جنگهای صلیبی
؟ صلیبی یك رشته لشكركشی، گسترده مسیحیان اروپا علیه مسلمانان بود كه از سال 1096 به فرمان پاپ اورین دوم[60] در مجمع كلرمون[61] فرانسه آغاز شد و دقیقاً 200 سال طول كشید. هدف عمدة مردم اروپا از این لشكركشیها آزادی اورشیم و مزار عیسی مسیح (ع) از دست مسلمانان بود. اما اطلان كلمة صلیب این بود كه هر كس عازم جنگ میشد، صلیبی از پارچة قرمز را بر شانة راست و پشت و سینة خود میدوخت.
هدف مطرح آن خود جنگهای صلیبی و برخوردهای نظامی بین طرفین نیست، بلكه مقصود و تجزیه و تحلیل دو موضوع قابل ملاحظه پیرامون جنگها است : یكی علل و دیگری نتایج جنگهاست.
الف : ریشه یابی علل بروز جنگهای صلیبی
به طور كلی محققین داخلی و خارجی چند واقعة مهم تاریخی را علت مستقیم و عامل اصلی جنگهای صلیبی دانسته اند. نخست ظهور سلاجقه و پیشرفت سریع آنان در مناطق غربی كه باعث رویارویی آنان با امپراتوری روم شرقی شد و در جنگ ؟؟ گرد (463 ق = 1071 م) رومن دیوژن[62] امپراتور بیزانس به دست آلب ارسلاین سلطان سلجوقی امیر گردید. اسارت دیوژن گرچه پیرو ارتدوكس بود، پاپ را خشمگین گرد و به به راه انداختن سروصدای تبلیغاتی حاكی از مظلومیت مسیحیان و قدرت گیری و خشونت رفتار مسلمانان، موجبات تحریكات مذهبی مردم اروپا را فراهم نمود.[63]
علت دوم برخوردهای غیر معقول و متعصبانه الحاكم با ؟؟ خلیفه فاطمی با مسیحیان اورشسم در خلال سالهای 1004 تا 1014 م از قبیل مصادره اموال كلیسا، سوزاندن كلیساها و تأسیس مساجد كوچك به جای كلیسا و تخریب كلیسای مقدس قیامت و اقداماتی از این است كه به شدت در افكار زوار اروپایی مزار مقدس تأثیر منفی گذاشت. به ویژه تخریب كلیسای قیامت در سال 1010 كه زیارتگاه هزاران زائر مسیحی بود بیش از دیگر عوامل موثر واقع شد. برخورد تعصب آلود الحاكم باعث شد كه برخی از مورخین اروپایی به طور مبالغه آمیز تعداد كلیساهای سوزانده و تخریب شده را سی هزار واحد بنویسند.[64]
سوم آزار و اذیبت زوار مسیحی اروپا چه به هنگام عبور آنان از آسیای صغیر كه تحت فرماندهی سلجوقیان قرار داشت و چه به هنگام زیارت در بیت المقدس كه آنهم به تازگی از دست خلفای فاطمی خارج شده و به تصرف سلجوقیان درآمده بود، چنانكه یكی از راهبان اروپا بنام «آبه ریشار»[65] با 700 نفر زائر برای زیارت مزار مقدس به راه افتادند ولی به علت ممانعت مسلمانان از قبرس برگشته و سخت آزرده خاطر شدند.
مسئله دیگر تصرف اراضی آسیای صغیر از جمله انطاكیه، اورفه، طرسوس و نیقبه است سلجوقیان روم كه قبلاً جزو امپراتوری بیزانس بود و به ویژه «؟؟» كه به دلیل اجتماع معروف رهبران مسیحی شرق و غرب به فرمان كنتانتین كبر در جهت رفع اختلاف میان رهبران مسیحی از اهمیت زیادی برخوردار بوده موجب استمداد امپراتوری بیزانس، الكسیوس[66] از پاپ اورین دوم شد. پاپ نیز بنابر دلایل مهمی كه بعداً به آن اشاره خواهیم كرد بلافاصله فرصت را غنیمت شمرد و به یاری او شناخت.[67]
شكی نیست كه علل یاد شده و عوامل دیگر نیز ار این جنگهای صلیبی به حساب می آید. اما بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد كه اگر چنین دلایل را علت اصلی آن جنگها بدانیم، چرا كه همه آن مسائل علت ظاهری قضیه را نشان می دهد، به عبارت دیگر برای شروع جنگهای صلیبی بهانه و مقدماتی لازم و ضروری بود تا لشكركشی عظیم بآن همه جمعیت مهیا شود.
اما آنچه مسلم است این كه در درون جامعه اروپا زمینه های قبلی برای شروع جنگهای صلیبی وجود داشت و تنها جرقه ای برای شعلهور شدن آن آتش لازم بود كه با فرمان جهاد پاپ اوربان دوم علیه كفار (مسلمانان) در مجمع كلرمون آن مسئله عملی شد و تمام اقشار مختلف مردم اروپا یكصد به آن ندا، لبیك گفته و با آغوش باز از آن استقبال كردند.
برای ریشه یابی زمینه هایی كه حقیقتاً علت واقعی جنگهای صلیبی نیز محسوب می شوند، باید دو مسئله بسیار مهم مورد ارزیابی قرار گیرد:
الف: اوضاع و احوال اروپا و تحولات داخلی آن طی سده های قبل از جنگهای صلیبی.
ب: علت تمایل هر یك از طبقات مختلف مردم اروپا برای شركت در جنگهای صلیبی.
