• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 417)
سه شنبه 30/8/1391 - 20:55 -0 تشکر 575209
راز تاخیر امام زمان (عج)


در روایات متعدد آمده است که برای تعجیل در فرج دعا کنید.[۳] خداوند امر فرج را به یک شب اصلاح می­کند؛[۴] یعنی اگر حضرت حق اراده کند، مطلب تمام است. اراده حق هم متوقف بر تقاضای من و شما است. اگر تقاضا باشد، قطعاً عرضه خواهد بود. داستان­های متعددی در این زمینه نقل شده است. روایت شده است که ...

آیت‌الله ناصری از اساتید اخلاق حوزه علمیه اصفهان طی سخنانی، راز تاخیر ظهور حضرت ولیعصر (عج) را با بهره‌گیری از آیات و روایات تشریح کرده است.

متن سخنان این استاد حوزه که دوماهنامه‌ خُلُق آن را منتشر کرده است به شرح ذیل است.

الْكَلَامُ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْقَلْبِ وَقَعَ عَلَى الْقَلْبِ وَ إِذَا خَرَجَ مِنَ اللِّسَانِ لَمْ‏ یُجَاوِزِ الْآذَان‏؛[۱]

سخن وقتی از قلب خارج شود، به قلب هم می‌نشیند و اگر فقط از زبان خارج شود، از گوش‌ها هم تجاوز نمی‌کند.

اگر کسی وصل شود، هرچه از خدا، انبیا و ائمه بگوید، در قلب می‌نشیند؛ اما آن‌هایی که مثل من وصل نیستند، فقط حرف می‌زنند و حرفشان از این گوش‌ها تجاوز نمی‌کند، از این گوش می‌رود و از آن گوش در می‌آید. ما قابل نیستیم که بخواهیم فضایل امام زمان (عج) را بگوییم؛ لکن در عین حال «تا ریشه به آب است امید ثمری هست». امیدواریم حضرت، ما را هدایت فرماید.

سه شنبه 30/8/1391 - 20:58 - 0 تشکر 575210

* حکمت تأخیر فرج حضرت بقیة الله (عج)


یکی از سؤالات مطرح دربارة حضرت مهدی (عج) این است که حکمت تأخیر فرج چیست؟


در روایات و زیارات متعددی می‌فرماید:


یَمْلَاُ الْأرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما؛[۲]


[حضرت] دنیا را پر از عدل و داد می‌کند، بعد از آن‌که پر از ظلم و جور شده است.


عدل واقعی را که از زمان حضرت آدم تا الآن پیاده نشده است، حضرت بقیة‌الله (عج) پیاده می‌کنند.


اما حالا که ظلم و جور همه دنیا را گرفته است؛ پس چرا حضرت تشریف نمی‌آورد؟ چقدر دعای ندبه می‌خوانیم! چقدر به جمکران و حرم‌های اهل‌بیت (ع) می‌رویم و «یا بن الحسن، یا بن الحسن» می­گوییم! چرا حضرت نمی‌آید؟

سه شنبه 30/8/1391 - 21:0 - 0 تشکر 575211

* ظهور حضرت به خواست خدا است


در جواب، عرض می‌کنیم: اولاً امر ظهور به دست حضرت حق است. هر موقعی که پروردگار مصلحت بداند، حضرت ظهور می‌کند. خداوند متعال که حکیم است و هر کاری بکند، طبق حکمت و مصلحت است.


ظهور حضرت بقیة‌الله یکی از احکام الهی است. حضرت حق، باید حکم بکند تا حضرت بقیة الله -روحی له الفداء- ظهور کند.


چرا خداوند متعال اجازه ظهور نداده است؟ حکمتش چیست؟ ما نمی‌دانیم. همان‌طور که حکمت احکام دیگر را نمی‌دانیم. مثلاً نماز ظهر و نماز عصر چهار رکعت است، نماز مغرب سه رکعت است. چرا؟


ما علت احکام الهی را نمی‌فهمیم. زکات به نُه چیز تعلق می‌گیرد. یکی از آن‌ها گوسفند است. کسانی که گوسفند دارند با شرایطش، اگر تعدادشان چهل تا شد باید یکی از آن‌ها را زکات بدهند و اگر تعدادشان به صد و بیست و یک رسید باید دو رأس گوسفند زکات بدهند. حالا چرا صد و بیست و یک گوسفند باید باشد، حکمتش را خدا می‌داند.


