*مناظره حضرت ابراهیم با نمرود
آیا ندیدی و آگاهی نداری از کسی نمرود، که با ابراهیم درباره پروردگارش مناظره و گفتگو کرد؟ زیرا خداوند به او حکومت داده بود و بر اثر کمی ظرفیت از باده غروب سرمست شده بود.
هنگامی که ابراهیم گفت: خدای من آن کسی است که زنده میکند و میمیراند. او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت: خداوند خورشید را از افق مشرق میآورد. اگر راست میگویی که حاکم بر جهان هستی تویی، خورشید را از مغرب بیاور. در اینجا آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند.
بعد از آنکه خداوند متعال با قدرت لایزال خویش حضرت ابراهیم را از آتش هولناک و سوزان نمرودیان نجات داد آنان در بهت و حیرت فرو رفتند و به قدرت خدای ابراهیم متوجه شدند.
به همین دلیل، نمرود حضرت ابراهیم (ع) را احضار کرد و از او پرسید: خدای تو کیست؟ که مردم را به پرستش او دعوت میکنی؟ مگر جز من خدایی وجود دارد؟ چرا میان مردم تفرقه و اختلاف ایجاد میکنی؟ و چرا بتهای آنها را شکستهای؟ اصلا به من بگو خدای تو چه کسی است؟ ابراهیم گفت: خدای من آن کسی است که زنده میکند و میمیراند او گفت من نیز زنده میکنم و میمیرانم. و برای اثبات این کار و مشتبه ساختن بر مردم از روی مغالطه دستور داد دو زندانی را حاضر کردند و فرمان آزادی یکی و قتل دیگری را داد!
ابراهیم گفت: اگر راست میگویی آن را که کشتهای زنده کن! بعد فرمود: از این گذشته خدای من آن کسی است که همه روزه آفتاب عالمتاب را از افق مشرق میآورد و اگر راست میگویی -که حاکم بر جهان هستی- تویی، خورشید را از مغرب بیاور. در اینجا آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد و آثار عجز و زبونی در او آشکار شد ولی باز هم دست از عناد برنداشت و فقط از ترس رسوایی ابراهیم (ع) آزاد کرد. و سپس دستور داد او را از شهر بیرون کنند تا کسی از آن پس از وی پیروی نکند.