با توجه به شبهاتی که در مورد تحریف قرآن کریم مطرح می باشد، حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (مدظله العالی) به صورتی کاملا استدلالی به این شبه پاسخ داده اند که متن کامل آن در ادامه می خوانید: باسمه جلت اسمائه
تحریف معانى مختلفى دارد: معناى اول: انتقال دادن شىء از جایگاهش و تغییر دادن و تبدیل كردن آن به چیز دیگرى. در بین مسلمانان در مورد واقع شدن چنین تحریفى در قرآن اختلافى نیست بدین ترتیب كه هر كس كه قرآن را به دور از حقیقت خود قرآن و بر اساس رأى و نظر شخصى اش تغییر نماید پس قرآن را تحریف نموده است. كارى كه اهل بدعت و مذاهب انحرافى با تأویل آیات قرآن بر اساس رأى و نظر شخصى خود انجام مى دهند از این قبیل است.
معناى دوم: اضافه یا كم كردن كلمه اى با حفظ همان قرآن نازل شده و تحریف به این معنا در صدر اسلام اتفاق افتاده است ولى در زمان عثمان متوقف گردید و قرآن منحصر شد به آنچه كه تواتر آن از پیامبر (صلى الله علیه وآله) ثابت شد.
معناى سوم: تحریف از طریق اضافه یا كم كردن در آیه اى یا سوره اى با حفظ همان قرآن نازل شده كه رفتار پیامبر آنگونه قرائت را تأیید كرده باشد; كه شیعه، تحریف به این معنا را نفى مى كند و گروهى از علماى اهل سنت بر این اعتقادند كه چنین تحریفى به وقوع پیوسته است و به عنوان مثال قائلند به اینكه بسم الله الرحمن الرحیم جزء قرآن نمى باشد.
معناى چهارم: تحریف از طریق اضافه كردن و اینكه قرآنى كه در دست ماست بعضى از اجزاء آن جزء كلام نازل شده نمى باشد; و چنین تحریفى به اجماع تمام مسلمانان باطل است.
معناى پنجم: تحریف از طریق كم كردن به این معنا كه قرآنى كه در دست ماست همه آن قرآن نازل شده نمى باشد و پاره اى از آن مفقود گردیده است. تحریف به این معنا مورد اختلاف است و گروهى آن را پذیرفتند و گروهى آن را رد نموده اند. و اما علماى شیعه: اكثر آنها فرموده اند كه اتفاق علما شیعه بر عدم وقوع تحریف به این معنا در قرآن مى باشد.
به سخن رئیس محدثین شیخ صدوق دقت نمایید كه عدم تحریف در قرآن را جزء اعتقادات مذهب امامیه به شمار آورده است و شیخ طوسى خودشان و علم الهدى همین را نقل نموده و مفسر مشهور طبرسى و فیض كاشانى و استاد بزرگوار سید خوئى و بزرگان دیگر نیز چنین اعتقادى دارند و دلایل بسیارى براى آن آورده اند كه ما به برخى از آنها اشاره مى كنیم:
1. آیه كریمه: (إنا نحن نزلنا الذكر و إنا له لحافظون) حجر آیه 9
2. (وإنه لكتاب عزیز لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حكیم حمید) فصلت آیه 41
3. حدیث ثقلین كه پیامبر (صلى الله علیه وآله) پس از خودش براى امت به یادگار گذاشت و فرمود كه این دو جدایى ناپذیرند تا اینكه بر سر حوض كوثر به نزد من آیند و به امتش دستور داد به آن دو تمسك جویند كه آن دو كتاب قرآن و عترت و اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى باشند.
این روایات از طریق شیعه و اهل سنت متواتر مى باشد و پرواضح است قائل شدن به تحریف مستلزم قول به عدم حجیت ظاهر قرآن مى باشد علاوه بر این سفارش اهل بیت به تمسك به ظاهر قرآن را نیز مى بایست اضافه نمود بنابراین چاره اى نیست جز اعتقاد به عدم تحریف قرآن.
4. ملاحظه چگونگى جمع آورى قرآن و حفظ آن توسط حافظین و جمع آورندگان و نویسندگان به خصوص حضرت على (علیه السلام) به اینصورت كه هر آیه اى كه نازل مى گشت پیامبر گرامى (صلى الله علیه وآله) به نویسندگان دستور مى فرمود آن آیه را در جایگاه مخصوص به خودش درج نمایند و همین مسأله سبب مى شود كه ما به عدم تحریف قرآن یقین پیدا كنیم. و اما روایات ضعیفى كه تحریف در قرآن را مى رساند، راوى اكثر آنها احمد بن محمد السیارى كه علماى رجال بر انحراف مذهب او اتفاق نظر دارند; و على بن احمد الكوفى كه علماى رجال قائلند به دروغگویى و انحراف مذهبش. و اما بحث درباره باقى دلایل قائلین به تحریف احتیاج به زمان بیشترى دارد و بهترین سخن را استاد بزرگوار سید خوئى فرموده اند: موضوع تحریف قرآن موضوعى خرافه و بر اساس وهم و خیال مى باشد و تنها كسى كه عقلش ضعیف است به آن قائل مى باشد یا كسى كه درباره این موضوع حق تأمل را به جا نیاورده یا كسى كه عشق مى ورزد به چنین مطلبى قائل باشد كه عشق، انسان را كور و كر مى نماید. ولیكن انسان عاقل و با انصاف و متفكر در خرافه بودن و بطلان چنین مطلبى شك نمى كند.
محمد صادق حسینی روحانی
منبع: http://www.rohani.ir/page-5890.htm