مروری بر ورزش بانوان قبل و بعد از انقلاب در ایران
مقدمه
َورزش به فعالیتها یا مهارتهای عادی جسمانیای گفته میشود که بر پایه یک رشته قوانین مورد توافق همگانی و با اهداف تفریحی، یا برای مسابقه، نشاط شخصی، دستیابی به ورزیدگی، مهارت جویی یا آمیزهای از این اهداف انجام میگیرد. تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد. برای نمونه پیکارهای شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده مسابقاتی انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود. رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند. ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت و زندگی رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.امروزه ورزش زنان نیز جایگاه خاصی در مجامع بین المللی پیدا کردهاست.واژه ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خ به طور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شده است
توسعه ورزشها با توجه به تاریخچه کامل آنها به ما مطالب مهمی درباره تغییرات اجتماعی و همچنین به مقدار زیاد درباره خود ورزشها میآموزد.کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، افریقا و استرالیا درباره هنر غارنشینها وجود دارد (برای مثال لاسکائوکس) را از زمان ماقبل تاریخ ببینید که شواهدی برای جشنهای مذهبی، رفتارها و غیره را نشان میدهد. بعضی ازتاریخهای این منابع به ۳۰۰۰۰ سال قبل مربوط میشود که با تاریخ نویسی کربنی ثبت شدهاند. اگرچه شواهد مستقیم کافی درباره ورزش از این منابع وجود ندارد، منطقی است که تصور کنیم که فعالیتهایی در این دوران وجود داشته که معادل تعریف ورزش در زمان ما است.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس ، کشتی ، شنا ، شمشیرزنی ، تیراندازی ، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا ، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند ، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی جان بازی در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور ، ویل دورانت می نویسد: آن (مدینه فاضله بچه ها) فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دامپروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.
از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط ، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد: از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که در بازی های المپیک مقرر گردیده است. »
در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است: انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است. از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی. و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که چینیها با ورزش و فعالیتهایی در ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح سروکار داشتهاند. بنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای محبوب و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شواهدی از شجره انسانهای مدرن هاکی ایرلندی را که استفاده میشود و برای آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح بر میگردد.
میزان زیادی از ورزشها قبلا در زمان یونان باستان از قبیل، کشتی گرفتن، دویدن، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسکو، راندن گاری بودند. حوزه وسیعی از این فعالیتها بطور قابل ملاحضهای فرهنگ نظامی و توسعه ورزشها در یونان باستان را یکی بعد از دیگری نشان میدهد. از زمانی که یونانیها بازیهای المپیک را بوجود آوردهاند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شده که در زمانهای قدیم هر چهار سال یکباردر دهکده کوچکی در پلئوپونس که المپیا نامیده میشود برگزار میشدهاست.، این را ورزشها بطور فزایندهای سازمان یافته و مقرراتی برای آنها از زمان المپیک باستانی تا زمان وقرن حاضر وضع و تدوین شدهاست.
صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای شرکت و انجام ورزشهای تماشایی و مسابقهای ایجاد کند و شرکت بیشتر در فعالیتهای ورزشی را جلب کند وآنها را بطور قابل دسترسی افزایش دهد. این گرایشها و تمایلها با کارآئی مدیا ووسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آنجا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.در سطح جهانی فوتبال محبوب ترین و مردمی ترین ورزش در حالت کلی است.
تاریخچه ورزش در ایران
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیشتری اولویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند. هرودوت ، مورخ مشهور یونانی می نویسد: ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند: • سواری ، تیر و کمان ، راستگویی. جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.
به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان باید گفت: شرح فتوحات این قوم آریایی و حکومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوری ها و کوشش های این مردم است. کلمه پهلوان و پهلوانی، ریشه پارتی است که هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمی جنگجو و شکارچی بودند. هنستین ، مورخ یونانی می نویسد: "پارت ها جنگ و شکار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام کهولت همیشه با ورزش و تمرینات سخت جنگی و شکار بار آمده بودند." ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی ورزمی جنگی داشت. درمیان ورزشهای دیگری که در پرشیا رواج داشت چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب بود.
زن و ورزش
ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.
می دانیم توجه علم به ورزش، یكی از اصول اساسی در توسعه آن به شمار می آید.در حال حاضر، توسعه، اساسی ترین مقوله ی مورد بحث در امر ورزش است. بر همین اساس، می توان در جهت توسعه و گسترش ورزش بانوان ضمن سالم سازی و پویایی محیط های ورزشی، كاربردهای علمی ورزش را در زمینه های مختلف فعالیت های تربیت بدنی و ورزش مدنظر قرار داد. باید فضای لازم برای زایش و بالندگی فرهنگ علمی ورزش در محیط زندگی زنان فراهم گردد، به گونه ای كه ورزش جزو جدا نشدنی از زندگی آنها شود و به تدریج به آن خو گیرند.