به یقین می توان گفت كه در جنگهای صلیبی چهار گروه از مردم اروپا نقش اساسی داشتند و هر یك نیز اهداف خاصی را دنبال میكردند. نخست فئودالها بودند كه بعد از شارلاین بر اثر ضعف امپراتوران قدرت آنان افزایش یافت و در فكر تصاحب املاك جدید و گسترش متصرفات خود بودند، این فئودالها برای رسیدن به مقدمه خود ناگزیر بودند به اراضی فئودالهای دیگر دست درازی كنند و به همین دلیل گرفتار برخوردهای خونین می شدند.[68] نظام فئودالی در فرانسه بیشتر از نقاط دیگر اروپا مشاهده می شد، فئودالهای فرانسه اراضی آن كشور را به مناطق مختلف تقسیم نموده و قلعه هایی كه بنا نهاده بودند دائماً با هم مشغول نزاع و زد و خورد بودند.[69]
جنگهای طولانی و وحشتناك آنها از یك سو باعث ویرانی روستاها و شهرها می شد و از سوی دیگر قدرت نظامی و اقتصادی طرحهای درگیر را به تحلیل می برد.
در اواسط قرون وسطی بیشترین نیروی طبقات بالای اروپا به ویژه اشراف صرف جنگ با یكدیگر و حتی با شاه می شد.[70] بهترین دسته برای نشان دادن وضع فئودالهای آنزمان، فرمان پاپ اورین دوم است كه می گوید:
«ای مردم فرانك ... بگذارید هیچگونه تشویش در امور خانوادگی و هیچ نوع تملكی شما را از این امر خطیر باز ندارد. زیرا این سرزمین كه اكنون شما در آن سكنی دارید و از همه سو دریا و قله كوهها آن را در برگرفته است برای نفوس عظیم شما بسیار تنگ است. خوراكی كه از آن عاید می شود به سختی تكافوی نیازهای مردمی را كه به كار كشت مشغولند، می كند. از این روست كه شما یكدیگر را می كشید و میدرید و به جنگ دست می زنید و بسیاری از شما در این زد و خورد داخلی به هلاكت می رسید. لذا بگذارید نفرت از میان شما رخت بربندد. بگذارید كشاكش های شما پایان یابد.»[71]
پس با توجه به اظهارات پاپ، اشراف و نجبای اروپا به چند علت برای كثرت در جنگهای صلیبی تمایل شدیدی از خود نشان می دادند: یكی برای رها شدن از آن جنگهای خونین وویران گر كه بسیار خسته كننده بود. دیگر بر اثر ازدیاد جمعیت آن طبقه اراضی جدیدتر و بیشترین در شرق زمین به دست بیاورند.[72]
موم آداب سنتی نظر قانون ارشدیت كه به موجب آن فقط فرزند ذكور ارشد صاحب اموال و املاك پدر می شد و سایر فرزندان از ارث محروم بودند. این تبعیض به این جهت انجام می شد كه نظام فئودالی همچنان به حیات خود ادامه دهد.[73]
اما طبقه دوم كه نقش كلیدی در جنگهای صلیبی داشتند و در واقع طراح آن بودند، پاپها و مقامات كلیسا بودند. از قرن یازدهم به بعد و پس از نیكلای دوم در سال 1059 تا حدودی كلیسا مستقل شد و پس از آن در زمان گریگدار هفتم (هیلد بران) قدرت پاپها به اوج خود رسید. در زمان پاپ انیوسان سوم دیگر حد و حسری برای این قدرت قابل تصور نبود. چنانكه در هر مسئله كوچك سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اروپا دخالت می كردند. حكام و سلاطین از ترنس قدرت كلید و حربه تحریم و تكفیر اطاعت وی را قبول می كردند.
موفقیت پاپها در آستانه وقوع جنگهای صلیبی بسیار موثر بود. اینان در طول سالیان دراز قرون وسطی تصویر تحریف شده و غلطی از اسلام در میان مردم اروپا ترسیم نموده و مسلمانان را كافر و بتپرست معرفی كردند، حتی آنان را به پرستش تندیس پیغمبر اسلام (ص) نیز متهم نمودند و به پیامبر تهمت های ناروایی نسبت دادند.[74] حجم این تبلیغات سوء قبل از جنگهای صلیبی بسیار وسیع بود، به طوری كه مردم ساده لوح اروپا سالها قبل از جنگ خود را آماده برای حمله به بیت المقدس كرده بودند و بعد از آن نیز برای این كه پاپها اروپاییان را بیشتر به جنگ علیه مسلمین تشویق و ترغیب نمایند و آن را یك جنگ مقدس نشان بدهند روز بروز بر تبلیغات دروغ و مسموم كننده خود افزودند تا اینكه این تبلیغات در دانشمندان آنها نیز تأثیر عمیقی بجا گذاشت. به عنوان مثال دانته[75] در كتاب كمدی الهی برای پیامبر اسلام (ص) در دوزخ خود جای داد تا بدینوسیله وی را مجازات نماید.[76]
به طور حتم هدف پاپها از این تبلیغات، ایستادگی در مقابل اسلام و مسلمین بود، چرا كه در اثر ترویج خرافات و موهدات از سوی كلیسا و مقامات روحانی اغفال نمودن مردم از این طریق یعنی خرید و فروش بهشت و جهنم و فروش الواح آموزش گناهان – از این واهمه داشتند كه نفوذ اسلام از طریق اسپانیا و سیسیل مردم خموش اروپا را بیدار نموده و علیه تبلیغات غلط كلسیا وادار خواهد نمود، لذا از هر گونه تبلیغ و تحریف و تهمت و افترا در مورد اسلام و پیامبر آن دریغ نمیورزید.
