نکات منفی ، نکات منفی ، نکات منفی ، نکات منفی
شاید یکی از اهداف فیلم، تقبیح و غیرانسانی نشان دادن حکم قانونی و شرعی قصاص باشد. تا جایی که سیمینی که حق قانونی و شرعیاش (بدون در نظر گرفتن خلاهای قانونی فیلم) گرفتن قصاص از قاتل شوهرش است تا این حد گرفتار عذاب وجدان نشان داده میشود که به یک بیمار روانی تبدیل شده. شاید نه! حتما یکی از اهداف همین بوده! چرا که صحنههای پایانی فیلم که آوا را برای اعدام میبرند، او و دوست پسرش (که حالا نقش داماد را گرفته) با لباس عروسی و کت و شلوار دامادی به قتلگاه برده میشوند! صحنهای کاملا رمانتیک و احساسی که با حضور فاجعهای به نام قصاص اشک را به چشم مخاطب خواهد آورد. البته این یک سکانس حذفشده از نسخهی در حال اکران فیلم است.
صحبت از خلاهای قانونی موجود در فیلم شد. «قواعد شرعی و قانونی مواردی را پیش بینی کرده است که قاتل با وجود کشتن مقتول مستوجب قصاص نیست؛ در همین رابطه ایرادی مهمی که به فیلم «من مادر هستم» وارد است نادیده انگاشتن همین مورد است به گونهای که موجب شده کارگردان با مقدمه چینی اشتباه و غیر حقوقی از حادثه قتل «سعید»، موضوعی حقوقی، قتلی را که مستند به تبصره ۲ ماده ۲۹۵، قاتل (یعنی آوا) میتواند «سعید» را به اعتقاد مهدور الدم بودن کشته باشد و مطابق این ماده محکوم به قصاص نشود و حتی از پرداخت دیه نیز معاف شود را منتج به قصاص کرده است؛ سعید در این فیلم میتواند «مهدور الدم» محسوب شود و دلائل زیادی بر این امر وجود دارد؛
اولا، زنای سعید، از نوع زنای به عنف است چرا که بدون رضایت «آوا» به او تجاوز میکند؛ لازم به توضیح اینکه، هیچ حقوقدانی تردید ندارد که رضایت ظاهری در حالت مستی، رضایت حقیقی محسوب نمیشود؛ ثانیاً این زنا میتواند از مصادیق زنای محصنه و مستحق قتل و بنابراین، زانی مهدورالدم باشد. به فرض که اثبات «زنای به عنف» در دادگاه دشوار باشد، برای معافیت آوا از قصاص، صرف «اعتقاد به مستحقِ کشتن بودن» مقتول یعنی سعید کافی است و به مجرد همین اعتقاد، میتواند از مجازات قصاص معاف شود. باز، ذکر این نکته ضروری است که از نظر حقوقدانان، برای اعتقاد به مهدورالدم بودن، اثبات وجود این اعتقاد کافی است و ضرورتی ندارد فرد واجد اطلاعات دقیق فقهی باشد و معنا و مصادیق مهدورالدم بودن را بداند.» – مهدی جهانشیری؛ کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی. این طور به نظر میرسد که کارگردان برای رسیدن به هدفی که در بالا به آن اشاره شد عجلهی زیادی به خرج داده است.
کاراکترهای فیلم ارتباطات بهشدت آزادانهای با یکدیگر دارند. آوا بعد از کشمکشهای پدر و مادرش با یکدیگر، با سعید که او را عمو صدا میزند و دوست پدرش است زندگی میکند که منجر به همان اتفاق خاص میشود. سعید، نادر را به دنبال همسرش سیمین، که به تازگی به تهران برگشته به فرودگاه میفرستد با این بهانه که «دوست دوران جوانی تو است، برو دنبالش»! صبح زود سیمین به خانهی نادر میآید و با او به صحبت مینشیند. این ارتباطهای این سبکی بسیار عادی نشان داده میشود. حتی وقتی نادر از گذشتهی خود در دادگاه و از ارتباطی که با سیمین داشته که منجر به بارداری وی شده حرف میزند و پرده از یک راز ۲۵ ساله برمی دارد، عکسالعمل خاصی از ناهید و آوا، همسر و فرزند وی دیده نمیشود.
استفاده از مشروبات الکی و شرب خمر دائم کاراکترهای فیلم هم تایید دیگریست بر روی این نکته که فیلم دست روی تابوهای اخلاقی و عرفی جامعه گذاشته و در داستان، آنها را کاملا عادی نشان میدهد. تا جایی که وقتی نادر وارد خانه میشود، جای نوشیدن یک لیوان آب، درشیشه مشروب را باز میکند. نوشیدنی سر میز شامشان مشروب است و در یخچالشان به وفور این شیشهها یافت میشود. گمان میرود یکی از دلایل مهم اعتراضهای این روزهای اقشار گوناگون به این فیلم، همین نکتهها باشد.
بعد از اتفاقی که برای آوا میافتد، خانواده به راحتی او را میپذیرد و به حمایت و دفاع از وی بر میآید. کوچکترین اعتراضی از سوی پدر و مادر وی در رابطه به مصرف بیش از حد مشروبات الکلی توسط آوا یا حتی بالاتر از آن، ارتباطی که با سعید برقرار کرده است صورت نمیگیرد. مادری که به شدت مخالف ارتباط آوا با پدرام (دوست پسر آوا) ست و دائما به او یادآوری میکند که من نگران آیندهی توام و به همین دلیل بارها با آوا و پدرام درگیریهای لفظی پیدا میکند، حالا و با وجود چنین اتفاقاتی، دخترش را کوچکترین سرزشی نمیکند و حمایتهایش را از وی بیشتر میکند.
این موضوع جای سوال دارد که چرا شخصیت مادر آوا که به تعبیری نقش اول معنوی فیلم است این همه تناقضات رفتاری دارد؟ یا اینکه چرا ارتباط آوا با پدرام برای مادر تا این حد ثقیل است اما اتفاقی که برای آوا افتاده به راحتی برایش هضم میشود؟ نمیتوان این ایراد را متوجه شخصیتپردازی فیلم دانست. شاید این موضوع را هم بتوان ذیل «عادیسازی تابوهای اخلاقی و عرفی جامعه» تحلیل کرد.
پدرام، دوست پسر آوا، کسی که قصد ازدواج با او را دارد نیز کوچکترین مشکل و مخالفتی با اتفاقی که برای آوا افتاده ندارد! او بعد از مطلع شدن از ماجرا، حضور دائمی در دادگاهها دارد و همچنان به خانواده وی میگوید که او را دوست دارد. از او حمایت میکند تا آنجا که تا پای پوشیدن لباس دامادی هم میرود. یکی از نکات خنده دار فیلم از نگاه حاضرین در سالن سینما، صحنههای مربوط به عکس العملهای پدرام به ماجرای آوا بود.