تأخیر ظهور حضرت بقیة‌الله -روحی له الفداء- که به اجازة حق است، طبق حکمت حق است. او این طور مصلحت می‌داند.

سه شنبه 30/8/1391 - 21:1 - 0 تشکر 575212

* نبود تقاضا به اندازه کافی


در روایات متعدد آمده است که برای تعجیل در فرج دعا کنید.[۳] خداوند امر فرج را به یک شب اصلاح می­کند؛[۴] یعنی اگر حضرت حق اراده کند، مطلب تمام است. اراده حق هم متوقف بر تقاضای من و شما است. اگر تقاضا باشد، قطعاً عرضه خواهد بود. داستان­های متعددی در این زمینه نقل شده است. روایت شده است که قوم بنی­اسرائیل در کمال شدت و ناراحتی قرار گرفته بودند و می­دانستند که رفع گرفتاری آن‌ها به آمدن حضرت موسی (ع) است. مدتی از شهر بیرون آمدند و شروع کردند به استغاثه کردن. به واسطه همین تضرع و زاری، خداوند از چهارصد سال که قرار بودن سرگردان باشند، صد و هفتاد سال کم کرد.


حضرت صادق (ع) می‌فرمود: خداوند به حضرت ابراهیم وحى فرستاد كه به زودى فرزندى براى تو متولد خواهد شد. ابراهیم هم به ساره (همسرش) خبر داد. ساره گفت: «من پیر زن هستم». با این وصف خداوند به سوى ابراهیم وحى فرستاد كه ساره به زودى فرزندى مى‏آورد و اولادش چهار صد سال گرفتار خواهند بود.آن‌گاه حضرت فرمود: چون گرفتارى بنى اسرائیل به طول انجامید، چهل صبح به درگاه الهى رو آورده، به گریه و زارى پرداختند. خدا هم به موسى [و برادرش] هارون وحى فرستاد كه [با امداد غیبى] آن‌ها را از شر فرعون نجات دهند و صد و هفتاد سال از چهار صد سال گرفتارى آن‌ها را برداشت.

سه شنبه 30/8/1391 - 21:3 - 0 تشکر 575213

* امام ششم (ع) فرمود:


شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما (اهل بیت‌ (ع) )را نزدیك خواهد كرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.[۵]


وقتی تقاضا باشد، عرضه هم به دنبالش می‌آید. اگر ما فرج کلی را از حضرت حق درخواست کردیم، حضرت حق عنایت می­کند؛ و گرنه از فیوضات خاص خداوند و امام زمان (عج) محروم می‌شویم.


مرحوم حاج محمد علی فشندی نقل می‌کرد: در مسجد جمكران قم اعمال را به جا آورده، با همسرم می‌آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شد و قصد دارد به طرف مسجد برود.


با خودم گفتم: «این سید در این هوای گرم تابستان، از راه رسیده و تشنه است».


ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آن‌كه ظرف آب را پس داد، گفتم: «آقا شما دعا كنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید، تا امر فرجش نزدیك شود».


فرمود: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی‌خواهند. اگر بخواهند، دعا می‌كنند و فرج ما می‌رسد».


این را فرمود و تا نگاه كردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان (عج) را زیارت كردم و حضرتش امر به دعا کرده است».

سه شنبه 30/8/1391 - 21:5 - 0 تشکر 575214

* خارج شدن مؤمنان از صلب پدران


در جنگ صفین، امیرالمؤمنین (ع) با معاویه جنگ کرد. این جنگ، طولانی‌ترین جنگ‌ در صدر اسلام شد. البته در زمان ظهور امام زمان (عج)، جنگ‌های ۷، ۸، ۹ ساله اتفاق می‌افتد و در ،نهایت اسلام پیروز می‌شود. حدود ۱۸ ماه جنگ صفین طول کشید. مردم در طول این مدت ۱۸ ماه معجزه‌هایی از حضرت امیر (ع) دیدند.


یک شب معاویه تصمیم گرفت جنگ را یک سره کند. شجاعان لشکرش را که هزاران نفر بودند انتخاب کرده، غرق آهن نمود و به خط مقدم فرستاد، تا جنگ یک سره شود. اصحاب بلند شدند تا بجنگند. حضرت فرمود: «کار من است، شما کنار بروید». حضرت به جنگ آمد و هر کسی را که به درک می‌فرستاد، یک تکبیر می‌گفت. آن شب هزار تکبیر از حضرت شنیده شد.