یكی از اهداف مهم پاپها در جنگ های صلیبی، سوق دادن مشكلات داخلی اروپا به خارج و كوتاه كردن دست فئودالهای از كارهای داخلی بود، چون درگیریهای مدام فئودالها با هم و در بعضی مواقع با پاپها. علاوه بر اینكه املاك و اراضی فئودالها را ویران می كرد، به اراضی ملك نیز صدمه وارد می كرد و حتی در این درگیریها رعایای خرافات و موهودت از سوی كلیسا مقامات روحانی اغفال نمود مردم از این طریق یعنی خرید و فروش بهشت و جهنم و فروش الواح آمرزش گناهان از این واهمه داشتند كه نفوذ اسلام از طریق اسپانیا و سبیل مردم خموش اروپا را بیدار نموده و علیه تبلیغات غلط كلیسا وادار خواهد نمود ، لذا از هر گونه تبلیغ و تحریف و تهمت و افترا در مورد اسلام و پیامبر آن دریغ نمی ورزید .
یكی از اهداف مهم پاپها در جنگ های صلیبی ، سوق دادن مشكلات داخلی اروپا به خارج و كوتاه كردن دست فئودالها از كارهای داخلی بوده چون در گیریهای مدام فئودالها با هم و در بعضی مواقع با پاپها علاوه بر اینكه املاك و اراضی فئودالها را ویران می كرد به اراضی كلیسا نیز صدمه وارد می كرد و حتی در این در گیریها رعایای كلیساها نیز آسیب دیده و باعث كاهش در آمد كلیسا می شد ، به عبارت دیگر درگیریهایی داخلی نیروهای داخلی كلیسا را نیز به تحلیل می برد . بنابراین كلیسا با انعكاس مشكلات داخلی جامعة خود به خارج از اروپا از یك سو از مشكلات و جنگهای داخلی می كاست و از سوی دیگر قدرت و نفوذ خود را روز به روز در اثر اتحاد مردم اروپا افزایش می داد .
هدف دیگر پاپها این بود كه علاوه بر كلیساهای غرب ،كلیسای روم شرقی (ارتدوكس ) را نیز تحت سیطرة خود در آورد . چنانكه وقتی آكلیسوس امپراتور بیزانس از پاپ اورین دوم در مقابل سلجویان مردم تقاضای كمك كرد . بلافاصله جواب مثبت دریافت كرد .[77]
سومین قشری كه نقش مهمی را در جنگهای صلیبی ایفا كرد ، دهقانان وابسته به زمینی و سایر گروه های فقیر اروپا بودند و این گروههای اجتماعی از نظر هدف به دو قشر تقسیم می شدند : گروهی كه از روی اخلاص و برای انجام زیارت عازم بیت المقدس می شدند و گروه دیگر افرادی بودند كه برای بدست آوردن زمین دست به شركت در جنگها می زدند . همین گروه در راهها نیز اقدام به چپاول و غارت و اموال مردم سر راه خود می زدند . عملاً همة گروههای عازم اورشلیم برای آمرزش گناهان خود و خلاصی فرار مقدم از دست كفار وارد در جنگ می شدند .[78]
اكثر نیروهای اعزامی در اردو كشی اول و دوم از همین دو گروه مذكور بودند كه غالباً نیز به اورشلیم نرسیده كشته شدند . [79]
بنابراین این گروه نیازمند برای شركت در جنگهای صلیبی اهداف خاص خود را دنبال می كردند . از یك سو برای فرار از ظلم سیستم فئودالی كه هیچگونه حقوقی را برای آنان در نظر نمی گرفت . از طرف دیگر برای بدست آوردن دارایی به خصوصی زمین كشاورزان كه در اروپا به دلیل فراوانی جمعیت و انتقال ارث به فرزند ارشد پسر و تسلط فئودالها بر زمین های حاصلخیز رهسپار شرق شدند كه تورات و انجیل این وعده را به آنان داده بود . [80]
طبقة دیگر كه از بروز جنگهای صلیبی خوشحال بودند . تجارانی بودند كه به ویژه با سرزمینهای اسلامی روابط گستردة بازرگانی داشتند . بازرگانان اروپا غالباً در جمهوریهای ونیز خبرا و فلورانس بودند كه می خواستند با تسلط خطوط تجاری شرق مقری در بیت المقدس داشته باشند . و نیز آنها معتقد بودند كه اول ونیزی (یعنی تاجر) و سپس مسیحی هستند.
بازرگانان اروپا با این جنگها از یك طرف می خواستند دست بازرگانان مسلمان را كه از رقبای قدرتمند آنان بشمار می آمدند و مزاحم بزرگی برای آنان در مدیترانه بودند كوتاه كنند و خود تجارت شرق و غرب را به عهده بگیرند و ازجهت دیگر با نقل و انتقال زوار و صلیبیون از اروپا به اورشلیم هم وظیفه دینی خود را انجام می دادند و هم به سود كلانی دست می یافتند .
