تبیان، دستیار زندگی

سلام به چشم های منتظر پنجمین همایش کاربران اصفهانی تبیان
اما در کل از چشم به راهی دراومدین.

همایش تبیان با همه خوبی ها و بدی ها (البته بدی که ندیدییم ) تمام شد .

سلام

اول از خودم شروع کنم بعد هم دوستان نظر بدهند


ما صبح زود بیدار شدیم و به امید اینکه امروز جمعه هست ما هم وسیله نداریم زود بریم خلاصه صبحانه خوردیم پیش به سوی تبیان

همین که از کوچه اومدم بیرون BRT  اومد پریدم تو اتوبوس ، اتوبوس هم نامردی نکرد اینقدر تند اومد دروازه شیراز که مسیر 10 دقیقه ای 5 دقیقه تموم شد  بعد اومدیم اتوبوس های میدان قدس سوار شدیم بازم اقای راننده معطل نکرد حرکت کرد اومدیم هست بهشت بازم پیاده شدیم و همون وقت اتوبوس اومد حالا مارا بگو مونده بودیم چی کار کنیم سوار شیم یا نه بازم نامردی نکردیم سوار شدیم

اقا اینقدر زود رسیدیم ساعت 9:15 دیقیه بود دیگه رفتیم داخل بعد از احوال پرسی اقای خدابنده گقتند شما (من) دمه اینجا بایست و هرکسی اومد اسم و شماره تماس شونا بنویسید  من گفتم چشم جالب بود هرکی می اومد اقا بیا اینجا (البته مودبانه تر ) فامیل شریفتون و شماره همراهتون ....

به یک اقای گفتم خودتون از این درب و خانموتون از اون در بعد گفتند خانوم ام رئیس اینجاست .

اقای مهندسی اومدنند من که نمی شناختم گفتم جناب بفرمایید مشخصاتتونا بگید .
تا بنویسیم مهندس اقای خدابنده رسیدند گفتند نمی خواهد بفرمایید جناب مهندس .

یک راه رو بود درازی کنار سالن اصلی داشتم برمی گشتم از پشت صحنه که چهره ثابت آقای کامران دیدیم که مثل فشنگ داشت می اومد من سلام کردم گفتم اقای خدابنده اقای کامران اومده (هومن تو راهه) .

خلاصه خوش گذشت اما چرا به اون صورت استقبال نشده بود

بازم ممنون از دوستان که مسئولیت مهمی را به بنده دادین که بتونم با کاربران و ....... نزدیک تر در تماس باشم .
امروز تجربه خوبی بود برام

amibest بر روی نارنگی

مسئول اصلی همایش (مدیر مدیره خود مدیره )

خاطره قشنگی بود

همایش خوبی بود، ولی ای کاش بیشتر کاربرای قدیمی رو میدیدم...

سلام
amibestگرامی گزارش خیلی خوبی بود منم خیلی دلم میخواست اونجا میبودم ولی متاسفانه اصفهان نبودم و همش دلم توی همایش بود.
از مدیر دفتر اصفهان جناب مهندس حکمت هم به خاطر لطفی که در حقم داشتن تشکر میکنم .

سلام

ماشالّا آقای  amibest معلومه از راه نرسیده نشستین و گزارش نوشتین،کم طاقتینا

اما خوبه ،

بله همایش خوب بود ،یه سوال این خبری مهم و محرمانه که اعضای انجمن زودتر از همه

کاربران اصفهانی مطلع می شوند چی بود؟؟؟؟!!

تشکر از آقای amibest به خاطر گزارشتون

سلام

اول کلام سلام

ما اینقدر تند اومدیم صبح و تند برگشتیم ظهر که وقتی رسیدم به خانه به جان مادرم یه طرف سینه ام تیر می کشید .

خلاصه گفتیم در زدن پست از دوستان سبقت بگیریم

با سلام و تشکر از جناب amibest بابت همکاریشون در همایش و همچنین گزارش داغشون، لازمه که از حضور تک تک عزیزان انجمن نصف جهان هم تشکر کنم و از همه مهمتر از حضور سرکار خانم پایدار که با وجود مسافت طولانی، با حضورشون ما را سرافراز نمودند.