«خاطرات ایران» شامل خاطرات ایران ترابی، تکنیسین بیهوشی است که در آن، راوی از زندگی خود در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین حضور در مراکز درمانی مستقر در جبهههای جنوب و غرب در سالهای دفاع مقدس میگوید.
وقوع جنگ ناخواسته و تحمیلی به ملت مسلمان ایران که هشت سال طول کشید، چنگ فراگیر و گسترده بود که تقریباً همه قشرها را از پیر و جوان، زن و مرد، تحصیل کرده و کمسواد، متخصص و کارگر و کارمند ساده و... درگیر خود کرد و موقعی که در سال 1367 به پایان رسید، کوهی از خاطرات تلخ و شیرین از این واقعه را برای بسیاری به ارمغان گذاشت.
از همان سالهای پایان جنگ، وقتی افرادی که سهمی در سالهای پایداری داشتند، به بیان خاطرات خود از این جنگ ناخواسته پرداختند، کمتر کسی باور میکرد، چاپ و نشر این خاطرات با استقبال دیگران مواجه شود، اما روند ماجراها به سمتی رفت که خاطرات این افراد با استقبال گرم مخاطبان در جامعه مواجه شد؛ طوری که اکنون رکورد تجدید چاپ کتاب در بازار نشر ایران در اختیار تعدادی از کتابهای خاطرات دوران دفاع مقدس است.
یکی از جدیدترین کتابها در این زمینه، کتاب «خاطرات ایران» است که در آن، خاطرات ایران ترابی با خاطره نگاری اکرمالسادات حسینی(شیوا سجادی ، مستعار) گردآوری و تدوین شده و انتشارات سوره مهر آن در تهران چاپ و منتشر کرده است.
این کتاب ششصد و دهمین محصول دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری است که در بخش خاطرات جنگ ایران و عراق، دویست و یکمین کتاب محسوب میشود. خاطرهنگار و تدوینگر کتاب، در ابتدای اثر خود درباره شکلگیری این کتاب (که به نوعی در زمره آثار مکتوب، اما شفاهی تاریخ هشت سال دفاع مقدس قرار میگیرد،) به این نکته اشاره کرده است که آغاز مصاحبه و تحقیق پیرامون روایتهای خانم ایران ترابی به سالهای 83 و 84 برمیگردد و حاصل آن؛ حدود پنجاه ساعت مصاحبه ضبط شده است.
با این حال، تا آخرین مراحل و پیش از سپردن کار به دست نشر، که انتخاب و گویا کردن عکسها بود، فرصت پرسش و واکاوی محفوظات ذهنی راوی از دست داده نشد تا اطلاعات تازه افزوده و مستند ایران ترابی فضای روشنتری را پیش روی مخاطب بگشاید.
به ادعای این بخش از کتاب، مصاحبه تکمیلی، ایجاد فاصله زمانی برای درگیر شدن ذهن راوی با گذشتههای به نسبت دور، مرور چندباره موضوعات مطرحشده، تلاش برای یافتن برخی شخصیتهای ذکرشده در حوادث، گفتوگو با برخی رزمندگان و کادر درمان همدوره با خانم ایران ترابی، و بهرهمندی از کتابهایی مانند «دشت آزادگان در جنگ» و «کارنامه توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس» کمک مؤثری در روشن شدن حوادث آن دوره بوده است.
مجموع مطالب کتاب «خاطرات ایران» در 22 فصل تنظیم شده که در آن، گوشههای از زندگی ایران ترابی روایت میشود. در فصلهای ابتدایی کتاب، خاطرات راوی از دوران کودکی او در دهههای 30 تا 50 بیان میشود که بیشتر صرف تلاشهای راوی برای کسب تخصص در زمینه مامایی و کمک به زنان روستایی میشود. این روند با مهاجرت راوی به تهران، در سال 57، برگ تازهای از زندگی او ورق میزند.