ب- نتایج جنگهای صلیبی :
همچنانكه در قسمت علل جنگهای صلیبی گفته شد این جنگها توسط مقامات كلیسا و فدودالهای بزرگ با هدف تسخیر منطقة بیت المقدس و بدست آوردن اراضی بیشتر آغاز شد . اما پس از دویست سال جنگ و خونریزی و خسارات مالی فراوان اروپاییان به هیچ یكی از اهداف اولیه خود دست نیافتند . یعنی نه بر اورشلیم و نه بر سرزمینهای همجوار یعنی فلسطین و سوریه دست یافتند . حتی بسیاری از مراكز تجاری بازرگانان ایتالیایی از اختیارشان بیرون رفت . با تمام این احوال جنگهای صلیبی نتایج مثبتی نیز برای طرفین و به ویژه برای اروپاییان داشت . هم چنین در نتیجة دویست سال جنگ و مبارزه و گاهی همزیستی میان طرفین جدال تأثیرات متقابل فرهنگی نیز داشته است . قبل از جنگهای صلیبی تمدن اسلامی از طریق اسپانیا (اندلس) و سیبل و غالباً توسط بازرگانان به اروپا نفوذ كرد و تأثیرات فراوانی بجا گذاشت . ولی تفاوت عمدة جنگهای صلیبی در این بود كه حجم و وسعت تماسها در طول جنگها بیشتر از اسپانیا و سیبل بود . چرا كه مناطق سوریه و فلسطین و مصر مسیحیان با اكثر مسلمانان و در واقع با جهان اسلام در ارتباط بودند . اما تماس آنها در اسپانیا و سیبل محدود به منطقة خاصی از جهان اسلام می شد . وجه تمایز دیگران و كانون ارتباطی در این بود كه در جنگها تأثیرات اقتصادی به ویژصنعت ، زراعت تجارت به مراتب بیشتر از آثار علمی بوده است . در صورتی كه تأثیرات علمی و فرهنگی جهان اسلام از طریق اسپانیا و سیبل بیشتر از جنگهای صلیبی بوده است . در اینجا به دسته بندی نتایج جنگهای صلیبی می پردازیم .
الف: نتایج مذهبی :
جنگهای صلیبی از نظر اعتقادی و دینی دو نتیجة عمده به دنبال داشت ، در مرحله نخست تصورات قبلی مسیحیان نسبت به مسلمانان شكسته شد و یا بكلی تغییر یافت چرا كه تا آن موقع در اثر تبلیغات سوء و اغراق آمیز روحانیون مسیحی مردم اروپا مسلمانان را افرادی بت پرست و كافر و حتی وحشی تصور می كردند و به پیامبر اسلام (ص) نیز تهمت های ناروا نسبت می دادند . دامنه نفوذ تبلیغات روحانیون بقه ای وسیع و عمیق بود كه حتی در دانشمندان و متفكران آن سرزمین نیز تأثیر گذاشته و علیه اسلام و مسلمین برانگیخته شده بود .
اما وقتی كه در جنگهای صلیبی مسیحیان اروپا از نزدیك با مسلمانان آشنا شدند و با واقعیت های دینی و رفتار مسلمانان روبرو شدند دریافتند كه اینان بر خلاف تبلیغات كلیسا اهل توحید و یكتاپرستی هستند و نام حضرت مسیح (ع) را با احترام یاد می كنند و در انجام مراسم مذهبی خود و سایر مؤمنان اهل كتاب رفتار تجمل امیزی از خودشان نشان می دهند ، نظرشان نسبت به مسلمان و اسلام كاملاً تغییر كرد و در رفتار و نگرش خود تجدید نظر كردند . صلیبیون نیز خاطرات و مشاهدات خود را كه مربوط به مسلمانان بود پس از بازگشت به اروپا به گوش مردم رساندند و باب مطالعه برای متفكران اروپایی در خصوص اسلام گشوده شد . اما هنوز در میان روحانیون مسیحی موارد از ضدیت با اسلام مشاهده می شد از جمله موارد زیر را تبلیغ می كردند : 1- اسلام دین دروغین است و انحراف نسنجیده ای از واقعیت های یك دین آسمانی است . 2- دین اسلام دین خشونت است و با شمشیر گسترش یافته . 3- دین اسلام دین تن آسایی است . 4- حضرت محمد یكی از پیامبران ضد مسیح است .[81]
دومین نتیجه اعتقادی جنگهای صلیبی شكسته شدن تقدس روحانیون مسیحی و تضعیف اعتقادات مسیحیان نسبت به مسیحیت و آباء كلیسا بوده مردم اروپا طی سالهای طولانی جنگ و حتی قرون وسطی در نتیجة القاهات روحانیون كه خود را واسطه میان خدا و مردم قرار داده بودند برای آنان منشاء ملكوتی قائل شده بودند و با دید تقدس به آنان مینگریستند و هر آنچه از آنان می شنیدند به جهت خلوص و پاكدامنی و ساده لوحی می پذیرفتند .
در اواخر قرن یازدهم میلادی مردم اروپا دارای چنین اعتقادی نسبت به روحانیون خود بودند كه جنگهای صلیبی بر پا گردید . روحانیت كلیسا بلافاصله به بسیج مردم خود پرداختند . آنان صلیبیون را لشكر خدا می خواندند و وعدة پیروزی بر كفار را دادند كه هیچ گاه شكست نخواهند خورد . كلیسا مردم را با این روحیه و هدف به جنگهای صلیبی اعزام كردند .[82] پیروزی صلیبیون در جنگ اول و دوم كه به تصرف اورشلیم در سال 1099 ختم شد و اروپاییان توانستند در فلسطین حكومت لاتین تشكیل دهند . این امر موجب محبوبیت و احیاء قدرت كلیسا شد . اما شكست های بعدی صلیبیون و باز پس گیری اورشلیم توسط مسلمانان ضربة سختی بر اعتقادات مسیحیان وارد كرد. طولانی شدن جنگ و اعزام اجباری امپراتوران اروپا به اورشلیم و نهایتاً شكست صلیبیون باورهای مذهبی و پایه های قدرت كلیسا را تضعیف كرد . به طوری كه می توان این شكست را نقطة عزیمت جنبش اصلاح دینی دانست : زیرا مسیحیان از پرداخت حقوق كلیسایی خودداری كردند و پاپ مشكلات مالی روبرو شد و دست به فروش (الواح مغفرت ) زد . این اقدام در مقابل كلیسای ورتمبرگ مورد اعتراض مارتین لوتر كه كشیش و استاد دانشگاه همین شاهزاده نشین بود قرار گرفت و مذهب پروتستان شكل گرفت .
