ویارانه برای عروس
ویارانه پیشکشی بود که اقوام و همسایه ها برای عروس می فرستادند و این کار هم حتما انجام می شد. محمود کتیرایی در کتاب تاریخی خود « از خشت تا خشت» این رسم را اینگونه روایت می کند: «خوراک پخته با سبزی و ترشی و مانند آن را توی سینی و بشقاب و کاسه می گذاشتند و باسرپوش و روسینی می پوشاندند وروی سر نوکر یا شاگرد و غلام بچه می نهادند.یک عاقله زن هم دنبال آنها راه می افتاد.اگر راه دور بود با الاغ یا درشکه می رفتند.نوکر دم در می ایستاد ؛عاقله زن آن را با شتاب پیش زن باردار می برد و روپوش و سرپوش ویارانه را بر می داشت و بی درنگ به خانه بر می گشت. پس از آن خانواده داماد ظرف ویارانه را با گل و شیرینی و مقداری پول پس می فرستاد.آن پول پایمزد نوکر و کلفت و غلام بچه بود و میان آنها پخش می شد.»
آداب و رسوم پخت ویارانه
در بهار معمولا ویارانه دلمه می پختند.کاهو و سرکه و گلپرو شنگ تازه و شبدرو گوجه سبزو چغاله بادام نیز از ویارانه های بهار بود.
فرستادن آش رشته با کشک و سیر داغ و پیاز داغ و نعناع داغ ، آن هم هنگام ظهر از ویارانه های درجه یک به شمار می آمد.
برخی از خانواده ها که سلیقه بهتری داشتند ، چشم به راه حمام رفتن زن آبستن می ماندند و همین که از رفتنش به حمام آگاه می شدند، آش سماق با کوفته برنجی و یا کوفته نخودچی می پختند و می گذاشتند تا سرد شود .آنگاه باترشی بادمجان و یا ترشی پیاز و سبزی خوردن و نان خانگی سرزده به حمام می فرستادند.کشک بادمجان و حلیم بادمجان و کباب تنوری نیز برای زن باردار ویارانه خوبی بود.به خصوص چغارتمه که از جگر و دل و سنگدان مرغ تهیه می شد.قدری آبلیمو و نعناع داغ و تخم مرغ به آن می زدند و سرزده برای زن باردار می فرستادند.سیرابی داغ هم برای زن باردار، مانند بوی سیر داغ اشتها می آورد و مانعی برای قی و استفراغ می شد.
زن باردار نه تنها از خوردن این غذا ها لذت می برد از حسن نیت و توجهی که اقوام و همسایه به او داشتند احساس رضایت می کرد و دوران بارداری را برای او دورانی سراسر ناز و آرامش می ساخت.