سازمان و تسهیلات مدرسه
مطالعات (Fuller IER,Ibid ) نشان می دهند كه هیچ گونه اختلافی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس كوچك و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتیجه می توان ابعاد مدرسه را افزایش داد مشروط بر آنكه مدیران این گونه مدارس قبلاً آموزش های مناسب را دیده باشند.
در رابطه با نقش تراكم كلاس (تعداد دانش آموزا در كلاس) بطور كلی مطالعات نشان می دهند كه در كلاس های كم تراكم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست، مگر آن كه تراكم كلاسی كمتر از 15 نفر باشد كه در این صورت امكان آموزش انفرادی فراهم می شود. همچنین می توان اظهار داشت كه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در كشورهای صنعتی در كلاس های بیش از 45 نفری و در كشورهای در حال توسعه در كلاس های بیش از 55 نفری كاهش می یابد. جالب توجه است كه در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه پنجم 15 كشور كره با تراكم 60 نفر در كلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در كلاس رتبه اول را بدست آورده اند (IEA , 1988) بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می كند، تراكم كلاسی نیست بلكه آن چیزی است كه در كلاس اتفاق می افتد. در مورد كلاس های با تراكم بیش از 60 دانش آموز در كلاس هیچ گونه مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد كه عدد 60 را بتوان به عنوان تراكم حدأكثر به حساب آورد البته مشروط بر آن كه اتاق درس به اندازه كافی برای آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد.
یكی از مشكلاتی كه وجود دارد این است كه معلمین معمولاً برای تدریس در كلاس های با تراكم متوسط آماده می شود. باید توجه داشت كه اگر تراكم كلاسی بالا رود، معلمین باید آموزش های لازم را برای تدریس در كلاس های با تراكم بالا ببینند. همچنین باید انگیزه كافی برای حضور آنها در كلاس های پر تراكم به وجود آید كه به سادگی ممكن نیست.
استفاده از مدارس دو شیفت و سه شیفت این امكان را می دهد كه بدون افزایش هزینه ای سرمایه ای بتوان از تعداد بیشتری دانش آموز ثبت نام كرد. در صورتی كه معلمین فقط در یكی از نوبت ها تدریس كنند به نظر می رسد اینكه دانش آموز در كدام نوبت در مدرسه حضور یابد، تأثیری در پیشرفت تحصیلی وی نخواهد داشت. البته بسیاری از معلمان برای بدست آوردن درآمد بیشتر در دو نوبت (گاهی در دو مدرسه متفاوت) تدریس می كنند از والدین نیز ترجیح می دهند فرزندان آنها در نوبت اول كه هوا خنك تر است و كودكان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسیاری از كشورها مدارس بصورت دو یا چند نوبتی در آمده اند، به نظر می رسد كه تأثیر چندانی بر نتایج نداشته است. جمع آوری اطلاعات بیشتر در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.
مدارس شهری و روستایی
در بسیاری از كشورها، بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی اختلاف زیادی مشهود است و به ندرت ممكن است این اختلاف به نفع مناطق روستایی باشد، مگر در مقایسه با مناطق پست حومه شهرهای بزرگ كه ممكن است از كیفیت پایین برخوردار باشند. در بقیه موارد این مناطق روستایی هستند كه از وضعیت بدتری نسبت به مناطق شهری برخوردارند.
در این خصوص باید توجه كرد كه تخصص نابرابر منافع بین مدارس مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن مدارس مؤثر است. اطلاع از نسبت تعداد میز و نیمكت به ازای هر دانش آموز تعداد تخته سیاه قابل استفاده به ازای هر اتاق درس، تعداد اتاق های درس با كف خشتی، چوبی، سیمانی تعداد روشنایی به ازای هر اتاق درس، تجهیزات مورد نیاز برای آموزش عملی علوم (ویا حتی در كشورهای غنی تر، فضای آزمایشگاه و كاربرد آنها به ازای هر دانش آموز) و… با استفاده از نتایج سرشماری به سادگی میسر است.
وقتی دستیابی به این گونه اطلاعات اساسی در سطح ناحیه، منطقه یا كشوری ممكن نباشد به ناچار باید حدأقل هر چند سال یكبار این گونه اطلاعات جمع آوری شود. می توان در جایی كه سرشماری صورت نمی گیرد. این گونه اطلاعات را با استفاده از روش نمونه گیری به دست آورد داده باید تجزیه و تحلیل شوند و اقدامات مناسب برای هر چه بیشتر بر قرار كردن برابری بین مدارس انجام گیرد. از انجمن های محلی نیز می توان در این زمینه كمك خواست. از سیاست ملی هند در این مورد می توان بسیاری مطلب آموخت. تسهیلات اساسی نظیر دو اتاق نسبتاً وسیع تخته سیاه، نقشه، نمودار و دیگر مواد آموزشی برای همه مدارس ابتدایی باید فراهم گردد
مشكلات ویژه ای در مدارس مناطق دور افتاده وجود دارد. مدارس در این گونه مناطق اغلب كوچك هستند و گاهی فقط یك معلم دارند كه باید شش پایه دوره ابتدایی را به تنهایی تدریس كند. در چنین شرایطی باید آموزش های لازم به معلمین داده شود و در این زمینه كشورهای در حال توسعه می توانند از تجربیات كشورهای پیشرفته استفاده كنند. مشكل دیگر جذب معلمین برای كاركردن در مدارس روستایی (اغلب دور افتاده) و نگهداری آنها در این گونه مناطق است. (Chivore,1988)
عدم تمایل معلمین آموزش دیده برای رفتن و ماندن در مناطق روستایی به خوبی آشكار است. كیفیت معلمین مناطق روستایی با میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد. پاداش نقدی و تأمین مسكن رایگان كه می تواند پرهزینه باشند همیشه كافی نیستند.
نقش مدیر مدرسه نیز بسیار حائز اهمیت است. فولر (Fuller,1986) نشان داده است كه نقش مدیر مدرسه اغلب با نوع مدرسه (نظری، حرفه ای) و فرهنگ محیط در ارتباط است. آموزش رسمی مدیران مدارس پس از انتخاب آنها به این سمت، اثرات مثبتی بر نحوه اداره مدرسه داشته و باید احتمالاً بخشی از آموزش ضمن خدمت یا از طریق كار تلقی شود. هزینه این آموزش از طریق كار ناچیز است مگر برای گروهی كه در رابطه با محتوای این دوره و تهیه مواد آموزشی مورد نیاز فعالیت می كند. محتوای آموزشی این دوره ها باید به صورت ملی تهیه شوند و در هنگام بررسی محتوای چنین دوره هایی در دیگر كشورها به ویژه كشورهای صنعتی باید دقت كامل مبذول گردد.
در مناطقی كه بیشتر والدین بی سواد یا كم سواد هستند، مدیران مدارس می توانند برنامه هایی را برای والدین تهیه كنند و از این طریق در رفتار والدین تغییر ایجاد كنند. برای نمونه به آنها بیاموزند كه فرزندان خود را مجبور كنند تا درس ها را برای آنان بخوانند، یا به والدین آنچه را كه آموخته اند تعریف نمایند. چنین برنامه هایی اثرات بسیار شگفتی بر پیشرفت دانش آموزان به ویژه دانش آموزان پایه های دوم و سوم كه از نظر خواندن ضعیف هستند داشته باشد.
(Sawadisevee , Jiyono and Nordin 1982 )
اقدامات زیادی در این زمینه صورت گرفته كه ارزش ثبت و خلاصه كردن را دارد. در تمامی این اقدامات نقش مدیران مدارس توجه بوده است.