ب- نتایج سیاسی :
جنگهای صلیبی شرایط سیاسی اروپا را نیز دگرگون كرد . در اثر این جنگها نظام فئودالی به ویژه در فرانسه و ایتالیا دچار ضعف و از هم پاشیدگی شد . در مقابل زمینة قدرت گیری و استیلای نظام پادشاهی و استبدادی و مقدمة ظهور ملت – دولت و حكومتهای متمركز و قدرتمند را فراهم آمد. در جنگهای صلیبی مقدار زیادی از سرف ها به فرمان پاپ از وابستگی به زمین و از پرداخت به هیهای خود به فئودال آزاد و رهسپار بیت المقدس شدند . این حادثه زیر ساخت مستقیم فئودالی یعنی اساس مالكیت و وابستگی سرف (رعیت) به زمین را ضعیف كرد . حتی صاحبان املاك بزرگ كه به جنگ می رفتند نه تنها املاك خود را در برابر نقدینگی بورژوارنی می فروختند و یا به رهن می گذاشتند بلكه كلیة حقوق و امتیازات فدودالی و مالكانة خود را نیز می فروختند. [83] بنابراین پس از جنگهای صلیبی هم قدرت كلیسا و هم قدرت فئودالی با شكست روبرو شد و در مقابل قدرت سیاسی پادشاهان افزایش یافت به ویژه در فرانسه كه مهد فئودالیسم و حوزة برتر نفوذ كلیسا بود، پادشاهی پس از جنگ به اوج قدرت رسید. [84]
دومین نتیجة سیاسی جنگها كه ثمرة زوال قدرت كلیسا و توان فئودالیسم بوده تغییر قوانین و آئین دادرسی از شكل فئودالی و كلیسا به شكل حكومتی بود . در آئین دادرسی فئودالی معمولاً قوانین و نوع مجازات نا نوشته بود . به طوری كه در هر فئودالی برداشت خاصی از حقوق روم و آداب و رسوم محلی داشتند . پس از سقوط فئودالیسم ، پادشاهان قانون مجازات را از قوانین بیزانس (ژولتی تین) و برخی قوانین اسلامی تكیه كردند . بیشتر از هر پادشاهی فردریك دوم (1250-1211 م) امپراتور آلمان كه مقر حكومتی اش در سیبل بود مشاورنش را از میان مسلمانان برگزیده بود و با سرزمینهای اسلامی روابط سایسی – اقتصادی نزدیكی داشت و از قوانین در آئین دادرسی استفاده كرد. فردریك به قدری از قوانین مجازات اسلامی بهره گرفت و به اندازه ای با مسلمانان روابط دوستانه برقرار كرد كه مورد خشم پاپ گریگوری نهم قرار گرفت . حتی پاپ به او فرمان لشكر كشی به اورشلیم صادر كرد و فردریك ناچار شد به ظاهر اقدام به جمع آوری سپاه و لشكر كشی به بیت المقدس كند اما بالاخره از جنگیدن با مسلمانان خود داری كرد . [85]
برخی دیگر از پادشاهان اروپا به تقلید از خلفاء عباسی و پادشاهان مسلمان قوانین مجازات عمومی و قانون مالیات را در كشورهای خود به اجرا گذاشتند . لویی دوازدهم در سال 1146 م قانون مالیات بر املاك اسلامی را در فرانسه تصویب و به اجرا گذاشت . در سال 1148 م فیلیپ اگوست پادشاه فرانسه نیز چنین اقدامی كرد . هانری دوم پادشاه انگلستان نیز در سال 1166 م همین سیاست را به اجرا گذاشت .[86]
از دیگر نتایج سیاسی جنگهای صلیبی گسترش و تعمیق قدرت سیاسی – فرهنگی فرانسه در شرق اسلامی بود . زیرا در واقع جنگها زیر نظر پادشاهان فرانسه شروع و ادامه یافت و مردم فرانسه بیش از سایر كشورهای اروپایی به جنگ رفتند و كشته شدند به همین دلیل فرانسه خود را صاحب جنگهای صلیبی و كلیسای كاتولیك می دانست بعد از جنگها تعداد زیادی از صلیبیون كه غالباً فرانسوی بودند و به فرنگی یا فرانكی شهرت داشتند در سوریه – لبنان و فلسطین رسوب كردند و پادشاهان فرانسه در این مناطق شاهزاده نشین هایی تأسیس كرد زیر نظر خود روزبان فرانسوی در آنجا رواج یافت . ساكنین منطقه طرابس از مردم تولرز در جنوب فرانسه بودند و در شاهزاده نشین انطاكیه و اورشلیم مردم شمال فرانسه ساكن شدند . شاهزاده نشین های فرانسوی همراه با همین زبان نه تنها در منطقة شاهات بلكه در برس – ارمنستان و یونان نیز رواج پیدا كرد .[87]
ج) نتایج اجتماعی :
مهمترین نتایج جنگهای صلیبی در مسائل اجتماعی بروز كرد . زیر مردم اروپا با مذاهب آداب و رسوم نوع غذا ،لباس ،مسكن وشیوه زندگی اجتماعی مسلمانان آشنا شدند و هر دو طرف با یكدیگر ازدواج كردند و یك نوع اختلاط خونی نیز بوجود آمد .
