• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 780)
سه شنبه 9/8/1391 - 1:30 -0 تشکر 570426
زندگی نامه شهید شعبانعلی توکلی بقلم برادر ایشان

 

 
در زمستان سال 1339 در یك خانه محقر قدیمی كه به صورت موروثی هر ماهه روضه و عزاداری سالار شهیدان در آن برگزار می شد؛فرزند چهارم خانواده در شب تولد دوازدهمین امام شیعیان به دنیا آمد كه نام او را شعبانعلی نهادند. پدرش درجه دار بازنشسته ارتش بود كه بعلت ظلم ستیزی و عدم تطبیق با نظام حاكم و فساد موجود در ارتش با بیست سال كار بازنشسته گشته و به عبادت و ذكر مشغول شد.
 
علی از دوران كودكی به همراه پدر مرتب در مسجد محل حضور داشت و ذكر و یاد خدا و یاد حماسه های سالار شهیدان با ذهن و اعتقاد او عجین می شد.در سال های تحصیلی همواره جزو شاگردان ممتاز بود مگر تنها موردی كه در سال سوم دبیرستان(نظام تحصیلی)در سال1356در دبیرستان خوارزمی بعلت نوشتن انشاء كه موضوع آن دستاورد های انقلاب شاه معدوم بود،به علت انتقاد شدید، او را از درس انشاء تجدید كردند كه این موضوع یكی از نقاط عطف در زندگی كوتاه او بود.
در سال های 55 تا 57 با مطالعه كتب مذهبی و بدست آوردن اطلاعیه ها و اعلامیه های حضرت امام(قدس سره) و فعالیت در مسجد "لُر زاده" كه با منزلشان فاصله ی زیادی داشت به فعالیت شدید پرداخته و نقش مهمی در تكثیرنوارها و اعلامیه ها و پخش آنها داشت.
لازم به ذكر است علی بعلت روحیه تقوی سعی می نمود بیشترین فعالیت مذهبی و اجتماعی خود را دور از محل خود و چشم دوستان و آشنایان انجام دهد و كمتر راجع به آن حتی با خانواده صحبت كند.در برپایی تظاهرات زمان پیروزی انقلاب بصورت فعال شركت داشت. بعد از پیروزی انقلاب در سال 58 و قبولی در دانشگاه صنعتی شریف، از همان بدو ورود به جمع دانشجویان مسلمان پیوست و با سابقه ی مطالعاتی خود بطور سریع به تحلیل، جمع بندی و تفكیك نظریات و وافكار گروه های منافق و الحادی بصورت ظاهر و آشكار پرداخته و به یك مبارزه وسیع در مقابل آنها به همراه سایر همرزمانش پرداخت.در عین حال به علت نظم در امور و ظرفیت بالای فكری بطور همزمان علاوه بر فعالیت در دانشگاه بطورهمزمان با دادستانی انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران و بعداً مدیریت مجلس شورای اسلامی شروع به همكاری نمود و با تشكیل جهاد دانشگاهی بعد از مدتی یعنی بعد از غائله گنبد عازم تركمن صحرا گشت و از همان ابتدا به شناسایی موقعیت فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی منطقه مشغول شده و عوامل ایجاد بلوا و زمینه های آن را بررسی كرده و تمام موضوعات را بصورت خلاصه نویسی و فیش نویسی بصورت مكتوب درآورد.
بعد از سركوب منافقین و گروهك های چپ، جهت محو زمینه های رشد آنها،به فعالیت شدید فرهنگی در منطقه مشغول گشته و در جهت تشكیل هیئت های واگذاری زمین و راه اندازی كِشت موقت فعالیت گسترده ای را شروع نمود.بعد از ماجرای تسخیر لانه ی جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام،علی به سمت مسئول گروه فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف منصوب شده و به مبارزه فرهنگی خود در دانشگاه ،ابعاد وسیع تری بخشید بطوریكه بعد از گذشت چندین سال از شهادت ایشان در آن دانشگاه مشهود است ، كه این فعالیت بر پایه ارشاد فریب خوردگان،جذب افراد بی طرف در موضوعات اجتماعی به سمت فرهنگ اسلامی و مقابله شدید با سردمداران نفاق و كفر استوار می گشت.
