قرآن تنها یك مجموعه قوانین نیست. در قرآن همان طور كه قانون و موعظه هست, تفسیر خلقت و توجیه عقلانى و فلسفى مخلوقات نیز هست. قرآن همان طور كه دستور و فرمان مى دهد جهان بینى خاص نیز مى دهد, وجود و هستى را تفسیر مى كند; زمین و آسمان و جماد و نبات و حیوان, خورشید و ماه و ستاره, موت و حیات و ذلت و عزت, ترقى ها و انحطاط ها, ثروتها و فقرها, اختلاف جنسیت و ذكوریت و انوثیت, مبدأ پیدایش و تكوّن را نیز تفسیر مى كند و به كسى كه با او سر وكار دارد طرز تفكر مخصوص مى دهد.
زیربناى احكام قرآن درباره مالكیت, حكومت, جهاد, امر به معروف, حدود و قصاص ها, مقررات زن و مرد و سایر موضوعات, همانا تفسیرى است كه از جهان و اشیاء مى كند. اگر فرضاً مى گوید افراد بشر در این دنیا ذى حق و مالك مى شوند, از آن جهت است كه به اصلى به نام غایت بودن انسان و اصلى به نام اصالت عمل قائل است.
اكنون باید ببینیم مقام تكوینى زن از نظر اسلام چیست. آن گاه ببینیم مقام تشریعى زن چیست. فهم مقام تشریعى زن بدون درك مقام تكوینى وى امكان پذیر نیست.