وقتی از من خواست كه مجدداً براش از امام جماعت معروف شهرمون و استادم یك استخاره بگیرم، فهمیدم باز هم چشمش به یكی افتاده و عاشق شده؛ نمی دونم آخه پسر 16 ساله چقدر می تونه به ازدواج فكر كنه كه راه و بی راه استخاره می گیره برای ازدواج...!
بهش گفته بودم كه مواظب چشمهات باش، كه هر جایی رو هر وقت خواست دید نزنه، اونوقت گرفتار میشی، و به جای اینكه به فكر رشد و پیشرفت در زندگی باشی، میشی یه اسب در خیمه كه هركی خواست می پره و سوار احساساتت میشه و لگد میزنه تو دنده ات، كه: هی برو، امروز تا هر جا من بخوام باید به من سواری بدی....!
وقتی استخاره اش رو به نیت ازدواج گرفتم، و جواب استادم این بود كه : بد نیست... به این فكر افتادم كه این جوری خبر ندم، و به این پسر هوایی گفتم با رعایت شرایطش خوبه و استخاره بد نیومده...
گفت: یعنی چی ؟ چه شرایطی؟
گفتم : مگه برای ازدواج نمی خوای؟
گفت : نه بابا...! دختره رو برای دوستی می خوام،فكر نكنم به ازدواج بكشه...!!!!
یك آن همه وجودم آتش گرفت،و همه قدرتم رو متصل كردم به توكل به خدا و توسل به ائمه معصومین(ع) كه خودم رو كنترل كنم، و با همون آرامش قبلی گفتم كه: خوب باز هم قرآن گفته شرایطش رو باید رعایت كنی... و شرایطش اینه كه پدر و مادر جفتتون موافق باشن !!!
با گفتن این حرف ، گفت: اونا كه موافق نیستند، و من هم ادامه دادم كه: خوب به سلامتی باید بی خیال بشی، چون شرایط فراهم نیست...
نمی دونستم گریه كنم یا خنده ؟
این موردی كوچك هست، از اینكه بچه های ما قرآن و دین و خدا و پیامبر(ص) سرشون میشه و این عشق تو قلبشون ریشه داره، به همین راحتی هم با دیدن سراب اخلاقیات غربی كنارش نمیذارن، حالا نتونستند بین اینها حد و مرزی قائل بشوند بیشتر مقصر اونهایی هستند كه كوتاهی كرده اند...
تو دلم به هر كی رسیدم بدو بیراه گفتم....
به پدر و مادرهایی كه بی هیچ فكر و تعقلی یه دستگاه ماهواره گذاشتند كنار خونشون كه بچه بی خبرشون، دین و قرآن و اسلام و خدا و ... رو با زندگی غربی قاطی كنه و بزنه بالا....
به غربی ها كه چقدر موفق بودند تا جوونهامون به این روز بیفتن...
به بعضی از مسئولین داخلی كه موظف به رفع این مشكلات هستند و عمل به وظیفه نمی كنند و شاید كمك كردن را باید زد تو سرشان و گفت: تخریب نكنند...
به جوونهای ساده ای كه به قدر یه شپش از مغزی كه خدا بهشون داده به كار نمی گیرند...
به بعضی از كارگردان های داخلی!!! كه مطابق میل اونوریا فیلم می سازن و بعد میگن فیلممون مشكل نداره...
به بازیگرانی كه راه به راه جشنواره های ضد اسلامی ایرانی شركت می كنند و بعد با عزت و احترام میان تو كشور و دوباره فیلم بازی می كنند، و تا بهشون گیر میدی نامه مینویسن، و با كفش نماز می خونند!!! و عكس می گیرند كه ....
آخرتی هم هست، تو این دنیا خیلی ها به نظر خودشون سوار خر مراد هستند و می تازند، باید دید جایی كه پای این چارپا توی گل گیر می كنه و با سر میخورن به سنگ "هوسرانی بس" چه كار میكنند....؟
راستی....
نوجوونها و جوونهامون یادتون نره، حیفه شیطونای تازه به دوران رسیده به این روز دچارشون كنند، و به راحتی آخرتشون خراب بشه...
"الطارق"