• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 244)
سه شنبه 25/7/1391 - 23:26 -0 تشکر 567080
داستانی خواندنی از عصای امام جواد (ع)

درود و سلام و صلوات خدا بر جواد الائمه(ع) آن هنگام كه بامیلادش جلوه زیباى مبارك‏ترین مولود را رقم زد و آن هنگام كه با قامت زیباى امامت‏ خویش قیامتى از شكوه و جلال و عظمت الهى رامتجلى ساخت و آن زمان كه در آخر ذى القعده سال 220 هجرى دیده ازجهان فرو بست و با غروب غمگینانه و افتخار آفرین خویش تجلى بخش‏ آیات جهاد و شهادت گشت.

هشتمین امام معصوم(ع) در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب ‏رویت جمال جواد الائمه(ع) بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا(ع) سپرى مى ‏شد، اما هنوز فرزندى كاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود.


 از طرفى حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبان ‏آنها قرار داشت كه گاه بوسیله نامه نیز آن حضرت را مورد آزار قرار مى‏ دادند . یکی از سران «واقفیه‏» بود در نامه‏ اى ‏به امام رضا(ع) مى ‏نویسد: چگونه ممكن است امام باشى در صورتى‏ كه فرزندى ندارى و امام(ع) پاسخ او را چنین نگاشت كه از كجا مى‏ دانى كه من فرزندى نخواهم داشت.
 
چند روزى طول نخواهد كشید كه‏ خداوند به من پسرى عنایت‏ خواهد كرد كه حق را از باطل جدا مى ‏كند. تا اینكه طبق پیش بینى امام (ع) در رمضان سال 195 هجرى ‏و به نقل از ابن عیاش در دهم رجب آن سال ستاره امام جواد(ع) متجلى شد و مادرش «سبیكه‏» را كه از خاندان «ماریه قبطیه‏» همسر پیامبر(ص) بود و به فرموده امام رضا(ع) آفرینشى پاكیزه ومنزه داشت.

ولادت امام جواد(ع) تمامى شایعات مربوط به امام رضا(ع) را پایان بخشید و دلهره و اضطراب را از میان شیعیان زدود. بدین ‏جهت، كه امام در حق فرزندش فرمود: این مولودى است كه براى ‏شیعیان ما «در این زمان‏» با بركت‏ تر از او زاده نشده است.
 
مولودى كه حدود شانزده سال رهبرى و امامت ‏شیعیان را عهده دارشد و در این راستا آثارى شگفت از خویش به یادگار گذارد و مكتب‏ علمى، اجتماعى شیعه را جلوه خاص بخشید.  برخی از ویژگی های آن حضرت به شرح زیر است:

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 25/7/1391 - 23:30 - 0 تشکر 567081

تقواى الهى

میدانیم كه یكى از القاب آن حضرت «تقى‏» است و این به خاطر جلوه و ظهور خاصى است كه تقواى الهى آن امام همام در اجتماع ‏آن روز نموده و جهانى از پاكى و عفاف و تقوا را فرا راه ‏دیدگان قرار داده بود و الا تمامى معصومین بر خوردار از صفت‏ تقوا و عصمت الهى هستند. چنانكه همه «صادق‏» راستگو و«كاظم‏» فرو برنده خشم و «زین العابدین‏» زیباترین روح ‏پرستنده‏ هستند.

اما فرهنگ القاب معصومین ریشه ‏اى اجتماعى و برخاسته از عنایت الهى دارد كه لقب «تقى‏» نیز از این مقوله‏ است.

نگاهى به شرایط اجتماعى آن بزرگوار و وضعیت درباریان ما را بدین نكته رهنمون مى‏كند كه دشمن تلاشى پیگیر داشت تا به‏ گمان خود آن حضرت را با عیاشی ها و فساد دربار براى یك بار هم ‏كه شده است آلوده كند و در نتیجه آن حضرت را از چشم شیعیان وطرفدارانش كه او را به خاطر پاكى و طهارت الهى‏ اش مى ستودند ساقط كند و حتى مامون براى كشاندن آن حضرت به بزم دربار دخترش ام الفضل را به عقد آن حضرت در آورد و در این جهت دستور لازم را نیز صادر كرد.

