مهربانی های یک استاد موسیقی
صحبتهای هنرمندان و استادان موسیقی ایران در این مراسم یک ترجیع بند داشت؛ سخن گفتن از مهربانی و صمیمت مردی که موسیقی اش همنشین شادی و اندوه چند نسل از مردم ایران بود و هست.
از فرهاد فخر الدینی و محمدرضا شجریان گرفته تا محمد اصفهانی و داوود گنجه ای ، هر کس که پشت میکروفن رفت تا سخنی از زنده یاد همایون خرم بگوید، اشاره ای هم به صمیمت و مهربانی او کرد.
حرفهای گنجهای آغازگر مراسم بود، این نوازنده کمانچه از نقش همایون خرم در موسیقی ایران و آثاری که او خلق کرده بود، سخن گفت.
پس از گنجهای نوبت به فرهاد فخرالدینی رسید، آهنگساز و رهبر ارکستری که به گفته خودش، از 50 سال پیش رفاقتش با همایون خرم آغاز شده بود. او از هنر خالق «تو ای پری کجایی» گفت و از کاری که این چهره برجسته در حوزه موسیقی ایران و خلق آثار ماندگار انجام داده بود.
فخرالدینی در این مراسم از تاریخ موسیقی ایران هم سخن گفت به تلاش هنرمندان از زمان ساسانیان تا امروز و فراز و فرودهای این هنر اشاره کرد.
او گفت:« علینقی وزیری مدرسه موسیقی را راه انداخت استادانی مثل خالقی، صبا و معروفی در آنجا تربیت شدند. استاد صبا هم هنرمندانی مانند تجویدی و خرم را تربیت کرد. هنرمندانی که از او بسیار یاد گرفتند. صدای سازشان شنیدنی بود و قطعاتشان بر دل مینشست.»
علیرضا قربانی که با دعوت سیدعباس سجادی مجری مراسم پشت میکروفن رفت، او گفت که امروز دردانهای را از دست دادهایم که بعید است، مادر هنرمندی مانند او را به دنیا بیاورد. به جای سخن گفتن از استاد ترجیح داد تا یکی از تصنیفهای قدیمی او را برای حاضران بخواند. «رسوای زمانه» تصنیفی بود که قربانی برای خواندن در این مراسم انتخاب کرده بود، اما بغض به او اجازه خواندن کامل این تصنیف را نداد و حاضران به همخوانی این اثر خرم پرداختند. محمد موسوی نوازنده ساز نی که به گفته خودش افتخار همکاری با زنده یاد خرم را در برنامه «گلها» داشت در این مراسم به نینوازی پرداخت و قربانی را هم در بخشی از اجرای ناتمامش همراهی کرد.
نوبت که به محمد اصفهانی رسید، او هم ابتدا یکی از تصنیفهای زنده یاد همایون خرم را خواند . پس از آن، از او به عنوان سالکی در مسیر موسیقی ایران نام برد و این شعر را خواند:« بس که هست از همه سو راه به تو/ به تو برگردد اگر راهرویی برگردد.»
رضا خرم فرزند استاد هم دقایقی در این مراسم حرف زد تا از طرف خانواده این آهنگساز از هنرمندان و علاقهمندان استاد تشکر کند. او صحبتهایش را با این شعر شهریار آغاز کرد :« کاهش جان تو من دارم و من میدانم / که تو از دوری خورشید چهها میبینی»
رضا خرم از قدرشناسیها و حق شناسیهای اهالی موسیقی و هنرمندان ایران پس از درگذشت زنده یاد همایون خرم، تقدیر کرد و گفت: «اگر اجازه بدهید از آقای علی مرادخانی رئیس موزه موسیقی ایران نام ببرم که همت و مدیریت ایشان باعث شد تا چنین مراسمی برای تشییع پیکر پدرم برگزار شود.»
مرادخانی که 14 سال ریاست مرکز موسیقی وزارت ارشاد را به عهده داشت، سخنران بعدی این مراسم بود. او از مهربانی و صمیمت همایون خرم سخن گفت و از او به عنوان یکی از پشتیبانانش در زمان مدیریت بر حوزه موسیقی نام برد.
رئیس موزه موسیقی، گفت: «در یکی از دیدارهایی که با استاد خرم داشتم، به ایشان گفتم که شکستن سدهایی که ناشی از برخی از تنگنظریها در فضای موسیقی ماست، یک پهلوان یا رستم میخواهد. اگر شما صلاح بدانید وارد این حوزه شوید. استاد خرم هم مثل همیشه همان تکیه کلام همیشگی اش را به کار برد و گفت:« صفای شما » من یادم نمیرود وقتی که استاد در همین تالار وحدت به اجرای برنامه پرداختند، بسیاری از سدها فروریخت.»
ت