بعد از آمدن اقوام داماد که برای خواستگاری آمده اند دختر باید جلو برود و شانه همه آنها را یکی یکی ببوسد و خوش آمد بگوید و آنها هم صورتش را می بوسند. .
بعد از نشستن, از آنها پذیرایی می شود دختر ممکن است کمرویی کندن و یا حاضر به آمدن درآن مجلس دیدار نباشد و در این گونه اوقات مادرش با جملاتی مانند ( دختر پل است و خواستگار رهگذر ) یا ( هرچی در عالمه در آدمه ) یا ( ماکه نمی خواهیم تو را ترشی بندازیم ) یا ( همه باید بالاخره عروسی کنند و به خانه بخت بروند ) یا ( بخت فقط یک دفعه در خانه آدم را می زند ) و او را راضی می کنند وی نیز با چای وارد می شود و در این هنگام زنان از خانواده دختر می خواهند که وی چادر را از سرش بردارد و درآخر همه موقع خداحافظی صورت دختر را می بوسند تا هم عزیزش داشته باشند و هم دریافته باشند که دهانش بدبو نیست.
البته در این مجالس میوه و شربت نمی آورند و تنها با چای پذیرایی می کنند و عقیده دارند که اگر خیلی پذیرایی کنند حمل بر آن می شود که از دخترشان سیرند و می خواهند هرچه زودتر او را شوهر دهند. ضمناً عقیده دارند که در این مراسم به هیچ وجه نباید از مهمان با هندوانه پذیرایی کرد زیرا سرد است و خواستگاری به هم می خورد در این جلسه از طرف خانواده عروس درباره خود داماد و خانواده او سؤالاتی می شود.
بعد از آن خانواده عروس به تحقیق و تفحص درباره خانواده داماد، وضعیت شغل و غیره ... می پردازند و بالاخره تصمیم می گیرند که به خواستگار جواب مثبت بدهند یا منفی. چند مدت بعد از طرف خانواده داماد به خانواده عروس خبر می دهند که برای گفتگو به خانه آنها خواهند رفت و اگر خانواده عروس در اثر تحقیقات منصرف شده باشند عذر می آورند که (حالا دیر نشده تا بعد) یا فعلاً تصمیم به شوهر دادن دختر نداریم و جملاتی از این قبیل و اگر هم تصمیم به موافقت گرفته باشند وقت را معین کرده و به آنها اطلاع می دهند تا به آنجا بروند. بعضی اوقات هم دختر و پسر یکدیگر را می بینند بعد از آشنایی با دختر یا پسر، پسر, خانواده خود را به خواستگاری می فرستد و مجلس خواستگاری صرفاً پیرامون نحوه ازدواج و این که خانواده عروس چه نظری و چه شرایطی دارند گفتگو می شود نخستین دیدار بستگان داماد را با عروس برای خواستگاری به هر نحو که باشد (پسند) هم می گویند که مراد پسند دختر است برای ازدواج با پسر.