اما راه بجایى نبرد و پاكى و تقواى ‏امامت ‏بر اندیشه باطل مامونى پیروز گشت و نورانیتى مضاعف‏ یافت. از «ابن ابى داود» نقل شده است كه درجمع اطرافیان خود گفت:

خلیفه به این فكر افتاده است كه ابوجعفر(ع) را براى شیعیان و پیروانش به صورت زشت و مست نا متعادل آلوده به عطر مخصوص زنان‏ نمودار كند. نظر شما در این باره چیست؟ آنها مى‏گویند اینكاردلیل شیعیان و حجت آنرا از بین خواهد برد. اما فردى از میان ‏آنان ‏مى‏گوید جاسوسهایى از میان شیعیان برایم این چنین خبرآورده ‏اند كه شیعیان مى‏گویند در هر زمان باید حجتى الهى باشد وهرگاه حكومت متعرض فردى كه چنین مقامى نزد آنان دارد بشود، خود بهترین دلیل است ‏بر اینكه او حجت ‏خداست.

پس از آن «ابن ابی‏داود» خبر را به خلیفه منتقل می‏كند. در این هنگام خلیفه این‏چنین اظهار نظر می‏كند كه «امروز در باره اینها هیچ چاره و حیله‏ اى وجود ندارد. ابوجعفر را اذیت نكنید. پس از نومیدى ازهمراهى امام و درخشش هرچه بیشتر جلوه‏هاى پاكى و تقواى امام ‏بود كه دشمن تصمیم به شهادت امام(ع) را می‏گیرد، زیرا كه هر روزشخصیت امام فروغى فروزان تر به خویش مى‏گیرد و دلهاى مشتاق‏ پاكى و عفاف را هرچه بیشتر بسوى خویش جذب می‏كند.

و امام (ع)خود بى رغبتى و ناراحتى خویش را از وضعیت دربار و همراهى آنان ‏اظهار می‏داشت. «حسین مكارى‏» می‏گوید: در بغداد بر ابوجعفر(ع) وارد شدم و در نزد خلیفه بانهایت جلالت می ‏زیست.

با خود گفتم كه‏ حضرت جواد(ع) با این موقعیت كه در اینجا دارد دیگر به مدینه ‏برنخواهد گشت. چون این خیال در خاطر من گذشت، دیدم امام سرش راپایین انداخت و پس از اندكى سربلند كرد در حالى ‏كه رنگ مباركش ‏زرد شده بود، فرمود: «اى حسین نان جو با نمك نیم كوب در حرم‏ رسول خدا(ص) نزد من بهتر است از آنچه كه مشاهده می‏كنى».

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 25/7/1391 - 23:31 - 0 تشکر 567082

برترى دانش و تفوق علمى

دومین عامل شهادت امام جواد(ع) را مى‏ توان حضور قوى و كار آمد حضرت در صحنه ‏هاى علمى و برترى دانش آن حضرت بر شمرد زیرا كه ‏این امر ناتوانى خلیفه را در مقابل امام جواد(ع) كه بسیارى ‏خلافت را حق آنان میدانستند به نمایش می ‏گذاشت. و ضعف بنیه علمى ‏دانشمندان دربارى را هر چه بیشتر آشكار می ساخت كه از میان‏ مباحثات متعدد حضرت یكى از آنها را برگزیده و نقل می‏كنیم.

«زرقان‏» كه با «ابن ابى داود» دوستى و صمیمیت داشت مى‏گوید یك روز ابن ابى داود از مجلس معتصم باز گشت، در حالى كه به‏شدت افسرده و غمگین بود علت را جویا شدم گفت: امروز آرزو كردم‏ كه كاش بیست‏ سال پیش مرده بودم پرسیدم چرا؟

گفت: به خاطر آنچه‏از ابوجعفر «امام جواد(ع‏») در مجلس معتصم برسرم آمد. گفتم:  جریان چه بود؟ گفت: شخصى به سرقت اعتراف كرد و از خلیفه‏ «معتصم‏» خواست كه با اجراى كیفر الهى او را پاك سازد. خلیفه‏ همه فقها را گرد آورد و محمد ابن على «حضرت جواد(ع‏)» را نیزفراخواند و از ما پرسید دست دزد از كجا باید قطع شود؟ من‏گفتم: از مچ دست.

