مسیر هنر
اگر مسیر هنر نقاشی ایران را از سرآغاز تحول نوین آن یعنی در اواخر عصر تیموری به این سو مرور كنیم، پس از عبور از دوران صفوی و قاجار به كمالالملك نظری میاندازیم و سپس اگر شاگردان او را مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید كه روند تحول در نقاشی ایرانی از اواخر تیموریه تا به كمالالملك در تحولی آرام و تدریجی جریان دارد.
در عهد صفویان، با حضور نقاشی به نام محمدزمان شیوه كار، سخت از هنر اروپایی متاثر بود، آنچنان كه تا دوران زندیه نیز شیوه «فرنگیمآب» او همچنان بر روی نقاشان تاثیرگذار بود.
اما این تاثیرگذاری با روی كار آمدن فتحعلیشاه قاجار رنگ باخت، چراكه دربار قاجار در حوزه اثر هنری، به ویژگی ایرانی اثر بهای بیشتری میداد؛ از این رو نقاشان عهد قاجار ویژگی ایرانی كارشان بر خصلت اروپایی آن میچربید، برای مثال میتوان از محمدصادق یا علیاشرف نام برد كه از نقاشان سالهای آغازین قاجاریه به حساب میآیند.
تفاوت نقاشی قاجاری با قبل از خود در آن است كه در گذشته (تیموریان، صفویان و زندیان) نقاشان نوگرای ایرانی میكوشیدند تا اثرشان «اروپاییمآب» از كار دربیاید اما در عهد قاجار تلاش نقاشان برآن بود تا اثرات اروپایی را در ساختی «ایرانیمآب» به كار برند.
سبك نقاشی قاجار التقاطی بود از پرسپكتیو اروپایی همراه با شیوه واقعنمایی غربی، كه با تركیببندی ایرانی و طرز روایت نقاشی ایرانی، ادغام شده بود.
این روند آهسته تا زمان كمالالملك، كمابیش ادامه دارد اما نوبت به شاگردان او كه میرسد هجوم ناگهانی پوستهای از نقاشی شبهمدرن فضای هنری ما را در مینوردد.
روزی در محضر استاد پیشكسوت نقاشی معاصر، محمود جوادیپور بودم سخن از كمالالملك رفت و استاد گفت: من كمالالملك را ندیدهام اما حلقه اول شاگردان او را از نزدیك میشناختم حلقه اول شاگردان او حسین شیخ، محمود اولیاء، علیاكبر یاسمی، علیمحمد حیدریان و اسماعیل آشتیانی بودند.
استاد جوادیپور افزود: من شاگرد علیمحمد حیدریان در دانشكده هنرهای زیبای تهران بودم و ادامه داد كه این دانشكده براساس آكادمی بوزار پاریس بنا شد در آن سالها ما دانشجویان رشته نقاشی، دقت و ساخت و ساز را از آقای حیدریان میآموختیم و آزادی قلم و حركت در مسیر هنر جهانی را از یك استاد فرانسوی به نام مادام آشوت یاد میگرفتیم. (مادام آشوت همسر آقای دكتر امین فر بود)
با تاسیس دانشكده هنرهای زیبای تهران و با آشنا شدن مفاهیم نو، تاثیرات كمالالملك آرام آرام كاهش پیدا كرد و ما كه در وجاهت و اعتدال تازه كسب شده ناشی از كلاسیسیزم كمال الملكی و شاگردان او هنوز جای پای خود را محكم نكرده بودیم ناگهان شاهد ورود نوعی مدرنیته عاریتی به صحنه نحیف هنر ایران تا پایان قاجار و آغاز پهلوی بودیم. منبع : سایت