مالک اشتر هم جنگید و از او هم نهصد و نود و نه تکبیر شنیده شد. موقعی که برگشت به حضرت عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین! خسته نباشید. شما یک تکبیر بیشتر از من گفتید». حضرت فرمود: «بله؛ تو همه را از تیغ می‌گذراندی؛ ولی من هر کس که مقابلم می‌آمد تا هفتاد پشتش را نگاه می‌کردم، اگر یک شیعه در نسلش بود و بنا بود به دنیا بیاید، او را نمی‌کشتم و زخمی‌اش می‌کردم تا از صحنه جنگ کنار برود. فرق من و تو همین است»


از حضرت سجاد (ع) پرسیدند: «یابن رسول الله! چطور شد ضربات پدر شما روز عاشورا، یک ضربه‌ای بود؟ هر کس مقابل حضرت بود، یک ضربه می‌خورد و احتیاج به ضربه دوم نداشت؛ اما خیلی‌ها زخمی می‌شدند و کنار می‌رفتند، علتش چه بود؟ پدرتان بعضی‌ را زخمی می‌کرد تا کنار بروند؛ اما بعضی را که یک ضربه می‌زد کشته می‌شد و در قعر جهنم قرار می‌گرفت؟»حضرت فرمود: «پدرم نگاه می‌کرد تا هفتاد پشت افراد اگر یک شیعه به دنیا می‌آید او را فقط زخمی می‌کرد؛ و گرنه ضربه های پدرم یک ضربه‌ای بود».

سه شنبه 30/8/1391 - 21:6 - 0 تشکر 575215

همچنین حضرت نوح (ع) چند سال عمر کرد؟ دربارة سنش اختلاف است. صریح قرآن است که تبلیغش ۹۵۰ سال طول کشید. در این مدت هشتاد نفر به دین او ایمان آوردند. این تعداد را بر مدت تبلیغ حضرت نوح تقسیم کنید، ببینید سالی چند نفر به او ایمان می‌آوردند؟ حضرت نوح در سال چند نفر را توانسته ‌است موحد کند. حدوداً هر دوازده سال یک نفر را توانسته به دین خدا جذب کنند. چرا؟ برای همین جهت بود؛ یعنی عذاب قوم حضرت نوح تأخیر می‌افتاد تا دیگر هیچ مؤمنی در صلب آن‌ها نباشد.حضرت نوح هم در قرآن تصریح می‌کند:


إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا یَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً كَفَّاراً؛[۷]


چرا كه اگر آن‌ها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏كنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمى‏آورند.


عذاب این‌ها که تا این مدت طولانی به تعویق افتاد برای همین علت بود. این‌هایی که متولد می‌شدند، اگر ۱۰۰ سال دیگر یا ۱۵۰ سال دیگر، در نسل این‌ها یک مسلمان بود و بنا بود بیرون بیاید، این‌ها را مهلت می‌دادند تا آن مسلمان بیرون بیاید، بعد این‌ها را بکشند. اگر یک نفر مسلمان در نسل پنجاهم یا هشتادم کافری بود، آن کافر را به احترام آن شیعه نمی‌کشتند.


حالا هم همین‌طور است. خیلی‌ها مهدور الدم هستند که اگر حضرت ظهور کند، قتلشان واجب است؛ اما ممکن است در نسل همین‌ها که واجب القتل هستند، فرزند صالحی باشد؛ مثل خلیفه اول که وضعیتش معلوم است؛ لکن فرزندی دارد به نام محمد بن ابی بکر که بازوی امیرالمؤمنین (ع) است.

سه شنبه 30/8/1391 - 21:7 - 0 تشکر 575216

محمد بن ابی بکر آن‌قدر مقرب درگاه حضرت امیر (ع) بود که حضرت فرمود بگویید: محمد بن علی ممکن است در پشت خیلی از این کفار و مشرکانی که اگر به دست ما برسند، هزارتایشان را یک روزه می‌کشیم، شیعیانی بعداً به وجود بیایند که به درد می‌خورند.


لذا من حق ندارم که اشکال کنم که: خدایا! چرا حضرت را نمی‌فرستی؟ ما چه کاره هستیم که در کار خدا دخالت کنیم؟ ما باید تسلیم باشیم. بهترین حالات، این است که انسان تسلیم حق باشد. به حضرت حق عرض کند: پروردگارا! آنچه تو صلاح می‌دانی، مطیعم.


برای خدا ناراحتی ها و مشکلات زمان غیبت را تحمل کن؛ اجر و مقام داری. لکن دعا برای تعجیل فرج را فراموش نکن؛ زیرا این دعا معرّف خواست قلبی ما است و از آن طرف اگر در فرج تأخیر شد، باید راضی به رضای الهی باشیم.