گفت: دلیل آن چیست؟ گفتم: چون منظور از دست ‏در آیه تیمم «فامسحوا بوجوهكم و ایدیكم‏»، صورت و دستهایتان‏ را مسح كنید» تا مچ دست است. گروهى از فقها در این مطلب بامن موافق بودند و می ‏گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود. ولى‏ گروهى دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود و چون معتصم دلیل‏آن را پرسید گفتند: منظور از دست در آیه شریفه وضوء: «فاغسلوا وجوهكم و ایدیكم الى المرافق‏» صورت ها و دسته ایتان‏ را تا آرنج ‏بشویید. تا آرنج است. آنگاه معتصم رو به محمد ابن‏ على امام جواد(ع) كرد و پرسید: نظر شما در این مساله چیست؟

گفت: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار. معتصم اصرار كرد و قسم‏ داد كه باید نظرتان را بگویید. محمد بن على (ع) گفت: چون قسم‏ دادى نظرم را میگویم. اینها در اشتباه ‏اند. زیرا فقط انگشتان‏ دزد باید قطع شود و بقیه دست‏ باید باقى بماند. معتصم گفت: به‏ چه دلیل؟

گفت: زیرا رسول خدا(ص) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق‏ میپذیرد. بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود دستی ‏براى او نمى ‏ماند تا سجده نماز را به جا آورد و نیز خداى متعال‏ مى‏ فرماید: «و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» سجده ‏گاهها از آن خداست. پس هیچ كس را همراه با خدا مخوانید. ابن‏ا بى داود مى‏ گوید: معتصم جواب محمد بن على را پسندید دستور داد انگشتان دزد را قطع كنند و من همانجا آرزوى مرگ كردم.

پس از سه روز ابن ابى داود به حضور معتصم مى رسد و مى ‏گوید: به معتصم ‏گفتم خیر خواهى براى امیرالمومنین بر من واجب است و من در این‏جهت‏ سخنى مى‏ گویم كه مى‏ دانم با آن به آتش جهنم مى‏ افتم. معتصم‏ گفت آن سخن چیست؟ گفتم:

چگونه امیرالمومنین براى امرى از امور دینى كه اتفاق افتاده ‏است‏ به خاطر گفته مردى كه نیمى از مردم به امامت او معتقدند وادعا مى‏كنند او از امیرالمومنین شایسته‏تر به مقام اوست، تمامى‏سخنان آن علماء و فقها را رها كرده و به حكم آن مرد حكم كرد؟

پس رنگ معتصم تغییر كرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا را دربرابر این خیرخواهیت‏به تو پاداش نیك عطا كند و پس از آن بودكه تصمیم به شهادت امام (ع) گرفت.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 25/7/1391 - 23:32 - 0 تشکر 567083

بزرگداشت نهضت هاى شیعى

حسین بن على نواده حضرت مجتبى(ع) در زمانی كه از خلفاى بنى عباس به نام هادى عباسى قیام كرد. یاد و نام ‏او سندى بر محكومیت‏ بنى عباس تلقى مى‏ شد و حماسه نهضت هاى شیعى‏ علیه خلفاى عباسى را در خاطره‏ ها تجدید می نمود.

در حمایت ازاین شهید انقلابى روایتى نیز از امام جواد(ع) مى‏خوانیم: «پس ‏از فاجعه كربلا هیچ فاجعه‏اى براى ما بزرگتر از فاجعه فخ نبوده‏است.»   

یكى از نویسندگان در حكمت نقش انگشترى امام جواد(ع) «نعم‏ القادر الله‏» مى‏نویسد: بعد از آن كه «مامون‏» همه ‏انقلاب ها را سركوب نموده و تمامى صداها را خفه كرد؛ طبیعى بودكه مامون و عباسیان و یارانشان احساس كنند كه به نهایت ‏آروزیشان رسیده و به ارزشمندترین آرمانهایشان كه عبارت بود از محكم ساختن پایه‏ هاى حكومت و سلطنتشان به طورى كه دیگر هیچ‏ نیرویى توان ایستادن در برابر جبروت و سركشى آنان نداشته باشد؛ دست‏ یافته ‏اند.

ولى مى‏ بینیم كه بعد از این همه، نقش انگشترى ‏امام جواد(ع) در برابر تمامى تصورات آنان قد علم مى‏ كند وت مامى مظاهر و سركشى و ستم آنان را محكوم مى‏ كند. آن نقش این‏ جمله است «نعم القادرالله‏» چه نیكو توانمندى است‏ خدا.

و در این راستاست كه معتصم پس از این كه از مردم بیعت ‏براى ‏خود گرفت جویاى حال امام جواد(ع) شد و دستور داد كه امام ‏جواد(ع) و همسرش ام الفضل را به بغداد فرا خوانند. زیرا كه ‏حضور و نام و یاد آن بزرگوار حماسه جهاد و پرچم آزادگى و عزت‏ ایمان است و جلوه امامت و وصایتش مهر باطلى است‏ بر خلافت هاى ‏باطل بنى عباس.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 25/7/1391 - 23:34 - 0 تشکر 567084

تنها عصای دنیا که حرف زد !