زنان در صورتی به سوی فرهنگ علمی ورزش سوق داده می شوند كه زندگی شان به طور نهادی با ورزش سامان بگیرد.
گسترش تحقیقات علمی در باره ی زن در ورزش و فعالیت های بدنی او، نیاز به تركیب اطلاعات علمی-ورزشی و ارائه روش های جدید علمی را بیش از پیش برای ورزشكاران زن پدید آورده است. كنفرانس «زن و علوم ورزشی» در كلرا دو در سال ۱۹۸۵ م ، جهت تامین این نیاز طرح ریزی شده بود. در آن كنفرانس برعلوم ورزشی مانند بیومكانیك، فیزیولوژی و روانشناسی و زمینه های مرتبط دیگر چون تغذیه، آسیب ها، كاركرد عادت ماهانه و سالمندی كه امروزه برفعالیت زنان تاثیر بسزایی دارد، توجه خاصی شده بود. مطالب طرح شده در كنفرانس، در یك چارچوب هنرمندانه، اطلاعات علمی –ورزشی را در اختیار متخصصان تندرستی و پزشكی، مربیان و ورزشكاران، كمك مربیان و دیگر علاقه مندان به سلامت و تندرستی زنان كه در فعالیت های بدنی و ورزشی شركت می كردند، قرار داد.
می دانیم در طی بیست سال گذشته، انقلابی واقعی در ورزش زنان رخ داده است. توجه به ورزش جزو لاینفك نهضت زنان به شمار می رود و همین امر دورنمای جدیدی را در زمینه ی تلاش انسان گشوده است. ما می توانیم جایگاه فعلی و مشكل احتمالی ورزش زنان را در آینده با نگاهی به الگوی عملكرد ورزشی زنان، درست مانند هر پدیده ی بیولوژیكی دیگر تصور كنیم، به عبارت دیگر، پیشرفت ورزش زنان چیزی شبیه منحنی سینوسی است.عملكرد پیشینه ورزشی زنان به سرعت به پیشرفت خود ادامه می دهد و اكنون در قسمت شیب تندبالا رونده ی منحنی قرار دارد. از طرفی دیگر، ورزش مردان در قسمت بالای منحنی قرار دارد و پیشرفت آن ها در مقیاسی اندك و به آهستگی صورت می گیرد.
تحسین ها و ستایش های اجتماعی، برنامه های حمایتی مناسب و تنوع جوایز روحی –روانی، هیجانی و مالی به كیفیت و كمیت شركت زنان و بطور كلی به كیفیت ورزش بانوان افزوده است. از دیدگاه یك مربی ورزش، انگیزش شاید جالب ترین و آموزنده ترین موضوع در روانشناسی ورزش امروز باشد. مامعمولاً اطلاعات علمی كافی در اختیار نداریم تا ثابت كنیم بین دو جنس تفاوت های روانشناحتی زیادی وجود دارد. برخی از تفاوت های جامعه كاملاً آشكار است و در نتیجه در روش ها و رفتارهای روانشناختی نمایان است. مثلاً هیجان و عواطف در زنان آشكارتر است، اشك ریختن، رفتاری مورد قبول در زنان و نه مردان است. تفاوت دیگر، احتمالا از این جهت است كه مردها سالیان سال با ورزش درگیر بوده اند، نقش آنها از نظر اجتماعی پذیرفته و تعریف شده است، در حالی كه نقش زنان هنوز در مرحله ی انتقال است. تعدادی از پژوهشگران معتقدند كه نیازهای مردان و زنان از نظر رفتار موفقیت آمیز نیز متفاوت است. استدلال شده است كه زنان بیشتر برای اینكه مورد علاقه و تایید قرار گیرند، كار می كنند تا چیرگی در مهارت ها به عنوان یك اولویت دركار؛ بنابراین مربی باید برای زنان و تیم زنان فضای دوستانه، گرم، مثبت و اجتماعی فراهم كند. بنابراین، وظیفه ی مربی ایجاد بالاترین انگیزه برای بهترین اجرای ورزشكاران است. مربیان باید از روابط انسانی بیشتر استفاده كنند، بویژه در مورد ورزشكاران زن. در این الگو، مربی مانند یك باغبان، عمل می كند. او به ورزشكاران كمك می كند تا در ورزش مورد علاقه شان پیشرفت كنند.