البته به واسطه کثرت گناهان ما ممکن است، امر فرج تأخیر بیفتد. خدا می‌داند. انسان مؤمن، باید مقداری بیشتر حواسش را جمع کند و به حضرت، بیشتر دعا کند.


[۱] . مجموعه ورام، ج‏۲، ص ۱۵۳.


[۲] . كشف المحجة، ص ۱۰۶؛ إثبات الهداة، ج‏۲، ص ۱۲۰.


[۳]. برای نمونه ر.ک: إحتجاج، ج‏۲، ص۴۷۱؛ إعلام الورى، ص۴۵۳؛ بحارالأنوار ، ج‏۵۲، ص ۹۲.


[۴]. إعلام الورى، ص ۴۳۵؛ كمال الدین، ج‏۲، ص ۳۷۷؛ بحارالأنوار، ج‏۵۱، ص ۱۵۶.


[۵] . بحارالأنوار ، ج‏۵۲، ص۱۳۲؛ البرهان، ج‏۳، ص ۱۲۵؛ المیزان، ج‏۱۰، ص۳۳۱.


[۷] . سوره نوح: ۲۷.

چهارشنبه 1/9/1391 - 23:16 - 0 تشکر 575327

میثم ومپایر گفته است :
[quote=میثم ومپایر;327599;575214]

* خارج شدن مؤمنان از صلب پدران


در جنگ صفین، امیرالمؤمنین (ع) با معاویه جنگ کرد. این جنگ، طولانی‌ترین جنگ‌ در صدر اسلام شد. البته در زمان ظهور امام زمان (عج)، جنگ‌های ۷، ۸، ۹ ساله اتفاق می‌افتد و در ،نهایت اسلام پیروز می‌شود. حدود ۱۸ ماه جنگ صفین طول کشید. مردم در طول این مدت ۱۸ ماه معجزه‌هایی از حضرت امیر (ع) دیدند.


یک شب معاویه تصمیم گرفت جنگ را یک سره کند. شجاعان لشکرش را که هزاران نفر بودند انتخاب کرده، غرق آهن نمود و به خط مقدم فرستاد، تا جنگ یک سره شود. اصحاب بلند شدند تا بجنگند. حضرت فرمود: «کار من است، شما کنار بروید». حضرت به جنگ آمد و هر کسی را که به درک می‌فرستاد، یک تکبیر می‌گفت. آن شب هزار تکبیر از حضرت شنیده شد.


مالک اشتر هم جنگید و از او هم نهصد و نود و نه تکبیر شنیده شد. موقعی که برگشت به حضرت عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین! خسته نباشید. شما یک تکبیر بیشتر از من گفتید». حضرت فرمود: «بله؛ تو همه را از تیغ می‌گذراندی؛ ولی من هر کس که مقابلم می‌آمد تا هفتاد پشتش را نگاه می‌کردم، اگر یک شیعه در نسلش بود و بنا بود به دنیا بیاید، او را نمی‌کشتم و زخمی‌اش می‌کردم تا از صحنه جنگ کنار برود. فرق من و تو همین است»


از حضرت سجاد (ع) پرسیدند: «یابن رسول الله! چطور شد ضربات پدر شما روز عاشورا، یک ضربه‌ای بود؟ هر کس مقابل حضرت بود، یک ضربه می‌خورد و احتیاج به ضربه دوم نداشت؛ اما خیلی‌ها زخمی می‌شدند و کنار می‌رفتند، علتش چه بود؟ پدرتان بعضی‌ را زخمی می‌کرد تا کنار بروند؛ اما بعضی را که یک ضربه می‌زد کشته می‌شد و در قعر جهنم قرار می‌گرفت؟»حضرت فرمود: «پدرم نگاه می‌کرد تا هفتاد پشت افراد اگر یک شیعه به دنیا می‌آید او را فقط زخمی می‌کرد؛ و گرنه ضربه های پدرم یک ضربه‌ای بود».



هوالعزیز
سلام

در این رابطه یک سوال وجود
البته من هم یک جواب دارم
سوال رو میپرسم تا نظرات دوستان رو جویا بشیم

چرا باید به قول صحبت ایشان,چون هفتاد پشت, بعد فرد خوبی وجود خواهد داشت, تعداد زیادی نسل فساد در زمین انجام دهند و باقی بمانند تا به آن فرد خاص برسد؟

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.