در طی این مدت تا قبل از شروع جنگ تحمیلی گاه بیش از یك یا چند شب فرصت حضور در منزل را نداشت.در زمان شروع تجاوزهای جنایتكاران شرق و غرب به میهن اسلامی ایشان در تركمن صحرا مشغول فعالیت بودند كه مدتی بعد با ارسال یك تلگرام خبر حضور ایشان در جبهه دارخوین به خانواده رسید. از خاطرات حضور اول ایشان در جبهه دارخوین می توان به مورد زیر اشاره كرد.با توجه به عدم اعتماد ایشان به فرماندهی عنصر خائنی چون بنی صدر،بنابر دستور امام و تكلیف مذهبی كه بر خود ضروری دانستند قرار شده بود كه با باز كردن دریچه های سد، آب را به طرف نیروهای عراقی هدایت كرده و نیروهای ذرهی آنها را به دام اندازند ولی برای عدم جلب توجه دشمن می باید گروهی در خط مقدم جبهه دارخوین، نزدیكی روستای محمدیه تا آخرین لحظات در خط باقی مانده تا دشمن متوجه موضوع نشود. بنی صدر و فرماندهان وابسته به او قول تخلیه این نیروهای بسیجی را در زمان بالا آمدن آب داده بودند.
عملیات انجام شده و این نیروهای مخلص تا آخرین لحظه در سنگرهای خود در محاصره آب باقی ماندند ولی از اعزام هلیكوپتر خبری نمی شود،كه البته به خواست خداوند بطرز معجزه آسا با فروكش آب می توانند به پایگاه های خود برگردند بطوریكه تصور رفت كه به شهادت رسیده باشند.با سنگین تر شدن مسئولیت حضور در سنگر فرهنگی دانشگاه و لزوم همكاری با نهادهای انقلاب همچون سپاه، دادستانی انقلاب و مجلس شورای اسلامی با وجود عشق به حضور در جبهه های نبرد مستقیم با كفر،ایشان نتوانستند بطور پیوسته در جبهه حضور یابند تا عملیات بیت المقدس جهت آزادسازی خرمشهر.اما در این مدت به علت قدرت جذب شدید ایشان، چندین بار از سوی منافقین مورد سوء قصد قرار گرفتند و به علت چالاكی و خواست پروردگار جان سالم به در بردند.
بطوریكه در شعاع وسیعی از منطقه محل سكونت ایشان و مسجد هیچ فردی از منافقین كه در ساله های 59 و 60 آزادانه به بحث و مانور می پرداختند، قدرت بحث و رو در رویی با ایشان را در خود نمی دیدند.در این ایام ایشان بصورت عضوی از دلاوران سپاه نیز بودند كه بعلل امنیتی و تنوع فعالیت های مورد نیاز انقلاب این موضوع را با هیچكس بجز مادر گرامیشان در میان نگذاشته بودند كه بعد از شهادت، سایر اعضا خانواده و دوستان مطلع گشتند.همانطور كه گفته شد ایشان با وجود اینكه تمامی توان و وقت خود را در راه مبارزه در جبهه های مختلف با كفر نهاده بودند ولی در آتش فراق از جنگ مستقیم با دشمن می سوختند. تا آنكه بعد از اتمام عملیات پیروزمندانه فتح المبین بعد از اصرار فراوان و گرفتن موافقت مسئولین ذی ربط با اطلاع از در پیش بودن یك عملیات وسیع در آینده نزدیك در تاریخ اول اردیبهشت ماه سال 61 در جمع خانواده برنامه اعزام به جبهه را مطرح كردند كه با توجه به جو انقلابی خانواده و علی رقم آنكه روحیات ایشان حكایت از عشق به لقاءالله و آمادگی و رسیده شدن میوه وجودشان جهت پیوستن به دیدار حق را داشت،ممانعتی به عمل نیامد و ایشان به منطقه اعزام گشتند.از موارد قابل ذكر آنكه ایشان در موقع خداحافظی كوتاه و سریعشان باقاطعیت از شهادت خود خبر دادند.
با اعزام ایشان و سایر همرزمانشان در جهاد دانشگاهی به منطقه، فرماندهی منطقه به ایشان تكلیف نموده بود كه شما می باید در خطوط عقب و جبهه هویزه جهت پشتیبانی سایر نیروها باقی بمانید ولی ایشان چند شب قبل از شروع عملیات به همراه همرزم دیرینه اش برادر مجید صفایی به جبهه دارخوین رفته و با آشنایی قبلی از فرمانده دلاور تیپ محمد رسول الله(ص) "محسن وزوایی"،اجازه حضور در خط مقدم را می خواهند و با گرفتن موافقت ایشان به تیپ محمد رسول الله(ص) پیوسته و با شروع مرحله ی دوم عملیات در تاریخ15/2/61 ما بین منطقه ی حسینیه و شلمچه بر اثر برخورد با مین به درجه رفیع شهادت نائل می گردد و پیكر پاكش در تاریخ 18/2/69 در جمع شهدا در بهشت زهرا به خاك سپرده می شود.