از عهد باستان شركتی ها در فرهنگ اروپا (بربر) شهرت داشتند . بنابراین زمانی كه عازم شرق شدند فكر می كردند كه با مردمی وحشی روبرو خواهند شد ، اما وقتی به شامات رسید نیز متوجه فرهنگ وپیشرفت مسلمانان شدند و زندگی خود را به سبك آنان در آورند .[88]
دو عامل مهم در این زمینه نقش كلیدی داشت : یكی طولانی شدن مدت جنگها خصومت طرفین را كاهش داد زیرا در طول دویست سال جنگ بارها زد و خورد متوقف می شد و مخصوصاً از نیمة اول جنگ به بعد نزاع میان طرفین بسیار محدود بود و فقط نیروهای مخصوصی كه در خدمت پادشاهان و فرمانروایان بودند آن هم در منطقة مشخص می جنگیدند . در همین مواقع مناسبات دوستی میان مسیحیان و مسلمانان بر قرار شد و از درجه اعتبار جنگ كاسته شد . دیگر این كه شرایط جغرافیایی و اقلیمی منطقة شامات نوع زندگی ،مسكن و خوراك خاصی را می طلبید كه مسیحیان ناچار بودند از همین شیوه استفاده كنند .
گرچه صلیبیون موفق به نگهداری اورشلیم و حفظ دست لاتینی در بیت المقدس نشدند ولی بسیاری از مناطق همجوار را برای خود حفظ كردند و حتی پس از خاتمه جنگها نیز به زندگی خود در این مناطق ادامه دادند. زیرا در اروپا كمبود زمین، مبارزات و زدوخوردهای محلی بر سر كشاورزی و تعصبات مذهبی، شیوع بیماریهای واگیر و كشنده هیچگونه جذابیتی را برای مسیحیان ایجاد نمی كرد و ترجیح می دادند كه در شرق اسلامی باقی بمانند.
بنابراین استقرار امیرنشین های مسیحی در كنار دولت های اسلامی مهم ترین عامل تأثیرگذاریهای فرهنگی – اجتماعی بود. به مرور افكار دو طرف نسبت به یكدیگر بكلی تغییر كرد و رفته رفته جنگ به دوستی تبدیل شد.[89]
ابن خبیر كه در زمان صلاح الدین ایوبی به لبنان و فلسطین سفر كرده و شاهد برخی از جریانات آن منطقه بوده است، می گوید. روزی شاهد بودم صلاح الدین با تمام سپاه عازم محاصره دژ «كرك» شد. این سلطان آن دژ را محاصره كرد و كار محاصره به طول انجامید. در همین حال كاروانهای عازم از مصر و دمشق به امیر نشین های مسیحی رفت و آمد میكردند و بازرگانان مسلمان از دمشق در شهر عكاكه جزو امیرنشین های بزرگ صلیبی بود تجارتخانه داشتند و كسی مزاحم آنان نبود.[90]
یكی از امرای شاهزاده نشین ها گفته بود: كه از مغرب بودیم به صورت مردم مشرق درآمده ایم. وطن خود را فراموش كردیم. بسیاری از ما موطن خود را نمی دانیم و از آن یاد نمی كنیم. به جای این كه از هموطنان خود زن بگیریم یكی از اهل شام یا عرب نصرانی را ؟؟ میگرد و به زبان آن صحبت می كند. حال كه مشرق تا این درجه به حال ما مشاعد باشد، برگشتن به مغرب چه ضرورت دارد.[91]
د – نتایج نظامی
یكی دیگر از نتایج جنگهای صلیبی آشنا شدن طرفین تخاصم با فنون و ابزارهای جنگی یكدیگر بود. در زمینه استحكامات نظامی و قلعه سازی و كوبیدن قلعه مسیحیان از فنون پیشرفته تری استفاده می كردند و این شیوه ها را از رومی ها آموخته بودند، اما در جندق كنی و محاصره قلعه ها مسلمانان جلوتر بودند. به عنوان مثال مسلمانان در بنای قلعه معروف قاهره از سبك معماری فرانسوی و ایتالیا استفاده كردند. در مقابل مسیحیان شده است در ساختن «شاتوپلرن»[92] و «شاتل بلان»[93] از سبك معماری اسلامی تبعیت كردند. این قصرها دارای دیوارهای بلند و برجهایی به شكل مربع مستطیل بود كه بوسیله خندق احاطه شده بود. ارنست باكر در همین رابطه می نویسد:
«قلعه های متحمدالمركز كه در زمان ادوارد اول در بریتانیا معمول گردید از مهندسی نظامی لاتینی اورسلیم اقتباس شده بود و این سبك را رومی ها از اعراب آموخته بودند.[94]
اروپاییان حتی قبل از جنگهای صلیبی از سبك معماری مسلمانان در اندلس و سیسیل پیروی می كردند. فردریك دوم قلعه هایی را كه توسط مسلمانان ساخته شده بود مرمت كرد. همچنین آثاری از معماری اسلامی در اسپانیا و پرتغال و حتی فرانسه نیز وجود داشت.[95]
اروپاییان تا پایان جنگهای صلیبی از دو وسیله مهمی كه در فعالیتهای نظامی كاربرد موثری دارد اطلاعی نداشتند. این دو باروت و قطب نما بود. گرچه این دو وسیله به مسلمانان ربطی ندارد. ولی آنچه اهمیت دارد این كه این دو را مسلمانان از چینی ها گرفته و به اروپاییان دادند. فیلیپ حتی معتقد است:
