشتر از ما. به آنها نگاه می کنیم و درمی یابیم دستمزدهای هنگفت، اتومبیل های آخرین مدل، جامه های گران قیمت و خانه های مجلل مترادف با آرامش و رضایت نیست. با آنها درمی یابیم نمی توان با دسته چک و کارت اعتباری روزگار را سپری کرد. نه نمی توان. حقیقت این است جایگاه ما به عنوان تماشاگر امن تر از آنها است. آنها به صورت نیشداری قربانی ما می شوند. ما که هورا می کشیم. ما که دوستشان داریم. ما که تنهایشان می گذاریم. تنهای تنها. یکی از اعضای خانواده را.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.