این سیر تنزل سینما از حیث دغدغه دینی و انقلابی ادامه یافت تا اینکه اخیرا فریادهایی جدی از گلوی متدینین جامعه در نفی و نکوهش مشی کلی سینما به سوی از هم پاشیدن نظام خانواده و متزلزل کردن پایه های دینی مردم، کورسوی امیدی را برای برون رفت سینما از این بحران در دلهای دغدغه مندان ایجاد کرد. از اقدام انقلابی حزب الله در پایین کشیدن «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» از روی پرده سینماها در اوایل سال و دادن انواع بیانیه ها توسط آنان و تحریم فیلم های ضداخلاقی و هالیوود منش! از سوی حوزه هنری و اخیرا تحصن مردم در مقابل ساختمان وزارت ارشاد همه و همه از عزمی جدی برای متوقف کردن مشی کلی و طی طریق سینما به سوی سینمای سکولار که خواهان جامعه ای سکولار است وهدفی همسو با اهداف دشمنان نظام و انقلاب دارد حکایت می کند که از همان ابتدا با واکنش و تهاجم شدید طیف هنرمندان و سینماگران یادشده و افراد شادمان از این طریق طی شده سینما مواجه شد که متاسفانه برخی افراد دیندار و سایتهای ارزشی نیز ساده اندیشانه همصدا با فریادهای مخالفین به تقبیح این اعمال از سوی امت حزب الله دست زدند.گرچه این اقدامات حوزه هنری و اعتراضات انصار حزب الله افعالی منفعلانه در مقابل برخی فیلم های مسئله دار در سینما می باشد اما نوید حرکاتی جدی تر از سوی دغدغه مندان در حوزه فرهنگ را به مردم می دهد که اینها درواقع جرقه های ابتدایی این حرکت می باشند.
جوانانی که بار اصلی نظام و انقلاب بر دوش آنان سنگینی می کند، زمانی که می بینند به سادگی آقای کارگردان دین آنها را با هنر خود که به واقع در این مملکت باید در خدمت اسلام ناب قرار گیرد بازیچه دستان خود نموده است و عامدانه در قبح زدایی برخی مقبوحات دینی مردم نظیر بی حجابی، شراب خواری، روابط نامشروع، خیانت و ... تلاش می کند که البته این مورد آخر در فیلم های جشنواره سی ام بیداد می کند که نشان از برنامه ریزی مدون با استفاده از ابزار سینما برای قبح زدایی خیانت در جامعه و ویران نمودن اساس خانواده که یکی از پایه های اصلی آن اعتماد و اطمینان متقابل طرفین است دارد و آن هنگام که مشاهده می کند مسئولین فرهنگی و متولیان این امور به خواب خرگوشی فرو رفته اند و کوچکترین حرکت و تلاشی در منع این جریان حاکم بر سینما نمی کنند، خود بر اساس آموزه های دینی خویش و وصایای بنیانگذار این انقلاب احساس تکلیف می کنند و به جای نگاشتن نقدهایی بی اثر و حداکثر کم اثر خود وارد میدان عمل می شوند و قدمی هرچند کوچک در سطح توانایی خویش در این راه برمی دارند تا حداقل این ندا به گوش آقایان برسد که چشمان ناظری در حال نظاره بر عملکرد شما هست که اتفاقا اخیرا نیز تیزبین تر از پیش در حال پاییدن و کاویدن سینما در حوزه محتوا و نقد آن می باشد.
البته نباید این اقدامات به همین اعتراضات و تحصنها ختم شود که ادامه آن حقیقتا نتیجه ای عکس در پی خواهد داشت، بلکه بایستی حرکاتی در حوزه سینما از سوی متدینین برای انتقال مفاهیم و دغدغه های دینی صورت گیرد چنانچه به قول یکی از دوستان«چون سروکارت فتد با سینما پس زبان سینما باید تو را». اما خوشبختانه اقداماتی تحسین برانگیز و قابل دفاعی در حوزه های فیلمسازی، مستندهای تجربی، فیلمنامه نویسی و... در سالهای اخیر به انجام رسیده که در جشنواره ای مانند عمار فرصت ظهور و بروز پیدا کرده است؛ جشنواره ای که با آثار خویش جوانه امید را برای در دست گرفتن سینما توسط جوانهای مؤمن و انقلابی و سوق دادن محتوای آن به سوی فرهنگ دینی در دلها رویانیده است چنانچه هر سال پربارتر از پیش به حرکت خود ادامه می دهد و انشاءالله ادامه خواهد داد.