برای ایجاد انگیزش در ورزشكاران باید ورزشكاران را شناخت، محیط ورزش را كنترل كرد، به ورزشكاران كمك كرد تا خویشتن پنداری مثبت داشته باشند، ورزشكاران را در تصمیم گیری دخالت داد، به آنها آموخت تا اهداف خود را تدوین كنند و آخر اینكه الگوهای الهام بخش در اختیار ورزشكاران قرار داد. خلاصه با توصیه های موارد فوق ، موفقیت مربیگری ورزشكاران زن، بستگی زیادی به مهارت مربی در ایجادتعادل بین انگیزه های ورزشكاران دارد و تحقیقات بیشتری باید در زمینه ی چگونگی كار برد یافته های تحقیقاتی با توانایی های خلاق مربیان در ایجاد انگیزه در ورزشكاران زن صورت پذیرد. در عصر بعد از انقلاب صنعتی كه بر اثر رنسانس و تحول علمی و فرهنگی، خط مسیر جدیدی در اوضاع سیاسی، اجتماعی وعلمی جهان مشخص شد، نمی توان تاریخ دقیقی را در ورود زنان به جوامع ورزشی مشخص نمود؛ اما آنچه مسلم است حقوقی كه جوامع برای زنان قائل شدند و انگیزه هایی بر اساس این نوع نگرش، برای زنان در نظر گرفتند، مشخص كننده تقدم یا تاخر این ورود می باشد؛ چرا كه ورود زنان در جوامع ورزشی مستلزم شركت زنان در امور اقتصادی و سیاسی بوده است. شركت زنان در ورزش متناسب با جنگ توسعه و به اصطلاح استقلالی پس از جنگ جهانی بسیار فراتر گردیده است؛ در بررسی تاریخ المپیادها، از قرن ۱۹، درست در سال ۱۹۰۰ در المپیاد پاریس تعداد زنان شركت كننده ۶ نفر بود، در سال ۱۹۰۴ در المپیاد، شركت كننده ی زن وجود نداشت و بعدها در سال ۱۹۲۴ «پاریس» ۱۳۶ نفر بودند، این ارقامی است كه حاكی از افزایش تعداد شركت كنندگان زنان می باشد وبالاخره زنان كه برای شركت در بازی های المپیك مبارزات بسیار داشتند، در سال ۱۹۰۰ بود كه اجازه شركت در دورشته ی گلف و تنیس راه یافتند و دوپله از سكوهای افتخار را كسب كردند.
زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل داده و از جهات مختلف دارای اهمیت بوده و در برنامه ریزی های گوناگون جامعه، باید در نظر گرفته شوند.یکی از اموری که برای زنان مطرح است، ورزش است. امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزش های مختلف اشتغال دارند. گروهی ورزشکار حرفه ای اند و تعدادی ورزشکار آماتور؛ گروهی به ورزش های سبک می پردازند و برخی به ورزش های سنگین و خشن؛ گروهی از آنان برای رسیدن به مقامات و قهرمانی تلاش می کنند و برخی برای حفظ سلامتی و یا تناسب اندام. و عدّه بیش تری از زنان نیز از ورزش و ورزشکار، بیگانه و یا حتی از آن بیزارند. حال باید دانست، کار کدامین گروه از این زنان صحیح تر بوده و به صلاح نزدیک تر است.زنان در جوامع کهن و باستانی به شدت از ورزش و حتی تماشای مراسم ورزشی منع می شدند، اما بالاخره پای آنان به ورزش و مسابقات ورزشی باز شد.در کتاب زن و ورزش (ص 18 و 19) چنین آمده است:" حتی در مراسم و آیین های ویژه مذهبی و اجتماعی که تا پیش از بر پایی المپیاد در یونان باستان برگزار می شد، و بعد از آن در المپیاد باستانی که به منظور پرورش جسم و روان نو نهالان و جوانان ترتیب یافته بود و هر چهار سال یک بار برگزار می شد، زنان حق ورود و تماشا نداشتند، و این ممنوعیت، آن قدر شدت و غلظت داشت که اگر زنی این قاعده و قانون را نادیده می گرفت و به تماشای مسابقات می رفت، محکوم به اعدام می شد.نخستین زنی که سنّت مرد سالاری را در عرصه ورزش و مسابقات میدانی در هم شکست، زنی بود به نام "هیپوهریا" که با تلاش و پشت کاری خاص، سرانجام پای زنان را به عرصه ورزش و میدان مسابقات ورزشی یونان باز کرد. چندی نگذشت که زنان موفق شدند، تحت عنوان "هریا" برای اولین بار، مسابقاتی را در حضور مردان بر پا کنند و عرصه های نبرد ورزشی را زیر قدم های خود داشته باشند. ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.(1)