هیچ یك از مورخان صلیبی به این دو ابزار نظامی اشاره ای نكردند.[96] این دو وسیله در پیشرفت نظامی و فن دریانوردی اروپاییان بسیار موثر بود. ادریسی سیاح مسلمان قرن دوازدهم میلادی می نویسد: استعمال قطب نما در میان مسلمانان عمومیت دارد.[97] اما اروپاییان تا قبل از قرن سیزدهم هیچگونه آشنایی با قطب نما نداشتند. بعد از جنگهای صلیبی این دو وسیله به اروپا رسید. خانم زیگفرید هونكه مینویسد. یكی از صلبیون به نام «پتروس فون ماركوت»[98] كه معلم «راجر بكن»[99] انگلیسی بود در بازگشت از سرزمینهای اسلامی همراه خود معلوماتی در مورد مغناطیس و قطب نما به فرانسه آورد و در نوشته خود به نام «اپیستولا دومگنت»[100] در سال 1369 آن را به اروپای مركزی آورد و سی و سه سال بعد به عنوان قطب نما مورد استفاده قرار گرفت.[101]
هـ - نتایج علمی ـ فرهنگی
گرچه جنگهای صلیبی در زمینه مسائل علمی هم بی تأثیر نبوده است اما تأثیرات علمی و فرهنگی آن در مقایسه با مناطق اندلس و سیسیل بسیار ناچیز می باشد. به عبارت بهتر بیشترین تأثیرات علمی مسلمانان در میان مردم اروپا از طریق اندلس و سیسیل بوده تا جنگهای صلیبی. چرا كه اولاً اكثر نیروهای شركت كننده در جنگهای صلیبی افرادی عامی و بیسواد بودند كه نه علاقه ای برای كسب علم از خودشان میدادند و نه قادر به فراگیری آن علوم بودند. اما در اسپانیا و سیسیل برعكس جنگهای صلیبی، مسیحیان با شور و شوق عظیمی به تحقیق و تفحص در علوم اسلامی می پرداختند. ثانیاً منطقه شامات كه لاتین های اروپا در آنجا ساكن بودند از لحاظ علم و فلسفه به پای اندلس و سیسیل نمی رسید.[102] در نتیجه طبیعی بود كه اثرات علمی جنگها اندك باشد.
به اعتقاد برخی از محققین در میان صلبیون عده معدودی از دانشمندان و صاحبان علم وجود داشتند كه به عنوان سرباز جنگی بسیاری از منابع علوم و فلسفه اسلامی را به اروپا بردند و ترجمه كردند. آدلار[103]دوازدهم از سوریه – انطاكیه و طرنتبوس دیدن كرد و برخی از منابع اسلامی در زمینه نجوم و هندسه را به لاتین ترجمه كرد كه از آن جمله می توان از «ذریح مجریطی» و «جداول نجومی خوارزمی» یك قرن پس از آدلار، لئونارد فیبوناتشی به مصر و سوریه سفر كرد. وی نخستین اروپایی است كه تحت تأثیر علوم اسلامی درباره علم جبر كتابی نوشت. لئونارد از جمله مترجمین تحت حمایت فردریك دوم بود كه كتاب اعداد جذری خود را به فردریك دوم امپراتور آلمان اهداء كرد. انگلیسی كه در فرانسه تحصیل كرده بود و مدتی نیز در سیسیل با محافل اسلامی رفت و آمد داشت، از جمله صلبیونی بودند كه در قرن
جنگهای صلیبی در زمینه علم طب هم تأثیر بسزایی داشت. كتاب معروف «طب ملكی» یا كامل الضاعه تألیف علی بن عباس مجوسی كه شامل مسائل نظری و عملی طب بود در خلال جنگها (1127 م) توسط «استیفن انطاكیه» از اهال پیزا در انطاكیه ترجمه و به اروپا برده شد.
و – نتایج اقتصادی
نتایج اقتصادی جنگهای صلیبی در مقایسه با نتایج سیاسی، اجتماعی و علمی آن به مراتب بیشتر و موثرتر بوده است. جنگهای صلیبی اصولاً دارای یك رشته اقتصادی پنهان بود، زیرا در آنزمان شرق ؟؟ مركز فعالیت بازرگانی خلبان بود و بازرگانان مسلمان بر این سقطه حساس مسلط بودند. كشتی های تجاری مسلمانان كالاها را از سواحل چین – هند – مالاگاسكا به خلیج فارس حمل می كردند. بخشی از این كالا از طریق تنگه هرمز و خلیج فارس به بنادر ایران می آمد و از طریق خشكی وارد اروپا می شد. بخش بزرگتر آن از طریق تنگه باب المندب و دریای سرخ و مصر (خشكی) و سپس دریای مدیترانه به اروپا می رفت. این راه بزرگ دریایی به راه «ادویه» شهرت داشت. بازرگانان اروپا به ویژه ونیزیها - ؟؟ و بازرگانان شمال اروپا واسطه انتقال كالا به قاره اروپا بودند. در حالی كه تسلط بر مسیر تجارت و مخصوصاً تأسیس تجارتی در منطقه مصر و شامات و حتی بینالنهرین ارزش اقتصادی داشت.