shabanalitavakoliqpr2

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 9/8/1391 - 1:31 - 0 تشکر 570427

وصیت نامه شهید شعبانعلی توکلی 
بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام بر همه ی پیامبران توحیدی و با سلام درود بر معصومین (ع) و با درود و سلام بر امام خمینی نائب امام مهدی علیه السلام که با حرکت و جوشش خود خون جدیدی بر پیکر اسلام وارد نمود و سلام و درود بر شهیدان راه حق  راهی که سالیان دراز رهرو نداشت و با طلوع انقلاب اسلامی بار دیگر پر رهرو گشت.

امروزکه صبح پنج شنبه نهم اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و شصت و یک است و در حال نوشتن هستم شور وشعف زاید الوصفی در اردو به چشم می خورد گویی که کربلا در پیش است و من نیز توفیق پیدا کردم که در خیل سپاهیان اسلام باشم سپاهی که کران تا کران دشت خوزستان را با خون خود رنگین کرد تا بتواند خیل تهاجم صدامیان کافر در هم بشکند و تجاوزی که نوزده ماه پیش آغاز گردید و اکنون می رود که پهن دشت خوزستان گورستان صدامیان گردد.خدایا تو خود می دانی که برای سپاهیان اسلام آب وخاک و مرز ارزشی ندارد آنچه که آنها را خشنود می کند رضای توست و بس.

آنچنان اخلاص عمل در اینجا دیده می شود که گویی که همه الهی شده اند خدایا تو خود می دانی تا آنجا که توانسته ام سعی کرده ام عملم خالص برای تو باشد اگر گناهان و یا نا خالصی هایی هم بوده که حتما بوده و کم هم نبوده است تو به بزرگی خود بر من ببخش. امروز این برادران در جبهه می جنگند و برادران دیگر در پشت جبهه. تو خود همه را پیروز گردان و به لطف خود شر منافقین داخلی را از سر این امت شهید پرور کوتاه گردان.به همه بردران و خواهران وصیت می کنم که از خط امام که همان ادامه ی خط رسول الله(ص) است خارج نشوند که هم خیر دنیا و هم خیر آخرت آنها در آن است و به همه برادران توصیه  می کنم که سنگر های داخلی را خالی نکنندکه از مهمترین سنگرهای دفاعی اسلام است.

اگر برادران در جبهه ی مبارزه با منافقین کوتاهی کنند چه خواهد شد و یا اگر خدای نخواسته در مبارزه با هوای نفس که بزرگترین دشمن است و جهاد اکبر است کوتاهی کنند چه خواهد شد . من اگر توفیق شهادت پیدا کردم  به خدا که رستگار شدم . ناراحتی نزدیک نمی دانم  برای چه خواهد بود ؟

از با با و ما مان می خواهم که صبر داشته باشند و یاد حضرت ابراهیم (ص) با شند که چگو نه از عزیزترین فرزند خود گذشت و نه تنها ناراحت نبود  بلکه با روی باز و شاداب قربانی داد وحالا چه

برسد به ما و شما که نباید اصلاً مسئله ای برا یمان مطرح باشد زیرا که ما قدر و منزلت چندانی در نزد خدا نداریم .