یحیی بن اکثم گفت: روزی در شهر مدینه، وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله شدم تا به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله بروم. در این حال، امام جواد علیه السلام را دیدم که به زیارت مشغول است.

من با آن حضرت در مورد مسائلی که داشتم مناظره کردم و حضرت همه را پاسخ داد. سپس گفتم: می‌خواهم از مسئله بپرسم، ولی به خدا سوگند از شما خجالت می‌کشم.

حضرت فرمود: پیش از آنکه تو بپرسی به تو می‌گویم، می‌خواهی درباره امام بپرسی. عرض کردم: سوگند به خدا! پرسش من همین است.

حضرت فرمود: «امام من هستم». عرض کردم: نشانه آن چیست؟ در این هنگام، عصایی که در دست آن حضرت بود به صدا در آمد و گفت: «به راستی که مولای من، امام این زمان است و او حجت خداست».

راستی، وقتی عصای موسی به اذن خداوند، به موجودی جاندار تبدیل می‌شود و سحر ساحران را باطل می‌کند، جای هیچ شگفتی نیست که عصای امام منصوب از سوی خدا نیز چنین قدرتی را داشته باشد.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 25/7/1391 - 23:35 - 0 تشکر 567085

همراه ناصالح

دوستان ناباب، آینده انسان را در زندگی و اشتغال به خطر می‌اندازند. رفاقت با آنان، هم موجب می‌شود انسان اخلاق ناپسند شان را بگیرد و هم خود آنها، در دوستی خیانت می‌کنند و از پشت به دوست خود خنجر می‌زنند. امام جواد علیه السلام در این باره می‌فرمود: «از دوستی با شخص شرور بپرهیز که چون شمشیرِ برهنه است؛ منظره‌اش نیکو و اثر زخمش نازیباست».

اثر هم نشین

انسانها در روابط اجتماعی خود، از اخلاق و رفتار نیک یا بد همکاران و دوستان خود تأثیر بسیار می‌گیرند. امام جواد علیه السلام در این باره می‌فرماید: «خوی بد در همراهی با بیخردان، و نیکویی اخلاق در هم نشینی با خردمندان است».

ساعت نهم ؛ ساعت جواد !

مرحوم شیخ بهایی می‌نویسد: ...نقل شده است که روز را به دوازده بخش قسمت کنند و هر بخش را به یکی از دوازده امام علیهم السلام نسبت دهند و برای هر یک دعای مخصوصی بخوانند. بخش نهم، از نماز عصر تا دو ساعت پس از آن است که منسوب به حضرت امام جواد علیه السلام است و دعای آن این است:

«خدایا! ای خالق نورها و ای اندازه دهنده شب و روز،... هر چیز نزد تو به مقدار معینی است. چون کاری سخت شود، همه به تو توسل جویند؛ چون همه درها بسته شود، درگاه فضل تو را بکوبند؛ هنگامی که نیازها شدت گیرد، به احسان گسترده تو پناه آورند؛ زمانی که امیدها از خلق بریده شود، به تو بپیوندند؛ و چون مردم نومید شوند، به تو امید بسته شود...».

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

چهارشنبه 26/7/1391 - 8:5 - 0 تشکر 567114

neka57 گفته است :
[quote=neka57;671492;567084]

تنها عصای دنیا که حرف زد !

یحیی بن اکثم گفت: روزی در شهر مدینه، وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله شدم تا به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله بروم. در این حال، امام جواد علیه السلام را دیدم که به زیارت مشغول است.

من با آن حضرت در مورد مسائلی که داشتم مناظره کردم و حضرت همه را پاسخ داد. سپس گفتم: می‌خواهم از مسئله بپرسم، ولی به خدا سوگند از شما خجالت می‌کشم.

حضرت فرمود: پیش از آنکه تو بپرسی به تو می‌گویم، می‌خواهی درباره امام بپرسی. عرض کردم: سوگند به خدا! پرسش من همین است.

حضرت فرمود: «امام من هستم». عرض کردم: نشانه آن چیست؟ در این هنگام، عصایی که در دست آن حضرت بود به صدا در آمد و گفت: «به راستی که مولای من، امام این زمان است و او حجت خداست».

راستی، وقتی عصای موسی به اذن خداوند، به موجودی جاندار تبدیل می‌شود و سحر ساحران را باطل می‌کند، جای هیچ شگفتی نیست که عصای امام منصوب از سوی خدا نیز چنین قدرتی را داشته باشد.




داستان عصا را نشنیده بودم...
ممنون از این پستی که قرا ردادید. استفاده کردم....

هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك  گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

حافظ عليه الرحمه

امضا: نيري

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.