«اواسط فروردین ماه سال 1357 بود، که به تهران رفتم. مدام حال و هوای روستا و خاطرات حاج آقا و حاج خانم جلویی نظرم بود... بعد از یک ماه، اولین حقوقم را که گرفتم با برادرم، خیرالله، تصمیمی گرفتیم اتاقی اجاره کنیم و از خواهرم جدا شویم. در خیابان سیروس، نزدیک خانه خواهرم، اتاقی اجاره کردیم...» (ص 79 و 80)
حضور ایران ترابی در تهران به ماجراهای زندگیاش رنگ و بوی تازهای میبخشد. او که در هنگام کار در روستای در نزدیکی شهرستان تویسرکان تا حدودی با زمزمههای وقوع انقلاب اسلامی آشنا شده بود، در شهر تهران بیش از پیش با ابعاد این موضوع آشنا میشود. به دلیل کار و حضور در یکی از بیمارستانهای پایتخت، در جریان وقایع مهم این شهر هم قرار میگیرد؛ در جریان تظاهرات و کشتار مردم در روز 17 شهریور سال 1357 در میدان شهدا که به مجروحیت شمار زیادی از مردم منجر میشود، ایران ترابی در بیمارستان و هنگام کار مجروحانی را میبیند که به طور وحشیانه از طرف عوامل رژیم پهلوی مورد حمله قرار گرفته و مجروح شدهاند.
در فصلهای بعدی کتاب، به وقایع دوران دفاع مقدس اشاره میشود که در این هنگام هم راوی کتاب در صحنههای نبرد حضور مییابد و به عنوان یک تکنسین بیهوشی به کمک مجروحان جنگ میپردازد. به بیان دیگر، دوران دفاع مقدس که فرا میرسد، راوی کتاب حال و هوای تازهای پیدا میکند. او جزو اولین گروه پزشکی است که به مناطق جنگی اعزام میشود. شرایط سخت جنگ از او یک تکنیسین بیهوشی زن میسازد که مهارت فوقالعادهای در کار خود پیدا میکند و با این مهارت و تخصص به کادر درمانی مستقر در جبههها کمک بسیاری میکند.
مخاطب از طریق خاطراتی که راوی تعریف میکند، به موقعیت دشوار و جنگی که او در آن به عنوان یک تکنیسین بیهوشی حضور یافته پی میبرد:
«آن شب بعد از رسیدگی به چند مجروح تقریباً ساعت یک خوابیدم. قرار بود صبح فردا حرکت کنیم. ساعت سه نیمه شب با صدای انفجار و تیراندازی از خواب پریدم. صداها خیلی نزدیک و مهیب بودند. تنم ناخودآگاه میلرزید. به حیاط دویدم. بقیه هم در حیاط بیمارستان جمع شده بودند. میگفتند عراقیها رسیدهاند. دیدم نیروهای عراقی، مثل زمانی که من در روستای کارخانه بودم و عصرها گله های گوسفند وارد ده میشدند، از تپهها سرازیرند و به طرف شهر میآیند...» (ص 176)
خاطرات راوی به صورت خطی بیان شده و تقریباً توالی زمانی در آن رعایت شده است. استفاده از زیرنویسهای لازم هم در جای جای اثر هم لحاظ شده که این روش به درک مخاطبان کمک میکند.
در بخش پایانی کتاب که به عکسها و اسناد مرتبط با موضوع کتاب اختصاص یافته، شش سند و چهارده عکس سیاه و سفید از راوی کتاب(ایران ترابی)و دوستان و همراهانش در موقعیتهای گوناگون ضمیم کتاب شده است.
چاپ اول(1391) کتاب خاطرات ایران؛ خاطرات ایران ترابی(متولد 1334) با خاطره نگاری اکرم السادات حسینی (شیوا سجادی، مستعار)، در 418 صفحه، شمارگان 2500 نسخه و با قیمت 11000 تومان از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.
---------------------------------------
نویسنده: علی الله سلیمی
---------------------------------------