در طول جنگهای صلیبی كه اروپاییان با فراوانی كالاهای تجاری در شرق آشنا شدند، رفته رفته عشق به ادامه جنگ كم رنگ شد و علائق اقتصادی و احساس ثروتمند شدن جای تمایلات دینی را گرفت.
مهمترین كشور اروپایی كه در طول جنگ به ثروت بالایی رسید ایتالیا (جمهوریهای ونیز – جنوا – فلورانس) بود و نیزیهای از یك سو با مراكز تجاری مسلمانان در ارتباط بودند و از سوی دیگر با بندر بزرگ بیزانس. تجار اروپایی به قدری مشتاق تجارت با شرق اسلامی شده بودند كه با وجود تهدید به تحریم و تكفیر كلیسا ونیزی ها، توجهی به این تذكرات نداشتند.
ونیزیها كه عامل موثری در جنگ های صلیبی بودند. در پشت جنگها، اهداف اقتصادی خود را دنبال می كردند ونیزیها به دلیل تصاحب كشتی های جنگی و تجاری هم زوار را در مقابل دریافت وجه به اورشیم انتقال می دادند و هم از وجود آنان در رسیدن به مقاصد تجاری خود بهره می گرفتند ونیزیها با رهبران صلیبی قراردادی امضاء كردند كه صلیبیون را با كشتی به مصر و فلسطین منتقل كنند. پس از این كه قرارداد امضاء شد دو شرط توسط ونیزیها مطرح شد، اول این كه صلیبیون بپذیرند آنچه را كه در نتیجه تصرف سرزمینها از اموال دشمنان به دست می آوردند میان هم به نسبت مساوی تقسیم كنند اعم از اموالی كه مصادر و غارت می شود و یا غرامتی كه دریافت می كنند. دوم این كه ونیزیها صلیبیون را مجبور كردند كه شهر مسیحی نشین «زارا» كه مركز تجارت بیزانس بود غارت و مردم آن را قتل عام كنند. این هر دو شرط از سوی صلیبیون پذیرفته شد و مردم مسیحی شهر زارا قتل عام شدند. این اقدام از طرف پاپ و سرر مقف بیزانس تكفیر شد. ولی در نهایت نشان داد كه علائق تجاری بر تعهدات مذهبی صلیبیون پیش گرفته است.
تصرف شهر بیزانس توسط صلیبیون و سقوط امپراتوری بیزانس به تحریك ونیزی ها در شروع جنگ چهارم صلیبی (1204 م) خود نشانه دیگری از انحراف صلیبیون از اهداف اولیه آنان بود. معلوم شد صلیبیون بدنبال نعمات دنیایی هستند نه رهایی مزار مقدس از دست مسلمانان كافر.
یكی از نتایج گسترش تجارت میان شرق و غرب توسعه شبكه راهها، تأسیس و توسعه شبكه صرافی و بانكداری و رشد شهرنشین و افزایش جمعیت كه خود موجب رشد محصولات كشاورزی و توسعه صنایع و بالا رفتن سطح اشتغال بود. صنعت شیشه گری، پارچه بافی، ابریشم، فرش، گلیم، پوست، كارهای چوبی بسیار رشد كرد و از طریق سیسیل و اندلس به اروپا صادر شد.
نتیجه می گیریم كه جنگهای صلیبی كه ابتدا با اهداف مذهبی و با حمایت اشراف زمیندار و مقامات روحانی كلیسا و پشتیبانی برخی امپراتوران كه بیشتر از ترس تكفیر پاپ بود شروع شد، ولی در انتهای اهداف و چهره آن كاملاً تغییر كرد، زیرا فئودالیسم سقوط كرد. ارزش زمین در اروپا كاهش یافت. برخی كه وابسته به زمین اربابی بودند آزاد شد و برای زندگی بهتر وارد شهرها شد. انبوه جمعیت بیكار نیروی ارزان قیمتی را در خدمت تولیدات صنعتی قرار داد. رشد سرمایه گذاری و ظهور طبقه نوظهور بورژواری به قوی ترین كانون قدرت شهری تبدیل شد پاپ كه تمام وعده هایش دروغ از كار درآمده بود ؟؟ عثمانی مردم قرار گرفت. روستائیان با مهاجرت به شهرها شلوغ دست از تقیدات مذهبی خود كشیدند و به جای «امت» كه واحد همبستگی مردم مسیحی بر پایه علائق دینی بود جای خود را به «ملت» كه واحد همبستگی مردم بر اساس علائق سرزمینی بود، داد. ملت – دولت شكل گرفت. دولت های قدرتمند و متمركز به منظور استقرار وحدت ملی با ارتش ملی و نظام حقوقی جدید شكل گرفت تا امنیت و آرامش لازم برای رشد سرمایه داری را فراهم آورد. بنابراین جنگهای صلیبی با اهداف مذهبی شروع شد و با تأمین اغراض اقتصادی – سیاسی به پایان رسید. به دلیل ناكامی كلیسا در جنگهای صلیبی مقدمات فروپاشی قرون وسطی همراه با قدرت مسیحیت فراهم آمد و با قدرت گیری طبقه نوظهور بورژوازی و ظهور سلطنت منطقه دولت های سرزمین پدیدار شد – نظام فئودالیسم فرو پاشید و دوران جدید در تاریخ اروپا آغاز گردید.