در خاتمه از خداوند متعال خواستارم که هر چه سریعتر پیروزی لشکریان اسلام را بر کفر صدامی و شیطان بزرگ- آمریکا - نزدیک گرداند .


و من الله التوفیق و علیه التّکلان

نه و پنج دقیقه صبح

نهم اردیبهشت ماه هزار سیصد و شصت ویک

شعبانعلی توکلی

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 9/8/1391 - 1:31 - 0 تشکر 570428


کی از انشاء های شهید شعبانعلی توکلی از شهدای تهرانسر در سال سوم دبیرستان که در شرایط خفقان آور رژیم پهلوی نوشته و بخاطر نوشتن این انشاء درس انشاء فارسی را تجدید شد.


قرن 14 هجری

نمی دانم كه تو كیستی كه نامه ی من را جسته ای و می خوانی زیرا این نامه را به پسرم نوشته ام. لابد به خودت زحمت زیادی داده ای تا بتوانی آن را بیابی و قفل صندوق آن را بشكنی. زیرا كه من آن را زیر راه پله ی زیر زمین خانه ام در كنار پنجره پنهان كرده ام.چه می گویم؟!

شاد آن زمان كه تو این نامه را میخوانی از این چیزها خبری نباشد و لابد نیز همینطور است.نمی دانم می توانی از این كلمات چیزی بفهمی یا نه؟زیرا كه فكر می كنم زبان فارسی هر روز به زوال و نیستی نزدیك تر می شود.بنابراین به همراه این نامه سه برگ از آن را به زبان های بزرگ قرنم ترجمه كرده ام و همراه این نامه قرار داده ام تا شاید بتوانی آن را درك كنی.نمی دانم الان در آنجا چه می گذرد. آیا زمانت با آنچه من فكر می كنم مطابق است یا نیست؟ می توانم مجسم كنم كه مردمان حتی جایی برای ایستادن ندارند و چنان در هم می لولند كه در اثر كمترین بی توجهی برخوردی جانانه با یكدیگر می كنند یا شاید انسان های خودخواه، انسان ها را رو به نابودی سوق داده اند و اجتماع كوچكی دارید.در این زمانه كه من زندگی می كنم سرزمین ها به اردوگاه های مختلف تقسیم شده اند.یكی غربی ، یكی شرقی.عده ی بسیاری نیز بین این سرزمین ها و اردوگاه ها سرگردانند،گروهی در جنگند و برای منافع دیگران نابود می شوند.صدای مهیبی برمی خیزد و صدها نه بلكه هزاران نفر به هوا می روند و نابود می شوند و لحظه ای بعد سكوت برقرار می شود.

این صحنه ها بارها تكرار می شود تا منافع طبقه ی خاصی حمایت شود. شاید در زمان تو اینچنین نباشد؛همه برادروار به دور از ارتش ها و سلاح ها با یكدیگر زندگی می كنید و دیگر كسی شب در خانه را قفل نمی كند و یا این كه كسی طمع و حسرت و آز و كینه را نمی شناسد. می دانی چرا ما همواره در جنگیم؟بخاطر صلح! شاید مضحك باشد اما اینطور است.جنگ بخاطر صلح و آرامش! از یكی كه همواره در جنگ با درون خویش می باشد تا میلیون ها نفر كه بخاطر منافع مشترك پایه ی جنگ می گذارند.

بشر هدف از آفرینش را از یاد برده است.خودخواهی ها و جاه طلبی ها در رابطه ی بشر با بشر حكمفرما شده اند و از غرایز و شهوت ها پیروی می كند. هیچكسی پیدا نمی شود كه به مستمندان یاری دهد. پیام بشر به كار تبدیل شده است.عده ای كار را برای خود انجام می دهند و گروهی دیگر برای دیگران زیرا كه برده ی آنان می باشند.