انواع ورزش
به طور کلی ورزش در دو بُعد حرفهای و عمومی بررسی میشود. ورزش حرفهای به مسابقات رسمی و شغل ورزشکاری برمیگردد ولی ورزش عمومی مربوط به انجام تمرینات ورزشی توسط تمام افراد جامعه و سلامتی عمومی افراد است و حداقل روزانه ۳۰ دقیقه و ۵ روز در هفته توصیه میشود.از این نظر ورزش و انجام تمرینهای ورزشی در میان زنان جایگاه بسیار پایینی دارد. به عنوان مثال، طبق تحقیقات «فدراسیون ورزش و آمادگی جسمانی زنان» (WSFF) ، بریتانیا با بحران آمادگی جسمانی و ورزش زنان مواجه است و فقط یک پنجم (۲۰ درصد) از زنان برای تندرستی خود به تمرینات ورزشی کافی می پردازند، در حالی که ۶۰ درصد زنان تصور میکنند تمرینات ورزشی کافی دارند.سو تیبالز، مدیر اجرایی WSFF معتقد است به تصویر کشیدن زنان مدل و لاغر اندام در رسانهها، باعث میشود زنان بیشتر به دنبال حفظ لاغری بروند تا تناسب و سلامتی جسمانی. همچنین بسیاری از زنان هنوز فکر میکنند ورزش، غیرزنانه است. به نقل از هفتهنامه شیرزنان، ورزش زنان مسلمان بریتانیا از این هم کمتر است و فقط ۱۳٫۲ درصد این زنان به میزان کافی ورزش میکنند.
بازیهای بانوان کشورهای اسلامی
یکی از عرصههای بروز قابلیتهای ورزشی، میادین بین المللی است که بدلیل مغایرت الگوهای رایج با مذهب و اعتقادات زنان مسلمان جهان، حضور این دسته از زنان مسلمان در مسابقات بین المللی و بعضآ ملی بسیار کمرنگ بودهاست، لذا با ابتکار و پیشنهاد نائب رئیس وقت کمیته ملی المپیک ج. ا. ایران در سال ۱۳۶۹(خانم فائزه هاشمی) و نیز با موافقت ریاست کمیته بین المللی المپیک(IOC)، آقای خوان آنتونیو سامارانش، ریاست شورای المپیک آسیا(OCA)، آقای شیخ احمد الفهد الصباح و حمایتهای ریاست جمهوری اسلامی ایران، آیت الله هاشمی رفسنجانی، تشکیل شورای همبستگی ورزش بانوان (فدراسیون اسلامی ورزش زنان)با هدف رفع این خلا در دومین جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک در سال۱۳۶۹مطرح و به تصویب رسید.فدراسیون اسلامی ورزش زنان در چهارچوب منشور المپیک با هدف برگزاری مسابقات ورزشی با حفظ و حراست از اصول و موازین اسلامی، تقویت همبستگی در میان بانوان مسلمان و تعالی هویت اسلامی زنان در میادین ورزشی، تحکیم مبانی، عدم تبعیض نژادی و طبقاتی بر طبق موازین اسلامی، ارتقاء فرهنگ ورزشی و گسترش و تقویت کادر ورزشی و تشکیل دورههای آموزشی در رشتههای مختلف را در برنامه کاری خود قرار داده. در همین زمینه پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی در سال ۲۰۰۹ میلادی در سه شهر ایران یعنی تهران(پایتخت ایران). و اصفهان(پایتخت فرهنگی جهان اسلام) و مشهد(شهر مذهبی) و با حضور زنان مسلمان و بعضا غیر مسلمان از کشورهای اسلامی و کشورهای غیر اسلامی برگزار شود.رشتههای ورزشی پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی:۱-والیبال ۲-شنا ۳-شیرجه ۴-واتر پلو ۵-پینگ پنگ(تنیس روی میز) ۶-تکواندو ۷-کاراته ۸-دو ومیدانی ۹-شمشیر بازی ۱۰-جودو.رشتههای معلولین پنجمین دورهٔ بازیهای بانوان کشورهای اسلامی نیز شامل:۱-فوتسال کم توانان ذهنی ۲-والیبال نشسته ۳-بسکتبال با ویلچر ۴-گلبال(نابینایان و کم بینایان).