آن گاه -در حالى كه- هیچ همسرى نداشت، از مكه به مدینه هجرت نموده و به نشر دعوت و اعلاى كلمه دین پرداخت و آن گاه با زنانى كه بعضى از آنها باكره و بعضى بیوه و همچنین بعضى جوان و بعضى دیگر عجوز و سالخورده بودند ازدواج كرد و همه این ازدواج ها در مدت نزدیك به ده سال انجام شد و پس از این چند ازدواج، همه زنان بر آن جناب تحریم شد، مگر همان چند نفرى كه در حباله نكاحش بودند. و معلوم است كه چنین عملى با این خصوصیات ممكن نیست با انگیزه عشق به زن توجیه شود، چون نزدیكى و معاشرت با اینگونه زنان آن هم در اواخر عمر و آن هم از كسى كه در اوان عمرش ولع و عطشى براى این كار نداشته، نمیتواند انگیزه آن باشد.
علاوه بر اینكه هیچ شكى نداریم در اینكه بر حسب عادت جارى، كسانى كه زن دوست و اسیر دوستى آنان و خلوت با آنانند، معمولا عاشق جمال و مفتون ناز و كرشمه اند كه جمال و ناز و كرشمه در زنان جوان است كه در سن خرمى و طراوتند و سیره پیامبر اسلام از چنین حالتى حكایت نمی كند(2) و عملا نیز دیدیم كه بعد از دختر بكر، با بیوه زن و بعد از زنان جوان با پیره زن ازدواج كرد، یعنى بعد از ازدواج با عایشه و ام حبیبه جوان، با ام سلمه سالخورده و با زینب دختر جحش، كه در آن روز بیش از پنجاه سال از عمرشان گذشته بود ازدواج كرد.
از سوى دیگر زنان خود را اختیار داد بین بهره ورى و ادامه به زندگى با آن جناب و طلاق و در صورت ادامه زندگى با آن حضرت، آنان را بین زهد در دنیا و ترك خود آرایى و تجمل مخیر نمود- اگر منظورشان از همسرى با آن جناب، خدا و رسول و خانه آخرت باشد- و اگر منظورشان از آرایش و تمتع و كام گیرى از آن جناب دنیا باشد. آیه زیر شاهد بر همین داستان است:
« یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِیلًا وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظِیماً »
« هان اى نبى به همسرانت بگو اگر زندگى دنیا و زینت آن را می خواهید بیائید تا شما را از دنیا بهرمند كنم و بخوبى و خوشى طلاقتان دهم، و اگر خدا و رسول و خانه آخرت را می خواهید بدانید كه خداى عز و جل براى زنان نیكو كار شما اجرى عظیم آماده كرده است. » سوره احزاب، آیه 29
و این معنا هم بطورى كه ملاحظه می كنید با وضع مرد زن دوست و جمال پرست و عاشق وصال زنان، نمی سازد!
پس براى یك دانشمند اهل تحقیق اگر انصاف داشته باشد، راهى جز این باقى نمی ماند كه تعدد زوجات رسول خدا (ص) و زن گرفتنش در اول بعثت و اواخر عمر را با عواملى دیگر غیر زن دوستى و شهوترانى توجیه كند.