كوتاه كلام دنیای سرسام آوری داریم.هیچ چیز مسیر طبیعی را طی نمی كند.همه چیز به طرز مضحكی درآمده است؛ شاید در زمان تو چنین نباشد و یا این كه از این بدتر باشد. دنیای تو را اینگونه تصور می كنم كه بشر بدان حد پیشرفت كرده است كه بی نیاز كار طاقت فرسای 10 الی 12 ساعت در روز شده است؛فقط به استراحت می پردازد و یا اینكه در آزمایشگاه ها به دنبال را ه حل های بهتر برای زندگی می باشد.

بگذار از سازمان های بازیچه ی كشورها در زمان خود بگویم.در زمان من سازمانی به نام ملل متحد وجود دارد كه قریب به اتفاق كشورها عضو آن می باشند.هدف از تشكیل این سازمان بوجود آوردن فضای سالم برای اعضا می باشد و از وظایف عمده ی آن اینكه این روزها بیشتر از آن صحبت می رود ایجاد صلح بینِ ملل می باشد و این وظیفه ای خطیر می باشد كه این سازمان كمتر موفق گردیده است در زمینه ی آن موفق باشد و علناً دیده می شود كه زیر نفوذ چند صاحب قدرت می باشد و حق كُشی های بسیاری در آن بر ضد ملل فقیر و به نفع خودشان صورت می گیرد. یكی از این نمونه های بارز حق وتو می باشد.بدین صورت كه به چند كشور بزرگ اجازه داده شده است تا بتوانند اگر قطع نامه ای بر ضد منافع آنان بود آن را رد كنند در حالی كه اكثراً با آن موافق باشند.

ببین حتی دو دوزه بازی را تا مراجع بی طرف خود كشیده اند.دیگر چه انتظاری از بقیه می توان داشت؟!
شاید در زمان تو این مشكلات وجود نداشته باشد اما من مطمئنم كه دیگر مشكلات سد راه شما خواهد شد.حتما تكنولوژی خودتان باعث گرفتاری های بسیار برایتان شده است. زیرا من به وضوح می بینم كه در زمان ما با پیشرفت سریع علم و دانش، آن زمینه ها بیشتر پیشرفت كرده كه از خودپرستی ها و جاه طلبی ها و شهوت ها حمایت می كند. ساختن بمب های اتمی نمونه ی بارز این نوع می باشد. درحالی كه بشر هنوز به دنبال ویروس یا چیزی شبیه به آن درحال سرماخوردگی است. درحالیكه سلاح های جنگی آن برای قرن بعد نیز كافی است. مثلاً هنوز پزشكی مطابق با زمان پیشرفت نكرده است؛در اقسی نقاط جهانِ ما مردمان بسیاری بر اثر فقر می میرند.هر ساله هزاران تن در قاره ی آسیا از بین می روند تا كشور های قوی بتوانند موشك جدیدی به فضای لایتناهی پرتاب كنند.البته من مخالف دومی نیستم اما بدین فكر می كنم كه ما از یك جنس هستیم چرا باید با انسانی كه همانند ما دو چشم یك عقل سالم و یا شاید بهتر از ما دارد چنین كنیم؟ ممكن است بدین دلیل باشد كه در قرن ما شهوت ها و جاه طلبی ها،غرور كاذب و خودپسندی ها قلب بشر را تسخیر كرده اند.بشری كه با انجام كار نیك شاد می شود، دیگر شادی را از یاد می برد و هیچگاه به فكر همسایه خود نمی باشد. شعار فقط یك چیز شده است.من من من...امیدوارم كه تو چنین نباشی زیرا كه جهان فانی این ارزش را ندارد كه بخاطر آن خود را محكوم به من كنی.همواره سعی كن خودت باشی. پا در كفش دیگران نكن. هیچگاه خود را گول نزن. سعی كن خود را بشناسی، عیب های خود را بیابی و سدهای محكمی در برابر آنان ایجاد كنی تا خود نیز نتوانی آن را از میان برداری. به هیچكس جز خودت امیدوار نباش. به چیزی تكیه نكن تا بتوانی بالا روی، بهتر شوی و خود را بهتر بشناسی.شاید این ها كه می نویسم نیز نمونه ای از خودپسندی قرن من باشد اما سعی كن همواره متعادل باشی تا سرافراز از هر میدانی بیرون آیی

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.