نکاتی در مورد دیکنز
-وسواس داشت. «صدها بار» جلوی آینه میایستاد و مو شانه میکرد. عین قرقاول یا طاووس لباس میپوشید (مختصری جلف بودند) فقط در راستای شمال به جنوبی میخوابید. اگر در خانه چیزی سرجایش نبود نمیتوانست کار کند و در مهمانی خانه دیگران را هم عین خانه خودش تمیز میکرد.
-صرعی بود و توصیفش از صرع (مثلاً در برادر نابکار الیورتوئیست) آنقدر دقیق است که در کتب پزشکی مثال زده میشود.
-عاشق خودش بود و خود را «گوهر درخشان انگلستان» مینامید.
دیکنز پرخواندهترین نویسنده جهان تا زمان خودش بوده و او بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان در تمام دورانها یا دستکم تا قرن بیستم و گسترش امکانات چاپ و افزایش درصد باسوادی، است.
-مشهورترین و پرفروشترین داستانهایش «سرود کریسمس» و «داستان دو شهر» هستند (نه الیور توئیست و دیوید کاپرفیلد).
-بلندترین داستانش Bleak House است که با اسم خانه متروک، سریالش را چندباری از تلویزیون دیدهایم.
-در همه قصههای دیکنز حداقل یک شخصیت اصلی یتیم وجود دارد.
-دیکنز در 26سالگی در یک جلسه فرانتس آنتون مسمر (مخترع هیپنوتیزم) شرکت کرد و در بقیه عمر به قول خودش بیماران زیادی را شفا داد.